خزانه‌داری معصوم برای علوم الهی به چه معناست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خزانه‌داری معصوم برای علوم الهی به چه معناست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل بالاترعلم معصوم / ویژگی علم معصوم
مدخل اصلیخزانه‌داری علم الهی
مدخل وابستهخزانه الهی / علم غیب

خزانه‌داری معصوم برای علوم الهی به چه معناست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

محمد حسین مظفر

آیت‌الله محمد حسین مظفر در دو کتاب «علم الإمام» و «پژوهشی در باب علم امام» در این‌باره گفته‌ است:

«گروهی از روایات با صراحت بیان می‌کند که امامان از اهل بیت (ع) خزانه‌دار علم خدا و صندوق وحی او و حجت رسا بر همۀ کسانی هستند که زیر آسمان و روی زمین‌اند[۱]. علم خداوند به شمارش هیچ حسابگری در نمی‌آید و هیچ نویسنده‌ای نمی‌تواند محدودۀ آن را مشخص کند. حال می‌پرسیم: آیا خزانه‌دار از آنچه در گنجینه و صندوق هست، بی خبر است؟ و آیا این تعبیر جز کنایه از آن است که خداوند علم خویش را در ظرف سینه‌ها و گنجینۀ قلبهای ایشان به ودیعت نهاده است. همچنین می‌پرسیم: چگونه خداوند علمش را از حجت خود، پنها می‌دارد؟ و چگونه این حجت، رسا خواهد بود در حالی که آگاه از رویدادها و اعمال مردم نیست تا گاهِ اعجاز و کرامت، مردم را از آنچه انجام می‌دهند با خبر کند؟ و نیز عمومیت علم مخزون نزد آنان، شامل همه چیز می‌شود خواه حکم باشد یا موضوع، کلی باشد یا جزئی»[۲]

پاسخ‌های دیگر

۱. آیت‌الله نمازی شاهرودی؛
آیت‌الله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در این‌باره گفته‌ است: «اخباری است که ائمه فرموده‌اند: ماییم خزائن علم پروردگار، موضع اسرار و وحی خالق جبار، معادن دانش ایزد متعال، منابع افاضات و الطاف مدبر لیل و نهار، شجره نبوت و رسالت، محل رحمت رحمانیت، مفاتیح کمالات و حکمت و محل رفت و آمد ملائکه. در این خصوص روایات بسیاری است که از امیرالمؤمنین و امام سجاد (ع) و امام صادق (ع) منقول است. علامه مجلسی در بحارالأنوار، تعداد چهارده روایت از بصائر الدرجات و غیره درج نموده است[۳]. در الکافی، در باب این که "ائمه (ع) معدن علم‌اند و شجره نبوت و ..." تعداد سه روایت، و در باب این که "ائمه (ع) وُلاه امر پروردگار و خَزَنه علم حضرت دارا و موضع وحی آفریدگارند" تعداد شش روایت مندرج است[۴]. از آن جمله است روایتی که به سند صحیح از امام صادق (ع) نقل شده که به عبدالله بن ابی یعفور فرمودند: به راستی خدا یگانه است، یگانگی پیرایه او است، در کار خود یکتا است، آفریدگانی را آفرید و آن‌ها را برای این کار سنجیده و اندازه گرفت، ای پسر یعفور ما آنانیم، ما در میان بندگانش حجت های خدائیم و خزانه‌دار علم او هستیم و قائم بر این کاریم[۵]. در روایت صحیح دیگر آمده که حضرت فرمودند: ما را در آسمان و زمینش خزانه‌داران خود ساخت، درخت برای ما سخن گفت و به وسیله عبادت ما خدای عزوجل پرستش شد و اگر ما نبودیم خدا پرستیده نمی‌شد[۶]. و در بصائر الدرجات و الکافی روایات دیگری در این موضوع منقول است»[۷]
۲. آیت‌الله طهرانی؛
آیت‌الله عباس طهرانی در مقدمه کتاب «دین و وجدان» در این‌باره گفته‌ است: «روایاتی است که در کافی و کتاب‌های معتبر دیگر نقل شده است، در این روایات ائمه‌ اطهار (ع) می‌فرمایند: خداوند علم‌های مخصوصی دارد که از آنها چیزی به پیغمبران و فرشتگان نداده است، با ملاحظه این روایات نیز معلوم می‌شود که پیغمبر و اهل بیتش همه چیز را نمی‌دانند؛ و فقط آن چیزی را که اراده کنند و خدا بخواهد می‌دانند، یعنی آنها به خزینه علم الهی راه دارند و در حقیقت خزینه‌دار هستند "خُزَّانُ عِلْمِ اللَّه‏‏" - مَعَادِنُ وَحْيِ اللَّه‏. و روشن است که معنای خزینه و معدن این است که کم‌کم، و به تناسب نیازهای گوناگون، از آن برداشته می‌شود، بنابراین ائمّه اطهار، که خزینه دارهای علم الهی و معدن وحی‌اش می‌باشند، چنینند که در مواردیکه اراده کنند و خدا بخواهد، از علم الهی بهره‌مند می‌گردند و عالم می‌شوند، و بدیه است که چنین علمی با نوع دوّم مناسب است نه با نوع اوّل که لازمه‌اش علم حضوری به همه چیز است. و معنای روایاتی که می‌گوید: "ما به آنچه بوده و هست و خواهد بود عالم هستیم، نیز همین است که ما، به خزینه و معدن علم خدا راه داریم، بطوری که هرگاه اراده کنیم که چیزی را بدانیم یا سؤالی را پاسخ گوئیم، با اذان خدا از آن استفاده می‌کنیم"»[۸].
۳. آیت‌الله خاتمی؛
آیت‌الله سید احمد خاتمی، در مقاله «امامان گنجینه‌های علم خداوند» در این‌باره گفته‌ است:

«خداوند امامان را به بخشی از علومی که نزد ذات مقدّسش هست واقف ساخته و آنها گنجینه‌دار این علومند. از این رهگذر است که ما بر این باوریم که امامان معصوم (ع) به اذن خداوند علم غیب دارند. ستون فقرات این علم اذن خداوند است. به این ترتیب تفسیر برخی از آیاتی که به ظاهر نفی علم غیب از پیامبر می‌کند روشن می‌گردد: علامه طباطبایی می‌فرماید: خداوند ذاتاً از غیب آگاه است و هر کس جز او از غیب آگاه باشد به تعلیم او خواهد بود و هر جا پیامبر آگاهی خود از غیب را انکار می‌کند و می‌گوید: علم غیب ندارم. معنای آن اینست که مستقلاً و ذاتاً عالم به غیب نیستم و هر چه می‌دانم از جانب خدا به من آموخته شده است.[۹] از نگاه متکلمان شیعه یکی از دلائل امامت مولی علی (ع) خبرهای غیبی مولی علی (ع) است که حضرت قبل از وقوع خبر می‌داد و در موعد خود اتفاق می‌افتاد.[۱۰]

