تفسیر النسائی (کتاب)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
تفسیر النسائی
زبانعربی
نویسندهاحمد بن شعیب نسائی
ناشرانتشارات مؤسسة الکتب الثقافیة
محل نشربیروت، لبنان
سال نشر۱۴۱۰ ق، ۱۳۶۹ ش
تعداد جلد۲
فهرست جلدهاجلد اول، جلد دوم

تفسیر النسائی کتابی است به زبان عربی که مشتمل بر تأویل و تفسیر قرآن کریم می‌‏باشد. این کتاب اثر احمد بن شعیب نسائی است و انتشارات مؤسسة الکتب الثقافیة انتشار آن را به عهده داشته‌ است.[۱]

دربارهٔ کتاب

«نساء» شهری در استان خراسان بوده است[۲] و منظور از «نسائی» ابو عبدالرحمن احمد بن شعیب بن علی نسائی متوفای ۳۰۳ ه‍‌. ق است که شرح‌حال اجمالی او در معرفی مفسران عصر غیبت صغرا گذشت. در اینکه وی اثر تفسیری مستقلی داشته است یا خیر، اتفاق‌ نظر وجود ندارد. ذهبی در بیان آثار وی با عبارت "له كتاب التفسير في مجلد"، از اثر تفسیری وی به‌عنوان کتابی مستقل خبر داده است [۳]. عادل نویهض نیز وی را در شمار مفسران آورده و گفته است: وی کتابی در «التفسیر» دارد که خطی و در کتابخانۀ دانشگاه استانبول موجود است[۴]؛ اما برخی مانند اسماعیل پاشا، زرکلی، عمر رضا کحاله او را در شمار مؤلفان آورده، ولی اثر تفسیری برایش ذکر نکرده‌اند[۵] و سیوطی و داوودی و ادنه‌ وی نیز او را در طبقات مفسران نیاورده‌اند[۶].

در عصر اخیر تفسیری با عنوان تفسیر النسائی با تحقیق سید بن جلیمی و صبری بن عبدالخالق شافعی در دو جلد (جلد ۶۳۸:۱ صفحه و جلد ۸۹۴:۲ صفحه) منتشر شده و موجود است [۷]. این تفسیر چهار قسمت دارد؛ قسمت نخست آن (از ص ۱ تا ص ۱۴۱) مقدمه و دارای سه باب است. باب اول دربارۀ علم تفسیر (معنای لغوی و اصطلاحی، اقسام، زمان پیدایش و تطورات تفسیر و چگونگی تفسیر در عصر رسالت، صحابه، تابعین و اتباع تابعین) است[۸]. باب دوم در شرح‌حال نسائی مشتمل بر نه فصل[۹] و باب سوم در بررسی کتاب تفسیر در هفت فصل است[۱۰]. قسمت دوم (از ص۱۵۱ جلد اول تا ص۵۷۱ جلد دوم) متن تفسیر، قسمت سوم (از ص۵۷۵ تا ص۶۳۰ جلد دوم) ذیل تفسیر و قسمت سوم (از ص۶۳۳ تا پایان جلد دوم) فهرست‌های علمی کتاب می‌باشد.

قسمت متن تفسیر عیناً همان کتاب «التفسیر سنن کبرای نسائی» است که بدون کم‌ و زیاد - همراه با پاورقی‌هایی مشتمل بر آدرس روایات در سایر کتاب‌های اهل تسنن - در حجم بیش از هزار صفحه در این دو جلد تفسیر آمده است[۱۱].

گروهی از دانشمندان اهل تسنن مانند ابن عساکر، ابن کثیر، مزّی، زیلعی، هیتمی، سیوطی و احمد شاکر نیز تصریح کرده‌اند که این تفسیر جزء السنن الکبری و قسمتی جدا شده از آن است[۱۲]. ابن کثیر نیز در مواردی از تفسیرش روایاتی را از این تفسیر با عبارت‌هایی مانند: "وقد روى هذا الحديث النسائي في كتاب التفسير من سننه"، "قال الامام ابو عبدالرحمن احمد بن شعيب النسائي في كتاب التفسير من سننه"، "كما قال النسائي في التفسير من سننه"، "ورواه عبدالرحمن النسائي في التفسير من سننه الكبیر" آورده است[۱۳].

