حارثة بن نعمان انصاری در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

حارثة بن نعمان بن نفع بن نجار انصاری[۱] اهل مدینه و از طایفه خزرج است که در جنگ‌های بدر، احد و خندق و بیشتر جنگ‌ها شرکت داشته و دارای مقام ارجمندی است و دو بار جبرییل را دید[۲].[۳]

حارثه و دیدن جبرئیل

حارثه می‌گوید: روزی رسول خدا (ص) را دیدم که با شخصی صحبت می‌کند. سلام کرده و گذشتم. هنگامی که برگشتم، حضرت فرمود: "آن که با من بود را دیدی؟" گفتم: آری، حضرت فرمود: "او جبرئیل بود و جواب سلام تو را داد".

در روایت دیگری آمده است که چون حارثه دید پیامبر (ص) با کسی آهسته صحبت می‌کند، به ایشان سلام نکرد و گذشت. هنگام بازگشت؛ حضرت به او فرمود: "چرا سلام نکردی؟" او گفت: "نخواستم صحبت شما را قطع کنم". حضرت به او فرمود: "او جبرئیل بود و گفت که اگر حارثه سلام می‌کرد، جواب او را می‌گفتم"[۴].[۵]

حارثه و محبت به مادر

حارثه نسبت به مادر خود نیک رفتار بود. از نبی اکرم (ص) نقل شده که فرمود: "در شب معراج هنگامی که از بهشت عبور می‌کردم، صدای قرائت قرآن را شنیدم. پرسیدم: چه کسی است؟ جبرئیل گفت: حارثه". سپس پیامبر (ص) فرمود: "نیکی این چنین است؛ نیکی این چنین است و نیکوکارترین مردم، نیکوکارترین آنها نسبت به مادرش است"[۶].[۷]

حارثه و کارنیک

حارثه در انجام کارهای نیک کوشا بود و به هر چه از پیامبر (ص) می‌شنید، عمل می‌کرد. او در آخر عمر نابینا شده بود و از جای نماز خود تا در منزل ریسمانی بسته بود و یک پیمانه خرما هم کنار خود گذاشته بود، هرگاه سائلی جلو در می‌آمد، از آن خرما بر می‌داشت و با کمک ریسمان خود را به در می‌رسانید و خرما را به سائل می‌داد؛ اهل منزل به او می‌گفتند: چرا خود را به زحمت می‌اندازی ما این کار را می‌کنیم. او در پاسخ می‌گفت: از رسول خدا (ص) را شنیدم که فرمود: " با دست خود به سائل چیز دادن، انسان را از مرگ بد نگه می‌دارد"[۸].[۹]

حارثه و خدمت به پیامبر (ص)

او درباره پیامبر (ص) از هیچ کاری کو تاهی نمی‌کرد بلکه بسیار خوشحال بود که آن حضرت به او مراجعه کند. هنگامی که پیامبر (ص) حضرت زهرا را به همسری امیرالمؤمنین علی (ع) در آورد؛ به علی (ع) فرمود: "خانه‌ای تهیه کن و همسر خود را به خانه خود ببر".

علی (ع) فرمود: "یا رسول الله! جز خانه حارثه پسر نعمان جایی را سراغ ندارم".

پیامبر (ص) فرمود: "به خدا سوگند، ما از حارثه شرمنده‌ایم که همه خانه‌های او را تصرف کرده‌ایم"[۱۰].

همین که گفته پیامبر (ص) به حارثه رسید، خدمت آن حضرت آمد و عرضه داشت: "یا رسول الله! من و مالم در اختیار خدا و پیامبر اوست؛ به خدا قسم، نزد من چیزی از آن چه می‌گیری نیکوتر نیست و آنچه شما بستانید، نزد من محبوب‌تر از آن است که برایم می‌گذارید". پیامبر (ص) درباره‌اش دعا فرمود و دستور داد فاطمه را به خانه او ببرند[۱۱].[۱۲]

حارثه در جنگ حنین

او یکی از افرادی است که در جنگ حنین در خدمت پیامبر (ص) ماند و فرار نکرد و از رسول خدا (ص) دفاع کرد. جبرئیل به پیامبر (ص) خبر داده بود که او جزء هشتاد نفری است که فرار نمی‌کنند و صبر می‌کنند[۱۳].[۱۴]

سرانجام حارثه

حارثه در زمان معاویه از دنیا رفت[۱۵].[۱۶]

حارثة بن نعمان انصاری در دانشنامه سیره نبوی ج۲

وی از تیره بنو مالک بن نجار، از قبیله خزرج است[۱۷]. برخی جد او را «نفع»[۱۸] یا «رافع» [۱۹] گفته‌اند که احتمال تصحیف در آن وجود دارد. اشتباه دیگر درباره نام او ذیل حدیث «مناولة المسكين»؛ اتفاق افتاده که «جابر بن نعمان» ثبت شده؛ در حالی که به یقین این حدیث از حارثة بن نعمان است[۲۰]. کنیه او «ابوعبدالله»[۲۱] و جعده دختر عبید بن ثعلبه مادر اوست[۲۲].