ابن ابی الحدید معتزلی می‌گوید: ما علی را در خبرهای غیبی که از او صادر شده امتحان کرده‌ایم و همه خبرهای او را مطابق با واقع یافتیم.[۱۱] از قرآن کریم استفاده می‌شود که ذات مقدّس ربوبی علم غیب را در اختیار آنان که حضرتش از آنان راضی است و برگزیده او هستند قرار می‌دهد از جمله:

  1. ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا[۱۲] از این آیه شریفه هم علم غیب گسترده خداوند استفاده می‌شود و هم اینکه افراد مورد رضای حق که پیامبر از زمره آنهاست و نیز معصومین به اذن خداوند با اذن حضرت حق بر بخشی از علم غیب علم پیدا می‌کنند، در نهج البلاغه آمده که وقتی مولی علی (ع) از حوادث آینده خبر داد یکی از یاران حضرت عرض کرد: این علم غیب است مولی علی (ع) فرمود: "لَيْسَ‏ هُوَ بِعِلْمِ‏ غَيْبٍ‏ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ‏ مِنْ‏ ذِي‏ عِلْم‏‏‏‏".[۱۳]
  2. ﴿مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّىَ يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء فَآمِنُواْ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُواْ وَتَتَّقُواْ فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ[۱۴] این آیه صریح است که خداوند هر زمان بخواهد از میان پیامبرانش کسانی را انتخاب می‌کند و گوشه‌ای از علم غیب بی‌پایان خود و اسرار درون مردم را که شناخت آن برای تکمیل رهبری آنان لازم است در اختیار آنان قرار دهد و البته این با اذن خداوند است. در روایات ما صدها مورد از پیشگویی‌های امامان آمده است که بخشی در زمان خود تحقق‌یافته و بخشی که مربوط به آینده است در آخرالزمان و عصر ظهور حضرت اتفاق خواهد افتاد. این بخش از روایات غیبی است، بخش دیگر روایاتی است که امامان از باطن این و آن خبر دادند و نیز روایات دیگر پیرامون غیب. (...) امامان (س) گنجینه‌های علم ذات مقدس ربوبی است و این افتخاری است که نصیب غیر معصومین نمی‌شود[۱۵]»[۱۶].
۴. آیت الله جوادی آملی؛
آیت الله جوادی آملی در کتاب «ادب فنای مقربان» در این‌باره گفته است:

«در توضیح خزینه علم بودن باید گفت: ائمه که کون جامع و دارای همه نشتات وجودی هستند. در مرتبه نورانیت و ولایت کلیه، یعنی مرحله تام که حقیقت امامت آنهاست به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی هستند و چیزی از احاطه علمی آنان مخفی نمی‌ماند. به بیان دیگر: تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسان ها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و ... در معرض دید آنهاست و چیزی به نام زمان گذشته، حال و آینده برای آنان معنا ندارد. لکن به مرحله ماده و عالم طبیعت که می‌رسند، یعنی مرحله ناقص، مانند دیگران هستند. بدین معنا که شاید چیزی را نخواهند بدانند و از سیطره علم کنونی آنها خارج باشد . تفاوتشان با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی‌پایان راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند ولی نتوانند، اما امامان معصوم که کلیددار و خازن آن خزانه بی‌پایانند، هر چه را که بخواهند می‌توانند بدانند. از این رو در روایات آمده است: "إِنَّ اَلْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عَلِمَ"[۱۷] بدین ترتیب آنها مظهر علم الهی هستند، یعنی همان‌طور که چیزی از حیطه علم بی‌پایان خدا مخفی نمی‌ماند : ﴿وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عَلِيمٌ[۱۸]، ﴿وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۚ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ[۱۹]، ﴿إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ[۲۰]، گستره علم ائمه اطهار (ع) و نیز همه موجودات نظام هستی را در بر می‌گیرد. لکن باید توجه داشت که علم الهی استقلالی بوده، مرتبط با جای دیگری نیست اما علم ائمه اطهار (ع) جز تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است و اساسا اگر تعلیم الهی و اتصال به علم بی‌پایان او نباشد ائمه را نیز مساوی دیگران خواهند بود. لذا در برخی روایات آمده است: "الاِمَامُ اَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً اَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِکَ"[۲۱] (...) تذکر ۱: چیزی که در خزینه، حفظ و نگهداری می‌شود ممکن است به دیگران برسد و آنان نیز بهره‌مند گردند، لکن چون در اختیار خازن و کلیددار است حساب و برنامه‌ای دارد؛ همانند چشمه جوشان نیست که معمولا از اختیار انسان خارج است و هر کسی می‌تواند به آن دسترسی پدا کند، بلکه اولا، در اختیار خود خازن و نگهبان است که هرگاه بخواهد، از آن استفاده می‌کند، ثانیا، از دسترسی و دست برد دیگران خارج است. ثالثا، هر مقدار که خود خزانه‌دار بخواهد، به دیگران می‌دهد بدون این که از اختیار و کنترل او خارج شود.

تذکر ۲: باید توجه داشت که اگر چه عام امام به اراده و خواست او بستگی دارد و هر چه را بخواهد بداند، خواهد دانست، لکن این اراده آنان تابع اراده و مشیت خداست و تا خدا اراده نکند، آنان نیز اراده نخواهند کرد. از امام هادی (ع) روایت شده است : خداوند، قلوب ائمه (ع) را محل اراده خویش قرار داده است. هرگاه خدا چیزی را بخواهد، آنها نیز می‌خواهند، معنای کلام خدا که فرمود: "شما چیزی را نمی‌خواهید، مگر آن که خدا بخواهد" همین است؛ "إن الله جعل قلوب الأئمة موردة لإرادته فإذا شاء الله شیئا شاؤه وهو قول الله وما تشاءون إلا أن یشاء الله"[۲۲]»[۲۳].
۵. آیت‌الله حسینی میلانی؛
آیت‌الله سید علی حسینی میلانی در کتاب «با پیشوایان هدایتگر» در این‌باره گفته‌ است:

«پیشوایان معصوم (ع) خازنان علم و دانش‌اند و در روایت اهل سنت به " مَعْدِنَ‏ الْعِلْمِ‏ ‏‏‏" نیز موصوف شده‌اند. واژه "خان" و "خزنة" جمع خازن است. یعنی: حافظ و نگهدارنده آن بزرگواران مخزن علم و دانش هستند. این حقیقتی است که در آیات قرآنی و روایات شیعی و سنی شواهد بسیاری دارد. اگر بخواهیم شواهد این عبارت‌ها را از کتاب‌ها حتی از روایات عامی ذکر کنیم، سخن به درازا خواهد کشید.

