غیرت در خانواده
غیرتورزی و تعصب بیجا
غیرت در خانواده به معنای مراقبت از حریم خانواده و پاسداشت سلامت اعضای آن و فراهم کردن مقدمات و موجبات این امور و پرهیز از تدارک زمینههای آسیب دیدن حرمت و سلامت اعضای خانواده و اجتناب از اقداماتی است که موجب شکسته شدن این امور میشود[۱]؛ و چنین گرایشی از لوازم زندگی سالم و از نشانههای ایمان است، چنانکه رسول خدا (ص) فرموده است: «إِنَّ الْغَيْرَةَ مِنَ الْإِيمَانِ»[۲].
و نیز فرموده است: «إِنِّي لَغَيُورٌ، وَاللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أَغْيَرُ مِنِّي، وَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَی يُحِبُّ مِنْ عِبَادِهِ الْغَيُورَ»[۳].
اما اگر همین ویژگی به افراط کشیده شود و تا سرحدّ وسواس پیش رود و با بدگمانی آمیخته گردد و به سختگیری منجر شود، غیرتورزی و تعصب بیجا ظهور میکند که خود بدرفتاری است و موجب بدرفتاریهای گوناگون میشود و اعضای خانواده را به واکنشهای مختلف میکشاند. رسول خدا (ص) دراینباره فرموده است: «مِنْ الْغَيْرَةِ مَا يُحِبُّ اللَّهُ وَمِنْهَا مَا يَكْرَهُ اللَّهُ، فَأَمَّا مَا يُحِبُّ الله فَالْغَيْرَةُ فِي الرِّيبَةِ، وَأَمَّا مَا يَكْرَهُ، فَالْغَيْرَةُ فِي غَيْرِ رِيبَةِ»[۴].
شکّ بیمورد و تجسس در کارهای اعضای خانواده و اعمال باید و نبایدهای بیمورد از اموری است که خود منشأ آسیب و نادرستی میگردد. امیر مؤمنان علی (ع) در سفارشهای خود به فرزندش حسن (ع) فرمود: «إِيَّاكَ وَ التَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ، وَ الْبَرِیئَةَ إِلَی الرَّیْبِ»[۵].[۶]
منابع
پانویس
- ↑ نک: جامع السعادات، ج۱، ص۲۶۶.
- ↑ «بیگمان که غیرت از ایمان است». کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۴۴؛ دعائم الاسلام، ج۲، ص۲۱۷؛ وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۱۰۹؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۶۸.
- ↑ «من غیرتمندم و خدای عز و جل از من غیرتمندتر است و خدای متعال بندگان غیرتمند خود را دوست میدارد». المعجم الاوسط، ج۸، ص۲۱۵؛ کنز العمال، ج۳، ص۳۸۶.
- ↑ «غیرتی هست که خدا دوست دارد و غیرتی هست که دوست ندارد. غیرتی که آن را دوست دارد غیرتورزی بجا و هنگام شک است، و غیرتی که دوست ندارد، غیرت نشان دادن نابجا و در جایی است که شکی در بین نباشد». سنن ابن ماجة، ج۱، ص۶۴۳؛ کنز العمال، ج۳، ص۳۸۵.
- ↑ «از غیرت نابجا بپرهیز که آن، درستکار را به نادرستی کشاند، و پاکدامن را به بدگمانی (اندیشه گنهکاری) خوانَد». نهج البلاغه، نامه ۳۱.
- ↑ دلشاد تهرانی، مصطفی، سیره نبوی ج۴، ص ۳۶۴.