حسن بن منذر بجلی
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
به گزارش از اصول الکافی الحسن بن المنذر[۱] در یکی از اسناد تفسیر کنز الدقائق قرار دارد:
«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْمُنْذِرِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) يَقُولُ مَنْ قَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ فَهِيَ عَشْرُ حَسَنَاتٍ وَ مَنْ قَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ فَهِيَ عِشْرُونَ حَسَنَةً وَ مَنْ قَالَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ فَهِيَ ثَلَاثُونَ حَسَنَةً»[۲].[۳]
شرح حال راوی
در کتب رجال دو نفر با عنوان ابن منذر ذکر شدند:
- الحسن بن المنذر ابن أبی طریقه[۴].
- "الحسین بن المنذر أخو أبی حسان"[۵]؛ ولی در اسناد روایات، به نام الحسین بن منذر و الحسن بن منذر بیپسوند آمده است[۶].
براین اساس، مرحوم خویی نوشته است که حسین بن منذر واقع در اسناد روایات، از راویان مشترک بوده و به یکی از این دو تن انصراف دارد[۷].
الحسن بن المنذر بن أبی طریفة البجلی از اصحاب امام باقر و امام صادق(ع) است. او جز روایت مذکور، تنها یک روایت دیگر از امام صادق(ع) در کتاب الکافی گزارش کرده است: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبَانِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُنْذِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ: ثَلَاثَةٌ لَا تُقْبَلُ لَهُمْ صَلَاةٌ عَبْدٌ آبِقٌ مِنْ مَوَالِيهِ حَتَّى يَضَعَ يَدَهُ فِي أَيْدِيهِمْ وَ امْرَأَةٌ بَاتَتْ وَ زَوْجُهَا عَلَيْهَا سَاخِطٌ وَ رَجُلٌ أَمَ قَوْماً وَ هُمْ لَهُ كَارِهُونَ»[۸].
نیز در متن روایتی دیگر در تفسیر العیاشی قرار گرفته است: «عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشَى قَالَ: سَأَلَ الْحَسَنُ بْنُ الْمُنْذِرِ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع)- أَنَّ الرَّجُلَ يَبْعَثُ فِي غَنَمِهِ رَجُلًا أَمِيناً يَكُونُ فِيهَا نَصْرَانِيّاً أَوْ يَهُودِيّاً فَتَقَعُ الْعَارِضَةُ فَيَذْبَحُهَا وَ يَبِيعُهَا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)لَا تَأْكُلْهَا وَ لَا تُدْخِلْهَا فِي مَالِكَ فَإِنَّمَا هُوَ الِاسْمُ وَ لَا يُؤْمَنُ عَلَيْهِ إِلَّا الْمُسْلِمُ فَقَالَ رَجُلٌ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) وَ أَنَا أَسْمَعُ فَأَيْنَ قَوْلُ اللَّهِ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ[۹] لَكُمْ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) كَانَ أَبِي يَقُولُ إِنَّمَا ذَلِكَ الْحُبُوبُ وَ أَشْبَاهُهُ»[۱۰].
شیخ طوسی در اصحاب امام باقر(ع) به دو فرزند منذر اشاره میکند: "الحسن والحسين، ابنأ منذر" [۱۱]؛ همچنین در اصحاب امام صادق(ع) تنها به نام «الحسین» اشاره کرده است: الحسین بن المنذر بن أبی طریفة البجلی کوفی [۱۲]؛ منذر بن أبی طریفة البجلی، مولاهم کوفی، روی عنهما، و ابنه الحسین[۱۳].
برقی در اصحاب امام صادق(ع) با عنوان زیر نام راوی را ذکر نموده است: حسن بن المنذر کوفی[۱۴].
نجاشی نام راوی را ذکر نکرده؛ ولی در شرح حال محمد بن علی بن النعمان بن أبی طریفة البجلی معروف به مؤمن الطاق، به فردی که نام او پیشتر از شیخ طوسی نقل گردید و به ظاهر، برادر راوی مورد بحث است، اشاره میکند و مینویسد: ...و عم أبيه المنذر بن أبي طريفة روي عن علي بن الحسين و أبي جعفر و أبي عبدالله(ع)؛ و ابن عمه الحسين بن المنذر (منذر) بن أبي طريفة روي أيضاً عن علي بن الحسين و أبي جعفر و أبي عبدالله(ع)...[۱۵].
مجلسی اول، روایت مورد بحث را آورده و عنوان الحسن بن المنذر را رد کرده و الحسین بن المنذر را عنوان صحیح استظهار کرده و برگزیده است: و في الموثق كالصحيح، عن أبان، عن الحسن (أو الحسين علي الظاهر) بن المنذر قال: سمعت أبا عبدالله(ع) يقول:...[۱۶].
