علم‌آموزی در معارف و سیره امام جواد

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

  1. «قَالَ (ع): عَلَيْكُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ فَإِنَّ طَلَبَهُ فَرِيضَةٌ وَ الْبَحْثَ عَنْهُ نَافِلَةٌ وَ هُوَ صِلَةٌ بَيْنَ الْإِخْوَانِ وَ دَلِيلٌ عَلَى الْمُرُوءَةِ وَ تُحْفَةٌ فِي الْمَجَالِسِ وَ صَاحِبٌ فِي السَّفَرِ وَ أُنْسٌ فِي الْغُرْبَةِ». فرمود: علم و دانش بیاموزید؛ زیرا دانش پژوهی واجب، و گفت‌وگوی آن مستحب و عامل ارتباط و پیوند برادری و راهنمای جوان مردی و نقل محافل و مجالس و رفیق سفر و مونس غریبی و تنهایی انسان است[۱].
  2. «قَالَ (ع): الْعُلَمَاءُ غُرَبَاءُ لِكَثْرَةِ الْجُهَّالِ بَيْنَهُمْ‌». فرمود: عالمان و دانشمندان، به سبب زیادی افراد جاهل و نادان در میان آنان، همیشه غریب و تنهایند[۲].
  3. «قَالَ (ع): أَقْصَدُ الْعُلَمَاءِ لِلْمَحَجَّةِ الْمُمْسِكُ عِنْدَ الشُّبْهَةِ وَ الْجَدَلُ يُورِثُ الرِّيَاءَ وَ مَنْ أَخْطَأَ وُجُوهَ الْمَطَالِبِ خَذَلَتْهُ الْجِيلُ وَ الطَّامِعُ فِي وَثَاقِ الذُّلِّ وَ مَنْ أَحَبَّ الْبَقَاءَ فَلْيُعِدَّ لِلْبَلَاءِ قَلْباً صَبُوراً». فرمود: بر استدلال و اقامه حجت و دلیل و مباحثه به وی دانشمندانی برو که به هنگام شبهه و تردید از ادامه بحث باز می‌ایستند. و مجادله سبب ریا می‌شود، و کسی که از دلیل و برهان روشن سرپیچی کند، نیرنگ‌ها او را بیچاره کند، و طمع‌کار در پناه ذلت و بیچارگی قرار می‌گیرد، و کسی که ماندن و بقای خویش را می‌خواهد، باید برای مصیبت‌ها دلی صبور داشته باشد[۳].
  4. «قَالَ (ع): الشَّرِيفُ كُلُّ الشَّرِيفِ مَنْ شَرَّفَهُ عِلْمُهُ وَ السُّؤْدُدَ حَقُّ السُّؤْدُدِ لِمَنِ اتَّقَى اللَّهَ رَبَّهُ وَ الْكَرِيمُ [كُلُّ الْكَرِيمِ‌] مَنْ أَكْرَمَ عَنْ ذُلِّ النَّارِ وَجْهَهُ». فرمود: همه شرافت و بزرگی از آن کسی است که علم و دانش او موجب شرافتش شده باشد، و حقیقت سیادت و سروری، نصیب پرهیزگاران و اهل تقوا می‌شود، و برترین درجه کرامت و بزرگواری از آن کسی است که بتواند خود را از خواری آتش عذاب خدا نجات دهد[۴].
  5. «قَالَ (ع): الْعِلْمُ عِلْمَانِ مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ وَ لَا يَنْفَعُ مَسْمُوعٌ إِذَا لَمْ يَكُنْ مَطْبُوعٌ وَ مَنْ عَرَفَ الْحِكْمَةَ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى الْإِزْدِيَادِ مِنْهَا الْجَمَالُ فِي اللِّسَانِ وَ الْكَمَالُ فِي الْعَقْلِ»؛ فرمود: علم و دانش دو گونه است: یکی علم شنیده شده، که از خارج گرفته می‌شود و یکی علم مطبوع که از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه می‌گیرد، و شنیده‌ها، بدون ذخیره‌های سرشت انسان مفید نخواهد بود، و هرکس حکمت را بشناسد، برای مطالبه بیشتر آن درنگ نمی‌کند. زیبایی در زبان، و کمال در عقل و اندیشه است[۵].[۶]

منابع

پانویس

  1. کشف الغمة، ج۲، ص۳۴۷، س ۱۲؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۸۰، ح۱۳؛ حلیة الأبرار، ج۴، ص۵۹۸.
  2. کشف الغمة، ج۲، ص۳۴۹؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۸۱، ح۷۲؛ حلیة الابرار، ج۴، ص۶۰۰؛ فصول المهمة ابن صباغ، ص۲۷۴؛ نور الأبصار، ص۳۳۱؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص۶۰۴.
  3. کشف الغمة، ج۲، ص۳۴۸، س ۲۰؛ بحار الانوار، ج۷۵، ص۸۱، ح۷۱؛ حلیة الأبرار، ج۴، ص۶۰۰؛ فصول المهمة ابن صباغ، ص۲۷۴؛ نور الأبصار، ص۳۳۱؛ احقاق الحق، ج۱۲، ص۴۳۳؛ ج۱۹، ص۶۰۴.
  4. کشف الغمة، ج۲، ص۳۰۵، س ۸؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۸۲، ح۸۲؛ فصول المهمة ابن صباغ، ص۲۷۵.
  5. کشف الغمة، ج۲، ص۳۴۷؛ بحارالأنوار، ج۷۵، ص۸۰، ح۶۴؛ حلیة الأبرار، ج۴، ص۵۹۸؛ فصول المهمه (ابن صباغ)، ص۲۷۳؛ نور الأبصار، ص۳۳۱؛ احقاق الحق، ج۱۲، ص۴۳۰.
  6. طباطبایی اشکذری، سید ابوالفضل، دانشنامه جوادالائمه، ص ۳۷۸.