دلایل اثبات ولایت پیامبر خاتم در عرصه سیاسی اجتماعی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
دلایل اثبات ولایت پیامبر خاتم در عرصه سیاسی اجتماعی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ سیره سیاسی پیامبر خاتم
مدخل اصلی؟
تعداد پاسخ۱ پاسخ

دلایل اثبات ولایت پیامبر خاتم در عرصه سیاسی اجتماعی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث سیره سیاسی پیامبر خاتم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره سیاسی پیامبر خاتم مراجعه شود.

پاسخ نخست

ابوالحسن حسنی

آقای دکتر ابوالحسن حسنی، در مقاله «ولایت سیاسی پیامبر اعظم» در این‌باره گفته‌ است:

«نخستین دلیل، عمومیت دلایل ولایت پیامبر اعظم (ص) است. افزون بر این، آیات و روایاتی نیز بر ولایت سیاسی ایشان دلالت دارد، به‌ویژه بخشی از سوره نساء که بر ولایت سیاسی - اجتماعی ایشان تأکید می‌کند: ﴿فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ[۱].

بی‌گمان، امور اجتماعی و سیاسی از اموری‌اند که در هر جامعه بر سر آنها کشمکش و ستیز وجود دارد. بنابراین، باید این امور را به خداوند و رسول او سپرد. آیه بعد این نکته را روشن‌تر بیان می‌کند و می‌فرماید: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا * وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَى مَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُودًا[۲].

"تحاکم" (درخواست رسیدگی به اختلاف‌ها با دادن حکم نهایی) اصولاً امری است که به امور اجتماعی و سیاسی تعلق دارد؛ زیرا آدمیان تنها در روابط میان خود در‌گیری دارند، نه در غیر آن، و هر آنچه به روابط بین انسان‌ها تعلق دارد، جزو امور سیاسی و اجتماعی است. حق تعالی باز در آیات بعدی می‌فرماید: ﴿فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۳].

همچنین می‌توان به این آیه نیز اشاره کرد: ﴿شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ[۴].

حق تعالی در این آیه به پیامبر اعظم (ص) فرمان مشورت با مؤمنان می‌دهد، ولی حقّ تصمیم‌گیری را برای ایشان محفوظ نگه می‌دارد. امور مورد مشورت، تنها می‌توانند امور اجتماعی و سیاسی باشند؛ زیرا امور شخصی ایشان به خودشان مربوط است و به مؤمنان ربطی ندارد تا به مشورت با آنان نیازی باشد و احکام دینی نیز به مؤمنان تنها ابلاغ می‌شود و آنان در تعیین و تصویب آن نقشی ندارند. سیره پیامبر اعظم (ص) نیز تنها مشورت در امور سیاسی بود. بنابراین آیه ناظر به قلمرو امور اجتماعی و سیاسی است و در همین قلمرو نیز حق تصمیم‌گیری نهایی را برای ایشان محفوظ می‌دارد.

در همین رابطه می‌توان به روایاتی نیز استناد کرد، از جمله این که پیامبر اعظم (ص) در تأسیس حکومت در مدینه و تدوین قانون اساسی آن و قرار گرفتن در رأس آن حکومت، رأی و نظر کسی را نپرسید و صرف پذیرش رسالت را معادل با پذیرش ولایت سیاسی گرفت. بیعت خواستن ایشان از مردم برای کسب مشروعیت ولایت نبود، بلکه برای طی طریق شرعی تحقق ولایت شرعی بود. در جریان غدیرخم که دقیقاً برای اعلام ولایت سیاسی امیرالمؤمنین (ع) بود، پیامبر اعظم (ص) قبل از اعلام ولایت وصی خود، از مردم پرسید: «أَ لَسْتُ أَوْلَى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ» (آیا من از خود شما به شما سزاوارتر نیستم؟) و آیه ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ[۵] را بر معنای سیاسی‌اش حمل فرمود»[۶]

پانویس

  1. «چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  2. «آیا به آن کسان ننگریسته‌ای که گمان می‌برند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است ایمان دارند (اما) بر آنند که داوری (های خود را) نزد طاغوت برند با آنکه به آنان فرمان داده شده است که به آن کفر ورزند و شیطان سر آن دارد که آنان را به گمراهی ژرفی درافکند * و چون به آنان گفته شود که به سوی آنچه خداوند فرو فرستاده است و به سوی این پیامبر آیید دورویان را خواهی دید که یکسره روی از تو باز می‌گردانند» سوره نساء، آیه ۶۰-۶۱.
  3. «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.
  4. «و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  5. «پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.
  6. حسنی، ابوالحسن، مقاله «ولایت سیاسی پیامبر اعظم»، سیره سیاسی پیامبر اعظم، ص ۳۲۳.