وی همچنین دومین روایت منقول از کتاب الکافی را که الحسن بن المنذر در سندش ذکر شده، آورده و نظر پیشین خود را تکرار کرده است: وفي القوي كالصحيح، عن الحسن بن منذر (و الظاهر أنه الحسين و يكون حسنا) عن أبي عبدالله(ع) قال: ثلاثة لا تقبل لهم صلاة،...[۱۷].
با توجه به اینکه نجاشی، منذر بن أبی طریفة و فرزندش حسین را از اصحاب امام سجاد، امام باقر و امام صادق(ع) شمرده، استفاده میشود حسین نیز که شیخ طوسی با عنوان الحسن و الحسین، ابنا منذر [۱۸] در اصحاب امام باقر(ع) به او اشاره کرده، فرزند المنذر بن أبی طریفة است و الحسن نیز که به همراه الحسین ذکر شده، ابن أبی طریفة خواهد بود. شیخ طوسی در اصحاب امام صادق(ع) تصریح کرده که حسین فرزند منذر بن أبی طریفة است: منذر بن أبی طریفة البجلی، مولاهم کوفی، روی عنهما، و ابنه الحسین[۱۹].
از بیان فوق معلوم گردید که عنوان "الحسین بن المنذر، ابن أخی حسان" که برقی در اصحاب امام صادق(ع) آورده[۲۰] و شیخ طوسی آن را با عنوان "الحسین بن المنذر، أخو أبی حسان" در همان محل ذکر نموده[۲۱]، مغایر با راوی مورد بحث است.
گروهی از رجالیان پس از ثبت عنوان الحسن بن المنذر -برادر الحسین بن المنذر - به روایت مورد بحث، نیز روایت دوم الکافی که الحسن بن المنذر در سندش ذکر شده، اشاره نمودهاند[۲۲].[۲۳]
طبقه راوی
تاریخ ولادت و وفات الحسن بن المنذر مشخص نیست. این راوی جز روایت مورد بحث، دو روایت دیگر از امام صادق(ع) گزارش کرده که در شرح حال راوی ذکر گردید. آیة الله بروجردی وی را از طبقه پنجم شمرده است[۲۴]. عنوان الحسن بن المنذر در برخی از اسناد دیگر ثبت شده ولی از جهت طبقه با راوی مورد بحث مطابقت نمیکند. الحسن بن المنذر در طبقه مذکور، از غیر معصوم روایتی ندارد و ابان بن عثمان و قتیبة بن محمد الأعشی راوی از او هستند[۲۵].[۲۶]
مذهب راوی
با توجه به حکم جواز خوردن ذبیحه یهود و نصارا در مذهب عامه (اهل سنت) نهی و بازداشتن حسن بن المنذر از خوردن آن در روایت عیاشی نشانه تشیع اوست.[۲۷]
جایگاه حدیثی راوی
روایت دو تن از اصحاب اجماع، دلیل بر حسن و ممدوح بودن راوی است:
- ابان بن عثمان: روایت او از الحسن بن المنذر در دو روایت آغاز تحقیق نقل گردید.
- عبدالله بن مسکان: این همان روایت تفسیر العیاشی است که مرسل در آن کتاب گزارش شده؛ ولی همین روایت با کمی تفاوت در کتاب الکافی نیز با این سند ذکر شده است:
«أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ قُتَيْبَةَ الْأَعْشَى قَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع) وَ أَنَا عِنْدَهُ فَقَالَ لَهُ الْغَنَمُ يُرْسَلُ فِيهَا- الْيَهُودِيُّ وَ النَّصْرَانِيُّ فَتَعْرِضُ فِيهَا الْعَارِضَةُ فَيَذْبَحُ أَ نَأْكُلُ ذَبِيحَتَهُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) لَا تُدْخِلْ ثَمَنَهَا مَالَكَ وَ لَا تَأْكُلْهَا فَإِنَّمَا هُوَ الِاسْمُ وَ لَا يُؤْمَنُ عَلَيْهِ إِلَّا مُسْلِمٌ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى- الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ[۲۸] فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) كَانَ أَبِي(ع) يَقُولُ إِنَّمَا هُوَ الْحُبُوبُ وَ أَشْبَاهُهَا»[۲۹].
