جعده بن هبیره مخزومی در تراجم و رجال
آشنایی اجمالی
نسب وی جعدة بن هبیرة بن أبی وهب بن عمرو بن عائذ بن عمران بن مخزوم قرشی مخزومی است که در زمان رسول خدا (ص) به دنیا آمد و مادرش أم هانی، دختر ابوطالب بود[۱]. ابونعیم[۲] به خطا او را پسر دختر ام هانی معرفی کرده است[۳]. پدرش در حالی که کافر بود پس از فتح مکه یا هنگام فتح مکه به نجران، [۴] یا یمن، [۵] گریخت و همان جا درگذشت[۶].
امام علی (ع) دایی جعده بود و او با سرودن شعری به این موضوع افتخار میکرد[۷]. وی در کوفه سکونت گزید[۸]، ولی او را مدنی نیز دانستهاند[۹]. همسر وی ام الحسن، دختر امام علی (ع) بود[۱۰]. در صحابی بودن وی اختلاف است. از مجموع نظریات صحابهنگاران برمیآید که وی رسول خدا (ص) را دیده[۱۱]، ولی از آن حضرت حدیث نشنیده است[۱۲]. از این رو، بر صحابی نبودن وی[۱۳] و تابعی بودنش تأکید شده است[۱۴]. با این حال، از وی احادیثی از رسول خدا (ص) نقل گردیده[۱۵] که به گفته ابن حجر[۱۶] احادیث او مُرسل است. جعده و مادرش از کسانی بودند که با وجود هاشمی بودن، رسول خدا (ص) از غنایم خیبر به آنان سهمی نداد[۱۷].
امام علی (ع) پس از جنگ جمل، هنگام ورود به کوفه نزد جعده رفت[۱۸]. او از امام علی پرسید که آیا در کشتن عثمان نقش داشته است؟ و آن حضرت هرگونه نقشی را رد کرد[۱۹]. جعده پس از جنگ جمل[۲۰] یا پس از جنگ صفین[۲۱] حدود یک سال از سوی امام علی (ع)[۲۲] والی خراسان بود[۲۳]. او در جنگ صفین در کنار امام علی (ع) بود. عتبة بن ابی سفیان وی را به مبارزه طلبید و پس از مبارزه با او، از معرکه فرار کرد[۲۴] و مورد طعن معاویه قرار گرفت. از این رو، جعده را دشنام داد و نجاشی شاعر با سرودن شعری عتبه (برادر معاویه) را سرزنش کرده و جعده را ستوده است[۲۵]. گفتهاند جعهده سخنور و از عزیزترین مردم نزد امام علی (ع) بود؛ چنان که نزد قریش نیز باشرافت و بزرگ بو[۲۶]. گویا جعده در جنگ از خود سرسختی نشان میداده که عتبة بن ابی سفیان به او گفته است: این سرسختی را از دایی خود، امام علی (ع) به ارث بردهای و او پاسخ داد: اگر تو داییای مانند دایی من داشتی، پدرت را فراموش میکردی[۲۷]. براساس خبری، امام علی (ع) پس از ضربت ابن ملجم، جعده را به جای خود گماشت تا با مردم نماز بخواند[۲۸]. خانه جعده، یکی از چهار محلی بود که امام علی به امام حسن (ع) وصیت کرد پس از شهادت آن حضرت، در آنجا قبری حفر کند تا هیچ یک از دشمنان محل مرقد مطهر ایشان را ندانند[۲۹]. وی در شمار کسانی بود که پس از شهادت امام حسن (ع) به امام حسین (ع) نامه نوشتند و ایشان را به عراق دعوت کردند[۳۰]. گفتهاند او به ری رفت و در آنجا در محله ازدان خانهای داشت که به آن در خانه جعدة بن هبیره» میگفتند[۳۱]، با آنکه چند حدیث از وی نقل شده است، اما از کسانی شمرده شده که یک حدیث از رسول خدا (ص) نقل کردهاند[۳۲]. وی از رسول خدا (ص) حدیثی مشهور نقل کرده که فرمود: بهترین مردم، مردم عصر من هستند، سپس دوره بعد و سپس بعد از آن و همین طور تا دورههای بعد»[۳۳]. البته این حدیث را برخی دیگر نیز از رسول خدا (ص) نقل کردهاند[۳۴] که چون مضمون آن با عملکرد مردم پس از رسول خدا (ص) سازگاری ندارد، باید به دیده تردید نگریست. برخی صحابهنگاران از صحابی دیگری به نام جعدة بن هبیره اشجعی یاد نموده و همان حدیث (بهترین مردم...) را از وی از رسول خدا (ص) نقل کردهاند[۳۵]. اما با توجه به اینکه سلسله نسب این حدیث یکی است و اینکه دو صحابی با یک نام وجود داشته و هر دو این حدیث را نقل کرده باشند، مورد تردید است، باید آنان را یکی دانست؛ چنان که ابن حجر[۳۶] نیز همین نظر را ترجیح داده است. درگذشت او را در زمان معاویه دانستهاند[۳۷]. برخی را منسوب به جعدة بن هبیره «جعدی» خواندهاند[۳۸].[۳۹]
جستارهای وابسته
- امام علی (دایی)
منابع
پانویس
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۸.
