ضحاک بن مزاحم هلالی در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام علی بن الحسین (ع) آورده و فرموده است: «خراسانی، وطن اصلی‌اش کوفه و تابعی است»[۱].

ابن ندیم با عبارت "كتاب تفسير نهشل عن الضحاك بن مزاحم" به تفسیر وی اشاره کرده است[۲].

ابن کثیر او را تابعیّ جلیل، روایت‌کننده از انس، ابن عمر و ابو هریره و امام در تفسیر معرفی کرده است[۳].

داوودی او را در طبقات المفسرین آورده و عنوان مفسر در مورد وی به کار برده است و با بیان اینکه عبید بن سلیمان تفسیر او را از وی روایت کرده، از کتاب تفسیر داشتن وی خبر داده و در معرفی وی گفته است: «ضحاک، خراسانی و صدوق است ولی فراوان مرسل بدون سند روایت می‌کند... بعد از سال ۱۰۰ ه‍‌. ق مرده است»[۴].

اسماعیل پاشا او را از مؤلفان به شمار آورده، وفاتش را ۱۰۲ ه‍‌. ق ذکر کرده و از تفسیر القرآن داشتن وی خبر داده است[۵].

مامقانی او را «امامی» مجهول معرفی کرده است[۶].

ابن حجر او را از رجال حدیث چهار کتاب صحیح اهل تسنن به شمار آورده و گفته است: از ابن عمر، ابن عباس، ابو هریره، ابو سعید، زید بن ارقم و انس بن مالک روایت کرده، ولی برخی گفته‌اند حدیث شنیدن وی از هیچ‌یک از صحابه ثابت نیست.

ابوروق عطیة بن حارث همدانی، نهشل بن سعید و مقاتل بن حیان را در شمار روایت‌کنندگان از وی ذکر و گواهی بر ثقه بودن او را از احمد بن حنبل، ابن معین، ابو زرعه، ابن حبان، عجلی و دارقطنی و ضعیف بودن وی را از یحیی بن سعید و معروف بودنش به تفسیر را از ابن عدی نقل کرده است. در یک خبر از وی حکایت کرده که ابن عباس را ندیده، ولی سعید بن جبیر را در ری دیده و تفسیر را از او گرفته است و در خبر دیگر از وی نقل کرده که گفته است: «هفت سال با ابن عباس مجاورت داشته‌ام» در تاریخ وفاتش اقوال ۱۰۶، ۱۰۵ و ۱۰۲ را نقل کرده است[۷].

بسیاری از کتاب‌های تفسیری شیعه و سنی مانند: جامع البیان طبری، الدر المنثور سیوطی، الجامع لاحکام القرآن قرطبی، فتح القدیر شوکانی، زاد المسیر ابن جوزی، تفسیر القرآن عبدالرزاق، مجمع البیان طبرسی، تفسیر القمی، تفسیر فرات الکوفی و... از ضحاک روایت یا نکتۀ تفسیری نقل کرده‌اند که این نیز گواهی دیگر بر مفسر بودن او است[۸].[۹]

ضحاک بن مزاحم هلالی تفسیر و مفسران

ابوالقاسم ضحاک بن مزاحم هلالی خراسانی، ابو القاسم خراسانی مفسری توانا بود و از تابعان بزرگ به ویژه سعید بن جبیر روایت کرده است. او در تفسیر، بسیار تواناست و آراء استوار و بی‌مانندی دارد؛ چنان که ابن کثیر در تفسیر واژه «ترائب» از وی روایت کرده و این کلمه را به استخوان‌های جفت در بدن از جمله دو استخوان بالای رستنگاه مو، میان دو ران معنا و به این وسیله معضلی را حل کرده است. [۱۰]

او دارای دو تفسیر کبیر و صغیر است که هر دو، مرجع تفاسیری همچون طبری و طبرسی قرار گرفته است. ضحاک از اصحاب امام زین العابدین S شمرده می‌شود. شرح حال او به هنگام بیان اسناد تفسیری منسوب به ابن عباس (سند ششم) آورده شد.[۱۱]

منابع

پانویس

  1. رجال الطوسی، ص۹۴ (اصحاب علی بن الحسین (ع)، باب الضاد، رقم ۱).
  2. ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶.
  3. ر. ک: ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۵، جزء ۹، ص۲۳۱.
  4. داوودی، طبقات المفسرین، ج۱، ص۲۱۶، رقم ۲۱۰.
  5. بغدادی، هدیة العارفین (اسماء المؤلّفین و آثار المصنفین من کشف الظنون)، ج۵، ص۴۲۸.
  6. مامقانی، تنقیح المقال، ج۱، ص۷۷ (نتائج التنقیح، رقم ۵۸۳۲).
  7. ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۴، ص۳۹۷ و ۳۹۸، رقم ۷۹۴.
  8. براساس برنامه رایانه‌ای معجم فقهی، در تفاسیر شیعه و سنی ۱۸۳ مورد نام الضحاک بن مزاحم آمده است. برای دیدن نمونه‌ای از آن موارد ر. ک: تفسیر فرات الکوفی، ص۶۱۷، رقم ۷۷۳؛ تفسیر القمی، ج۲، ص۴۹۲ (تفسیر سوره ناس)، طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۷۰ و ۳۷۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۳، جزء ۵، ص۲۸ (تفسیر آیه ۲۶ سوره توبه) و ج۴، جزء ۸، ص۵۶۸ (تفسیر آیه ۴۱ سوره احزاب) و ج۵، جزء ۱۰، ص۴۹۹ (تفسیر آیه۱ سوره قلم).
  9. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۷۰-۱۷۱.
  10. تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۴۹۸. نیز ر. ک: التمهید، ج ۶، ص۶۲.
  11. معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ص۴۱۳-۴۱۴.