کوتاه سخن در مورد علم و مقام علمی ائمه (ع) این که علم بر دو قسم است:

  1. علوم دینی که ارتباط مستقیم با دین دارند؛
  2. علوم دنیوی که ارتباط مستقیم با دین ندارد. و به مقتضای "خُزَّانَ‏ الْعِلْمِ‏ ‏‏‏" هر دو قسم نزد ائمه (ع) می‌باشد.(...)

ائمه (ع) در هر عصری که زندگی می‌کردند، از همه مردم آگاه‌تر و داناتر بوده‌اند. پس از پیامبر خدا (ص) در بلاد اسلامی مانند حجاز، شام، یمن و عراق - کوفه و بصره - امیر مؤمنان (ع) علوم دینی را که در آن عصرها رایج بود، مانند علوم قرآنی، علوم حدیثی، علوم فقه و احکام در همه بلاد اسلامی منتشر نمود. بنابراین، تطبیق "خُزَّانَ‏ الْعِلْمِ‏ ‏‏‏" از نظر عقلی، نقلی و واقع خارجی بر امیرمؤمنان علی (ع) و دیگر ائمه (ع) روشن است[۲۴]. ائمه (ع) علوم اسلامی را از جمیع ابعاد دارا هستند. البته در علوم دینی بیشتر زمینه وجود داشته که علوم ائمه (ع) ظهور و بروز پیدا کنند؛ چون بیشتر محل ابتلا و حاجت بوده است وگرنه امیرمؤمنان علی (ع) می‌فرمایند: "به خدا سوگند! من به راه های آسمان ها از راه های زمین آگاه ترم"[۲۵]. به راستی کجا بودند کسانی که این علوم را از امیرمؤمنان (ع) یاد بگیرند. آن حضرت به سینه مبارک اشاره می‌کردند و می‌فرمودند: "به راستی که در این جا دانش انباشته‌ای است که اگر حاملانی می‌یافتم، بیان می‌کردم[۲۶]. چه افراد نفهم و نادانی در آن زمان بودند که وقتی حضرت می‌فرمود: از من بپرسید پیش از آن که مرا نیابید[۲۷] آن فرد نادان گفت: بگو ببینم در سر من چند تار موست. اگر چنین افرادی در پیرامون آن حضرت باشند، قهراً این امور بیان نمی‌شود و مطالب در این گونه می‌ماند. در زمان امام صادق (ع) تا حد و در راه باز شیر و جابر بن حیان آمد و از حضرتش در مورد کیمیا مطالبی آموخت که اگر افرادی دیگر هوچون او در رشته‌های دیگر پیدا می‌شدند آنها هم بهره می‌گرفتند. از این رو در علوم غیر دینی کمتر اتفاق افتاده است که حضرات چیزی بیان یا تعلیم نمایند(...).

در واقع، اعتقاد به خزان علم بودن ائمه (ع)، امامت غیر ائمه (ع) را نفی می‌کند. به عبارتی، چگونه با وجود چنین امامانی افرادی که کمترین آگاهی به مسائل اولیه احکام شرعیة مکلفان نداشته‌اند می‌توانند جانشین پیامبر خدا (ص) شوند؟

چنان‌که در بحث‌های امامت گفته‌ایم، اگر قرار است امامت و جانشینی پیامبر اکرم (ص) با انتخاب مردم باشد. چنان که مذهب اهل سنت است۔ بایستی عقلا دور هم جمع شوند و این کار به توسط آنان انجام شود. آیا امکان دارد که عقلا جمع شوند و یک فرد بی‌سواد را جانشین پیامبر اکرم (ص) قرار دهند و او را به جهت دین و دنیای خودشان به ریاست عامه برگزینند؟. برای ریاست و حکومت شیخین، نه فقط نص صریحی وجود نداشته؛ بلکه اجماع و اتفاقی نیز در کار نبوده و شورایی هم نبوده است تا عقلای قوم و اهل حل و عقد که آنان ادعا می‌کنند، نظر بدهند و در واقع، حکومت شیخین با زور و چماق پا گرفت. تاریخ گواه این واقعیت است و هیچ تعصب و حب و بغضی در کار نیست. و از طرفی آن دو فاقد شروط امامت بودند، از جمله اعلمیت بلکه کمترین آگاهی از احکام شرع و معارف قرآن و دین را نداشتند و معلوم است که با نبود شرط، مشروط نیز از بین خواهد رفت»[۲۸].
۶. حجت الاسلام و المسلمین نقوی؛
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد تقی نقوی در کتاب «شرح زیارت جامعه کبیره» در این‌باره گفته‌ است:

«اما علم، پس به معنای ادراک نمودن چیزی است به حقیقت و گند آن و معنای عبارت این است که شما خزینه‌داران علم خدا هستید پس علوم نزد شما مخزون است و هر کس بخواهد باید از شما بخواهد برا هره دیگران از آن بسیار کم است و از این عبارت حقائقی به دست می‌آید که قابل دقت است.

