روش برخورد امام مهدی با گروه‌ها و اقوام چگونه است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
روش برخورد امام مهدی با گروه‌ها و اقوام چگونه است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

روش برخورد امام مهدی (ع) با گروه‌ها و اقوام چگونه است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

نجم‌الدین طبسی

آیت الله نجم‌الدین طبسی در کتاب «چشم اندازی به حکومت مهدی» در این‌باره گفته است:

«هنگامی‌ که حضرت مهدی (ع) قیام می‌کند، با گروه‌ها و دسته‌های گوناگونی برخوردخواهد کرد. برخی از آنان قوم و نژاد خاصی هستند، گروهی پیرو ادیان دیگری غیر از اسلامند و گروهی هر چند به ظاهر مسلمانند، ولی منافقانه رفتار می‌کنند و یا از مقدس نماهای کج فهمی‌ هستند که با حضرت مخالفت می‌نمایند و یا پیرو فرقه‌های باطل می‌باشند. امام (ع) با هر یک ستیز خاصی دارد که با نقل روایاتی آن را بازگو می‌کنیم:

  1. قوم عرب: امام صادق (ع) می‌فرماید: "آن گاه که قائم ما قیام کند، بین او وعرب وقریش راهی جز شمشیر (و جنگ نظامی) نخواهد بود" [۱]. نیز آن حضرت در حالی که با دست به گلوی خود اشاره می‌کرد، فرمود: "میان ما و عرب راهی جز بریدن سرها نمانده است"[۲]. شاید مراد، زمامداران و فرمانروایان خود سر آنان است و یا مراد پیروان مذهب دیگر اسلامی‌ باشد. امام صادق (ع) در زمینه ستیز با قریش می‌فرماید: "هنگامی‌ که حضرت قیام کند... قریش را هدف قرار می‌دهد. از آنان نمی‌ستاند جز شمشیر وبه آنان نمی‌دهد جز شمشیر"[۳]. شاید مراد از "از قریش نمی‌گیرد مگر شمشیر" این باشد که قریش از حضرت فرمانبرداری نمی‌کنند و در اخلالگری وایجاد مشکلات می‌کوشند وبه طور مستقیم و غیر مستقیم سبب پیکار و جنگ با حضرت می‌شوند و حضرت نیز جز اسلحه، روش دیگری را مناسب نمی‌بیند.
  2. اهل کتاب: عبدالله بن بکیر از امام کاظم (ع) درباره تفسیر آیه ﴿قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ[۴] سؤال کرد. امام (ع) فرمود: "این آیه درباره قائم (ع) فرود آمده است؛ هنگامی‌ که علیه یهود، نصارا، صابئیان، مادی گرایان و برگشتگان از اسلام و کافران در شرق وغرب کره زمین قیام می‌کند و اسلام را به آنان پیشنهاد می‌نماید. هر کس از روی میل پذیرفت، دستور می‌دهد که نماز بخواند وز کات بدهد و بر طبق آن چه فرد مسلمان مأمور به انجام آن است، رفتار نماید وهر کس مسلمان نشود، گردنش را می‌زند تا آن که در شرق وغرب جهان، یک کافر برجای نماند. عبدالله بن بکیر پرسید: قربانت گردم، در روی زمین مردم بسیاری هستند؛ چگونه حضرت می‌تواند همه آنان را مسلمان کند یا گردن بزند؟ امام کاظم (ع) فرمود: وقتی خداوند چیزی را اراده کند، چیز اندک را بسیار وبسیار اندک می‌گرداند"[۵]. شهر بن حوشب می‌گوید: حجاج به من گفت:‌ای شهر! در قرآن آیه‌ای است که مرا خسته کرده است (ومعنای آن را نمی‌فهمم). گفتم: کدام آیه؟ گفت: آن جا که خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا [۶] و مکرر اتفاق افتاده است که فردی نصرانی یا یهودی را پیش من می‌آورند وگردنش را می‌زنم وآن گاه به لب هایش خیره می‌شوم، ولی حرکتی نمی‌کند تا این که نفس او قطع می‌شود. شهر بن حوشب می‌گوید: به او گفتم: معنای آیه، این نیست که تو پنداشتی؛ بلکه مراداین است که وقتی پیش از قیامت، عیسی بن مریم از آسمان فرود آید و به حضرت قائم (ع) اقتدا کند، در آن هنگام هیچ یهودی ونصرانی نمی‌ماند، مگر آن که پیش از مرگ به او ایمان می‌آورد. حجاج پرسید: این تفسیر را از کجا فرا گرفته‌ای وچه کسی آن را به تو آموخته است؟ گفتم: این تفسیر را امام باقر (ع) فرمود. حجاج گفت: از چشمه‌ای زلال به دست آورده‌ای[۷] شاید مراد این باشد که اهل ذمّه یا اسلام می آوردند یا کشته می شدند.