حارثه از فضلای صحابه بود[۲۳] و رسول خدا (ص) به او در مدینه خانه‌هایی بخشید[۲۴]. حارثه در بدر[۲۵] حاضر بود و یک شتر همراه داشت[۲۶] و در این جنگ عثمان بن عبدشمس را اسیر کرد[۲۷]. وی در غزوه أحد، خندق و غزوات دیگر نیز شرکت داشت[۲۸]. حارثه گوید: جبرئیل را دو بار دیدم؛ یک بار وقتی رسول خدا (ص) به سوی یهود بنی قریظه می‌رفت، جبرئیل به صورت دحیه کلبی بر ما گذشت و فرمان داد، سلاح برداریم. بار دیگر او را به هنگام بازگشت از حنین دیدم که جبرئیل گفت او (حارثه) جزء صد یا هشتاد نفری است که در این جنگ پایداری کرد[۲۹].

در گزارشی دیگر آمده است: حارثه بر رسول خدا (ص) و جبرئیل گذشت و سلام نکرد. آن حضرت فرمود: چرا سلام نکردی. - واقدی[۳۰] گوید: سلام کردم. گفت: دوست نداشتم سخن او را قطع کنم. سپس آن حضرت فرمود: او جبرئیل بود و گفت: در روز حُنین که مردم فرار کردند، حارثه جزء هشتاد نفری بود که پایداری کرد[۳۱]. عایشه گوید: رسول خدا (ص) فرمود: «در خواب، خودم را در بهشت دیدم و صدای یک قاری را شنیدم، گفتم: این صدای کیست؟ گفتند: صدای حارثة بن نعمان. آن حضرت فرمود: نیکوکاری چنین است، و او به مادرش نیکی می‌کرد»[۳۲]. گویا حارثه در مدینه چندین خانه داشت؛ زیرا وقتی حضرت علی (ع) با فاطمه زهرا (ع) ازدواج کرد. رسول خدا (ص) دوست داشت که خانه فاطمه (ع) نزدیک خانه خودش باشد. فاطمه (ع) فرمود: با حارثه صحبت کن که از خانه‌اش کوچ کند. رسول خدا (ص) فرمود: حارثه به خاطر ما چندین مرتبه کوچ کرده و از او شرمسارم. وقتی حارثه متوجه شد، خانه‌اش را خالی کرد و نزد آن حضرت آمد و گفت: می‌خواهی فاطمه را نزدیک خودت بیاوری، خانه من نزدیک‌ترین خانه‌های قبیله بنی نجار است. من و اموالم از آن خدا و رسول اوست و پذیرفتن اموال من خوش‌تر از آن است که اموالم رها باشد و آن حضرت فرمود: راست می‌گویی، خدا به تو برکت دهد و فاطمه به خانه حارثه نقل مکان کرد[۳۳]. همچنین حارثه بار دیگر یکی از خانه‌هایش را در اختیار آن حضرت گذاشت و آن زمانی بود که رسول خدا (ص) از خبیر آمد و همراهش صفیة بنت حیی بن اخطب بود و در خانه حارثه منزل گزید[۳۴]. بخاری[۳۵] او را از کسانی یاد کرده است که وقتی عثمان در محاصره قرار گرفت، حارثه برای دفاع از او اعلام آمادگی کرد. حارثه در جنگ‌های جمل، صفین و نهروان در کنار امیرمؤمنان علی (ع) بود[۳۶]. گفته‌اند حارثه بعدها نابینا شد و از در خانه‌اش تا محل نماز خود طنابی کشیده بود و ظرفی از خرما و چیزهای دیگر کنار خود گذاشته بود. وقتی نزدش فقیری می‌آمد به کمک آن طناب به اتاقش می‌آمد و خرما برمی‌داشت و به فقیر می‌داد، در حالی که خانواده‌اش می‌‌گفتند ما این کار را انجام می‌دهیم. وی می‌‌گفت: از رسول خدا (ص) شنیدم: دادن چیزی به دست فقیر از مرگ بد جلوگیری می‌کند[۳۷]. از او روایات دیگری، از رسول خدا (ص) نقل شده است[۳۸].