- ↑ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۶۱۸.
- ↑ نیز ر. ک: ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۴۰.
- ↑ ر. ک: حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۹۱؛ ابن حزم، جمهره، ص۱۴۱
- ↑ ر. ک: بلاذری، أنساب الاشراف، ج۲، ص۲۹۶
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۹۰.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب ج۱، ص۳۱۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۴۰.
- ↑ بغوی، معجم الصحابه، ج۱، ص۴۸۹؛ طوسی، رجال، ص۳۳.
- ↑ عجلی، احمد بن صالح، معرفة الثقات، ج۱، ص۲۶۸.
- ↑ ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۲۱۱.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۸.
- ↑ ابن معین، یحیی، تاریخ (بروایة الدوری)، ج۶، ص۴۰؛ ابوداود، سلیمان بن اشعث، سؤالات ابی عبید الأجری لابی داود، ج۲، ص۲۴۹؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۱، ص۴۹۲.
- ↑ بغوی، معجم الصحابه، ج۱، ص۴۸۹؛ ابن حبان، محمد، مشاهیر علماء الأمصار، الثقات، ج۴، ص۱۱۵.
- ↑ عجلی، احمد بن صالح، معرفة الثقات، ج۱، ص۲۶۸؛ ابن حبان، محمد، مشاهیر علماء الأمصار، الثقات، ج۴، ص۱۱۵
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲، ص۲۸۵ و ۲۸۶؛ هیثمی، مجمع الزوائد، ج۲، ص۲۵۹.
- ↑ الاصابه، ابن حزم، ج۱، ص۶۲۸.
- ↑ احمد بن محمد (۳۲۱)، شرح معانی الآثار، ج۳، ص۲۸۴
- ↑ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۱۰۴.
- ↑ حاکم، ج۳، ص۱۹۱.
- ↑ یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۸۳.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۶۳.
- ↑ بلاذری، أنساب الاشراف، فتوح، ج۳، ص۵۰۵.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۸.
- ↑ منقری، وقعة صفین، ص۴۶۵؛ دینوری، الاخبار الطوال، ص۱۷۳.
- ↑ منقری، وقعة صفین، ص۴۶۵.
- ↑ منقری، وقعة صفین، ص۴۶۳.
- ↑ منقری، وقعة صفین، ص۴۶۳؛ مفید، محمد بن محمد (منسوب)، الاختصاص، ص۷۰؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۲۸۱.
- ↑ طبری، تاریخ طبری، ج۵، ص۱۴۵؛ محب طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی، ص۱۱۵؛ خوارزمی، موفق بن احمد، المناقب، ص۳۸۳.
- ↑ ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۲، ص۸۴۶؛ ابن طاووس، عبدالکریم، فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی، ص۶۱.
- ↑ دینوری، ابوحنیفه، الاخبار الطوال، ص۲۲۱.
- ↑ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۲۶.
- ↑ ابن حزم، اسماء الصحابه، ص۴۱۲؛ ابن جوزی، ابوالفرج، تلقیح فهوم اهل الاثر، ص۳۷۹.
- ↑ ابن ابی شیبه، المصنف، ج۷، ص۵۴۸؛ ابن ابی عاصم، الآحاد، ج۲، ص۴۷؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۱، ص۴۸۹؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۵۴.
- ↑ ر. ک؛ ابن ابی شیبه، المصنف، ج۷، ص۵۴۸؛ ابن ابی عاصم، کتاب السنه، ص۶۱۴؛ نسائی، احمد بن شعیب، سنن النسائی، ج۳، ص۴۹۴؛ ابن حبان، محمد، صحیح، ج۱۵، ص۱۲۱.
- ↑ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۱۲؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۳۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۸۹.
- ↑ تقریب التهذیب، ج۱، ص۱۶۰.
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۴، ص۱۱۵؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۹.
- ↑ سمعانی، الأنساب، ج۲، ص۶۶؛ ابن حجر، لسان، ج۲، ص۴۴۴.
- ↑ محمدی، رمضان، مقاله «جعدة بن هانی حضرمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۳۹۵-۳۹۶.