  1. آنکه ائمه (ع) به خازنین اموال تشبیه شده‌اند و معلوم است که همیشه در خزینه اشیاء قیمتی گذاشته می‌شود، مثل پول و جواهر و اسناد با قیمت هکذا وهیچگاه سفال و آجر و گچ و امثال آنها به خزینه سپرده نمی‌شود چون از ارزشی ندارند، و در این عبارت علم تشبیه شده به جوهر قیمتی که باید در خزینه سینه افراد قرار بگیرد و نیکو تشبیهی است زیرا کدام جوهر قیمتی از علم گرانبهاتر است.
  2. آنکه امامان تشبیه شده به خازنین اموال و معلوم است که خازن باید کاملا امین باشد و کسی خزینه را به دست خائن نمی‌سپارد و چون ائمه معصومین (ع) خان علم پروردگار هستند پس مورد اطمینان و وثوق او می‌باشند و این فضیلت بزرگی است.
  3. آنکه علم در رأس تمام فضائل انسان است؛ زیرا به برکت علم خدا و رسول شناخته می‌شوند و به واسطه علم انسان از جهل و ضلالت خلاص می‌شود و به برکت علم دین را می‌شناسد و بالاخره به سبب علم خیر دنیا و آخرت حاصل می‌گردد پس عالم افضل است و هر کس از این نعمت بیشتر برخوردار گردد به همان نسبت فضیلت و شرف او بیشتر می‌شود پس کسانیکه خان علم‌اند یعنی دارای تمام علوم هستند افضل از دیگرانند پس ائمه (ع) افضل از تمام افراد و بلکه از تمام ملائکه‌اند چون هیچ مخلوقی غیر از اهل بیت (ع) خازن تمام علوم نیست.
  4. آنکه همه مردم در علم محتاج آنانند ولی آنان احتیاجی به علم دیگران ندارند و این دلیل بر امامت و پیشوایی ائمه (ع) است. (...)

بعضی از علماء و محققین در معنای علم در این مقام چند وجه احتمال داده‌اند:

وجه اول: علم را به معنای مشیت گرفته‌اند یعنی شما خازنین مشیت حق هستید چون در بعضی از اخبار وارد شده است که معصومین محال مشیته‌الله و در روایت است که امام صادق (ع) فرمودند: "إِذَا شِئْنَا شَاءَ اللَّهُ ولا یشاؤن الا ماشاء الله" بنابراین صحیح است اگر گفته شود آنان ابواب مشت و مفاتیح استفاده از فیوضات ربانی حقند.

وجه دوم: خداوند در قرآن مجید می‌فرماید: ﴿وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ[۲۹] که مقصود از کتاب مبین امام معصوم است پس وقتی می‌گوییم شما خازن علم خدا هستید یعنی علم کتاب پیش شما است.

وجه سوم: مقصود از علم در این مقام علم ذاتی قدیم حق است بلکه مقصود از علم همان است که در قرآن اشاره به آن فرموده است آنجا که می‌فرماید: ﴿وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء[۳۰] زیرا احاطه به علم ذاتی حق محال است می‌گویند استثناء در آیه شریفه که می‌فرماید: حالا ﴿بِمَا شَاء دلیل است بر اینکه مقصود از این علم علم ذاتی نیست بلکه مقصود علم حادث است که ممکن است وقوف بر آن وقتی خدا بخواهد.

وجه چهارم: خداوند متعال در قرآن مجید می‌فرماید: ﴿وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ[۳۱] مفسرین گفته‌اند و مراد از خزائن در آیه مقدورات حق است و مفتاح و کلید این خزائن کلمه، گن، می‌باشد، و این کلمه مرهون به وقت است، یعنی باید وقت برسد تا موجود ایجاد گردد و مقصود از این کلمه، لفظ آن نیست بلکه این کلمه، کنایه از مشیت الهیه است چنانکه در حدیث به ما رسیده است که فرمودند: "خَلَقَ اللَّهُ الْمَشِيَّةَ بِنَفْسِهَا ثُمَّ خَلَقَ الْأَشْيَاءَ بِالْمَشِيَّة"[۳۲] و چون ائمه وعاء مشیت حق‌اند پس خزان علم او هستند.

وجه پنجم: آن است که مراد از علمی که ائمه (ع) خزان آن هستند علم حضوری است نه علم حصولی، زیرا علم حصولی صورت حاصله از معلوم در نفس است و این علم تحصیلی و کسی است مثل علم ما باشیاء و حقائق خارجیه و اما علم حضوری پس حضور معلوم پیش عالم است مثل علم نفس به وجود خود و علم واجب تعال به موجودات و دلیل بر این مدعا آن است که امامان عالم بهتر چیز بودند و هر چه از آنان سؤال می‌شد جواب می‌دادند و هیچگاه خطا و اشتباه یا سهو و نسیان در علم آنان نبود و در علم حصولی این معنی غیر ممکن است ولی بعضی از محققین علم حضوری را منحصر به علم خدا دانسته‌اند و گفته‌اند: علوم ائمه (ع) حصولی است به دلیل آنکه علم حضوری از لوازم ذات عالم است و معلوم است که که ائمه علوم خود را از نبی و نبی از خدا گرفته است بنابراین قول پس علم امام باشیاء به معنای حصول صور اشیاء است در نفس او و بحث در این موضوع از وظیفه کتاب خارج است و آنچه مسلم است آن است که رسول و امام بهر چیزی مگر آنچه را که علم به آن مخصوص به ذات حق است در خاتمه از جمله " وَ خُزَّانَ‏ الْعِلْمِ‏ ‏‏‏" استفاده می‌شود که آنان در اشاعه و گسترش و اظهار علم تابع رضای حق‌اند چنانکه شأن خزن أموال همین است مثلا کسی که خازن اموال دیگری است، نمی‌تواند مال را به میل خود مصرف کند و باید با جازه صاحب مال باشد پس هر مبلغی که صاحب مال حواله یا اجازه داد می‌پردازد در غیر این صورت مسؤل است، پس ائمه (ع) هم خازن علم حق‌اند هر جا خدا بخواهد می‌گویند و هر جا اجازه ندهد سکوت می‌کنند و لذا حضرت رضا (ع) در جواب سائل که گفت اگر شما عالم به هر چیزی هستید پس چرا گاهی جواب نمی‌دهید، حضرت فرمودند: ما عالم هستیم ولی تابع حقیم اگر مصلحت بداند می‌گوییم و اگر مصلحت نداند نمی‌گوییم و شاید یکی از علل تقیه همین باشد و در هر صورت اولیاء حق در تمام امور تابع حق‌اند نه تابع غیر حق»[۳۳]
۷. حجت الاسلام و المسلمین صدیقی؛
حجت الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی در کتاب «سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا (ع)» در این‌باره گفته است:

«اجمالا وجود نازنین حضرات معصومین (ع) مخزن علوم‌اند، و بشر اهل هر روشی باشد و از هر طریقی که به سوی علم رود الهام، اخلاص، یا درس‌ها و تجارب و تحقیقات و آزمایش، در هر کدام از این راه‌ها اگر به حضرات معصومین (ع) مراجعه کند، راه را ساده‌تر، سهل‌تر و سریع‌تر خواهد پیمود. پیچیدگی امروزی علوم برای انسان‌ها بر اثر گم کردن راه است و الا بنا نبوده است بشر برای رفع جهل و رفع مشکلات زندگی این اندازه مشکل داشته باشد. علوم با همدیگر فرق دارند، اما مخزنی که همه علوم در آنجا جمع هستند، حد ندارد. به ائمه (ع) خزان علم خطاب می‌شود چون مخزن علم هستند. در مخزن هر چیزی حقیقت آن وجود دارد، نه صورت و تصویر آن. ملکوت اشیاء در آنجا وجود دارد. هر موجودی دو بعد دارد: بعد ملکی و بعد ملکوتی. بعد ملکی زمانی و محدود در زمان است. می‌آید و می‌رود: "بر لب جوی نشین و گذر عمر ببین". اما بعد ملکوتی باقی است. عمر انسان می‌گذرد و می‌رود، اما خود انسان باقی است. و اگر انسان پس از گذشت سال‌ها از عمر خود، خود را زیر نظر بگیرد، خواهد دید که هر چه کرده است، نزد خود او حاضر است. هر چه خوانده یا گفته است نزد اوست. اگر طاعات و خیراتی داشته باشد همه را حاضر می‌بیند و اگر معاذالله معصیتی نیز کرده باشد، باز هم را نزد خود حاضر می‌بیند. در یک لحظه همه عمر پیش او حاضر است. در قیامت نیز هر نفسی هر چه را که حاضر کرده است، همه را نزد خود می‌یابد. ﴿عَلِمَتْ نَفْسٌ مَّا أَحْضَرَتْ[۳۴] بدین‌سان وجود ملکوتی انسان مخزن همه آن چیزی است که در طول عمر خود قطعه قطعه جمع آورده است و همه در مخزن وجود او یک جا جمع است. هر کسی مخزن وجود خود و اعمال خود و حقیقت خود است. ائمه اما مخزن همه موجودات هستند. حقیقت و ملکوت همه موجودات نزد امامان ما حاضر است. شاهد بر این مطلب سوره مبارکه قدر است که بنا به فرموده امام باقر (ع) دلیلی برای احتجاج با منکران ولایت است. سلامی که بنا به آیه مبارکه ﴿تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ * سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ[۳۵]

»[۳۶].
۸. حجت الاسلام و المسلمین بخارایی‌زاده؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حبیب بخارایی‌زاده در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت» در این‌باره گفته‌ است:

«روایاتی‌اند که ائمه (ع) را خزانه‌داران آسمان‌ها و زمین و یا دنیا و آخرت و ... معرفی می‌نمایند. روایت زیر نمونه‌ای از آنهاست: " حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِيِّ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع)‏ فِي قَوْلِ اللَّهِ‏ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى‏ ﴿صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ ‏ يَعْنِي عَلِيّاً إِنَّهُ‏ جَعَلَ‏ عَلِيّاً خَازِنَهُ‏ عَلَى‏ مَا فِي‏ السَّمَاوَاتِ‏ وَ مَا فِي‏ الْأَرْضِ‏ مِنْ‏ شَيْ‏ءٍ وَ ائْتَمَنَهُ عَلَيْهِ ﴿أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُور ‏‏"[۳۷]. ابو حمزه ثمالی نقل می‌کند که امام باقر (ع) در تفسیر آیه شریفه فوق می‌فرماید: "منظور علی (ع) است. همانا خداوند علی (ع) را خزانه‌دار خویش بر هر آنچه در آسمان‌ها و هرآنچه در زمین است و امین خود بر آنها قرار داده است.