این روایت به همین شکل در کتاب تحریم ذبائح أهل الکتاب، نیز در تهذیب و استبصار نقل گردید[۳۰]. در این چهار کتاب، نام راوی ذکر نشده؛ ولی شباهت پیکره روایت و موضوع آن در این کتب با روایت تفسیر العیاشی، حاکی از اتحاد روایت است.[۳۱]
امکان اتحاد
پیشتر بیان شد که صاحب روضة المتقین عبارت «الحسین» را به جای «الحسن» استظهار کرده است که نتیجه این نظر، وقوع تصحیف در عنوان مورد بحث است؛ به ویژه که راوی از حسن بن منذر در روایت مورد بحث -یعنی ابان بن عثمان - در یک مورد از الحسین بن المنذر گزارش کرده و روایات حسین بن المنذر در کتب روایی متعدد است. نزدیکی دو کلمه «الحسن» و «الحسین» نیز میتواند احتمال تصحیف را افزایش دهد؛ ولی نبود نسخه «الحسین» برای عنوان مورد بحث در دو روایت کتاب الکافی که در آغاز تحقیق گذشت، همچنین ثبت عنوان الحسن بن المنذر در رجال البرقی و شیخ طوسی نشانه صحت الحسن بن المنذر در سند بوده و کمی روایات او سبب تضعیف آن نمیگردد.[۳۲]
جستارهای وابسته
- منذر بن ابیطریقه بجلی (پدر)
- نعمان بن ابیطریقه بجلی (عمو)
- حسین بن منذر بجلی (برادر)
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: رجال البرقی، ص۲۶؛ رجال الطوسی، ص۱۳۱، ش۱۳۴۵؛ منهج المقال، ج۴، ص۱۶۳، ش۱۴۹۳؛ نقد الرجال، ج۲، ص۶۶، ش۱۳۸۰؛ جامع الرواه، ج۱، ص۲۲۷، ش۱۷۶۳؛ أعیان الشیعه، ج۵، ص۳۱۷، ش۷۸۱؛ تنقیح المقال، ج۲۱، ص۷۸، ش۵۷۰۸؛ معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۱۵۱، ش۳۱۵۹؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۳، ص۵۸، ش۴۰۲۸؛ قاموس الرجال، ج۳، ص۳۸۲، ش۲۰۵۷.
- ↑ تفسیر کنز الدقائق، ج۳، ص۴۹۲؛ الکافی، ج۲، ص۶۴۵، ح۹.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 581.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۳۱، ش۱۳۴۵.
- ↑ رجال الکشی (إختیار معرفة الرجال)، ص۳۷۱، ح۶۹۳؛ رجال الطوسی، ص۱۹۵، ش۲۴۵۰؛ رجال البرقی، ص۲۷؛ خلاصة الأقوال (رجال العلامة الحلی)، ص۵۰، ش۱۲؛ الرجال (ابن داود)، ص۱۲۷، ش۴۹۱.
- ↑ المحاسن، ج۲، ص۵۵۶، ح۹۱۱؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۶، ح۴؛ الکافی، ج۵، ص۵۰۷، ح۵؛ مکارم الأخلاق، ص۴۴؛ و....
- ↑ معجم رجال الحدیث، ج۷، ص۱۰۲، ش۳۶۶۹.
- ↑ الکافی، ج۵، ص۵۰۷، ح۵.
- ↑ امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است سوره مائده، آیه ۵.
- ↑ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۹۵، ح۳۶.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۳۱، ش۱۳۴۵.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۸۲، ش۲۲۰۱.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۰۸، ش۴۵۶۳.
- ↑ رجال البرقی، ص۲۶.
- ↑ رجال النجاشی، ص۳۲۵، ش۸۸۶.
- ↑ روضة المتقین، ج۱۲، ص۱۲۹-۱۳۰.
- ↑ روضة المتقین، ج۸، ص۳۶۳.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۳۱، ش۱۳۴۵.
- ↑ رجال الطوسی، ص۳۰۸، ش۴۵۶۳.
- ↑ رجال البرقی، ص۲۷.
- ↑ رجال الطوسی، ص۱۹۵، ش۲۴۵۰.
- ↑ جامع الرواه، ج۱، ص۲۲۷، ش۱۷۶۳؛ قاموس الرجال، ج۳، ص۳۸۲، ش۲۰۵۷؛ معجم رجال الحدیث، ج۶، ص۱۵۱-۱۵۲، ش۳۱۵۹؛ مستدرکات علم رجال الحدیث، ج۳، ص۵۸، ش۴۰۲۸.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 581-585.
- ↑ الموسوعة الرجالیه، طبقات رجال الکافی، ص۱۱۶.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۶۴۵، ح۹؛ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۹۵، ح۳۶.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 585.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 586.
- ↑ امروز چیزهای پاکیزه بر شما حلال است و غذای اهل کتاب برای شما حلال است و غذای شما برای آنان حلال است و (نیز ازدواج با) زنان پاکدامن از زنان مؤمن (مسلمان) و زنان پاکدامن از آنان که پیش از شما به آنان کتاب آسمانی دادهاند، اگر کابینشان را پرداخته و پاکدامن باشید نه پلیدکار و گزینندگان دوست پنهان، (بر شما حلال است) و هر کس گرویدن (به اسلام) را نپذیرد کردارش تباه میشود و او در جهان واپسین از زیانکاران است سوره مائده، آیه ۵.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۲۴۰، ح۱۰.
- ↑ تحریم ذبائح أهل الکتاب، ص۳۰؛ تهذیب الأحکام، ج۹، ص۶۴، ح۲۷۰؛ الاستبصار، ج۴، ص۸۱، ح۳۰۳.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 586-587.
- ↑ جوادی آملی، عبدالله، رجال تفسیری، ج۶، ص 587.