دعوت به ایمان آوردن به معاد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از دعوت به معادباوری)

دعوت به ایمان آوردن به معاد یکی از اهداف ارسال رسولان الهی و تبلیغ رسالت الهی است.

مقدمه

اعتقاد به معاد یکی دیگر از اصول دعوت انبیا است، آیه ۱۳۰ سوره انعام نشان می‌دهد که تمام پیامبرانی که مبعوث شدند مردم را از روز رستاخیز، مجازات‌ها و کیفرهای آن برحذر داشتند و همه در این اصل اساسی مشترک بودند[۱].[۲].

قرآن

أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ[۳].[۴]

حدیث

  1. لقمان (ع) به فرزندش، در حالی که به او اندرز می‌داد ـ: ای پسرکم! اگر در باره مرگ در شک هستی، خواب را از خود دور کن، در حالی که هرگز بر آن قادر نیستی؛ و اگر در باره رستاخیز تردید داری، بیدار شدن را از خود دور کن، در حالی که هرگز بر آن توانا نیستی.[۵]
  2. پیامبر خدا (ص): ای فرزندان عبدالمطلب! هیچ بَلَد و راهنمایی به خانواده‌اش دروغ نمی‌گوید. سوگند به آنکه مرا به حق برانگیخته است، همان گونه که می‌خوابید، خواهید مُرد، و همان گونه که از خواب بر می‌خیزید، برانگیخته خواهید شد و پس از مرگ، خانه ای جز بهشت یا آتش نیست، و آفرینش و بر انگیختن تمام آفریده‌ها برای خداوند عز و جل، به سان آفرینش و بر انگیختن یک آفریده است. خداوند متعال می‌فرماید: «آفرینش و بر انگیختن شما [در نزد ما]، جز مانند [[[آفرینش]]]یک تن نیست.[۶]
  3. امام صادق (ع) ـ به نقل از پدرش، از جدّش ـ: پیامبر خدا (ص)، هرگاه خطبه می‌خواند، خداوند را ستایش می‌نمود و بر او ثنا می‌فرستاد. آنگاه می‌فرمود: «امّا بعد، همانا راست‌ترین گفتار، کتاب خدا و بالاترین هدایت، هدایت محمّد و بدترین کار، بدعت است و هر بدعتی، گمراهی است». وقتی قیامت و رستاخیز را به مردم یادآور می‌شد، صدایش بلند و گونه‌هایش سرخ می‌شد، به گونه‌ای که گویا لشکری را هشدار می‌دهد. می‌فرمود: «قیامت، بامداد و شبانگاه، به شما روی کرده است». آن گاه در حالی که دو انگشت شهادت و وسط خود را جمع می‌کرد، می‌فرمود: «میان بعثت من و قیامت، این چنین است (یعنی: میان بعثت من و زمان ظهور قیامت، فاصله اندک است). هر کس مالی بر جای گذاشته، برای خانواده‌اش خواهد بود و هر کس دَینی بر جای نهاده، بر عهده من و به سوی من خواهد بود.[۷].[۸]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. المیزان، ج۷، ص ۳۵۴ و تفسیر ابن کثیر، ج۳، ص ۳۰۵.
  2. اصغری، محمد جواد، مقاله «انبیا»، دانشنامه کلام اسلامی ج۱ ص ۴۸۷-۴۹۳.
  3. «آیا پنداشته‌اید که ما شما را بیهوده آفریده‌ایم و شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟». سوره مؤمنون، آیه ۱۱۵.
  4. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۷۶.
  5. "لقمان (ع) ـ لِابنِهِ وهُوَ یَعِظُهُ ـ:یا بُنَیَّ، إن تَکُ فی شَکٍّ مِنَ المَوتِ فَارفَع عَن نَفسِکَ النَّومَ؛ ولَن تَستَطیعَ ذلِکَ، وإن کُنتَ فی شَکٍّ مِنَ البَعثِ فَادفَع عَن نَفسِکَ الاِنتِباهَ؛ ولَن تَستَطیعَ ذلِکَ". قصص الأنبیاء للراوندی: ص۱۹۰، ح۲۳۹، عن جابر عن الإمام الباقر (ع)، بحارالأنوار: ج۷، ص۴۲، ح۱۳.
  6. "رسول اللّه (ص): یا بَنی عَبدِ المُطَّلِبِ، إنَّ الرّائِدَ لا یَکذِبُ أهلَهُ، وَالَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ لَتَموتُنَّ کَما تَنامونَ، ولَتُبعَثُنَّ کَما تَستَیقِظونَ، وما بَعدَ المَوتِ دارٌ إلّا جَنَّةٌ أو نارٌ، وخَلقُ جَمیعِ الخَلقِ وبَعثُهُم عَلَی اللّهِ عز و جل کَخَلقِ نَفسٍ واحِدَةٍ وبَعثِها؛ قالَ اللّهُ تَعالی: «وَما خَلْقُکُم وَلا بَعْثُکُم إلّا کَنَفسٍ واحِدَةٍ". الاعتقادات للصدوق: ص ۶۴، ح ۱۹، بحارالأنوار: ج ۷، ص ۴۷، ح ۳۱.
  7. "الإمام الصادق عن أبیه عن جدّه (ع): کانَ رَسولُ اللّهِ (ص) إذا خَطَبَ حَمِدَ اللّهَ وأَثنی عَلَیهِ، ثُمَّ قالَ: «أمّا بَعدُ، فَإِنَّ أصدَقَ الحَدیثِ کِتابُ اللّهِ، وأَفضَلَ الهُدی هُدی مُحَمَّدٍ، وشَرَّ الاُمورِ مُحدَثاتُها، وکُلَّ بِدعَةٍ ضَلالَةٌ»، ویَرفَعُ صَوتَهُ، وتَحمارُّ وَجنَتاهُ، ویُذَکِّرُ السّاعَةَ وقِیامَها، حَتّی کَأَنَّهُ مُنذِرُ جَیشٍ؛ یَقولُ: «صَبَّحَتکُمُ السّاعَةُ، مَسَّتکُمُ السّاعَةُ»، ثُمَّ یَقولُ: «بُعِثتُ أنَا وَالسّاعَةُ کَهاتَینِ ـ ویَجمَعُ بَینَ سَبّابَتَیهِ ـ مَن تَرَکَ مالاً فَلِأَهلِهِ، ومَن تَرَکَ دَینا فَعَلَیَّ وإلَیَّ". الأمالی للمفید: ص ۲۱۱، ح ۱، عن غیاث بن إبراهیم، الأمالی للطوسی: ص ۳۳۷، ح ۶۸۶، عن جابر عن الإمام الباقر (ع)، جامع الأحادیث للقمّی: ص ۱۸۰ عن جابر وکلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج ۱۶، ص ۲۵۶، ح ۳۶؛ صحیح مسلم: ج ۲، ص ۵۹۲، ح ۴۳، مسند ابن حنبل: ج ۵، ص ۴۴، ح ۱۴۳۴۰ کلاهما عن الإمام الصادق عن أبیه (ع) عن جابر نحوه، کنز العمّال: ج ۱۱، ص۱۰، ح ۳۰۴۰۵
  8. محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامه قرآن و حدیث ج۱۵، ص۷۷-۷۹.