کیفیت استدلال به این روایات هم آن است که لازمه آنکه کسی خازن چیزی باشد، این است که بر آن علم داشته باشد و اگر تصور شود کسی خازن "مَا فِي‏ السَّمَاوَاتِ‏ وَ مَا فِي‏ الْأَرْضِ‏‏" و یا خازن [۳۸] می‌باشد، با توجه به اطلاق کلمه "ما" موصوله، معنایش آن است که در همه عوالم، خازن همه موجودات است که لازمه‌اش عالم بودن به همه اشیاء است. بنابراین، این روایات، دلالت التزامی بر عمومیت علم ائمه هدی (ع) می‌نمایند. این گروه از احادیث با عبارات گوناگون، مشتمل بر بیش از سی روایت است»[۳۹].
۹. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در مقاله «علم امام تام یا محدود؟» در این‌باره گفته است: «مرحوم کلینی در الکافی، بابی با عنوان «أَنَّ الْأَئِمَّةَ وُلَاةُ أَمْرِ اللهِ وَ خَزَنَةُ عِلْمِه‏»[۴۰] گشوده و در آن شش روایت را آورده است که روایات ۴، ۵ و ۶ این باب، دارای سند صحیح و روایت دوم موثق است. محتوای کلی این روایات این است که ائمه (ع) پس از رسول خدا (ص) خزانه‌داران علوم خداوند هستند. مرحوم صفار در بصائر الدرجات نیز بابی با عنوان «الأئمة أنهم خزان الله في السماء و الأرض على علمه‏»[۴۱] گشوده و در آن ۱۶ روایت در این موضوع نقل کرده است. روایات این باب مستفیض‌اند‌. مجموعه روایات این دو منبع مهم، موجب اطمینان به محتوای کلی این روایات می‌شوند. در یکی از این روایات با سند صحیح آمده است که خداوند به رسول خدا (ص) فرمود: در میان جانشینان بعد از تو سنت تو و سنت پیامبران پیش از تو قرار دارد. آنان خزانه‌داران علم من بعد از تو هستند[۴۲] در روایتی دیگر از این مجموعه با سند صحیح آمده است که امام صادق (ع) فرمود:خداوند ما را خزانه‌داران علمش در آسمان و زمینش قرار داد[۴۳]. "خُزّان" و "خَزَنه" جمع خازن است و به کسی گفته می‌شود که چیزی را اعم از مادی یا معنوی در جایی ذخیره و نگهداری می‌کند[۴۴]. اکنون باید توجه کرد که مقصود از این‌گونه روایات چیست؟ تعبیر خزانه‌دار، به این نکته اشاره دارد که این علوم، علوم ذاتی اهل‌ بیت (ع) نیستند؛ چنان‌که در این روایات نیز تصریح شده است آنان خزانه‌داران علوم خداوند هستند. مسئله دیگر آن است که آیا تعبیر یادشده نشان می‌دهد ائمه (ع) به تمام علوم خداوند دسترسی دارند؟ آیا آنان خزانه‌داران تمام علوم خداوند در آسمان‌ها و زمین‌ هستند یا این عنوان با خزانه‌داری بخشی از علوم الهی نیز سازگار است؟ داوری در این موضوع، به بررسی کاربردهای عرفی این‌گونه تعابیر نیازمند است. به نظر می‌رسد تعابیری مانند خزانه‌‌داران علم خداوند و خزانه‌داران علم او در آسمان‌ها و زمین، با خزانه‌داری بخشی از علوم الهی سازگار نیست. از این تعابیر نوعی جامعیت احساس می‌شود؛ زیرا هم علم خداوند و هم خزانه‌داری در این تعبیر به طور مطلق بیان شده است. اگر مثلاً تمام علوم خداوند در دو یا چند خزانه قرار گرفته باشد، یا بخشی از علوم خداوند در این تعبیر مقصود باشد، عنوان خزانه‌داری به طور مطلق درست نبود؛ بلکه باید گفته می‌شد مثلاً خزانه‌دار فلان علم خاص است. به‌ویژه تعابیری مانند خزانه‌داری علوم خداوند در آسمان‌ها و زمین، بر این فراگیری تأکید می‌کنند؛ زیرا تعبیر آسمان‌ها و زمین، در تمام علوم الهی و بشری ظهور دارد. بنابراین، این تعابیر بر تام بودن علوم ائمه (ع) دلالت دارند؛ هرچند اگر قراینی برای مقید ساختن اطلاق یاد شده بیابیم، این اطلاق از مقید شدن ابا ندارد»[۴۵].
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین مهدی‌فر؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن مهدی‌فر در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن» در این‌باره گفته‌ است: «دسته‌ای از روایات با صراحت بیان می‌کند که اهل بیت (ع) خزانه‌دار علم خدا هستند و خداوند علومی را در اختیار آنان قرار داده که در اختیار احدی از مردم قرار نداده است زیرا این تعبیر که آنان خزانه‌دار و نگهدارنده علم خداوند هستند تنها در مورد اهل بیت (ع) به کار رفته است. سورة بن کلیب می‌گوید امام باقر (ع) به من فرمود: "وَاللّهِ إنّا لَخُزّانُ اللّهِ فِی سَمائِهِ وَ أرضِهِ ، لا عَلی ذَهَبٍ وَلا عَلی فِضَّةٍ إلّا عَلی عِلْمِهِ"[۴۶] مرحوم کلینی از عبدالله بن ابی یعفور نقل می‌کند، که امام صادق (ع) فرموده: "یَا ابْنَ أَبِی یَعْفُورٍ فَنَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِی عِبَادِهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَی عِلْمِهِ وَ الْقَائِمُونَ بِذَلِکَ".[۴۷] امام مهدی (ع) هم، در وصف اهل بیت (ع) می‌فرماید: "وجعلهم خزان علمه، ومستودع حکمته"[۴۸]»[۴۹].
۱۱. آقای مهندس حسینی؛
آقای مهندس سید مجتبی حسینی، در کتاب «مقامات اولیاء» در این‌باره گفته‌ است: «مقام علمی اهل بیت (ع) مقامی استثنایی است. آنها در عالم تکوین، ولایت دارند و امور عالم از مجرای بین آنها می‌گذرد؛ یعنی بر همه چیز علم دارند، اما عبارت "خزان العلم" که در توصیف اهل بیت (ع) به کار رفته است، معنی و مفهوم عمیق‌تری دارد. به عبارت دیگر، هر کس در عالم طالب علم باشد، باید از گنجینه علم اهل بیت (ع) بهره‌مند شود. امام حسن عسکری (ع) می‌فرمایند: "نَحْنُ خُزَّانُ اَللَّهِ فِي اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَةِ"[۵۰] رحمت، علم و فضل خداوند در این گنجینه‌ها به ودیعه نهاده شده و هر کس بخواهد از رحمت، علم و فضل خدا بهره‌مند شود، باید سراغ این گنجینه‌ها برود و اگر جای دیگری برود، جنس تقلبی به او خواهند داد. ممکن است در جهان چیزهایی به عنوان علم مطرح شود، اما معمولا آنها علم نیست، چرا که فاصله و حجاب انسان را ابا حقیقت بیشتر می‌کند و مانع رشد و تعالی‌اش می‌شود»[۵۱].
۱۲. آقای داداش‌زاده؛
آقای داوود داداش‌زاده در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «علم امام در کتاب کافی و شروح آن» در این‌باره گفته‌ است: «در روایات کافی، ائمه (ع) خود را خزانه‌دار علم خدا معرفی می‌کنند؛[۵۲]. نمونه‌ایی در ذیل آورده می‌شود: امام باقر (ع) فرمود: به خدا که ما خزانه‌دار خدائیم در آسمان و زمینش، نه آن که خزانه‌دار طلا یا نقره باشیم، بلکه خزانه‌دار علمش هستیم[۵۳]. در توضیح روایت فوق به بیان ذیل توجه فرمائید: منظور از خزانه‌دار خدا در آسمان، خزانه‌دار علوم نوشته شده در لوح‌های آسمانی و حقایق اجرام آسمانی، ملائکه و احوال آنها؛ و منظور از خزانه‌دار خدا در زمین، خزانه‌دار علوم موجود از کتاب‌های نازل شده و حقایق جمادها و گیاهان می‌باشد این بیان یکی از سه احتمالی است که علامه در توضیح حدیث مذکور داده است. "قوله (ع): لخزان الله فی سمائه و أرضه، أی خزنة العلوم المکتوبة فی الألواح السماویة و العلوم الکائنة فی الأرض من الکتب المنزلة، و خزنة علوم حقائق الأجرام السماویة و الملائکة و أحوالهم، و حقائق ما فی الأرض من الجمادات و النباتات و أحوالها، أو المراد: نحن الخزنة من بین أهل السماء و أهل الأرض أو نحن المعروفون بذلک عند أهلهما‏‏"[۵۴]»[۵۵].
۱۳. آقاى محقق فرید؛
آقای محمد مهدی محقق فرید، در کتاب «مفتاح‌ الأسرار فی علم‌ الأئمة الأطهار» در این‌باره گفته‌ است: «از ملا محمد تقی مجلسی در شرح زیارت جامعه احادیث متواتره وارد است که ائمه‌(ع) می‌فرمایند که: "ماییم خازنان علوم الهی و ماییم عیبه الهی" یعنی مخزن علوم یا محلّ اسرار الهی، و شکّی نیست که اسرار علوم الهی نزد ایشان بوده است و جمعی را که قابل بوده‌اند در خور قابلیّت افاضه می‌فرموده‌اند مثل سلمان و کمیل و قنبر و رسید هجری و جابر جعفی و مفضّل بن عمر و امثال ایشان که اصحاب ظاهر اکثر را جرح کرده‌اند»[۵۶].
۱۴. آقای زرین‌جویی (پژوهشگر دانشگاه قم)؛
آقای عین‌الله زرین‌جویی، در پایان‌نامه کارشناسی ارشد «مسئله علم امام در آثار دانشمندان معاصر شیعی» در این‌باره گفته‌ است:

«در توضیح خزینه علم بودن باید گفت: ائمه (ع) که گون جامع و دارای همه نشئات وجودی هستند در مرتبه نورانیت و ولایت کليه، یعنی مرحله تام که حقیقت امامت آنهاست به عنایت الهی مسلط بر همه عوالم هستی هستند و چیزی از احاطه علمی آنان مخفی نمی‌ماند. به بیان دیگر تمام حوادث بزرگ و کوچک نظام هستی، حتی پلک زدن انسانها، قیام و قعودشان، افتادن برگی از درخت و در معرض دید آنهاست و چیزی به نام زمان گذشته، حال و آینده برای آنان معنا ندارد. لکن به مرحله ماده و عالم طبیعت که می‌رسند، یعنی مرحله ناقص، مانند دیگران هستند، بدین معنا که شاید چیزی را نخواهند بدانند و از سیطره علم کنونی آنها خارج باشد. تفاوتشان با دیگران این است که دیگران به آن خزانه بی‌پایان راهی ندارند. لذا ممکن است دلشان بخواهد چیزی را بدانند ولی نتوانند، اما امامان (ع) که کلیددار و خازن آن خزانه بی‌پایان‌اند، هر چه را که بخواهند می‌توانند بدانند. از این‌رو در روایات آمده است:" إِنَ‏ الْإِمَامَ‏ إِذَا شَاءَ أَنْ‏ يَعْلَمَ‏ عَلِمَ‏ ‏‏"[۵۷]. بدین ترتیب آنها مظهر علم الهی هستند، یعنی همان طور که چیزی از حيطه علم بی‌پایان خدا مخفی نمی‌ماند : ﴿وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [۵۸]، ﴿اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ [۵۹]؛ ﴿أَلا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ [۶۰]، گستره علم ائمه اطهار (ع) نیز همه موجودات نظام هستی را در بر می‌گیرد. لکن باید توجه داشت که علم الهی استقلالی بوده، مرتبط با جای دیگری نیست، اما علم ائمه اطهار (ع) تبعی و عرضی است و به منبع لایزال علم الهی مرتبط است و اساساً اگر تعلیم الهی و اتصال به علم بی‌پایان او نباشد ائمه (ع) نیز مساوی دیگران خواهند بود.

