دائرةالمعارف
تعریف و پیشینه دائرةالمعارفنویسی
دائرةالمعارف، کتاب مرجعی خودبسنده با دو هدف اصلی است: دربرگیری دانش روزآمد درباره رشته خاص علمی یا گروهی از رشتهها، و آسان کردن دستیابی به رشتههای علوم. اصطلاح دائرةالمعارف را نخستین بار «پطرس بستانی» در حدود ۱۸۷۶ میلادی به زبان عربی و حوزه فرهنگی اسلامی وارد کرد. دائرةالمعارفنویسی در جهان، پیشینهای دیرینه دارد. گویا چینیان، نخستین ملتی بودهاند که در اندیشه تألیف دائرةالمعارف بر آمدند و پانزده سده پیش از میلاد، مجموعههایی پرحجم و جُنگگونه نوشتند که برخی از آنها هنوز برجاست. تحول دائرةالمعارفنویسی در اروپا با آثار فرانسیس بیکن (۱۵۶۱ ـ ۱۶۲۶ م) آغاز شد که بر پایه ردهبندی تازهای از علوم بشری نگارش یافت. در سده هفدهم، روش تنظیم مطالب دائرةالمعارف از موضوعی و رشتهای، به الفبایی تبدیل شد. از نخستین دائرةالمعارفهای الفبایی در اروپا، فرهنگ بزرگ تاریخی لوئی موری بود که در ۱۶۷۴ میلادی انتشار یافت؛ اما آنچه در تکامل دائرةالمعارفهای الفبایی تأثیری بسزا داشت و برخی آن را سرآغاز دائرةالمعارفنویسی نوین شمردهاند، دائرةالمعارف چمبرز به زبان انگلیسی بود که در ۱۷۲۸ میلادی منتشر شد.
امروزه تدوین مقالات دائرة المعارفها به طور معمول به ترتیب الفبای نام مدخلهاست؛ ولی همواره چنین نبوده و از رواج این شیوه، سه سده بیش نمیگذرد. در گذشته، در بسیاری از دائرة المعارفها، موضوعات مهمتر در آغاز میآمد؛ محض نمونه بسیاری از دائرة المعارفهای اروپا در سدههای میانه با عناوین مربوط به الاهیات آغاز میشدند. عیون الاخبار ابن قتیبه نیز که از کهنترین دائرة المعارفهای عربی به شمار میرود، با «کتاب السلطان» و «کتاب الحرب» آغاز میشود و به «کتاب الطّعام» و «کتاب النساء» پایان میپذیرد.
اسلام که پیشتاز همه مکاتب و ادیان در عرصههای پرفروغ حیات فردی و اجتماعی است، در میدان علم و معرفت نیز همواره پرچمدار بوده است. در عرصه دائرةالمعارفنویسی نیز باید مسلمانان را به حق، پیشتازان و پرچمداران بی ادعا و سختکوش دانست. پیامبر گرامیˆفرموده است: العلم أکثر من أن یُحصی فَخُذْ مِنْ کلِّ شیءٍ أَحسنَه؛ (مجلسی، بحارالانوار، ۱/ ۳۱۹، ح۵۰) «دانش گسترهتر از آن است که در شمار آید؛ پس از هر موضوع، خوب ترین آن را برگیر». همین سخن، به تنهایی میتوانسته رهنمودی ثمربخش برای فراهمسازی مجموعههای علمی دائرةالمعارفگونه باشد. امامان معصوم ما پیشگامان تدوین نخستین دائرة المعارفهای ناب و اصیل بودهاند. امیرمؤمنان (ع) گذشته از نخستین کتاب علوم قرآن، ۱ دو اثر جامع معارف داشته است: الجامعة لأمیرالمؤمنین که شامل همه علوم عهد رسول خدا بوده است، و جفر (قطعه پوست گاو) (بصائر الدرجات، ص ۱۷۳) که علوم نبوی و مسائلی چون حلال و حرام و احکام و اصول و دیگر نیازمندیهای دینی و دنیایی مسلمانان را در بر میگرفته است. امامان دیگر و اصحاب و شاگردانشان نیز در این زمینه، کتابها و مجموعههایی تألیف کردهاند و به پیروی از ایشان، در زمانهای بعد، این نهضت استمرار یافته است.
در سدههای نخستینِ اسلامی، پس از آغازین ترجمههای متون خارجی به عربی، ضرورت طبقهبندی و تنظیم معارف جدید احساس، و همین، سبب پدید آمدن انواع تألیفات دائرةالمعارفگونه، مشتمل بر مسائل و مباحث علوم و فنون گوناگون شد. عیون الاخبار ابن قتیبه (۲۱۳ ـ ۲۷۰ق) و الحیوان جاحظ (۱۶۳ ـ ۲۵۵ق) را از نخستین مجموعههای دائرة المعارفی جهان اسلام شمردهاند. نیاز به مجموعههای دائرة المعارفی در میان مسلمانان، از آن ناشی بوده که گستردگی دامنه دانشهای دینی، مراجعه به کتابهای گوناگون را ناممکن میساخته و دانشوران را به این سمت و سو سوق میداده است که فشرده آن علوم را در جایی گرد آورند تا هر کس هنگام نیاز بتواند به جای مراجعه به دهها و صدها منبع، از یکی دو مجلد بهره گیرد و همان بهره علمی را نیز ببرد. تدوین مجموعههایی چون رسائل اخوان الصفا، احصاء العلوم فارابی، مفاتیح العلوم خوارزمی، جامع العلوم فخر رازی، مفتاح العلوم سکّاکی، و نفائس الفنون آملی از همین روی بوده است. حتی کتابهایی چون شفای بوعلی سینا، اسفار ملاصدرا، و بحارالانوار علامه مجلسی همین بهره و کاربرد را داشته و دارند.
