سنگ‌دلی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از سنگ‌دل)

مقدمه

  • در اصطلاح اخلاقیان، "سنگدل" به کسی گفته می‌شود که از قلبی سخت و غیر رؤوف برخوردار است. این قلب را از آنجا که همچون سنگ بوده رحمت را در آن راهی نیست، به این صفت خوانده‌اند: وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ[۱].
  • همچنین برای قلبی که پذیرای حق نبوده از آن استنکاف می‌نماید نیز، همین اصطلاح به‌ کار رفته است. این صفت از توابع صفت تنگی سینه بوده، آدمی را به مخالفت با حقیقت وامی‌دارد. سنگ‌دلان اگر گاه گاهی نیز حقیقت را بپذیرند، تنها با سختی بسیار موفّق به آن خواهند شد. تنگ‌نظری، سرسختی و تندخوئی، در شمار دیگر زمینه‌ها و نتائج این صفت رذیلت است[۲].
  • از این رو، روشن می‌شود که سخت‌دلی در مقابل شرح صدر و رحمت قرار داشته، قلب را از پذیرش نور هدایت باز می‌دارد. حضرت حق در این زمینه با تهدید آشکار می‌فرماید: فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ[۳]. و باز می‌فرماید: وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ[۴]، تا در جان مؤمنان رسوخ نماید که این رذیلت در شمار قبیح‌ترین رذائل اخلاقی بوده، بر آنان است که در پیراستن خود از آن بکوشند. کلمه "ویل" در این آیه، نشانگر عذابی است که بر آن مترتّب می‌شود؛ و فراتر از آن، ادامه آیه است که سخت‌دلان را همچون کافران و مشرکان، به نوعی برخوردار از نجاست روحی معرّفی می‌فرماید: كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ[۵][۶].
  • از این روست که سخت‌دلان را مرگ بهتر از زندگی است؛ چه زندگی برای آنان جز از گناهِ پس از گناه و سرکشیِ پس از سرکشی، چیزی به ‌همراه نخواهد داشت: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ[۷][۸].

مراتب سنگ‌دلی

  • این رذیلت سهمگین را نیز مراتبی است:
  1. صاحب این ملکه، ترک واجبات و انجام محرّمات را سبک شمرده اندک اندک به انکار شریعت و کفر گراید: ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ[۹]. در این حالت، انذار او از قیامت و عذاب الهی هیچ اثری بر دل سنگین او نخواهد داشت: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ[۱۰]. این حالت قلب، با چندین اسم خوانده می‌شود، ختم، طبع، رین، زیغ و قساوت، در این شمار است؛ که به صورت‌های گوناگون در قرآن کریم به کار رفته است[۱۱].
  2. موعظه در قلب کارگر نیفتد، و از درد دیگران به درد نیاید، و به امور مسلمین ۔ بلکه هم نوع خود - اهتمام نورزد، و از پرداخت حقوق مالی واجب خود سر باز زند. این مرتبه هرچند همچون مرتبه پیشین نیست، امّا از بسیاری از آیات و روایات می‌توان استفاده نمود که بالأخره صاحب خود را از دائره اسلام خارج خواهد نمود. به این آیه شریفه بنگرید: وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ[۱۲]. پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: "هر کس که سر لوحه زندگی او اهتمام به امور مسلمانان نباشد، مسلمان نیست؛ و هرکس صدای کسی را بشنود که از مسلمانان یاری می‌خواهد امّا به یاریش نشتابد، مسلمان نیست" [۱۳]؛ امام صادق (ع) نیز فرموده‌اند: "هفت حقّ است که مسلمانان به صورت واجب برگردن یکدیگر دارند ... آسان‌ترین آن حقوق آن است، که آنچه برای خود می‌پسندی برای دیگری نیز بپسندی، و آنچه برای خود نمی‌پسندی برای دیگری نیز نپسندی" [۱۴][۱۵].
  3. از آنچه موجب توهین به دیگران است لذّت برَد. زدن، کشتن و توهین به دیگران، در این شمار است که سنگ‌دلان مانند گربه‌ای که از آزار موشی ضعیف لذّت می‌برد، از انجام آن لذّت می‌برند. حضرت حق در اشاره به اینان فرموده است: قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ وَهُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ[۱۶]. این آیات به خوبی شهادت می‌دهد که اصحاب اُخدود، به‌واسطه ملکه سنگدلی، از سوزاندن مؤمنان لذّت برده به تماشای آن می‌نشستند[۱۷].

