جریر بن عبدالحمید ضبی در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

وی به سال ۱۱۰ﻫ.ق در یکی از آبادی‌های اصفهان به دنیا آمد، سپس همراه پدرش به کوفه هجرت کرد. از عنفوانِ جوانی پای در وادی علم نهاد و تا آخر با علم زیست. او یکی از دانشمندان بنام عصر خود بود از این روی، بسیاری از دانش دوستان مسلمان از نقاط دور به سوی او مهاجرت می‌‌کردند.

عزّت نفس از یک سو ودشواری امرار معاش از سویی دیگر، وی را بر آن داشت تا با هجرت به ری و تصدّی قضای آن شهر، به زندگی خود سامان داده و بتواند بیش از پیش به نشر علم بپردازد.

ابن قتیبه با اشاره به بدگویی جریر از معاویه، او را از شخصیت‌های شیعی معرفی کرده و نیز از او نقل می‌‌کند که گفته است: برای من آویخته شدن از آسمان، آسان‌تر از بدگویی از عثمان است و علی(ع)نزد من محبوب‌تر است.

لیکن ترک روایت او از ابن ابی نجیح و ابن جریج به جهت ایمان آنان به رجعت و مشروعیّت عقد موقّت، نشان می‌‌دهد که وی، شیعه امامی نبوده است و بارها گفته شده است که ذکر نام شخصی در میان اصحاب و یاران معصومین، در رجال شیخ طوسی، بر امامی بودنِ آن فرد دلالت ندارد، و محقق شوشتری به طور قطع، تشیّع وی را ردّ می‌‌کند.

جریر از طبقه هشتم راویان کوفی است و می‌‌توان گفت که همه رجالیان اهل سنت بر صحت و وثاقت وی اتفاق نظر دارند، لکن ابن حجر می‌‌نویسد: او در اواخر عُمر دچار خلط شد. از باب نمونه، روایات اشعث و عاصم را با هم خلط کرد.

شیخ طوسی او را در شمار اصحاب و از راویان امام صادق(ع) ذکر کرده است. مامقانی او را شیعی ممدوح می‌‌داند، لکن محقق شوشتری او را عامّی ضعیف می‌‌داند.

جریر در کنار کتابتِ حدیث به جمع‌آوری کتاب‌های روایی نیز می‌‌پرداخت. روایات او در اغلب جوامع روایی عامّه آمده است. او در این روایات از عبدالملک بن عمیر، بیان بن بشر، عبدالعزیز بن رفیع، و دیگران روایت می‌‌کند. و از وی کسانی چون: ابن مبارک، محمد بن عیسی، یحیی بن معین، احمد بن حنبل، علی بن مدینی، ابوبکر بن ابی شیبه، اسحاق بن راهویه و دیگران روایت کرده‌اند.

او سرانجام در شامگاه روز چهارشنبه برابر با اوّل جمادی الاولی سال ۱۸۸ ﻫ.ق در ۷۸ سالگی درگذشت [۱] و فرزندش عبدالله بر وی نماز خواند.[۲]

جریر بن عبدالحمید ضبی در اصحاب ایرانی ائمه اطهار

ابوعبدالله جریر بن عبدالحمید بن قرط بن هلال بن انس ضبی اصفهانی در سال ۱۰ه‍.ق در یکی از روستاهای اصفهان به دنیا آمد. در جوانی همراه پدرش به کوفه مهاجرت کرد و به تحصیل علم پرداخت. وی یکی از دانشمندان بنام عصر خود و مرجع دیگر دانشمندان شد[۳].

جریر به علت مشکلات مالی و دشواری امرار معاش به ری مهاجرت کرد و به قضاوت در شهر پرداخت و زندگی خود را سرو سامان داد.

درباره شیعه بودنش، بین علماء رجال و دیگر علما اختلاف نظر وجود دارد. ابن قتیبه او را از شخصیت‌های شیعی به شمار می‌آورد[۴] و شیخ طوسی او را در شمار اصحاب و از راویان امام صادق(ع) ذکر کرده است [۵].

صاحب تنقیح المقال او را شیعی ممدوح می‌داند[۶] و برخی نیز او را عامی ضعیف به شمار می‌آورند[۷].

جریر در سال ۱۸۸ ه‍.ق در ۷۸ سالگی وفات یافت[۸].[۹]


جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. کتاب التاریخ الکبیر ۲/ ۲۱۴؛ تهذیب الکمال ۴/ ۵۵۰ و تاریخ بغداد ۷/ ۲۶۱.
  2. عزیزی، رستگار، بیات، راویان مشترک، ج۲، ص 50.
  3. راویان مشترک، ج۱، ص۱۷۱.
  4. المعارف، ص۶۲۴.
  5. طوسی، رجال، ص۴۳.
  6. تنقیح المقال، ج۱، ص۲۱۰.
  7. معجم رجال الحدیث، ج۴، ص۴۱؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۷۰.
  8. تاریخ بغداد، ج۷، ص۲۷۱.
  9. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 134-135.