این تفسیر روایی محض است؛ زیرا در متن آن ۷۳۵ روایت که برخی تکراری است[۱۴]، در ارتباط‍ با آیاتی از قرآن به ترتیب سور و آیات گرد آمده است[۱۵] و در هر سوره در ارتباط‍ با برخی آیات، روایاتی آمده و بسیاری از آیات را دربر ندارد[۱۶] و بسیاری از روایات آورده شده نیز تفسیری نیست[۱۷]. همچنین برای آیات مربوط‍ به ولایت و فضائل اهل بیت پیامبر (ع) مانند آیه تطهیر ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا[۱۸]، آیه ولایت ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ[۱۹]، آیه مباهله ﴿فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ[۲۰] و آیه مودت ﴿ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ[۲۱] یا روایتی را نیاورده و یا اگر آورده در مورد فضائل نیست؛ البته در ذیل آیه صلوات ﴿إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۲۲] حدیثی آمده که در آن صلوات بر پیامبر با صلوات بر آل آن حضرت «اللَّهُمَّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» بیان شده است[۲۳].

در آغاز متن تفسیر سندی متصل به نسائی نقل شده که اولین راوی آن متوفای ۵۱۳ ه‍‌. ق است و چون واسطه‌های بین ما و اولین راوی آن سند نامعلوم است، از طریق این سند نمی‌توان استناد این تفسیر به نسائی را اثبات کرد، ولی باتوجه به اینکه تمام این متن از السنن الکبرای نسائی جدا شده است، از شهرت استناد آن کتاب به نسائی شهرت استناد این متن به وی نیز روشن می‌شود و در نتیجه، اعتبار روایات این تفسیر به میزان اعتبار روایات السنن الکبرای نسائی است. سنن نسائی یکی از صحاح ستۀ اهل تسنن به شمار می‌آید، ولی طبق دیدگاه مشهور در میان اهل تسنن همه روایات آن مانند روایات صحیح بخاری، صحیح تلقی نمی‌شود و صحت آنها به وثاقت راویان سند آنها در نظر اهل تسنن بستگی دارد و از نسائی نقل کرده‌اند که گفته است: السنن الکبری همه‌اش صحیح و بعضی از آن معلول است[۲۴]. در هر صورت، صحت بسیاری از روایات این تفسیر مانند صحت روایات سایر کتاب‌های اهل تسنن برای شیعه قابل اثبات نیست[۲۵].

روایات نادرست و غیرقابل قبول یا دست‌کم مورد تأمل نیز در این تفسیر دیده می‌شود [۲۶][۲۷]

فهرست کتاب

در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.