عوامل پیدایش آن

  • پیدایش این رذیلت را عللی چند است. در اینجا فهرست‌وار به مهم‌ترین این علل اشاره می‌کنیم:

گناهکاری

  • انجام گناه پس از گناه، و از پی هم در آوردن گناهان، موجب سنگدلی می‌شود: ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ[۱۸]
  • از این رو، فروافتادن در گناهان به سنگدلی، و سنگدلی به مفاسدی دیگر حتّی کفر و قتل پیامبران الهی، منجر خواهد شد: وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ[۱۹][۲۰].

غفلت از یاد خدا

  • غفلت از یاد خدا به‌ویژه ترک نماز - که خداوند آن را یاد بزرگ نامیده است- نیز، موجب سنگدلی خواهد شد: فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ[۲۱][۲۲].

فرورفتن در دنیا

  • فرو افتادن در خواست‌های نفسانی و آرزوهای بلند دنیائی و سر در پی مادّیات نهادن نیز، سرانجامی این‌گونه خواهد داشت، که مفاسد دیگر همچون غفلت از آخرت نیز از آن پدید خواهد آمد: فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ[۲۳][۲۴].

عوامل پاکسازی نفس از این رذیلت

  • همانگونه که عللی چند موجب پیدایش این رذیلت اخلاقی می‌گردد، عللی دیگر نیز به رفع آن از نفس و پاکسازی نفس از آن می‌انجامد. در اینجا به شماری از این علل اشاره می‌کنیم:

توبه از گناه

  • گناهان آدمی هرچند بسیار باشد امّا، اگر کسی با رعایت شرائط واقعیِ توبه، به توبه از آنان پرداخت، سنگدلیش رفع شده جانش از شراب محبّت سرشار می‌شود: إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ[۲۵].
  • پر واضح است که تبدیل گناهان به حسنات، تنها با رفع صفت سنگدلی که علّت پیدایش آن گناهان بوده است ممکن می‌باشد؛ از این رو نخست ظلمتِ سخت‌دلی به نور رحمت تبدیل می‌شود، و آنگاه گناهان حاصل از آن، به حسنات حاصل از این تبدیل می‌گردد[۲۶].

ذکر حضرت حق

  • تمامی مراتب ذکر: لفظی، قلبی و عملی، موجب می‌شود که آدمی از ظلمت سنگدلی بدر آمده به سوی بارگاه ربوبی توجّه یابد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا[۲۷].
  • امام صادق (ع) می‌فرمایند:"از مهم‌ترین چیزهائی که خداوند بر بندگانش واجب فرموده است، آن است که بسیار به یاد او باشند. منظورم آن نیست که تنها ذکر شریف سُبْحانَ‌ اللَّهِ‌ وَ الْحَمْدُلِلَّهِ‌ وَ لا الهَ الّااللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ را بسیار بگوید، هرچند این زیاد بر زبان آوردن این عبارت شریف نیز، در شمار ذکر خداست؛ بلکه منظورم آن است که خداوند را در مواقع برخورد با امور حلال و یا حرام به یاد آورَد، در این حال آنچه با آن مواجه شده اگر طاعت الهی است به آن بپردازد، و اگر گناه و حرام است آن را ترک نماید" [۲۸].
  • در هر حال تمامی مراتب ذکر، جلاء قلب است؛ و از این رو همچون قانونی کلّی برای تمامی سالکان راه کمال توصیه شده است: وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا[۲۹][۳۰].

انجام عبادات

  • تمامی عبادات اعم از عبادات قلبی، همچون خلوص و خضوع برای خداوند، و در برابر او، و عبادات جسمی مانند نماز و روزه، و عبادات مالی مانند انفاقات مستحبّی موجب جلاء قلب و خروج نفس از ظلمات به‌ سوی نور می‌شود: قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ [۳۱][۳۲].