البته روایاتی نیز برخلاف این معنا وارد شده است؛ نهایه، ج ۵، ص ۱۹۷.</ref>. رسول خدا (ص) می‌فرماید: "قیامت برپا نمی‌شود، مگر آن که با یهود بجنگید. آن گاه یهودیان (شکست خورده) می‌گریزند وپشت سنگ‌ها پنهان می‌شوند؛ ولی سنگ فریاد می‌زند:‌ای مسلمان!‌ای بنده خدا! این یهودی پشت من پنهان شده است"[۸]. رسول خدا (ص) می‌فرماید: "... یهودیانی که با دجّال هستند، می‌گریزند وپنهان می‌شوند؛ ولی درختان وسنگ‌ها فریاد برمی‌آورند:‌ای روح الله! این یهودی است. حضرت نیز آنان را می‌کشد وکسی را بر جای نمی‌گذارد"[۹] ک: ابن حمّاد، فتن، ص ۱۵۹؛ ابن ماجه، سنن، ج ۲، ص ۱۳۵۹</ref>. البته از روایات دیگری فهمیده می‌شود که ستیز ورویارویی حضرت با اهل کتاب همیشه یکسان نبوده، بلکه در مواردی با دریافت جزیه به آنان اجازه می‌دهد به دین خودشان بر جای بمانند و با گروهی به بحث ومناظره بپردازد و آنان را با این روش به اسلام دعوت می‌کند وممکن است بگوییم در آغاز قیام با آنان به بحث می‌پردازد وبا کسانی که حق را پنهان سازند، می‌جنگد. ابو بصیر می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: حضرت قائم (ع) تا پایان زندگانی در مسجد سهله (کوفه) خواهد ماند؟ فرمود: آری. پرسیدم: اهل ذمّه، در نظرش چگونه خواهند بود؟ فرمود: با آنان از راه مسالمت آمیز وارد می‌شود؛ هم چنان که پیامبر (ص) رفتار می‌کرد. آنان در حال خواری جزیه می‌پردازند"[۱۰]. ابن اثیر می‌گوید: در آن روزگار هیچ اهل ذمّه‌ای نمی‌ماند که جزیه بپردازد[۱۱]. ابن شوذب می‌گوید: بدین علّت به حضرت قائم (ع) مهدی می‌گویند که به سوی یکی از کوه‌های شام هدایت می‌شود ودر آن جا اسفار تورات را خارج می‌سازد وبا آن با یهودیان به بحث و مناظره می‌پردازد و گروهی از آنان به دست حضرت اسلام می‌آورند"[۱۲]
  3. فرقه‌های باطل و منحرف: امام باقر (ع) می‌فرماید: "وای به حال مرجئه! فردا هنگامی‌ که قائم ما قیام کند. به چه کسی پناه خواهند برد؟ راوی گفت: می‌گویند، در آن هنگام که ما وشما در برابر عدالت یکسان خواهیم بود؟ فرمود: هر یک از آنان توبه کند، خدا از او می‌گذرد واگر در درون خود نفاق ودورویی داشته باشد، خداوند جز او کسی را تبعید وآواره نمی‌کند واگر چیزی از آن نفاق را آشکار سازد، خداوند خونش را خواهد ریخت. سپس فرمود: سوگند به آن که جانم در دست اوست، هم چنان که قصاب، گوسفندش را سر می‌برد، آنان را خواهد کشت وبا دست به گردن مبارکش اشاره کرد. راوی گفت: می‌گویند که اگر حضرت ظهور کند، همه کارها و فعّالیت‌ها به نفع حضرت خواهد بود وایشان خونی نمی‌ریزد. امام (ع) فرمود: خیر؛ به خدا سوگند (این چنین نخواهد شد) تا این که ما وشما خون آنان را بریزیم وعرق را از خویش پاک کنیم وبا دست مبارک به پیشانی اشاره کرد"[۱۳]. امیرمؤمنان (ع) پس از شکست خوارج به هنگام گذشتن از کشتگان آنان فرمود: آن کس شما را به کشتن داد که شما را فریفت. پرسیده شد: او کیست؟ فرمود: شیطان ونفس‌های پلید اصحاب گفتند: خداوند، ریشه آنان را تا پایان دنیا قطع کرد. حضرت پاسخ داد: خیر؛ سوگند به آن که جانم در دست اوست، آنان در صلب‌های مردان ورحم زنان خواهند بود وپی در پی خروج خواهند کرد تا آن که به سرکردگی شخصی به نام اشمط بین رودهای دجله وفرات خروج کنند. در آن روزگار مردی از اهل بیت ما به جنگ او می‌رود واو را به هلاکت می‌رساند واز آن پس هیچ قیامی‌از خوارج تا روز قیامت نخواهد بود"[۱۴]. نیز آن حضرت درباره فرقه بتریه[۱۵] می‌فرماید: "هنگامی‌ که حضرت قائم (ع) قیام کند، به سوی کوفه رهسپار می‌شود. در آن جا تعداد ده هزار نفر - که آنان را بتریه می‌نامند، در حالی که سلاح بر دوش گرفته اند - جلوِ حضرت را می‌گیرند ومی‌گویند: از همان جا که آمده ای، بازگرد؛ زیرا ما به فرزندان فاطمه نیازی نداریم. حضرت شمشیر می‌کشد وهمگی را از دم تیغ می‌گذراند"[۱۶].
