وجود امام مهدی
مقدمه
حدیث ثقلین، وجود امام زمان (ع) را اثبات میکند؛ زیرا مفاد آن جدایی ناپذیری اهل بیت معصوم پیامبر اکرم (ص) از قرآن کریم است. بنابراین، همواره فردی از اهلبیت (ع) در کنار قرآن کریم وجود دارد که نسبت به کتاب الهی و سنّت نبوی آگاهی کامل دارد، و از هرگونه خطا و لغزش در علم و عمل و گفتار و رفتار پیراسته است، و تمسّک به او در کنار قرآن، نجاتبخش بشر از گمراهی خواهد بود؛ زیرا اگر در برههای از زمان چنین فردی از اهلبیت پیامبر اکرم (ص) وجود نداشته باشد، در گفتار رسول خدا (ص) در حدیث ثقلین خلل راه خواهد یافت که با مقام عصمت او - به ویژه در دریافت، حفظ و بیان پیامهای الهی - منافات دارد. پیامبر (ص) در حدیث ثقلین یادآور شده است که خداوند او را آگاه ساخته که کتاب الهی و اهل بیت نبوی تا وقتی در قیامت بر آن حضرت وارد شوند، هرگز از هم جدا نخواهند شد. حکمت خداوند و عصمت پیامبر (ص) اقتضا میکند که این وعده الهی بدون هیچ گونه خللی تحقق یابد. پس وجود فردی معصوم از اهلبیت (ع) در کنار قرآن کریم در هر زمانی قطعی است.
چنین فردی، پس از حضرت امام حسن عسکری (ع)، کسی جز حجة بن الحسن (ع) نیست، یعنی اگر وجود حضرت حجة بن الحسن (ع) پذیرفته نشود، با توجه به این که فرد دیگری در میان امت اسلامی وجود ندارد که مصداق عترت معصوم پیامبر اکرم (ص) در کنار قرآن کریم باشد، سخن رسول خدا (ص) در حدیث ثقلین، که بر جدایی ناپذیری قرآن و عترت تا روز قیامت تصریح کرده است، کذب خواهد بود، و چون این پیامد قطعاً باطل است، پس وجود حضرت حجة بن الحسن (ع) قطعی است، و چنان که در بحثهای پیشین بیان گردید، در شماری از روایات که به معرفی اهل بیت (ع) پرداختهاند، حضرت مهدی موعود (ع) به عنوان آخرین امام از خاندان رسالت، معرفی شده است. برخی از عالمان اهلسنت نیز بر دلالت حدیث ثقلین بر وجود فردی از اهل بیت پیامبر (ص) در همه زمانها که شایستگی تمسّک به او را داشته باشد، تصریح کردهاند: نورالدین سمهودی (متوفای ۹۱۱ ه) گفته است: “از این خبر وجود فردی از اهل بیت و عترت طاهره که شایستگی تمسّک به او را دارد، در همه زمانها تا روز قیامت، فهمیده میشود، تا توصیه و ترغیب به تمسّک به اهلبیت (ع) موجه باشد، همانگونه که قرآن مجید اینگونه است (همواره وجود دارد و میتوان به آن تمسّک کرد) به همین جهت است که آنان امان برای اهل زمین میباشند[۱]، و هرگاه [همگی] از دنیا بروند، اهل زمین نیز از بین خواهند رفت (بساط دنیا برچیده خواهد شد)” [۲].
عبدالرؤوف مناوی، سخن سمهودی را بدون هیچ مناقشهای نقل کرده است که دلیل بر مقبولیت آن نزد اوست[۳]. زرقانی نیز در “شرح المواهب اللّدنیه” کلام سمهودی را نقل کرده است[۴]. ابن حجر مکی نیز گفته است: “احادیثی که بر تمسّک به اهل بیت (ع) تشویق و ترغیب میکنند، به این مطلب اشاره دارند که همانگونه که کتاب عزیز تا قیامت باقی است، همواره فردی شایسته تمسک به وی از اهل بیت (ع) نیز تا قیامت وجود خواهد داشت، بدین جهت است که -چنانکه پس از این خواهد آمد- آنان امان برای اهل زمین میباشند، همانگونه که خبر «فى كُلِّ خَلَفٍ مِنْ امتى عُدُولٌ مِنْ اهل بيتى يَنْفُونَ عَنْ هَذَا الدِّينِ تَحْرِيفَ الضَّالِّينَ وَ انْتِحَالَ الْمُبْطِلِينَ، وَ تَأْوِيلَ الْجَاهِلِينَ الا و ان ائمتكم وَفْدُكُمْ الى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَانْظُرُوا مَنْ تُوفِدُونَ»: در هر نسلی از امت من عادلانی از اهل بیت من وجود دارند که تحریف گمراهان، و گرایشهای باطلگرایان و تأویل جاهلان از دین را، نفی میکنند، آگاه باشید که پیشوایان شما نمایندگان شما در پیشگاه خداوند بزرگ میباشند، پس بیاندیشید که چه کسی را به پیشوایی و نمایندگی خود برمیگزینید، نیز گواه آن است[۵].
عجیلی شافعی در “ذخیرة المآل” در شرح حدیث ثقلین گفته است: “اهل بیت پیامبر (ص) حافظان کتاب خدا و خلافت رسول خدا میباشند و تا روز قیامت از آن جدا نخواهند شد، و از وجود حجتی الهی از آنان که وارث نبوت و خلافت رسول اکرم (ص) باشد، گریزی نیست، برخی از آنان ظاهر و برخی پنهاناند و آخرین آنان در وراثت نبوت، مهدی (ع) باشد”[۶]. شهابالدین دولت آبادی در “هدایه السعداء” و حسن زمان در “القول المستحسن” و دیگران نیز چنین مطالبی را بیان کردهاند[۷].[۸]
منابع
پانویس
- ↑ اشاره است به حدیث: «النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ فَإِذَا ذَهَبَتْ اتاها ما یوعدون وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لامتی فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَيْتِي اتاهم ما یوعدون»المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۶- ۴۸۷، ح۳۶۷۶؛ فرائد السملین، ج۲، ص۲۵۲-۲۵۳، ح۵۲۲؛ ینابیع المودة، ص۲۶، باب سوم به نقل از مناقب احمد بن حنبل و منابع دیگر؛ الصواعق المحرقة، ص۱۹۰. سیوطی حدیث النجوم را در الجامع الصغیر، ح۹۳۱۳ از سلمة بن أکوع نقل کرده و آن را حسن دانسته است، مناوی افزوده است طبرانی، مسدد و ابن أبی شیبه آن را با سندهای ضعیف روایت کردهاند، ولی تعدد طرق آن چه بسا آن را در رتبه حدیث حسن قرار میدهد (فیض القدیر، ج۶، ص۳۶۷).
- ↑ فیض القدیر، ج۳، ص۱۹.
- ↑ فیض القدیر، ج۳، ص۱۹.
- ↑ شرح المواهب اللدنیة، ج۷، ص۸، نقل از نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۶۲.
- ↑ الصواعق المحرقة، ص۱۸۹.
- ↑ نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۶۳.
- ↑ نفحات الأزهار، ج۲، ص۲۶۳.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۱۸۵.