منابع

پانویس

  1. «اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  2. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۲.
  3. «بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.
  4. «و هر کس را که بخواهد در گمراهی وانهد دلش را تنگ و بسته می‌دارد گویی به آسمان فرا می‌رود؛ بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.
  5. «بدین گونه خداوند عذاب را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند؛ برمی‌گمارد» سوره انعام، آیه ۱۲۵.
  6. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۳.
  7. «باز از پس آن، دل‌هایتان به سختی گرایید چونان سنگ‌ها بلکه سخت‌تر زیرا بی‌گمان از برخی سنگ‌ها جویبارها فرا می‌جوشد و برخی می‌شکافد و از آن آب بیرون می‌زند و برخی از بیم خداوند فرو می‌غلتد» سوره بقره، آیه ۷۴.
  8. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۳.
  9. «سپس سرانجام آنان که بدی کردند بدی بود، برای آنکه آیات خداوند را دروغ شمردند» سوره روم، آیه ۱۰.
  10. «بی‌گمان بر کافران برابر است، چه بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمی‌آورند خداوند بر دل‌ها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بینایی‌های آنها پرده‌ای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۶-۷.
  11. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۳-۲۱۴.
  12. «و وای بر مشرکان! همان کسانی که زکات نمی‌پردازند و اینانند که منکر جهان واپسین‌اند» سوره فصلت، آیه ۶-۷.
  13. « مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۶۴.
  14. « سَبْعُ حُقُوقٍ وَاجِبَاتٍ ... أَيْسَرُ حَقٍّ مِنْهَا أَنْ تُحِبَّ لَهُ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ تَكْرَهَ لَهُ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ‌»؛ اصول کافی، ج۲، ص۱۶۹.
  15. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۴-۲۱۵.
  16. «مرگ بر گروه (آتش افروز در) آن خندق آن آتش پرهیزم آنگاه که کنار آن نشسته بودند و بر آنچه بر سر مؤمنان می‌آوردند گواه بودند و با آنان کینه‌توزی نکردند مگر از آن رو که آنان به خداوند پیروزمند ستوده، ایمان داشتند» سوره بروج، آیه ۴-۸.
  17. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۵.
  18. «باز از پس آن، دل‌هایتان به سختی گرایید چونان سنگ‌ها» سوره بقره، آیه ۷۴.
  19. «و (یاد کنید) آنگاه را که گفتید: ای موسی! هرگز یک (رنگ) خوراک را برنمی‌تابیم به خاطر ما از پروردگارت بخواه تا برای ما از آنچه زمین می‌رویاند، از سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز، بر آورد. او گفت: آیا چیز پست‌تر را به جای چیز بهتر می‌خواهید؟» سوره بقره، آیه ۶۱.
  20. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۶.
  21. «بنابراین وای بر سخت‌دلان در یاد خداوند!» سوره زمر، آیه ۲۲.
  22. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۶.
  23. «اما روزگار بر آنان به درازا کشید و دل‌هاشان سخت شد و بسیاری از آنان بزهکار بودند؟» سوره حدید، آیه ۱۶.
  24. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۷.
  25. «جز کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و کاری شایسته کنند؛ که خداوند نیکی آنان را جانشین بدی‌هایشان می‌گرداند» سوره فرقان، آیه ۷۰.
  26. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۷-۲۱۸.
  27. «ای مؤمنان! خداوند را بسیار یاد کنید و او را پگاه و دیرگاه عصر به پاکی بستایید» سوره احزاب، آیه ۴۱-۴۲.
  28. « مِنْ أَشَدِّ مَا فَرَضَ اللَّهُ عَلَى خَلْقِهِ ذِكْرُ اللَّهِ كَثِيراً ثُمَّ قَالَ لَا أَعْنِي سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ إِنْ كَانَ مِنْهُ وَ لَكِنْ ذِكْرَ اللَّهِ عِنْدَ مَا أَحَلَّ وَ حَرَّمَ فَإِنْ كَانَ طَاعَةً عَمِلَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ مَعْصِيَةً تَرَكَهَا»؛ اصول کافی، ج۲، ص۸۰.
  29. «و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.
  30. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۸.
  31. «به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.
  32. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۱۹.