مقبولیت در حکومت اسلامی عصر غیبت چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
مقبولیت در حکومت اسلامی عصر غیبت چه جایگاهی دارد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ فقه سیاسی |
مدخل اصلی | ؟ |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
مقبولیت در حکومت اسلامی عصر غیبت چه جایگاهی دارد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث فقه سیاسی است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی فقه سیاسی مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- جایگاه مقبولیت در حکومت اسلامی عصر غیبت چیست؟
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید سجاد ایزدهی در کتاب «فقه سیاسی امام خمینی» در اینباره گفته است:
«علاوه بر اموری که در مورد ضرورت جلب نظر مردم و دخالت آنان در امورات کشور مورد اشاره واقع شد، باید گفت تا وقتی مردم نظامی را از خود ندانسته و رأی و نظر خود را در آن مؤثر ندانند در رفع مشکلات آن اقدام نکرده و در استحکام آن نمیکوشند. از این روی به موازات آنکه مشروعیت یک نظام، از تصدی افراد نا اهل و غصب حکومت توسط آنان جلوگیری کرده و از این روی بسیار ضروری برشمرده میشود، مقبولیت یک نظام هم در استحکام و دوام یک حکومت مؤثر بوده و به کارآیی آن میافزاید. وجود عنصر مقبولیت در کنار مشروعیت، هر چند دخالتی در مشروعیت حکومت ندارد، اما گاهی به حدی مهم جلوه میکند که موجبات پدید آمدن عنوان ثانوی در فقه شده و به خاطر همین عنوان لازم برشمرده میشود. چنان که برخی از فقیهان به همین ملاک، وجود مقبولیت و ضرورت انتخابات عمومی جهت أخذ رأی مردم را واجب اعلام کردهاند: بنابراین برای دفع این تهمت که حکومت اسلامی یک حکومت استبدادی بوده و بدون رضایت مردم بر آنان حکم میراند و نیز برای جلب همکاری و مشارکت مردم در امور عمومی و حکومتی، رجوع به انتخابات عمومی لازم میباشد، چرا که حفظ حکومت اسلامی یک مصلحت اهم و یک واجب شرعی است و از آنجا که یکی از مقدمات این واجب در زمان ما استفاده از روشهایی هم چون انتخابات عمومی است، پس به حکم وجوب مقدمه واجب، انجام این مقدمات نیز واجب میشود و میدانیم که مقدمه واجب خود یکی از عناوین ثانویه است[۱].
امام خمینی نیز در برخی از عبارات خود با توجه به این مسأله به نقش مردم در حکومت اسلامی پرداخته و عنصر مقبولیت برای حکومت را ضروری بر شمرده و آن را به عنوان پشتوانه اساسی برای حکومت تلقی کرده است: اگر مردم پشتیبان یک حکومتی باشند، این حکومت سقوط ندارد، اگر یک ملت پشتیبان یک رژیمی باشند، این رژیم از بین نخواهد رفت[۲]. بلکه مقبولیت مردمی، فقیه را قادر خواهد ساخت که در بستر نظام اجتماعی که نسبت به فرامین ولی فقیه تمکین مینماید، نظام اسلامی را محقق کرده و دولت اسلامی را تشکیل دهد. امام خمینی نیز بر همین اساس و با توجه به پشتوانه مردمی و مقبولیت عمومی، اقدام به تشکیل حکومت دینی کرده، این امر را مستند تشکیل دولت دینی، دانسته و برخی از نهادهای انقلاب را تأسیس کرده است: من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم. من به واسطه این که ملت مرا قبول دارد [دولت تشکیل میدهم][۳].
به موجب حق شرعی و براساس رأی اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران، که نسبت به این جانب، ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام “شورای انقلاب اسلامی” مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد[۴].
از موارد دیگری که امام خمینی در آن به رأی و نظر مردم، به عنوان مقبولیت عمومی مردم و در رتبه بعد از مشروعیت نگریسته است، حکمی است که مهندس بازرگان برای تشکیل دولت موقت داده است. ایشان تشکیل دولت را به واسطه ولایت شرعی که از جانب شرع دارند دانسته و رأی مردم را به عنوان قبول این ولایت شرعی و مقبولیت متأخر از مشروعیت الهی اعلام کرده است. بنابراین نگاه مقبولیت، موجب مشروعیت دولت و حکومت نشده، بلکه موجب تحقق دولت مشروع و کارآمدی آن خواهد بود: ما دولت را تعیین کردیم؛ هم به حسب قانون ما حق داریم و هم به حسب شرع حق داریم. ما به حسب ولایت شرعی که داریم و به حسب آرای ملت که ما را قبول کرده است، آقای مهندس بازرگان را مأمور کردیم که دولت تشکیل بدهد[۵]»[۶].
منبعشناسی جامع فقه سیاسی
پانویس
- ↑ ر.ک: انوار الفقاهة، (کتاب البیع)، ص۵۱۶ و ۵۴۳.
- ↑ صحیفه امام، ج۸، ص۳۷۲.
- ↑ صحیفه امام، ج۶، ص۱۶.
- ↑ صحیفه امام، ج۵، ص۴۲۶.
- ↑ صحیفه امام، ج۶، ص۶۸.
- ↑ ایزدهی، سید سجاد، فقه سیاسی امام خمینی، ص ۲۱۸.