بحث از علم معصوم چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بحث از علم معصوم چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل اصلیعلم معصوم
تعداد پاسخ۱ پاسخ

بحث از علم معصوم چه اهمیت یا ضرورتی دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

پاسخ نخست

شاکر

حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد تقی شاکر در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان «منابع علم امام در قرآن و روایات» در این‌باره گفته‌ است:

«در روایات، لزوم آگاهی و علم امام از مسائل گوناگون، به یکی از ویژگی‌های امام که در پیوند با امت و جامعه برگشت دارد گره خورده است یعنی مسئله لزوم اطاعت که از لوازم عقلی و نقلی مفهوم امامت می‌‏باشد. عقلاً چون اگر اطاعت امام لازم نبود او رهبر و راهنمای افراد و جامعه قرار نمی‌‏گرفت. نقلاً چرا که قرآن پس از نام خدا و رسول از گروهی به نام اولی الامر نام می‌‏برد و اطاعت و تبعیت از ایشان را همانند اطاعت خدا و رسول امری لازم و ضروری بیان می‌‏نماید. پس بر مبنا و پیش فرض تعیین امام از جانب خداوند سبحان به واسطه برخی اوصاف خداوند لازم دانسته شده آن کسی که امر الهی به اطاعت‌پذیری از او تعلق گرفته، و حجت خدا خوانده شده نمی‌‏تواند و نباید با جهالتش انسان‌ها را از هدف خلقت و هدف از انتخاب امام برای انسان‌ها دور بنماید، بلکه علم و آگاهی شرط تحقق هدف از نصب امام در روایات بیان شده است. محمد بن فضیل از ابوحمزه ثمالی روایت می‏‌کند حضرت امام باقر (ع) فرمود: قسم به خدا که آگاه هرگز نادان نمی‌‏شود، آگاه به چیزی و جاهل به چیز دیگری؛ سپس فرمود خداوند بزرگ تر و کریم تر از آن است که تبعیت و اطاعت کسی را که از او علم آسمان و زمین را پوشانده فرض کند، آنگاه فرمود نمی‏‌پوشاند آن را از او.[۱]

این روایات که نمونه‌های کمی هم ندارد بیان گر این حقیقتند که وظیفه جانشین پیامبر تنها حکمرانی و قرار گرفتن در رأس حکومت نیست بلکه وظایف امام به ظاهر و باطن امور جامعه و تک تک افراد آن، پیوند و ارتباط دارد. و تحقق این امور بدون آگاهی، آن هم علم و آگاهی از جانب خدا ناممکن می‌باشد. نمونه‌هایی از روایات، که امام (ع) پس از محاج‌ه و آشکار کردن امور پنهان و شخصی برخی از افراد یا اصحاب، به کلماتی مشابه این روایات استناد نموده اند از دلایل این ادعا است.[۲]

یکی از مسئولیت‌های امام، آشکار نمودن حق و حقیقت است و اگر امام نتواند حق اگر و بیان گر حقایق باشد چگونه توقع شناخت حق از دیگران وجود دارد. امام باقر (ع) در این زمینه می‌‏فرماید: زمین هیچ‌گاه از مردی حق‌شناس خالی نخواهد ماند که در هنگام زیاد نمودن در حق به آن گوشزد کند و در هنگام ایجاد نقصان در حق به نقص آن اشاره نماید و هنگامی که حق را عمل کردند و بر آن شدند، ایشان را تصدیق کند که اگر این‌گونه نباشد حق از باطل شناخته نخواهد شد.[۳] پس معیار حقیقت در جامعه و شناخت و سنجش و کتابی مطابق آن و یا تخطی از آن امام است و این امر آگاهی و علمی گسترده برای امام می‏‌طلبد که توانایی شناخت حقایق را در همۀ امور و زمینه‌ها را داشته باشد. امام حجت الهی و حجت بر حقایق است و این حجت لازم است برای عرضه و نمایش حجیت خود، از درماندگی در پاسخ دادن به نیاز جامعه بری باشد. ﴿أَفَمَن يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن يُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ يَهِدِّيَ إِلاَّ أَن يُهْدَى[۴]

به تعبیر دیگر امام حجت از جانب کسی است که قدرت و علمی بی‌پایان دارد و این حجت با توجه به اتصال به چنین منبعی نباید از پاسخ به سؤالی باز بماند. لذا فرموده‌اند: خدا حجتی را که در پاسخ سؤال، نمی‌‏دانم بگوید بر روی زمین نصب نمی‌کند.[۵] از همین روست که در روایات از نشانه‌های امامت، صفت و ویژگی علم دانسته شده است. پس، ضرورت علم و آگاهی امام منحصر در موضوع لزوم آگاهی‌های مربوط به مدیریت عمومی جامعه نیست بلکه شئونات امام نسبت به دین و دنیای انسان‌ها مقتضی برخورداری از دانش های مربوط به آن می‏‌باشد و همین امر یعنی تفاوت دیدگاه شیعه و اهل سنت در جایگاه و نقش امام، برداشت و تفسیر از صفات امام را دارای تبیینی سطحی یا عمیق و پرمحتوا می‌‏نماید. در مکتب تشیع، مسئولیت الهی امام جنبه‌ها و محورهای گوناگونی از هدایت و راهنمایی را در بر می‌گیرد. و راز همراهی ضلالت با دور ماندگان از مسیر امامت طبق بیان روایت مشهور "مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة"[۶] که در برخی روایات به مرگ همراه با گمراهی و ضلالت تفسیر شده است،[۷] و همچنین بهره مندی از هدایت برای پیوستگان به مسیر امامت، در وظایف و توانایی‌های الهی امام ریشه دارد. از این رو شیعه معتقد است علم امام شبیه علم پیامبر (ص) می‏‌باشد که آیات و روایات فراوانی از فریقین هم بر این تبیین دلالت می‌نماید»[۸].

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. و الله لا یکون عالم جاهلاً ابدا، عالماً بشیءٍ و جاهلاً بشیءٍ.ثم قال: الله اجل و اعز و اعظم و أکرم من أن یفرض طاع‌ه عبد یحجب عنه علم سمائه و ارضه، ثم قال: لایحجب ذلک عنه. کلینی، الکافی ج۱، ص۲۶۲، ح۶؛ صفار، بصائرالدرجات ص ۱۲۴، ح ۲.
  2. ر.ک بصائرالدرجات ص۱۲۲ ح۳ و ۴، ص ۱۲۳، ح ۲ و ۷.
  3. المحاسن ج۱، ص ۲۳۵ ح ۲۰۱؛ الاختصاص ص ۲۸.
  4. «آیا آنکه به حقّ رهنمون می‌گردد سزاوارتر است که پیروی شود یا آنکه راه نمی‌یابد مگر آنکه راه برده شود؟»؛ سوره یونس، آیه۳۵.
  5. «ان الله لایجعل حج‌ه فی ارضه یسال عن شیء فیقول: لا أدری». الکافی ج۱ ص۲۲۷، ح۱؛ بصائرالدرجات ص۱۳۶ ح۴؛ التوحید ص۲۷۵.
  6. «کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناخته باشد، در واقع به مرگ جاهلیت مرده است».
  7. ر.ک الکافی ج۱ ص ۳۷۷، ح۳، ص۳۷۴ ح۱؛ المحاسن ج۱ ص۱۵۴، ح ۸۰؛ بصائرالدرجات ص۱۳ ح۲ و ۳؛ الغیب‌هللنعمانی ص۱۳۰ ح۷.
  8. محمد تقی شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۲۵ و ۲۶.