تفسیر حنابله

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

پیروان مذهب حنبلی، تفسیر قرآن را با توجه به مبانی فقهی و کلامی خود نوشته‌اند. حنابله پیروان احمد بن محمد بن حنبل، امام یکی از مذاهب چهارگانه‌اند.

مذهب حنبلی تا قرن هشتم در ممالک اسلامی رواج فراوانی داشته است و در قرن دوازدهم هجری با تبلیغ محمد بن عبدالوهاب و شمشیر خانواده آل‌سعود در جزیرة‌العرب رواج یافت و به نام مذهب وهابی در آن سرزمین قانونی و رسمی شد.

ابن‌حنبل که ابتدا از شاگردان شافعی بود، از وی جدا شد و مذهب جدیدی ابداع کرد که مبتنی بر این اصول است:

  1. کتاب الله؛
  2. سنت رسول‌الله (ص)؛
  3. فتاوای صحابه پیامبر (ص)؛
  4. قول برخی از صحابه که موافق کتاب باشد.

برای تفسیر حنابله ویژگی خاصی در دست نیست؛ ولی روشن است که در کار خود به‌ویژه در تفسیر آیات فقهی، کوشیده‌اند تفسیرشان به‌گونه‌ای باشد که برای معتقدات خویش مستنداتی داشته باشند [۱] .[۲]

تفاسیر حنابله

مفسران حنبلی مذهب با توجه به مبانی فکری و فقهی خود تفسیرهایی نوشته‌اند که به معرفی برخی از آنها می‌پردازیم:

  1. زاد المسیر فی علم التفسیر (تفسیر ابن جوزی)، به زبان عربی، اثر جمال‌الدین عبدالرحمان بن علی جوزی در هشت جلد و به صورت موجز که ظاهراً خلاصه‌ای است از تفسیر بزرگ وی به نام المغنی فی تفسیر القرآن؛
  2. التفسیر الکبیر (تفسیر ابن‌تیمیه) به زبان عربی، اثر تقی‌الدین ابوالعباس احمد بن عبدالحلیم بن‌تیمیه حرانی در هفت جلد. وی به تفسیر آیاتی پرداخته است که به نظر مشکل می‌آیند؛
  3. بدایع التفسیر به زبان عربی، اثر محمد بن ابوبکر بن ایوب بن قیم جوزیه معروف به ابن‌قیم در پنج جلد. این تفسیر به دست خود وی جمع‌آوری نشده است؛
  4. تیسیر الکریم الرحمن فی تفسیر کلام المنّان (تفسیر السعدی) به زبان عربی، اثر عبدالرحمان بن ناصر آل‌سعدی که در هفت جلد به لغت و معنا پرداخته است؛
  5. تهذیب التفسیر به زبان عربی، اثر عبدالقادر شیبة‌الحمد در پنج جلد، ۱۴۰۲ق؛
  6. ایسر التفاسیر لکلام العلی الکبیر به زبان عربی، اثر ابوبکر جابر الجزائری، در سال ۱۴۰۶ق در پنج جلد تألیف شده است[۳].[۴]

منابع

پانویس

  1. مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، صفحه (۱۶۸-۱۷۰)؛ ابو زهره، محمد، تاریخ مذاهب اسلامی، صفحه (۳۵۱-۵۰۴)؛ مادلونگ، ویلفرد، فرقه‌های اسلامی، صفحه (۵۳-۷۰)
  2. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۱۷۸۱.
  3. ایازی، محمد علی، المفسرون حیاتهم ومنهجهم، صفحه ۴۹۱و(۳۹۵-۶۵۰)و(۳۸۲-۹۲)و(۳۴۲-۶۵۰)و۱۸۴و۱۶۹
  4. فرهنگ نامه علوم قرآنی، ج۱، ص۱۶۹۸.