  4. مقدس نماها: امام باقر (ع) می‌فرماید: "... حضرت مهدی (ع) به سوی کوفه رهسپار می‌شود. در آن جا شانزده هزار نفر از بتریه مجهز به سلاح در برابر حضرت می‌ایستند؛ آنان قاریان قرآن ودانشمندان دینی هستند که پیشانی‌های آنان از عبادت زیاد پینه بسته، چهره‌های شان در اثر شب زنده داری زرد شده است ونفاق سراپای شان را پوشانده است. آنان یک صدا فریاد برمی‌آورند:‌ ای فرزند فاطمه! از همان راه که آمده‌ای بازگرد، زیرا به تو نیازی نداریم. حضرت مهدی (ع) در پشت شهر نجف، از ظهر روز دوشنه تا شامگاه بر آنان شمشیر می‌کشد وهمه را از دم تیغ می‌گذراند. در این نبرد از یاران حضرت حتی یک نفر زخمی‌ نمی‌شود"([۱۷]. ابوحمزه ثمالی می‌گوید: امام باقر (ع) می‌فرمود: "مشکلاتی که صاحب این امر، هنگام ظهور، از مردم می‌بیند، به اندازه‌ای مشکلات پیامبر (ص) یا بیش تر از آن است"[۱۸]. فضیل می‌گوید، امام صادق (ع) فرمود: "هنگامی‌ که قائم ما قیام کند، بیش از آن چه پیامبر (ص) از جاهلان دوران جاهلیت ناراحتی دید، از جاهلان رنج وناراحتی خواهد دید. پرسیدم: چگونه و چرا؟ فرمود: پیامبر (ص) در روزگاری مبعوث شد که مردم سنگ وچوب وبت‌های تراشیده شده را می‌پرستیدند، ولی قائم ما در روزگاری قیام می‌کند که با قرآن علیه حضرت احتجاج می‌کنند وآیات را علیه آن حضرت تأویل می‌نمایند"[۱۹]. نیز آن حضرت می‌فرماید: «حضرت قائم (ع) آن قدر از انسان‌ها می‌کشد تا ساق پا را خون فرا می‌گیرد. شخصی از فرزندان پدرش به حضرت اعتراض شدید می‌کند ومی‌گوید: مردم را از خود دور می‌کنی؛ هم چنان که گوسفندان را رم می‌دهند! آیا این روش، طبق دستور رسول خدا (ص) است؟ یکی از یاران حضرت از جای برمی‌خیزد ومی‌گوید: سکوت می‌کنی یا گردنت رابزنم!؟ حضرت عهد وپیمانی را که از رسول خدا (ص) همراه دارد، بیرون می‌آورد وارائه می‌کند"[۲۰]. امام صادق (ع) می‌فرماید: "هنگامی‌ که حضرت قائم (ع) قیام کند، گروهی از دین و ولایت خارج می‌شوند؛ در صورتی که پنداشته می‌شد که آنان از پیروان حضرت می‌باشند. نیز افرادی ولایت حضرت را می‌پذیرند؛ در صورتی که مانند آفتاب پرستان وماه پرستان بودند"[۲۱].
