هفهاف بن مهند راسبی بصری در تاریخ اسلامی

مقدمه

هفهاف فرزند مهند راسبی، اهل بصره و از شیعیان راستین خاندان پیامبر (ص) در بصره بود. وی از اصحاب امیرمؤمنان (ع) به شمار می‌‌رفت و در جنگ‌های جمل و صفین و نهروان در رکاب امام (ع) حضور داشت و فرماندهی گروهی از بصریان را در جنگ صفین از جانب آن حضرت عهده‌دار بود[۱].

وی همواره ملازم حضرت علی (ع) بود و پس از شهادت آن بزرگوار در زمره یاران امام حسن (ع) درآمد و سپس دل در گرو سید الشهدا اباعبدالله الحسین (ع) داشت.[۲]

پیوستن به عاشوراییان و شهادت

هنگامی که خبر حرکت امام حسین (ع) و همراهانش به سوی عراق در بصره منتشر شد، هفهاف از بصره خارج شد و با سرعت به کربلا آمد، تا به یاری امام و پیشوای خود بشتابد؛ اما موقعی رسید که کار از کار گذشته بود و حسین و همه یارانش به شهادت رسیده بودند. او در همان ساعاتی به کربلا رسید که سپاهیان بی‌رحم عمرسعد به خیمه‌ها حمله کرده و زنان و کودکان را در بیابان و صحرا پراکنده نمودند. از فردی که جزء لشکر عمر سعد بود پرسید: «چه خبر؟ آقایم حسین کجاست؟».

آن شخص سؤال کرد: تو کیستی؟ گفت: من هفهاف راسبی بصری هستم و برای یاری و نصرت حسین آمده‌ام.

در پاسخ هفهاف گفت: آیا هجوم قوم به خیمه و خرگاه حسین را نمی‌بینی؟! آیا نمی‌بینی چگونه یغماگران لباس خاندان پیامبر را می‌‌ربایند؟!

هفهاف، همین که این خبر تکان دهنده را شنید، شمشیر از غلاف بر کشید و به سان شیر، بدون آنکه احساس کند که در میان دشمن گرفتار است، به لشکر عمرسعد حمله کرد و هر که نزدش بود یا به نزدش می‌‌آمد بر زمین افکند، و جمعی را به هلاکت رساند تا آنکه بدنش از زخم‌های وارده آغشته به خون گردید و تاب و توانش اندک گشت، گروهی او را محاصره کردند و از هر طرف بر او یورش بردند تا آنکه او را به شهادت رساندند. بدین ترتیب او به آقا و مولایش امام حسین (ع) و یاران باوفایش ملحق شد[۳].

درباره هفهاف راسبی تنها برخی از مورخین متأخر، مطالب فوق را یادآور شده و در این باره سندی ارائه نداده و سایر ارباب مقاتل و مورخان نامی از این شهید نبرده‌اند؛ لذا صحت و سقم شهادت هفهاف به عهده راوی است.[۴]

منابع

پانویس

  1. ر. ک: اصحاب امام علی (ع)، ج۲ از همین قلم.
  2. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۶۱۶.
  3. تنقیح المقال، ج۳، ص۳۰۴ و معالی السبطین، ج۱، ۴۰.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام حسین، ص:۶۱۶-۶۱۷.