فرزندان وی را: عبدالله، عبدالرحمن، سوده، عمره، ام هشام، أم کلثوم (مادرش از قبیله بنوعبدالله بن غطفان)، و امة الله (مادرش از بنوجندع) گفته‌اند[۳۹]. ابوالرجال محمد بن عبدالرحمن بن عبدالله، راوی کثیرالروایه و مورد اعتماد، از نوادگان حارثه بود[۴۰]. حارثه در زمان خلافت معاویه نابینا شد[۴۱] و در همان دوران درگذشت[۴۲] و از او نسلی باقی ماند[۴۳].[۴۴]

منابع

پانویس

  1. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۰۶.
  2. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۱؛ رجال الطوسی، شیخ طوسی، ص۳۷؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۴۲۹؛ اعیان الشیعة، امین عاملی، ج۴، ص۳۷۹؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۶۲.
  3. عباسی، حبیب، مقاله «حارثه بن نعمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۱۸.
  4. الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۰۶.
  5. عباسی، حبیب، مقاله «حارثه بن نعمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۱۸-۳۱۹.
  6. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۶ و ۱۵۲؛ معجم الصحابه، ابن قانع، ج۴، ص۱۴۱۲؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۰۷؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۴۲۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۷۰۷؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۴، ص۳۷۹.
  7. عباسی، حبیب، مقاله «حارثه بن نعمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۱۹.
  8. « مناولة المسکین تقی مصارع السوء»؛ الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۲؛ المنتظم، ابن جوزی، ج۵، ص۲۴۶؛ الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۱، ص۳۰۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۴۳۰؛ معجم الکبیر، طبرانی، ج۳، ص۲۲۹؛ الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۷۰۸؛ مجمع الزوائد، هیشی، ج۳، ص۱۱۲؛ البدایة و النهایه، ابن کثیر، ج۸، ص۵۷؛ مجموعة ورام، و رام بن أبی فراس، ج۲، ص۲۸۵؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۴، ص۳۷۹.
  9. عباسی، حبیب، مقاله «حارثه بن نعمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۱۹.
  10. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۴۸۸؛ الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۲۶۴؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ج۱، ص۱۶۱.
  11. الاصابه، ابن حجر، ج۸، ص۲۶۴؛ اعلام الوری بأعلام الهدی، طبرسی، ج۱، ص۱۶۱.
  12. عباسی، حبیب، مقاله «حارثه بن نعمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۲۰.
  13. المغازی، واقدی، ج۳، ص۹۰۱؛ سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج۵، ص۳۲۹؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۴۲۹؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۶۲.
  14. عباسی، حبیب، مقاله «حارثه بن نعمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۲۰.
  15. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۳، ص۳۷۲؛ رجال الطوسی، شیخ طوسی، ص۳۷؛ اعیان الشیعه، امین عاملی، ج۴، ص۳۷۸؛ قاموس الرجال، شوشتری، ج۳، ص۶۲.
  16. عباسی، حبیب، مقاله «حارثه بن نعمان»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۴، ص:۳۲۰.
  17. ابن سلام، کتاب النسب، ص۲۷۸؛ و ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۵۵.
  18. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۱؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۷۰۷.
  19. ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۲، ص۳۷۸.
  20. ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۴۱.
  21. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۵۵.
  22. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۱؛ خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۵۹؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۸.
  23. ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۸؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۵۵.
  24. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۸۶.
  25. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۳۵۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۱.
  26. واقدی، المغازی، ج۱، ص۲۴.
  27. واقدی، المغازی، ج۱، ص۱۳۹.
  28. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۱؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۵۵.
  29. واقدی، المغازی، ج۲، ص۴۹۹؛ ج۳، ص۹۰۰؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۱.
  30. واقدی، المغازی، ج۳، ص۹۰۱.
  31. ر. ک: طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۲۷؛ صنعانی، عبدالرزاق، المصنف، ج۱۱، ص۲۸۲؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۵، ص۴۳۳؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۸ و ۳۶۹، اختصار با تعابیر مختلف.
  32. ابن ابی عاصم، الآحاد و المثان، ج۴، ص۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۲۰۸؛ ج۴، ص۱۵۱: نسائی، نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبری، ج۵، ص۶۴.
  33. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۸ و ۱۹؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ج۱، ص۱۶۱.
  34. واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۰۹؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۰.
  35. بخاری، التاریخ الکبیر، ج۳، ص۹۳.
  36. طوسی، رجال، ص۳۷.
  37. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۲؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۲۳۰؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۵۶.
  38. بنگرید: ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۴، ص۱۶؛ احمد بن حنبل، مسند، ج۵، ص۴۳۳.
  39. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۱؛ ج۸، ص۳۲۵ و ۳۲۶؛ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۲، ص۳۷۸.
  40. ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۷، ص۳۱۷؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۵۲، ص۶۰۲.
  41. ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۷۰۸.
  42. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۱؛ خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۵۹؛ طوسی، رجال، ص۳۷.
  43. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۳۷۱.
  44. مرادی نسب، حسین، مقاله «حارثة بن نعمان بن نفع انصاری خزرجی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۵۰۸.