نخستین دائرةالمعارفهای فارسی در آغاز سده پنجم قمری تألیف شد. این آثار با نظایر عربی خود، قدری تفاوت داشت. ارزش دائرةالمعارفهای عربی بیشتر در شیوه گردآوری مطالب بود؛ زیرا در آنها کوشش میشد تا نمونههایی به نسبت جامع، از طبقهبندی علوم به دست داده شود؛ اما هدف اصلی دائرة المعارفهای فارسی، تلخیص متون عربی و تبدیل آنها به آثار همهفهم برای فارسیزبانان بود.
دائرةالمعارفنویسی فارسی به شیوه نو در ایران، با نامه دانشوران در ۱۲۹۴ قمری آغاز شد. پس از آن، چندین مجموعه دائرة المعارفی جلوه کردهاند که برخی از آنها بدین قرارند: دائرة المعارف، اثر میرزا عبدالحسین خان سپهر (م. ۱۳۵۱ق)، دائرةالمعارف اسلامی، اثر محمدعلی خلیلی (جلد اول، ۱۳۱۸ق)، دائرةالمعارف الاسلامیه از عبدالعزیز جواهر کلام (جلدهای اول و دوم، ۱۳۷۲ق)، قاموس المعارف شیخ محمدعلی خیابانی تبریزی (م. ۱۳۷۳ق)، لغتنامه فارسی از دهخدا، دائرةالمعارف فارسی به سرپرستی دکتر غلامحسین مصاحب، دانشنامه ایران و اسلام، دانشنامه مصور (جلد اول، ۱۳۸۶ش)، دایرةالمعارف تشیع (از ۱۳۶۱ش)، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (از ۱۳۶۲ ش) و دانشنامه جهان اسلام. (از ۱۳۶۲ ش)
دائرة المعارفهایی که در مغرب زمین درباره اسلام و موضوعات اسلامی تألیف شده و میشوند، بیشک از دیدگاه غربیان درباره اسلام و فرهنگ اسلامی تاثیر پذیرفتهاند و اثرگذاری این دیدگاه بر گزینش مدخلها و چگونگی مقالات انکارناپذیر است. از این گذشته، بیگانه هرگز مانند خودی برای انتقال فرهنگ اصیل اسلامی دل نمیسوزاند و همت نمیورزد، البته نباید نادیده گرفت که ویژگی بارز دائرة المعارف، یعنی علمی بودن و پرهیز از ارزش داوری، سبب شده که برخی دانشوران، به تدوین دائرةالمعارف در باب موضوعهای مقدس و مذهبی رغبت نشان ندهند. به پندار این گروه، هر گونه ورود به قلمرو این گونه موضوعها باید با نگاه درون مذهبی صورت پذیرد، و چنین نگاهی، مستلزم داوری است. برای سازگار ساختن این دو نگرش باید راهی میانه برگزید؛ به گونهای که هم علمی بودنِ بیطرفانه، و هم غیرت و حمیّت دینی حفظ شود. از قضا، اگر کار تدوین مقالات دائرة المعارفی به درستی و استواری صورت پذیرد، همین راه میانه پیموده میشود؛ یعنی اگر مقاله، بر اطلاعات دسته اول و سالم مبتنی، و نیز با تحلیلهای علمی و غیر متعصبانه آمیخته باشد، خود به خود حقیقت را متجلی میسازد و لازم نمیآید که با عبارتهای غیرعلمی و متعصبانه درآمیزد تا از حقیقت دفاع کند. راست گفتهاند که خوبترین راه دفاع از عقیده، دوری از غرضورزی و بیان عین حقیقت است. اگر نویسنده مقاله دائرة المعارفی از این شیوه بهره گیرد، چنانچه ناگزیر باشد گاهی دیدگاههای نادرست را نیز نقل کند، به طور قطع، به نقد عالمانه آنها میپردازد تا هیچ مخاطبی دچار کج اندیشی نشود، و بدیهی است که نقد منصفانه و عالمانه، هرگز با علمی بودن منافات ندارد.
از دیگر سوی، اندیشه تدوین دائرة المعارفهای اختصاصی دیرگاهی نیست که ذهن دانشوران ما را به خود مشغول داشته است. تنوع و گستردگی مطالب در باب یک موضوع، گاه اقتضا میکند که دائرة المعارفی در چندین مجلد به آن اختصاص یابد. در این میان، هر قدر سترگی و اهمیت موضوع افزونتر باشد، لزوم تدوین دائرة المعارفی اختصاصی در آن موضوع، بایستهتر است. روشن است که قرآن کریم و مباحث مربوط به آن، از مصداقهای بارز چنین موضوعاتی به شمار میآیند.