سیره عملی پیامبر خاتم در عدالت اجتماعی چه بوده است؟ (پرسش)
سیره عملی پیامبر خاتم در عدالت اجتماعی چه بوده است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ سیره اجتماعی معصومان |
مدخل اصلی | عدالت اجتماعی در معارف و سیره نبوی |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
سیره عملی پیامبر خاتم در عدالت اجتماعی چه بوده است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث سیره اجتماعی معصومان است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی سیره اجتماعی معصومان مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقای دکتر مصطفی دلشاد تهرانی در کتاب «سیره نبوی» در اینباره گفته است:
«حضرت پیامبر عدالت و دعوتکننده به عبودیت بود. عدالت برای عبودیت. خداوند به صراحت این نسبت را روشن فرموده و آن حضرت را مأمور برپایی عدالت معرفی کرده است. ﴿فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ﴾[۱].
پیامبر اکرم (ص) فرمان یافت تا به برپایی قسط بپردازد: ﴿قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ﴾[۲].
آن حضرت در عمل به تمام معنا برپا دارنده قسط و عدالت بود و از همین روست که در زیارت آن حضرت میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا قَائِماً بِالْقِسْطِ»[۳].
رسول خدا (ص)، نمونه اعلای قرآن، جلوه جامع اسمالله و مظهر کامل عدالت بود؛ و خود میفرمود: «أَوْصَانِي رَبِّي بِتِسْعٍ... وَ الْعَدْلِ فِي الرِّضَا وَ الْغَضَبِ»[۴].
پیامبر اکرم (ص) در هر شرایطی بر قسط و عدالت پایداری ورزید و هیچ مرزی از مرزهای آن را ندرید. از ابو سعید خدری نقل شده است که در یکی از روزها که پیامبر (ص) مشغول تقسیم مالی میان ما بود، ذُو الْخُوَیْصَره[۵] که مردی از بنیتمیم بود گفت: ای رسول خدا! به عدالت تقسیم کن! حضرت فرمود: وای بر تو، اگر من عدالت نداشته باشم، چه کسی به عدالت رفتار میکند؟ اگر من عادل نباشم تو زیان بردهای[۶].
تمام دوران رسالت پیامبر اکرم (ص) به مبارزه در راه برپایی عدالت و گسترش آن گذشت.
حساسیت آن حضرت در برپایی عدالت چنان بود که میفرمود: «أَيَّهَا النَّاسُ إِنَّهُ وَاللهِ مَا فِيكُمْ أَحَدٌ أَقْوَى عِنْدِي مِنَ الضَّعِيفِ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ وَ لَا أَضْعَفَ عِنْدِي مِنَ الْقَوِيِّ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ»[۷].
رسول خدا (ص) جلوه جامع خداوند بود. خداوندی که از او جز قسط و عدالت صدور نمییابد و عدل مطلق است. امیر مؤمنان علی (ع) خداوند را چنین وصف کرده است: «وَ قَامَ بِالْقِسْطِ فِي خَلْقِهِ وَ عَدَلَ عَلَيْهِمْ فِي حُكْمِهِ»[۸]. «وَ عَدَلَ فِي كُلِّ مَا قَضَى»[۹]. «وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ عَدْلٌ عَدَلَ»[۱۰].
و پیامبر اکرم (ص) جلوهگر عدالت همه جانبه بود، چنانکه امیر بیان، علی (ع) در وصف آن حضرت فرمود: «سِيرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ وَ كَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُكْمُهُ الْعَدْلُ»[۱۱].
رسول خدا (ص) چون به هدایت مردمان برانگیخته شد، به عدالت برخاست و زمینه برپایی مردمان به قسط را فراهم ساخت؛ باطل را در هم کوبید و زدود و دین حق را که عدالتش فراگیر بود آشکار نمود، چنانکه امیر مؤمنان علی (ع) در وصف آن حضرت فرمود: «وَ الْمُعْلِنِ الْحَقَّ بِالْحَقِّ وَ الدَّافِعِ جَيْشَاتِ الْأَبَاطِيلِ وَ الدَّامِغِ صَوْلَاتِ الْأَضَالِيلِ كَمَا حُمِّلَ فَاضْطَلَعَ بِأَمْرِكَ لِطَاعَتِكَ مُسْتَوْفِزاً فِي مَرْضَاتِكَ غَيْرَ نَكِلٍ عَنْ قُدُمٍ وَ لَا وَاهٍ فِي عَزْمٍ وَاعِياً لِوَحْيِكَ حَافِظاً لِعَهْدِكَ مَاضِياً عَلَى نَفَاذِ أَمْرِكَ حَتَّى أَوْرَى قَبَسَ الْقَابِسِ وَ أَضَاءَ الطَّرِيقَ لِلْخَابِطِ وَ هُدِيَتْ بِهِ الْقُلُوبُ بَعْدَ خَوْضَاتِ الْفِتَنِ وَ الْآثَامِ وَ أَنَارَ مُوضِحَاتِ الْأَعْلَامِ وَ نَيِّرَاتِ الْأَحْكَامِ»[۱۲].
پیامبر اکرم (ص) با سیره عدالت محور خود جاهلیت را از رنگ و رو انداخت و جامعه را به سوی حق متحول ساخت. آن حضرت در همه وجوه میزان عدالت بود، چنان که در بیان علی (ع) بدین اشارت شده است: «ذَا مَنْطِقٍ عَدْلٍ وَ خُطْبَةٍ فَصْلٍ»[۱۳].