  5. ناصبی‌ها: امام صادق (ع) می‌فرماید: "هنگامی‌ که حضرت قائم (ع) قیام کند، همه ناصبیان و دشمنان اهل بیت را بر آن حضرت عرضه می‌کنند. اگر به اسلام - که همان ولایت اهل بیت است - اقرار کردند، آنان را رها می‌کند وگرنه به قتل می‌رسند، یا آنان را به پرداخت جزیه - هم چنان که اهل ذمّه می‌پردازند - ملزم می‌کند"[۲۲]. امام باقر (ع) می‌فرماید: "هنگامی‌ که حضرت قائم (ع) قیام کند، بر یک یک ناصبیان ایمان را عرضه می‌کند؛ اگر پذیرفتند، آنان را رها می‌سازد وگرنه گردنشان را می‌زند، یا از آنان جزیه می‌گیرد. چنان که امروز از اهل ذمّه جزیه می‌گیرند وآنان را از شهرها به روستاها (وکشتزارها) تبعید می‌کنند"[۲۳]. مرحوم علامه مجلسی می‌گوید: شاید این حکم مربوط به آغاز قیام باشد؛ زیرا ظاهر روایات این است که از آنان جز ایمان پذیرفته نمی‌شود واگر نپذیرند، کشته می‌شوند[۲۴]. ابوبصیر می‌گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: رفتار مهدی (ع) با ناصبی‌ها وکسانی که با شما دشمنی دارند، چگونه خواهد بود؟ فرمود: ای ابا محمد! در دولت و حکومت ما، مخالفان بهره‌ای نخواهند داشت. خداوند برای ما خون‌های شان را در آن هنگام حلال خواهد کرد؛ ولی امروز خونشان بر ما وشما حرام است. پس کسی تو را فریب ندهد وبدان روزگاری که قائم ما قیام کرد، حضرت برای خدا ورسولش وبرای ما انتقام خواهد گرفت"[۲۵].
  6. منافقان: در تفسیر آیه ﴿لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا [۲۶]، امام صادق (ع) فرمود: "خداوند، در صُلْب کافران ومنافقان، امانت‌هایی از مؤمنان دارد. حضرت قائم (ع) ما ظهور نمی‌کند، مگر آن که آن امانت‌ها را خداوند از صُلب آنان بیرون آورد (وآن مؤمنان متولد شوند). پس از آن، حضرت کافران ومنافقان را به قتل می‌رساند"[۲۷]. امام صادق (ع) می‌فرماید: "هنگامی‌ که حضرت قائم (ع) قیام کند، نیازی ندارد که از شما درخواست یاری کند ونسبت به بسیاری از شما منافقان، حدّ خدا را جاری می‌کند"[۲۸]. امام حسین (ع) به فرزندش امام سجاد (ع) می‌فرماید: "سوگند به خدا که خون من از جوشش باز نمی‌ایستد تا این که خداوند، مهدی (ع) را برانگیزد. آن حضرت به انتقام خون من از منافقان فاسق وکافر، هفتاد هزار نفر را می‌کشد"[۲۹]. امام باقر (ع) می‌فرماید: "چون حضرت قائم (ع) قیام کند... به کوفه می‌آید ودر آن جا همه منافقان را (که به امامتحضرت عقیده ندارند) به قتل می‌رساند وکاخ‌های آنان را ویران می‌کند وبا جنگجویان آنان می‌جنگد وآن قدر از آنان می‌کشد تا خداوند خشنود گردد"[۳۰].
  7. شیطان: وهب بن جمیع می‌گوید: از حضرت صادق (ع) پرسیدم: اینکه خداوند به شیطان فرمود: ﴿فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ[۳۱]، این وقت معلوم چه زمانی خواهدبود؟ فرمود: آیا پنداشته‌ای این روز، روز قیامت است؟ خداوند تا روز قیام قائم ما، به شیطان مهلت داده است. وقتی خداوند او را مبعوث می‌کند (و اجازه قیام می‌دهد)، حضرت به مسجد کوفه می‌رود. در آن هنگام شیطان در حالی که با زانوان خود راه می‌رود، به آن جا می‌آید ومی‌گوید:‌ای وای بر من از امروز! حضرت مهدی (ع) پیشانی او را می‌گیرد وگردنش را می‌زند وآن هنگام، روز وقت معلوم است که مهلت شیطان به پایان می‌رسد"[۳۲]»[۳۳].