دربارهٔ پدیدآورنده

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

دریافت متن

پانویس

  1. وبگاه نیل و فرات
  2. ابن خلکان در شرح‌حال نسائی گفته است: نسبت آن به «نساء» - با فتحه نون و سین و بعد آن همزه - است و آن شهری در استان خراسان بوده که گروهی از دانشمندان در آنجا به دنیا آمده‌اند (ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج۱، ص۷۸، رقم ۲۹)، ولی دهخدا نساء را با کسره نون آورده است (ر. ک: لغت‌نامه دهخدا، ج۱۳، ص۱۹۸۴۶).
  3. وی در معرفی آثار نسائی، پس از بیان اینکه کتاب خصائص علی [(ع)] داخل در السنن الکبری او است و کتاب عمل یوم و لیلة او در بعضی از نسخه‌ها در مجموعه سنن کبرا است، با عبارت فوق از این تفسیر بدون اشاره به اینکه جزئی از السنن الکبری است، خبر داده است (ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۴، ص۱۳۳).
  4. نویهض، معجم المفسرین، ج۱، ص۴۸.
  5. ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین، ج۵، ص۵۶؛ زرکلی، الأعلام، ج۱، ص۱۷۱؛ کحاله، معجم المؤلفین، ج۱، ص۲۴۴.
  6. ر. ک: سیوطی، طبقات المفسرین، داوودی، طبقات المفسرین، ادنه‌وی، طبقات المفسرین.
  7. مؤسسه المکتبة الثقافیه در بیروت در سال ۱۹۹۰ م/ ۱۴۱۰ه‍ آن را چاپ و منتشر کرده است.
  8. ر. ک: تفسیر النسائی، ص۵-۲۵.
  9. ر. ک: تفسیر النسائی، ص۲۷-۸۹.
  10. ر. ک: تفسیر النسائی، ص۹۰-۱۴۴.
  11. ر. ک: نسائی، السنن الکبری، ج۶، ص۲۸۲-۵۲۶؛ همو، تفسیر النسائی، ج۱، ص۱۵۱، ج۲، ص۵۷۱.
  12. ر. ک: نسائی، تفسیر النسائی، ج۱، ص۹۵، ۹۶.
  13. ر. ک: ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۲۷۲ (تفسیر آیه ۱۷۲ سوره اعراف)، ج۳، ص۱۵۶ (تفسیر آیه ۴۰ سوره طه)، ص۲۵۹-۲۶۰ (تفسیر آیه ۶۲ سورۀ مؤمنون)، ص۳۵۱ (تفسیر آیه ۸۷ سوره شعراء) و ص۴۰۲ (تفسیر آیه ۴۶ سوره قصص).
  14. برخی گفته‌اند ۷۵ حدیث از ۷۳۵ حدیث تکراری است (ر. ک: تفسیر النسائی، ج۱، ص۱۰۰)؛ برای نمونه، حدیث ۸۰ عیناً تکرار ح۵ است (ر. ک: تفسیر النسائی، ج۱، ص۱۶۲ و ۲۹۵).
  15. البته در برخی موارد ترتیب آیات رعایت نشده است؛ در سوره بقره آیات ۳۱ و ۳۵ قبل از آیه ۲۲ آورده شده است.
  16. برای مثال از هشتاد آیه اول سوره بقره فقط‍ آیات ۲۲، ۳۱، ۳۵، ۵۸، ۷۹ را آورده است.
  17. از باب مثال برای سوره حمد سه روایت آورده است؛ روایت اول درباره این است که سوره حمد سبع مثانی است، روایت دوم در بیان تقسیم این سوره بین خدا و بندگان، روایت سوم در ترغیب به گفتن «آمین» بعد از قرائت این سوره است و روایت چهارم که در ارتباط‍ با آیه ۳۱ سوره بقره آمده، در مورد شفاعت است و هیچ نکته تفسیری دربر ندارد؛ همچنین روایت ۵ و ۶ ذیل آیه ۳۵ در بیان گفتگو و احتیاج حضرت آدم و حضرت موسی (ع) است و در آن هیچ توضیح و بیانی برای معنای آیه وجود ندارد.
  18. «و در خانه‌هایتان آرام گیرید و چون خویش‌آرایی دوره جاهلیت نخستین خویش‌آرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند می‌خواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گرداند» سوره احزاب، آیه ۳۳.
  19. «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  20. «بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.
  21. «این همان است که خداوند (آن را) به بندگانی از خویش که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند مژده می‌دهد بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را و هر کس کاری نیک انجام دهد برای او در آن پاداشی نیک بیفزاییم که خداوند آمرزنده‌ای سپاس‌پذیر است» سوره شوری، آیه ۲۳.
  22. «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید» سوره احزاب، آیه ۵۶.
  23. ر. ک: تفسیر النسائی، ج۲، ص۱۹۴، ۱۹۵.
  24. ر. ک: تفسیر النسائی، ج۱، ص۵ (تعلیقه سندی).
  25. برای توضیح این نکته، ر. ک: همین کتاب، ص۳۵۲؛ بابایی، مکاتب تفسیری، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷.
  26. مانند ح۱۳، ۱۶، ۲۳۹ و ۴۳۹.
  27. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۴۹۷-۵۰۰.