وظیفه مسمانان درباره محبت و مودت به امام مهدی چیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
وظیفه مسمانان درباره محبت و مودت به امام مهدی چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت
مدخل اصلیتولی به امام مهدی، محبت و مودت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

وظیفه مسمانان درباره محبت و مودت به امام مهدی چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

عبدالله جوادی آملی

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، در کتاب «ادب فنای مقربان» در این‌باره گفته است:

  • «فرمان الاهی به مسلمانان درباره اهل بیت نبوت (ع) که ذوی القربای او هستند، افزون بر محبت عمومی به یکدیگر، داشتن مودت است تا از برکات آنان بتوانند بهره‌مند شوند: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۱]؛ یعنی اگر کسی به استمرار رسالت پیامبر علاقمند باشد، باید به خاندان او پیوسته مهر بورزد و در پرتو پیروی همیشگی از آنان، به خیرات و برکات الاهی دست یابد: قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ[۲]. پیامبر اکرم (ص) از کسی پرسید: برای قیامت چه فراهم ساخته‌ای؟ عرض کرد: هیچ! فقط ولیّ خدا و رسولش را دوست دارم. آنگاه حضرت رسول (ص) فرمود: دوستدار راستین با محبوب خود محشور می‌شود[۳]. جناب زمخشری درباره شأن نزول آیه قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى[۴] این روایت را گزارش کرده است: « أَنَّهَا لَمَّا نَزَلَتْ، قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! مَنْ قَرَابَتِكَ هَؤُلَاءِ الَّذِينَ وَجَبَتْ عَلَيْنَا مَوَدَّتَهُمْ؟ قَالَ (ص): عَليّ وَ فَاطِمَة وَ ابناهما»[۵]. او همچنین از پیامبر (ص) نقل می‌کند: «حَرُمَتِ الْجَنَّةُ عَلَى مَنْ ظَلَمَ أَهْلَ بَيْتِي وَ آذَانِي فِي عِتْرَتِي، وَ مَنْ اصطَنَعَ صَنِيعَةً إِلَى أَحَدٍ مِنْ وُلْدِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ لَمْ يُجَازِهِ عَلَيْهَا، فَأَنَا أُجَازِيهِ عليها غَداً إِذَا لَقِيَنِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۶]. فخر رازی به گزارش از زمخشری می‌نویسد که پیامبر اکرم (ص) فرمود: « مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ شَهِيداً؛ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مَغْفُوراً؛ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ تَائِباً؛ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ مُؤْمِناً مُسْتَكْمِلَ الْإِيمَانِ؛ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ كَافِراً؛ أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ لَمْ يَشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ»[۷]. زمخشری و فخر رازی که در مسأله خلافت با شیعیان مخالف هستند، این احادیث را در دوستی بستگان پیامبر (ص) نقل می‌کنند و فخر رازی در محبت ویژه و احترام اختصاصی ایشان می‌نویسد: هنگامی که ثابت شد، علی و فاطمه و حسن و حسین خویشان پیامبرند، بر پایه آیه إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى واجب است که آنان دارای احترام ویژه‌ای باشند. در وجوب ولای محبت نسبت به دوده طاها و أسره یاسین، عامه و خاصه اتفاق نظر دارند، مگر ناصبی‌ها که دشمنان اهل بیت (ع) هستند؛ ولی آنها از زمره مسلمانان بیرون و چونان کافران، محکوم به نجاست‌اند. این گروه محصول تفکر و تبلیغات شاهان دودمان پلید اموی، به ویژه معاویه بود که اکنون در افکار و آثار ابن تیمیه و پیروانش (وهابیت) نمودار است و همواره مایه اختلاف و شکاف میان مسلمانان بوده و در راستای منافع استعمارگران گام برمی‌دارند[۸].
  • مراد از ولایت‌مداری در فقره « مُوَالٍ لَكُمْ وَ لِأَوْلِيَائِكُمْ»، ولای دوستی و پیوند عاطفی با آن ذوات قدسی است، زیرا در ادامه به کینه‌‌‌ورزی و ستیزه‌جویی با دشمنان اهل بیت (ع) اشاره می‌شود: « مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِكُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ» و مقتضای تفصیل و تقابل، همان است که بیان شد. امام باقر (ع) هنگام دیدن حاجیان در حال طواف درباره ولای دوستی و نصرت فرمود: «... وَ اللَّهِ! مَا أُمِرُوا بِهَذَا وَ مَا أُمِرُوا إِلَّا أَنْ يَقْضُوا » تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ[۹]« فَيَمُرُّوا بِنَا فَيُخْبِرُونَا بِوَلَايَتِهِمْ وَ يَعْرِضُوا عَلَيْنَا نُصْرَتَهُم‏ »[۱۰]. خاستگاه محبت و دلبستگی آدمی به چیزی، عبارت از شناخت کامل و عمیق به آن و تهی کردن دل از اغیار است، چنان‌که امام صادق (ع) فرمود: « الْحُبُّ فَرْعُ الْمَعْرِفَةِ »[۱۱]، از این‌رو محبت و گرایش قلبی حقیقی به اهل بیت‌‌‌(ع) وامدار معرفت جایگاه ولایت آنان و پاکسازی دل با گریز از دنیا‌دوستی و دیگر مظاهر مادی است. نمود راستین این دو ویژگی نیز در پیروی همه‌سویه از ایشان است. امام باقر (ع) فرمود: بنده‌ای ما را دوست ندارد و فرمان نمی‌برد، مگر خدای والا قلبش را پاکیزه کرده باشد؛ او نیز قلب بنده‌ای را پاک نمی‌گرداند، مگر با ما سازگار و آشتی باشد: « لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا »[۱۲]»[۱۳].

