حکومت صالحان
مقدمه
امید به حاکمیت انسانهای صالح در آیندهای روشن و استقرار عدالت و صلح فراگیر و همگانی، امری فطری است. همه افراد، بر اساس فطرت ذاتی خود، به امید آن روزی هستند که جهان در پرتو هدایتهای انسانی شایسته و با تأیید و عنایت پروردگار هستی، از بیداد و تباهی رهایی یافته، از نابسامانیها، ناامنیها و تیره روزیها خلاص شود و سرانجام به صلح و صلاح برسند.
در بیشتر دینها و مذهبهای جهان، از مصلحی سخن به میان آمده است که در آخر الزمان ظهور کرده و به کژیها و کژرویها پایان خواهد داد و شالوده حکومتی جهانی را بر اساس دادگری، بنیان خواهد نهاد. تمام پیامبران الهی نیز در این زمینه به مردم با ایمان جهان، نویدی روشن دادهاند. این اندیشه که در اسلام با عنوان "مهدویت"، شناخته شده است نیز، همچون دیگر ادیان ریشه در کلام پروردگار الهی دارد، از اینرو قرآن به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان، با پافشاری تمام، پیروزی نهایی حق بر باطل را به تمام انسانها وعده فرموده، حکومت صالحان و شایستگان را نوید داده است.
مسلمانان با بهرهمندی از آموزههای آفتابگون وحی و سخنان نورانی رسول گرامی اسلام (ص)، بر این باورند: آن انسان بزرگ که شایستگان را بر گیتی چیره خواهد ساخت کسی نیست مگر رادمردی از سلاله آخرین پیامبر الهی یعنی حضرت مهدی (ع).
اگرچه قرآن درباره ظهور و قیام حضرت مهدی (ع) به گونهای فراگیر سخن رانده و بشارت به تشکیل حکومت دادگر جهانی و پیروزی شایستگان داده است. اما مفسران شیعه و برخی از تفسیرگران اهل سنت، این آیات را به استناد روایات اهل بیت (ع) و دیدگاههای دانشمندان مسلمان به حضرت مهدی (ع)، مربوط دانستهاند.
به باور ایشان، مهمترین آیهای که پرده از حاکمیت انسانهای شایسته در آینده برداشته، این گونه میفرماید: ﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ﴾[۱]، در این آیه، به یکی از روشنترین پاداشهای دنیوی صالحان "حکومت روی زمین"، اشاره شده است. در روایاتی چند نیز این رویداد مهم، در عصر ظهور حضرت مهدی (ع) دانسته شده است.
اما مقصود از این شایستگی چیست؟ با توجه به اضافه شدن "بندگان" به "خدا"، ایمان و توحید آنان روشن میشود و با توجه به کلمه "صالحون"، همه شایستگیها به ذهن میآید: عمل و تقوا، علم و آگاهی، قدرت و قوت و تدبیر و نظم و درک اجتماعی. این شایستگیها، دارای آثار و برکاتی بیمانند است؛ به گونهای که اگر بندگان با ایمان، این شایستگیها را برای خود فراهم سازند، خداوند سبحانه و تعالی نیز آنها را یاری میکند تا بر مستکبران چیرگی یافته، دستهای آلودهشان را از حکومت بر روی زمین کوتاه کنند و دارنده میراثهای آنها گردند. بنابراین، فقط استضعاف سبب پیروزی بر دشمنان و حکومت بر روی زمین نیست؛ بلکه وجود ایمان و کسب شایستگیها نیز بایسته است و مستضعفان جهان، تا زمانی که این دو اصل را زنده نکنند، به حکومت روی زمین نخواهند رسید. اما مراد از وراثت زمین، این است که سلطنت بر منافع، از دیگران به صالحان منتقل شود و برکات زندگی در زمین ویژه ایشان شود. این برکات، یا دنیایی است که به بهرهمند شدن صالحان از زندگی دنیایی برمیگردد که در این صورت خلاصه مفاد آیه این میشود که به زودی زمین از لوث شرک و گناه پاک شده جامعه بشری صالح که خدای را بندگی کنند و به وی شرک نورزند در آن زندگی کنند؛ هم چنان که آیه: ﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ ... يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ﴾[۲]؛ از آن خبر میدهد و یا این برکات، اخروی است که عبارت است از مقامات قربی که در دنیا برای خود کسب کردند؛ چون این مقامات، نیز از برکات حیات زمینی است؛ هرچند خودش از نعمتهای آخرت است هم چنان که آیه: ﴿وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثْنَا الأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاء فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ﴾[۳] که حکایت کلام اهل بهشت است و آیه: ﴿الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ﴾[۴]؛ بدان اشاره میکنند.
