نشانه‌های ظهور امام مهدی در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

رخدادهایی را گویند که در آستانه ظهور امام غایب (ع) در جهان پیش می‌آیند.

نشانه‌های ظهور، غیر از شرایط ظهورند. مهم‌ترین تفاوت‌های آنها عبارت‌اند از:

  1. ظهور به شرایط خود، ارتباطی علی و منطقی و بستگی حقیقی و واقعی دارد؛ بدین معنا که تنها هنگامی تحقق می‌پذیرد که شرایط آن فراهم آید. علائم ظهور چنین نیستند و امکان ظهور بدون آنها نیز فراهم است. البته برخی علائم همانند قتل نفس زکیه پیش از ظهور تحقق می‌یابند و در تحقق شرایط مؤثرند؛ ولی این به معنای آن نیست که شرط ظهور امام غایب‌اند.
  2. هنگام ظهور، همه شرایط موجودند؛ اما نشانه‌ها چنین نیستند؛ زیرا گاه نشانه‌ای پدیدار می‌شود و سپس از میان می‌رود و نشانه‌ای دیگر نمودار می‌گردد[۱].[۲]

انواع نشانه‌ها

بنابر روایات بزرگان معصوم (ع)، نشانه‌های ظهور، بر دو دسته‌اند:

نشانه‌های حتمی

مراد نشانه‌هایی است که بی‌گمان پیش از ظهور تحقق می‌یابند و بر هیچ شرط و قیدی معلق نیستند؛ اما تحقق نشانه‌های غیر حتمی معلق به شرطهایی است. روایتی از امام صادق (ع) نقل است که به این دو دسته نشانه تصریح دارد و از جمله، خروج‌ سفیانی را از نشانه‌های حتمی می‌شمارد[۳]. درباره شمار این نشانه‌ها، ظاهر روایات مختلف است. برخی روایات، شمار آنها را پنج و برخی دیگر ده دانسته‌اند[۴].

مهم‌ترین این نشانه‌ها عبارت‌اند از:

  1. خروج سفیانی: بنابر ظاهر روایات، سفیانی مردی است از نسل ابوسفیان که از جایی در شام قدیم خروج می‌کند و بسیاری از مسلمانان را می‌فریبد و بخش وسیعی از سرزمین اسلامی را تصرف می‌کند[۵]. در کوفه و نجف به قتل عام شیعیان می‌پردازد و برای یافتن و کشتن آنان جایزه می‌گذارد. سخن روایات درباره مدت حکومت سفیانی مختلف است و از هفت تا نه ماه را یاد کرده‌اند. علامه مجلسی احتمال داده است که علت این اختلاف، تقیه یا بداء باشد[۶]. برخی معتقدند که "سفیانی" نام فرد مشخصی نیست؛ بلکه کسی است که در آستانه ظهور، خروج می‌کند و در صفات اخلاقی و عملی او همانند ابوسفیان است[۷]. از روایاتی دیگر برمی‌آید که سفیانی، یک تن نیست؛ بلکه مراد، دو نفر است. یکی از این دو تن در منطقه زوراء قیام می‌کند که بنابر روایات همان بغداد است و به قتل می‌رسد و فرد دیگر در شام خروج می‌کند[۸].
  2. صیحه آسمانی: ندایی است آسمانی که نام حضرت مهدی (ع) را به گوش همه مردم جهان می‌رساند. این ندای بلند از جبرئیل (ع) است و در شب ۲۳ رمضان به گوش می‌رسد و همه مردم زمین آن را به زبان خود می‌شنوند[۹].
  3. قتل نفس زکیه: در این باره که "نفس زکیه" کیست، روایات گفته‌اند، سیدی است پاکدل که میان رکن و مقام در مکه معظمه به شهادت می‌رسد. شهادت او از نشانه‌های حتمی ظهور است[۱۰]. بنابر یک روایت، پانزده روز پس از شهادت نفس زکیه، امام زمان (ع) ظهور می‌کند[۱۱]. در روایتی دیگر آمده است که نفس زکیه سفیر امام زمان (ع) به سوی مردم مکه است[۱۲]. بنابر پاره‌ای روایات، او از نسل امام حسن (ع) و بنابر برخی دیگر، از نسل امام حسین (ع) است. هنگام خروج سفیانی به مدینه‌ می‌رود و مردم را به اتحاد و یگانگی فرا می‌خواند و چون لشکریان سفیانی به مدینه می‌رسند، به مکه می‌رود و به دعوت مردمِ آنجا می‌پردازد. سرانجام در ماه ذی‌الحجه پس از مراسم حج او را در پیش خانه خدا و حرم امن، در برابر چشم مردم می‌کشند[۱۳].
  4. دجال: خروج دجال را برخی روایات از علائم ظهور دانسته‌اند و برخی دیگر از علائم قیامت. از آن رو که قیام جهانی حضرت مهدی (ع) از مقدمات قیامت است، برخی نشانه‌های آن را- مانند خروج دجال- نشانه برپایی قیامت نیز دانسته‌اند[۱۴]. درباره ماجرای دجال احادیث فراوانی از پیامبر (ص) نقل کرده‌اند که بسیاری از آنها از طریق اهل سنت روایت گشته‌اند. از این احادیث، برخی جعلی و ساختگی‌اند و نمی‌توان بدانها اعتماد کرد[۱۵]. "دجال" به معنای انسان فریبکاری است که حق را می‌پوشاند و باطل را به جامه حق درمی‌آورد[۱۶]. بنابر ظاهر روایات، دجال، مردی ستمگر و فریبکار است که در آستانه ظهور، قیام می‌کند و بسیاری از مردم را می‌فریبد. روایات، اوصاف شگفتی بدو نسبت داده و از آنچه می‌کند و سرانجام او سخن گفته‌اند. برخی معتقدند که "دجال" نام شخص معینی نیست. در پاره‌ای روایات آمده است که دجال‌های فراوانی خواهند آمد و تا خروج دجالی، که از نشانه‌های ظهور است، هفتاد دجال خروج می‌کنند. بیش‌تر روایاتی که از دجال سخن گفته‌اند، قابل اعتماد نیستند[۱۷]. برخی معاصران نیز دجال را کنایه از کفر جهانی و سیطره فرهنگ مادی بر جهان دانسته‌اند[۱۸].[۱۹].

