نیایش بیست و یکم
مقدمه
این نیایش امام سجاد (ع) است به هنگامی که پیشامدی او را اندوهگین میکرد. غم و اندوه از حالاتی است که در زندگی به سراغ ما میآید، راحتی و آسایش را از ما میگیرد، جسم ما را تخریب میکند و به کار و فعالیت ما آسیب میرساند. اما علت غم و اندوه چیست؟ روشن است که علل متعدد دارد: گاهی از گذشتههای خود پشیمانیم و به خاطر کوتاهیها و کجرویها خود را سرزنش میکنیم؛ گاهی بهخاطر شکست در زندگی و نرسیدن به آرزوها ناراحتیم؛ گاهی بهسبب بیمهریها و بیتوجهیها غمگینیم؛ گاهی بیماریها و مشکلات ما را اندوهگین میکند؛ گاهی از داشتن آیندهای خوش ناامید و ناآرامیم؛ و گاهی....
قرآن کریم آرامش و نشاط را ناشی از یاد خدا میداند: ﴿أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾[۱].
ایمان باعث آرامش و سرافرازی انسان است: ﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾[۲]. یاد خدا و ایمان به خدا همه غمهای شما را از بین میبرد. اگر از گذشته ناراحتید خداوند میبخشد. اگر نگران آینده هستید خداوند پشتیبانی میکند. اگر از مشکلات ناراحتید خداوند به شما پاداش میدهد. اگر از بیمهریها تأسف میخورید خداوند یار بیکسان و دوست غریبان است.
امام زینالعابدین (ع) در این دعا تنها تکیهگاه اندوهگینان را خدا میداند: «ای خداوندی که تنها تو بسندهای بنده تنها و ناتوان را، و ای خداوندی که تنها تو نگهدارندهای ما را از هرچه سهمناک و وحشتخیز است. خطاهای من سبب تنهایی من شده و یاور و همراهی برای من نمانده است. از خشم تو ناتوان گشتهام و کس مرا مددکار نیست».
و در ادامه خدا را اینگونه میخواند: «ای خداوند، اگر تو روی نیکوی خود از من بگردانی،، یا مرا از فضل و احسان عظیم خود منع فرمایی، یا روزی ات را از من دریغ داری، یا رشته عنایت خود از من ببری، باز هم برای رسیدن به آرزوهایم راهی جز تو نمییابم و برای رسیدن به رحمت تو جز تو یاوری نمیجویم، که من بنده تو هستم، و در قبضه اقتدار تو و موی سرم چون زمام من به دست توست».
سپس میفرماید: «ای خداوند، آن وعده که مرا دادهای برآور و هرچه مرا عطا کردهای به کمال رسان، که من بنده بینوایِ زارِ ناتوانِ زیاندیده حقیرِ بیمقدارِ فقیرِ ترسان پناهنده توأم».
آنگاه امام درخواستهایش را با معبودش در میان میگذارد: «بارخدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا در همه حال توفیق ده که ذکر جمیل تو گویم و به ستایش تو برخیزم و سپاست بگزارم تا به آنچه از مال دنیا بر من ارزانی داشتهای دلخوش نباشم و به منع تو اندوه نخورم. خوف خود شعار دلم گردان و تنم را به کاری برگمار که تواش میپسندی و مرا از هرچه به من روی آورد، به فرمانبرداری خود مشغول دار، تا چیزی که تو را به خشم آورد به دوستی نگیرم و از چیزی که رضای تو در آن است، خشم نگیرم».
بدون شک امور دنیا گذران است و پیشامدهای آن هر چقدر هم سخت باشد در مقابل سرای آخرت چیزی به شمار نمیآید. از اینرو امام (ع) از پروردگار خویش رهتوشه پرهیزگاری را طلب میکند و اینکه در همه حالات رحمت و خشنودی خدا و انس با خدا و اولیای او را مقصد خویش قرار دهد. آن حضرت که پیش از این از خدا خواسته بود که به متاع دنیا شاد نگردد، حال از خدا میخواهد که: «اجْعَلْ سُكُونَ قَلْبِي وَ أُنْسَ نَفْسِي وَ اسْتِغْنَائِي وَ كِفَايَتِي بِكَ وَ بِخِيَارِ خَلْقِكَ». «آرامش دل و آسایش جان و بینیازی و کفایت مرا تنها به خود و بندگان نیکوکارت منحصر فرمای».
در پایان امام دعای خود را با درخواست یاری و همراهی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به پایان میبرد: «بارخدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و مرا همدم ایشان ساز و مرا یاور ایشان گردان و بر من منّت نه و شوق خود در دل من افکن و به کاریم برگمار که تواش دوست بداری و تو از آن خشنود شوی، که تو بر هر کاری توانایی»[۳].[۴]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ «آگاه باشید! با یاد خداوند دلها آرام مییابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
- ↑ «و سستی نورزید و اندوهگین مباشید که اگر مؤمن باشید شما برترید» سوره آل عمران، آیه ۱۳۹.
- ↑ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
- ↑ بهشتی، سید جواد، مقاله «نیایش بیست و یکم»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۶۵.