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. نعمانی، غیبة، ص ۱۲۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۵
  2. نعمانی، غیبة، ص ۱۲۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۵
  3. نعمانی، غیبة، ص ۱۶۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۵
  4. بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار اوییم؛ سوره آل عمران، آیه: ۸۴.
  5. عیاشی، تفسیر، ج ۱، ص ۱۸۳؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۶۲؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۹؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۲۶۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۴۰
  6. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان می‌آورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است؛ سوره نساء: آیه: ۱۵۹.
  7. تفسیر قمی، ص ۱۴۶؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۳۲؛ العرائس الواضحه، ص ۲۰۹؛ بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۴۹. ابن اثیر می گوید: در آن روزگار هیچ اهل ذمّه ای نمی ماند که جزیه بپردازد
  8. احمد، مسند، ج ۲، ص ۳۹۸، ۵۲۰
  9. احمد، مسند، ج ۳، ص ۳۶۷؛ حاکم، مستدرک، ج ۴، ص ۵۰۳؛ ر
  10. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶
  11. نهایه، ج ۵، ص ۱۹۷
  12. عقد الدرر، ص ۴۰
  13. نعمانی، غیبة، ص ۲۸۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۷
  14. مروج الذهب، ج ۲، ص ۴۱۸
  15. بتریه یکی از فرقه های زیدیه از پیروان کثیرالنوی می باشند. آنان عقاید مشابهی با سلیمانیه یکی دیگر از فرقه های زیدیه دارند. در اسلام وکفر عثمان توقف وتردید دارند. در مسائل اعتقادی مشرب اعتزال ودر فروع فقهی بیش تر پیرو ابوحنیفه هستند. گروهی از آنان نیز پیرو شافعی یا مذهب شیعه می‌باشند؛ بهجة الآمال، ج ۱، ص ۹۵؛ ملل ونحل، ج ۱، ص ۱۶۱
  16. ارشاد، ص ۳۶۴؛ کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۵۵؛ صراط المستقیم، ج ۲، ص ۳۵۴، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۵؛ اعلام الوری، ص ۴۳۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۸
  17. دلائل الامامه، ص ۲۴۱؛ طوسی، غیبة، ص ۲۸۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۶؛ بحارالانوار، ج ۲، ص ۵۹۸
  18. نعمانی، غیبة، ص ۲۹۷؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۳۶۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۲
  19. نعمانی، غیبة، ص ۲۹۷؛ حلیة الابرار، ج ۲، ص ۳۶۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۲؛ بشارة الاسلام، ص ۲۲۲
  20. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۸۵؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۷
  21. نعمانی، غیبة، ص ۳۱۷؛ طوسی، غیبة، ص ۲۷۳؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۳، ۳۲۹
  22. تفسیر فرات، ص ۱۰۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۲
  23. کافی، ج ۸، ص ۲۲۷؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۴۵۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۵؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۴۳
  24. مرآة العقول، ج ۲۶، ص ۱۶۰
  25. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶
  26. اگر شما عناصر کفر وایمان از یک دیگر جدا می‌گشتید، همانا آنان که کافرند را به عذاب دردناک معذّب می‌ساختیم؛ سوره فتح: آیه: ۲۵.
  27. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۶۱؛ المحجّه، ص ۲۰۶؛ احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۳۵۷
  28. التهذیب، ج ۶، ص ۱۷۲؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۸۲؛ ملاذ الاخیار، ج ۹، ص ۴۵۵
  29. ابن شهرآشوب، مناقب، ج ۴، ص ۸۵؛ بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۲۹۹
  30. اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۲۸؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۸
  31. (خداوند فرمود): آری، به تو (شیطان) مهلت داده خواهد شد تا به وقت معین وروز معلوم؛ سوره حجر: آیه: ۳۷- ۳۸.
  32. عیاشی، تفسیر، ج ۲، ص ۲۴۳؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۵۱؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۹۰۶؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۴۳؛ بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۵۴. علاّمه سید محمد حسین طباطبائی، روایت دیگری را به همین مضمون از تفسیر قمی آورده، در دنباله آن می فرماید: روایات وارد شده از اهل بیت (ع) در تفسیر اکثر آیات قیامت که گاهی آیات را به ظهور حضرت مهدی (ع) وگاهی به رجعت وگاهی به قیامت تفسیر می کند، شاید بدین لحاظ است که این سه روز در ظاهر شدن حقایق شریکند؛ هر چند از حیث شدت وضعف با هم اختلاف دارند؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۲، ص ۱۸۴؛ الرجعة فی احادیث الفریقین.
  33. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۹۴ -۹۸.