نشانه‌های غیر حتمی

برخی از نشانه‌های غیر حتمی عبارت‌اند از:

  1. گرفتن ماه و خورشید در ماه رمضان[۲۰]؛
  2. ظهور آتشی در آسمان[۲۱]؛
  3. زلزله بزرگ در شام[۲۲]؛
  4. جنگ‌های پی در پی و مرگ بسیاری از مردم جهان[۲۳]؛
  5. ظهور و گسترش علم و دانش در قم[۲۴]؛
  6. بالا گرفتن ظلم و فساد در جهان[۲۵].[۲۶]

فوائد آشکار شدن علائم و نشانه‌های ظهور

برخی از این فوائد عبارت‌اند از:

  1. این نشانه‌ها جنبه تشریفاتی‌ دارند و خداوند متعال مقدم آن حضرت را با این نشانه‌ها گرامی می‌دارد، و بیانگر عظمت آن حضرت و اهمیت اهداف بلند اویند.
  2. اعلام خطر به دشمنان اسلام و ایجاد رعب و وحشت در دل آنان.
  3. مژده و بشارت برای منتظران آن حضرت، تا هم موجب آرامش خاطر آنان گردد و هم خود را برای خدمت به آن حضرت آماده سازند و قلب‌هایشان قوت گیرد[۲۷].[۲۸]

منابع

پانویس

  1. تاریخ الغیبة الکبری‌، ۳۹۸- ۳۹۵.
  2. فرهنگ شیعه، ص ۳۴۱.
  3. بحارالانوار، ۵۲/ ۲۴۹.
  4. بحارالانوار، ۵۲/ ۴۹ و ۲۰۹؛ زمینه‌سازان انقلاب جهانی مهدی‌، ۲۸.
  5. کمال الدین و تمام النعمة، ۲/ ۵۵۷.
  6. بحارالانوار، ۵۲/ ۲۱۶.
  7. فرهنگ نامه مهدویت‌، ۱۵۳.
  8. زمینه‌سازان انقلاب جهانی مهدی‌، ۶۰- ۲۸.
  9. منتخب الاثر، ۴۴۹.
  10. بحارالانوار، ۵۲/ ۲۰۴ و ۲۰۶.
  11. بحارالانوار، ۵۲/ ۱۹۲.
  12. بحارالانوار، ۵۲/ ۳۰۷.
  13. زمینه‌سازان انقلاب جهانی مهدی، ۷۵ و ۷۷.
  14. بحارالانوار، ۵۲/ ۲۰۹؛ کتاب الغیبة، شیخ طوسی/ ۲۶۷.
  15. یوم الخلاص‌، ۵۱۵.
  16. مجمع البحرین‌، الربع الثانی/ ۱۱.
  17. یوم الخلاص، ۵۱۶؛ فرهنگ نامه مهدویت‌، ۱۴۹.
  18. تاریخ الغیبة الکبری‌، ۵۳۲.
  19. فرهنگ شیعه، ص ۳۴۲ ـ ۳۴۳.
  20. منتخب الاثر، ۴۴۰.
  21. بحارالانوار، ۵۲/ ۲۴۰.
  22. بحارالانوار، ۵۲/ ۲۱۶.
  23. منتخب الاثر، ۵۶۰.
  24. منتخب الاثر، ۴۴۳.
  25. بحارالانوار، ۵۲/ ۲۶۰- ۲۵۶.
  26. فرهنگ شیعه، ص ۳۴۳.
  27. مهدی منتظر، ۲۱۴.
  28. فرهنگ شیعه، ص ۳۴۴.