درباره محل و خزینه علم خدا بودن امامان روایات متعددی با عبارات متنوع وجود دارد و در چند جای نهج البلاغه حضرت امیر (ع) نیز به این مطلب اشاره می‌کند که در اینجا چند نمونه از این روایات را می‌آوریم: از امام باقر (ع): ماییم خزانه‌های علم خداوند و ماییم مفسران حقیقی وحی الهی[۶۱]»[۶۲].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. اصول کافی، کتاب الحجة، بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ (ع) وُلَاةُ أَمْرِ اللَّهِ وَ خَزَنَةُ عِلْمِه‏ و نیز بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ هُمْ أَرْكَانُ الْأَرْض‏ و ابواب دیگر. به عنوان نمونه روایتی را که مرحوم کلینی با سند صحیح از عبدالله بن ابی یعفور نقل می‌کند، متذکر می‌شویم، در این روایت آمده که امام صادق (ع) فرمود:" يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ إِنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ- مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِيَّةِ مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ فَخَلَقَ خَلْقاً فَقَدَّرَهُمْ لِذَلِكَ الْأَمْرِ فَنَحْنُ هُمْ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ فَنَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ الْقَائِمُونَ بِذَلِكَ‏‏" ای پسر ابی یعفور: همانا خداوند یکتاست و در یکتایی یگانه است و در کار خود مستقل می‌باشد، پس کسانی را آفرید و آنان را برای این کار (خلافت و امامت) مقدّر فرمود و ما همانهاییم. ای پسر ابی یعفور، ما هستیم حجت خدا در میان بندگانش و خزانه دار علم او و متصدیان این امر.
  2. پژوهشی در باب علم امام، ص۶۷.
  3. بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۰۵.
  4. الکافی، ج۱، ص۱۹۲.
  5. " إِنَّ اللَّهَ وَاحِدٌ مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِيَّةِ مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ فَخَلَقَ خَلْقاً فَقَدَّرَهُمْ لِذَلِكَ الْأَمْرِ فَنَحْنُ هُمْ يَا ابْنَ أَبِي يَعْفُورٍ فَنَحْنُ حُجَجُ اللَّهِ فِي عِبَادِهِ وَ خُزَّانُهُ عَلَى عِلْمِهِ وَ الْقَائِمُونَ بِذَلِك‏‏‏"؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۳، ح۵.
  6. " وَ جَعَلَنَا خِزَانَةً فِي‏ سَمَائِهِ‏ وَ أَرْضِهِ‏ وَ لَنَا نَطَقَتِ الشَّجَرَةُ وَ بِعِبَادَتِنَا عُبِدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَوْلَانَا مَا عُبِدَ اللَّه‏ ‏‏"؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۳، ح۶؛ تفسیر کنز الدقائق، ج۱۳، ص۲۷۸.
  7. علم غیب، ص۱۳۰.
  8. دین و وجدان؛ ص ۲۸۶-۲۸۹.
  9. تفسیر المیزان، ج ۲۰، ص۱۳۱.
  10. ارشاد شیخ مفید، ص۱۴۸.
  11. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید معتزلی، ج۷، ص۴۸.
  12. «دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمی‌‏سازد، مگر رسولانی که آنان را برگزیده و مراقبینی از پیش رو و پشت سر برای آنها قرار می‌‏دهد» سوره جن:۲۶و۲۷.
  13. «این علم غیب نیست این علمی است که از صاحب علمی (پیامبر) آموخته ام»؛ نهج‌البلاغه، خطبه۱۲۸.
  14. «چنین نبود که خداوند مؤمنان را به همان گونه که شما هستید واگذارد مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد و نیز چنان نبود که خداوند شما را از اسرار غیب آگاه سازد. (تا مؤمنان و منافقان را از این راه بشناسید) ولی خداوند از میان رسولان خود هر کس را بخواهد برمی‌گزیند پس به خدا و رسولان او ایمان بیاورید و اگر ایمان بیاورید و تقوی پیشه سازید پاداش بزرگی برای شماست»؛ سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
  15. در تفسیر نمونه ج۲۵، ص ۱۴۷.
  16. امامان گنجینه‌های علم خداوند
  17. کافی، ج۱، ص۲۵۸.
  18. «بدانید که خداوند به هر چیزی آگاه است»؛ سوره بقره، آیه ۲۳۱.
  19. «خداوند می‌داند آنچه در آسمانها و زمین وجود دارد و خدا به هر چیزی آگاه است»؛ سوره حجرات، آیه۱۶.
  20. آگاه باشید که خداوند بر هر چیزی احاطه دارد»؛ سوره فصلت، آیه ۵۴.
  21. کافی، ج۱، ص۲۵۸.
  22. بحار ج۵، ص۳۷۲.
  23. ادب فنای مقربان، ص۱۷۶-۱۷۹.
  24. شرح منهاج الکرامه، ج۱، ص ۳۳۶.
  25. " فَوَ اللَّهِ إِنِّي بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ‏ الْأَرْض‏‏ ‏‏‏"؛ نهج البلاغه: خطبه ۱۸۹.
  26. "" وَ إِنَّ هَاهُنَا وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ لَعِلْماً جَمّاً لَوْ أَصَبْتُ‏ لَهُ‏ حَمَلَةً‏‏‏"؛الخصال: ۶۴۵ حدیث ۲۹؛ کمال الدین: ۲۹۱.
  27. " سَلُونِي‏ قَبْلَ‏ أَنْ‏ تَفْقِدُونِي‏ ‏‏‏".
  28. با پیشوایان هدایتگر ج۲، ج۱، ص ۱۲۶ - ۱۳۳.
  29. و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ‌ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
  30. «و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ سوره بقره، آیه ۲۵۵.
  31. و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست؛ سوره حجر، آیه ۲۱.
  32. خدا خلق نمود خود مشیّت را و سپس خلق نمود اشیاء را با مشیّت
  33. شرح زیارت جامعه کبیره؛ ص۴۵-۵۰.
  34. در آن هنگام هر کس بداند که چه آماده کرده است؛ سوره تکویر، آیه۱۴.
  35. فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند. آن (شب) تا دمیدن سپیده (امن و) سلامت است؛ سوره قدر، آیه ۴ و ۵.
  36. سیمای عرشیان در کلام ابن الرضا (ع)؛ ص۱۴۸.
  37. بصائر الدرجات، ج‏۱، ص ۱۰۶، ح۱۶.
  38. مَا فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ.
  39. علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۷۷.
  40. «همانا امام معصوم (ع) سرپرستان امر خداوند متعال و گنجینه‌های علم او می‌باشند».
  41. «همانا ایشان گنجینه های علم خداوند متعال در آسمان و زمین می باشند»
  42. کلینی، کافی، ج ۱، ۴۷۵.
  43. " جَعَلَنَا خِزَانَةً فِي‏ سَمَائِهِ‏ وَ أَرْضِهِ‏‏‏"؛ کلینی، کافی، ج ۱، ۴۷۶.
  44. فراهیدی، العین، ج ۴، ۲۰۹؛ ابن‌ منظور، لسان العرب، ج ۱۳، ص۱۳۹.
  45. علم امام تام یا محدود؟
  46. «به خدا سوگند، ما گنجوران خدا در آسمان و زمین هستیم، نه بر زر و سیم، که گنجوران علم اویم»، بصائر الدرجات، ص ۱۲۳ – ۱۲۴ و بحار الانوار ج۲۶، ص ۱۰۵. کافی: ج۱، ص۱۹۲ ح ۲.
  47. «ای پسر ابی یعفور ما هستیم حجت خدا در میان بندگانش و خزانه‌دار علم او و متصدیان این امر».اصول کافی، ج۱، ح۵.
  48. خداوند، اهل بیت (ع) را گنجوران دانش خود و ودیعت‌داران حکمت خویش قرار داده است؛ احتجاج طبرسی، ج۲، ص۵۳۸. الغیبة طوسی، ص ۲۸۷.
  49. علوم اهل بیت ویژگی‌ها ابعاد و مبادی آن.
  50. ما گنجینه‌های حضرت حق در دنیا و آخرت هستیم؛ بحارالانوار، ج‌۲۵، ص ۳۳۶.
  51. مقامات اولیاء، ص۴۵.
  52. محمد ابن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص ۱۹۲ و ۱۹۳، ح ۱ و ۳ و ۴ و ۵ و ج ۱، ص۲۹۹، ح ۶.
  53. " عَنْ سَوْرَةَ بْنِ كُلَيْبٍ قَالَ قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ (ع) وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ‏ اللَّهِ‏ فِي‏ سَمَائِهِ‏ وَ أَرْضِهِ لَا عَلَى ذَهَبٍ وَ لَا عَلَى فِضَّةٍ إِلَّا عَلَى عِلْمِه‏‏ ‏‏"؛ الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏۱، ص ۱۹۲.
  54. محمد باقر مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج ۲ ص ۳۴۷.
  55. علم امام در کتاب کافی و شروح آن، ص ۶۱.
  56. مفتاح‌ الأسرار فی علم‌ الأئمة الأطهار، ص۶۴، پاورقی شماره ۲۹.
  57. بصائر الدرجات، ص۳۱۵.
  58. و بدانید که خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره بقره، آیه: ۲۳۱.
  59. آیا خداوند را از دینتان آگاه می‌کنید؟ در حالی که خداوند آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است می‌داند و خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره حجرات، آیه: ۱۶.
  60. آگاه باش که او به هر چیزی چیره است؛ سوره فصلت، آیه: ۵۴.
  61. " نَحْنُ خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ وَ نَحْنُ تَرَاجِمَةُ وَحْيِ اللَّهِ ‏ ‏‏"؛ کلینی، کافی، ج۱، ص۱۹۲.
  62. آگاهی امامان از غیب، ص۵۱- ۵۴.