پاسخ‌های دیگر

۱. آقای دکتر بابایی؛
آقای دکتر محمد باقر بابایی طلاتپه، در مقاله «مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار» در این‌باره گفته است: «عشق و علاقه دو عامل مهم برای انجام کارهای است که برای حضور منتظر لازم است. اگر انسان به چیزی عشق ورزد تلاش می‌کند زمینه‌های حضور آن را فراهم نماید چنان‌که اگر نسبت به آن تنفر داشته باشد تلاش می‌کند به انحای مختلف کارشکنی انجام دهد تا فرد مورد نظر نیاید: «فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»[۱۴]. عشق و علاقه به امام زمان (ع) نمای دیگری از «سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ» می‌باشد که در زیارت عاشورا عاشقان حریم علوی هرروز آن را با جان و دل می‌خوانند و آرزو می‌کنند که جزء سپاه منتقمان خون حسینی (ع) و زهرای مرضیه باشند که پرچم‌دار آن حضرت مهدی (ع) می‌باشد. «أَنْ يَرْزُقَنِي طَلَبَ ثَارِكَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ». بی‌شک این عشق و علاقه به حضور در کنار حضرت، موتور محرکه منتظران می‌باشد که عملا خود را به صورت‌های مختلف آماده مواجهه با آن شرایط نمایند»[۱۵].

پانویس

  1. بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را؛ سوره شوری، آیه ۲۳.
  2. بگو هر پاداشی از شما خواسته باشم از آن خودتان باد! پاداش من جز با خداوند نیست و او به هر چیزی گواه است؛ سوره سبأ، آیه ۴۷.
  3. «الْمَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ»؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۱۷؛ بحارالأنوار، ج ۱۷، ص ۱۳.
  4. بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمی‌خواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را؛ سوره شوری، آیه ۲۳.
  5. الکشاف، ج ۴، ص ۲۱۹.
  6. پیشین، ص ۲۲۰.
  7. الکشاف، ج ۴، ص ۲۲۰؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۵۹۵.
  8. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۷، ص۴۷، ۵۴.
  9. «سپس باید آلایش‌های خود را بپیرایند و نذرهاشان را بجای آورند و خانه دیرین (کعبه) را طواف کنند» سوره حج، آیه ۲۹.
  10. الکافی، ج ۱، ص ۳۹۲.
  11. مصباح الشریعه، ص ۱۱۹؛ بحار الأنوار، ج ۶۷، ص ۲۲.
  12. الکافی، ج۱، ص ۱۹۴.
  13. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج۸، ص۲۳۴، ۲۳۵.
  14. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۵.
  15. بابایی طلاتپه، محمد باقر، مبانی صلح و امنیت در فرهنگ انتظار، ص۱۱۸-۱۱۹.