بیست و سه سال رسالت پیامبر در این جهت گذشت که عدالت در همه وجوهش آشکار شود. سیره همه پیشوایان حق از خاتم (ص) تا قائم (ع) بر این مبناست: برپایی عدالت و حق و محو همه آثار ستم و باطل. محمد بن مسلم گوید از امام باقر (ع) درباره سیره قائم - عجل الله فرجه - پرسش کردم که چون قیام کند به کدام سیره با مردم رفتار میکند. فرمود: «بِسِيرَةِ مَا سَارَ بِهِ- رَسُولُ اللَّهِ (ص) حَتَّى يُظْهِرَ الْإِسْلَامَ»[۱۴].
محمد بن مسلم گوید: پرسیدم: سیره رسول خدا (ص) چگونه بود؟ فرمود: «أَبْطَلَ مَا كَانَ فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَ اسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِالْعَدْلِ وَ كَذَلِكَ الْقَائِمُ (ع) إِذَا قَامَ يُبْطِلُ مَا كَانَ فِي الْهُدْنَةِ مِمَّا كَانَ فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ يَسْتَقْبِلُ بِهِمُ الْعَدْلَ»[۱۵].»[۱۶]
منبعشناسی جامع سیره اجتماعی معصومان
پانویس
- ↑ «پس به همین (یگانگی مردم را) فرا خوان و چنان که فرمان یافتهای پایداری کن و از هوسهای آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خداوند فرو فرستاده است ایمان دارم و فرمان یافتهام که میان شما دادگری کنم» سوره شوری، آیه ۱۵.
- ↑ «بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است» سوره اعراف، آیه ۲۹.
- ↑ «سلام بر تو ای برپا دارنده قسط و عدالت». عباس بن محمد رضا قمی، مفاتیح الجنان، ترجمه مهدی الهی قمشهای، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۴ ش. ص۵۷۶.
- ↑ «پروردگارم مرا به نُه چیز سفارش کرد:... و عدالت در خرسندی و خشم». تحف العقول، ص۲۵.
- ↑ این مرد حرقوص بن زهیر ملقب به ذوالخویصره یا ذو الثدیه بود. او شخصیتی مقدّسمآب و متظاهر و روحیهای سرکش و گردنفراز داشت. وی از بنیانگذاران خوارج و سرکرده آنان بود که در جنگ نهروان کشته شد. ر.ک: مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۱۵؛ العقد الفرید، ج۲، ص۱۴۵-۱۴۶؛ الاصابة، ج۱، ص۴۷۲؛ عبد الحسین بن یوسف شرف الدین الموسوی العاملی، النص و الاجتهاد، الطبعة الرابعة، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ۱۳۸۶ ق. ص۱۲۲-۱۲۳.
- ↑ سیرة ابن هشام، ج۴، ص۱۴۴؛ تاریخ الطبری، ج۳، ص۹۲؛ تفسیر الطبری، ج۱۰، ص۱۰۹؛ مجمع البیان، ج۳، ص۴۰؛ الوفاء بأحوال المصطفی، ج۲، ص۴۲۲، ۷۰۶؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۸، ص۱۶۶؛ البدایة و النهایة، ج۴، ص۴۱۶، ج۶، ص۲۴۱؛ شمائل الرسول، ص۴۵۸.
- ↑ «مردم، به خدا سوگند که بیگمان کسی از شما نزد من قویتر از ضعیف نیست تا حقش را بگیرم، و کسی نزد من ضعیفتر از قوی نیست تا حق [دیگران] را از او بستانم». الکامل فی اللغة و الادب، ج۱، ص۸.
- ↑ «[خداوند] با آفریدگانش به داد کار کند، و در حکم خود بر آنان با عدل رفتار کند». نهج البلاغه، خطبه ۱۸۵.
- ↑ «او در آن چه حکم رانده دادگری کرده است». نهج البلاغه، خطبه ۱۹۱.
- ↑ «گواهی میدهم که او دادگری است عادل». نهج البلاغه، خطبه ۲۱۴.
- ↑ «سیرت او میانهروی در کار است و شریعت او راه حق را نمودار است. سخنش حق را از باطل جدا سازد و داوری او عدالت است [و ستم را براندازد]». نهج البلاغه، خطبه ۹۴.
- ↑ «آشکار کننده حق با برهان، فرونشاننده طغیان، و درهم کوبنده شوکت گمراهان. چنانکه او بار رسالت را نیرومندانه برداشت [و حقّ آن را چنان که باید گذاشت]. در انجام دادن فرمانت بربا، و در طلب خشنودیات پویا. نه از اقدامی روگردان و نه در عزمی سست و ناتوان. وحی تو را به گوش جان شنوا و عهد تو را نگهبان، و در راه اجرای فرمان تو روان. چندان که چراغ جویندگان حق را فروغ بخشید، و بر سر راه گمراهان چون خورشیدی بدرخشید، و دلهای فرو رفته در موجهای شبهت، به راهنمایی او رخت به کنار کشید. نشانههای روشن را برپا داشت و احکام را [چون موکلانی] بر مردمان گماشت». نهج البلاغه، خطبه ۷۲.
- ↑ «گفته او میزان عدل و فرموده او قول فصل باشد». نهج البلاغه، خطبه ۷۲.
- ↑ «به سیرهای عمل میکند که رسول خدا (ص) عمل کرد تا اسلام را آشکار [و حاکم] ساخت»
- ↑ «آنچه را که در جاهلیت بود باطل کرد، و با اجرای عدالت با مردم رو به رو شد. و همینگونه است قائم (ع) که چون قیام کند آن چه را که در دوره فترت در دست مردم بوده است باطل میکند و با عدالت با ایشان روبهرو میشود». تهذیب الاحکام، ج۶، ص۱۵۴؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۵۷؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۸۱؛ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۳۳۶.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی، ج۲ ص ۲۷۲.