از اینجا روشن میشود که آیه مورد بحث، ویژه یکی از دو وراثتهای دنیایی و آخرتی نیست؛ بلکه هردو را شامل میشود و تفسیرگرانی که آن را به وراثت آخرتی اختصاص دادهاند و به آیاتی که مناسب با آن وراثت است تمسک جسته و چه بسا گفتهاند همین معنا به طور متعین مقصود است چون بعد از اعاده دیگر زمینی نیست تا صالحان آن را ارث ببرند، حرف درستی نزدهاند، زیرا معلوم نیست که آیه مورد بحث عطف بر آیه قبلیاش که متعرض مساله اعاده بوده شده باشد تا بگویید بعد از اعاده دیگر زمینی باقی نمیماند و ممکن است عطف به اول آیات باشد که میفرمود: ﴿فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ﴾[۵]. آن مفسرینی هم که آیه را به وراثت دنیایی اختصاص داده حمل بر دوره ظهور اسلام و یا دوران مهدی (ع) ـ که رسول خدا (ص) در اخبار متواتر از آن خبر داده و شیعه و سنی آنها را نقل کردهاند ـ نمودهاند باز راه درستی نرفتهاند زیرا روایات مذکور هرچند متواتر و مسلم است اما آیه را تخصیص نمیزند.
کوتاه سخن، همانطوری که گفتیم آیه شریفه مطلق است و شامل هر دو وراثت میشود، چیزی که هست از نظر سیاق آنچه که عقل و اعتبار اقتضاء میکند این است که آیه شریفه عطف بر همان جمله: ﴿فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ ﴾[۶]؛ باشد چون آن آیه به تفصیل، حال اهل اختلاف از نظر جزای اخروی اشاره میکرد و این آیه به تفصیل حال آنان از نظر جزای دنیوی اشاره میکند و در نتیجه حاصل کلام این میشود که: ما بشر را به سوی دینی واحد دعوت کردیم، لکن ایشان دین را قطعه قطعه نموده در آن اختلاف کردند و مجازاتشان هم مختلف شد، اما در آخرت آنهایی که ایمان آوردند سعیشان مشکور و عملشان مکتوب شد و از کفار برخلاف این شد و اما در دنیا، آنهایی که ایمان آوردند، زمین را به وراثت مالک شدند، به خلاف دیگران[۷].
در تفسیر آیه شریفه از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: "این بندگان شایسته، همانا آل محمد هستند که خداوند سبحانه و تعالی، مهدی آنان را پس از کوشش ایشان مبعوث میکند. پس ایشان را عزّت داده، دشمنانشان را ذلیل خواهد کرد"[۸].
روشن است مفهوم این روایت، انحصار نیست؛ بلکه بیان یک مصداق عالی و آشکار است و این تفسیرها، هرگز عمومیت مفهوم آیه را محدود نمیکند. بنابراین در هر زمان و در هرجا بندگان صالح خدا قیام کنند، پیروز و موفق خواهند بود و سرانجام وارث زمین و حکومت آن خواهند شد[۹].
در پایان سخن، بیان این نکته لازم است که در مزامیر داود تعبیر یاد شده یا مشابه آن، در چند مورد دیده میشود و نشان میدهد با تمام تحریفات موجود در این کتابها، این قسمت همچنان از دستبرد مصون مانده است. برخی از این فرازها بدین قرارند: "شرّیران منقطع میشوند و اما متوکلان به خداوند، وارث زمین خواهند شد و حال اندک است که شریر نیست میشود؛ هر چند مکانش را استفسار نمایی، ناپیدا خواهد شد[۱۰]؛ اما متواضعانه وارث زمین شده، از کثرت سلامتی شادکام خواهند شد[۱۱]؛ متبرکان خداوند، وارث زمین خواهند شد؛ اما ملعونان وی منقطع خواهند شد ...[۱۲]؛ صدیقان وارث زمین شده، همیشه در آن ساکن خواهند بود[۱۳]؛ خداوند روزهای صالحان را میداند و میراث ایشان ابدی خواهد شد[۱۴]. در این عبارتها، عنوان "صالحان" که در قرآن آمده است، با همان تعبیر در مزامیر داود به چشم میخورد. علاوه براین، تعبیرات دیگری نیز مانند صدیقان، متوکلان، متبرکان و متواضعان، در جملههای دیگر ذکر شده است. این تعبیرها، دلیل عمومیت حکومت "صالحان" است و با احادیث قیام حضرت مهدی (ع) تطبیق میکند.
بدینسان نتیجه میگیریم خداوند آخرین حکومت را از آن صالحان میداند که: ﴿وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴾[۱۵].[۱۶]
منابع
پانویس
- ↑ و همانا در زبور پس از ذکر نوشتیم که زمین را بندگان شایسته من، به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه۱۰۵.
- ↑ سوره نور، آیه۵۵.
- ↑ سوره زمر، آیه۷۴.
- ↑ سوره مؤمنون، آیه۱۱.
- ↑ سوره انبیاء، آیه۹۴.
- ↑ سوره انبیاء، آیه۹۴.
- ↑ علامه طباطبایی، ترجمه المیزان، ج ۱۴، ص ۴۶۷(با تصرف).
- ↑ «هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ يَبْعَثُ اللَّهُ مَهْدِيَّهُمْ بَعْدَ جَهْدِهِمْ فَيُعِزُّهُمْ وَ يُذِلُ عَدُوَّهُمْ»، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۸۴.
- ↑ ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۵۱۵- ۵۲۴.
- ↑ مزامیر داود، ۳۷، بند ۹.
- ↑ مزامیر داود، ۳۷، بند ۱۱.
- ↑ مزامیر داود، ۳۷، بند ۲۷.
- ↑ مزامیر داود، بند ۲۹.
- ↑ مزامیر داود، بند ۱۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۲۸.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۱۸۴ - ۱۸۸.