عمرو بن شرحبیل همدانی در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

ابو میسرة عمرو بن شرحبیل متوفای ۶۳ ه‍‌. ق نیز از مفسران تابعی به شمار آمده است[۱].

براساس آنچه در کتاب‌های اهل تسنن آمده است: وی اهل کوفه[۲]، برترین فرد قبیله همدان[۳]، از برترین اصحاب ابن مسعود[۴] و امام جماعت مسجد بنی وادعه[۵] بوده است. او از امام علی S و ابن مسعود و جمعی دیگر از اصحاب پیامبر a روایت کرده[۶]. و در پنج کتاب از صحاح ستۀ اهل تسنن (صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ترمذی، سنن ابی داوود، سنن نسائی) از وی روایت شده است[۷].

ابن معین گفته است: ابو میسره «ثقه» (مورد اعتماد) است و ابن حبان او را در کتاب الثقات آورده و گفته است: از عابدان بود و از زیادی نماز خواندن زانویش مانند زانوی شتر پینه داشت[۸]. گفته‌اند پس از درگذشت مرّۀ همدانی وی، بر جنازۀ او حاضر نمی‌شود و علّت حاضر نشدن خود را چیزی‌که مرّه نسبت به علی بن ابی طالب S در دل داشت، ذکر می‌کند[۹]. او در سال ۶۳ ه‍‌. ق[۱۰] در زمان فرمانداری عبید الله بن زیاد در کوفه از دنیا رفت و وصیت کرده بود که شریح قاضی بر او نماز بخواند[۱۱].

اما در کتاب‌های شیعه، در کتب اربعه (کافی، من لا یحضره الفقیه، تهذیب، و استبصار)، روایتی از وی نقل نشده و در بحار الانوار تنها در یک مورد روایتی از وی در مدح عمار یاسر آمده است[۱۲]، و در کتاب‌های رجالی شیعه نیز مطلبی درباره وی دیده نشد، جز سخنی که از شهید ثانی نقل کرده‌اند که گفته است: «ابو میسره، تابعی دانشمندی است»[۱۳]. و در مجمع البیان تنها در یک مورد از وی روایت نقل شده است[۱۴].

دلیل مفسر بودن وی روایات و آرای پراکنده‌ای است که از وی در تفسیر آیات نقل کرده‌اند. در ذیل آیه فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ[۱۵] از او نقل کرده‌اند که عبد الله بن مسعود به من گفت: شما قوم عرب هستید. خُنَّس چیست‌؟ گفتم: آن، گاو وحشی است. گفت: نظر من نیز همین است[۱۶]. در تفسیر ...سَيْلَ الْعَرِمِ[۱۷]از او نقل کرده‌اند که گفته است: الْعَرِمِ مسنّاة [- سدّ] است»[۱۸]. نشانی موارد دیگری از آراء و روایات تفسیری وی را در ذیل بنگرید[۱۹].[۲۰]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۴۰۵-۴۰۷. شایان ذکر است که سیوطی و داوودی هیچ‌کدام در طبقات المفسرین خود او را ذکر نکرده‌اند و محمد حسین ذهبی نیز او را در شمار مفسران تابعی نیاورده است.
  2. ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۸، ص۴۲.
  3. از ابی واثل نقل شده که درباره وی گفته است: ما اشتملت همدانیة علی مثل ابی میسرة فقیل له: و لا مسروق‌؟ فقال و لا مسروق (ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۳).
  4. از ابی واثل نقل کرده‌اند که گفته است: ابو میسرة و کان من افاضل اصحاب عبد الله(تهذیب التهذیب، ج۸، ص۴۲).
  5. ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۰۶.
  6. ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۸، ص۴۲.
  7. ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۸، ص۴۲.
  8. ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۸، ص۴۳.
  9. ر. ک: ثقفی، الغارات، ج۲، ص۵۶۱.
  10. ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۸، ص۴۳.
  11. ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۰۸.
  12. ر. ک: مجلسی، بحار الانوار، ج۳۳، ص۲۵، ح۳۸۰.
  13. ر. ک: اردبیلی، جامع الرواة، ج۱، ص۳۶۵؛ خویی، معجم الرجال الحدیث، ج۱۳، ص۴۰، رقم ۸۷۵۲. ناگفته نماند که در این‌دو کتاب جمله فوق دربارۀ عمر بن شرحبیل ذکر شده است، ولی از قرائن معلوم است که منظور همان «عمرو بن شرحبیل» است؛ زیرا از شخصی به نام عمر بن شرحبیل که کنیه‌اش ابو میسره باشد، نه در کتاب‌های روایی و تفسیری شیعه یاد شده است و نه در کتاب‌های اهل تسنن؛ آنچه هست عمرو بن شرحبیل است. در الدرایة فی علم مصطلح الحدیث، اثر شهید ثانی (ط‍ نجف، ص۱۳۵)، نیز چنین آمده است: فمثال الاخوین من الصحابة... و من التابعین عمرو بن شرحبیل ابو میسرة و ارقم بن شرحبیل اخوان فاضلان من اصحاب ابن مسعود.
  14. ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۸۰ (تفسیر اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ «بخوان به نام پروردگار خویش که آفرید» سوره علق، آیه ۱).
  15. «نه، سوگند به اختران فراگرد،» سوره تکویر، آیه ۱۵.
  16. قرطبی، الجامع الاحکام القرآن (تفسیر القرطبی)، ج۱۰، جزء ۱۹، ص۱۵۵.
  17. «سیل ویرانگر» سوره سبأ، آیه ۱۶.
  18. ر. ک: قرطبی، الجامع الاحکام القرآن، ج۷، جزء ۱۴، ص۱۸۳.
  19. طبری، جامع البیان، ج۵، ص۳۴ (سبب نزول آیات ۹۰ و ۹۱ سوره مائده)؛ ج۶، ص۴۹۵-۴۹۶ (کلمه «أوه» در سوره توبه، آیه ۱۱۴) و ج۸، ص۶۴ (تفسیر فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُورًا «بی‌گمان او نسبت به توبه‌کاران، آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۲۵)، ص۲۳۰ (تفسیر وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ «و کارهای ماندگار شایسته» سوره کهف، آیه ۴۶)؛ صنعانی، تفسیر عبد الرزاق، ج۱، ص۱۷۷ (تفسیر الْكَلَالَةِ در سوره نساء، آیه ۱۷۶).
  20. بابایی، علی اکبر، تاریخ تفسیر قرآن، ص ۱۵۰-۱۵۲.