ولایت‌مداری

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

از جمله مباحثی که نیاز به بررسی‌های بسیار و دقیق دارد، توجه کردن به مسئلۀ ولایت است. برخی پنداشته‌اند که ولایت منحصر و محدود به محبت و مودت نسبت به اهل بیت (ع) است، در صورتی که با استناد به قرآن و روایات معصومین (ع) معلوم می‌شود که در بحث دیگری هم مطرح می‌باشد. یکی از مهم‌ترین آنها، مسئله رهبری امت اسلام بعد از پیامبر اکرم (ص) است که به اعتقاد شیعه، به امر خدا و پیامبر‌(ص) بر عهده امامان دوازده‌گانه بوده است و پس از ایشان و در زمان غیبت امام عصر (ع)، بر عهده فقیه عادل، آگاه و جامع الشرایط است.

ولایت از جایگاه بلند اعتقادی و محتوای عمیق ارزشی برخوردار است و از ذخایر و گنجینه‌های نهفتۀ درون عالَم و آدم حکایت می‌کند که از سرچشمه حقایق باطنی جهان و کُنه وجود عالم و مبداء اعلای فیض، یعنی وجود واجب تعالی فیضان کرده‌، جان و جهان را حیات بخشیده است و بر همه آنچه که هست، از ملک و ملکوت‌، غیب و شهود، تکوین و تشریع، سیطره پیدا کرده است: هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ...[۱]؛ ...وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ[۲].

علاوه بر آیاتی که محوریت این موضوع را بیان می‌کنند، روایات متعددی وارد شده که اسلام را بر پنج پایه استوار دانسته است و از میان آنها، ولایت را مهم‌ترین رکن برشمرده است‌؛ از جمله در حدیثی از امام محمد باقر (ع) چنین نقل شده است: «اسلام بر پنج پایه استوار گردیده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت. آنچنان که کسی به ولایت فراخوانده شده، به هیچ چیز دیگری فراخوانده نشده است»[۳].

قرآن کریم در عین اینکه ولایت را کاملاً از آن خدا و منحصر در او می‌داند[۴]، آن را برای پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار‌(ع) نیز اثبات کرده است[۵]. هر مسلمانی برای رسیدن به حیات طیبه‌، نیازمند به ولیّ و رهبر است. در زمان رسول اکرم (ص)، الگو و پیشوای مسلمانان، خود حضرت بوده است و پس از ایشان این منصب به اهل بیت (ع) و پس از ایشان، به مرجع و رهبر دینی فقیه و جامع الشرایط رسیده است. از این‌رو، مسئله اصلی تحقیق حاضر این است که مؤلفه‌های مؤثر در ولایت‌مداری کدام است و ولایت‌مداری چه آثار روحی و معنوی به همراه دارد. برای پاسخ به این مسئله‌، به آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) استناد شده است‌.[۶]

معنای لغوی و اصطلاحی ولایت

ولاء، ولایت (به فتح «واو» در ولایت)، به کسر «واو‌» در «ولی، مولی، اولی» و امثال اینها همه از ماده «ولی‌» (و، ل، ی) اشتقاق یافته‌اند. این واژه از پرکاربردترین واژه‌های قرآن کریم است که به صورت‌های مختلفی به کار رفته است[۷]. «ولایت» واژه‌ای عربی است که از کلمه «ولی‌» گرفته شده است‌. در لغت عرب، «ولی» به معنای آمدن چیزی است در پی چیز دیگر، بی‌آنکه فاصله‌ای در میان آن دو باشد که لازمه چنین توالی و ترتّبی‌، قرب و نزدیکی آن دو به یکدیگر است. از این‌رو، این واژه با هیئت‌های مختلف (به فتح و کسر) در معانی «حبّ و دوستی»، «نصرت و یاری»، «متابعت و پیروی» و «سرپرستی» استعمال شده که وجه مشترک همه این معانی همان قرب معنوی است. منظور از واژه «ولایت» در بحث امامت، آخرین معنای مذکور، یعنی «سرپرستی» است[۸].

نزدیکی و پیوند قلبی و محبت افراد به هم نوع، ولایت است، و نزدیکی به معنای تصرف در امور دیگری و تدبیر آن، نوعی ولایت است. بندگی و پیوند معنوی با خدا و نیز عشق و علاقه به اولیای الهی موجب ورود به وادی ولایت می‌شود.[۹]

نقش و جایگاه ولایت در جامعه اسلامی

در قرآن کریم، «ولایت» حکایت حقیقت آدمی است که استعدادهایش در اثر پیوند با ولایت تامه الهیه و حقیقیه ذات ربوبی او، از راه عبادت و بندگی به منصه ظهور و بروز رسیده است، تا آنجا که به غایت قصوای منزلت و مقام انسانی، یعنی انسان کامل نائل آمده است. در نتیجه‌، به مقام‌ها و منصب‌های رفیع الهی، شامل نبوت، رسالت، امامت و مانند آن دست یازیده است، به دلیل اینکه رسالت هر پیامبری به نبوت وی وابسته بوده است و نبوت به ولایت او مرتبط است، سمت و سوی پیوند انسان کامل به خدای سبحان، ولایت اوست و سمت ارتباط وی به جامعه بشری رسالت اوست و رابط بین این دو، نبوت اوست، چه اینکه تفاوت رسالت‌ها مرهون تفاوت نبوت‌ها و امتیاز نبوت‌ها در پرتو تفاضل ولایت‌ها می‌باشد[۱۰]. ولایت در زمان رسول خدا (ص)، با پیامبر و در زمان ائمه، با ائمه (ع) تحقق یافت و در زمان غیبت امام معصوم (ع)، با نایبان عامّ آن حضرت است که از سوی حجت الهی، حجت بر خلق هستند، چنان که امام زمان (ع) می‌فرماید: «برای حل مشکلات در حوادث امور سیاسی، عبادی، اقتصادی‌، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و...] به راویان حدیث و فقهاء مراجعه کنید که آنها در زمان غیبت، خلیفه و حجت من بر شما هستند و من حجت خداوند بر آنها می‌باشم»[۱۱].

امام رضا (ع) در بیان فلسفه رهبری جامعه اسلامی می‌فرماید: «اگر خداوند رهبر امینی را برای سرپرستی و حفظ امانت امامت قرار ندهد، مذهب و دین به تدریج از بین خواهد رفت و سنّت پیامبر (ص) و احکام الهی دستخوش دگرگونی می‌گردد و بدعت‌گذاران چیزهایی بر دین بیفزایند و ملحدان چیزهایی از دین بکاهند و در نتیجه‌، حقیقت را بر مسلمانان دگرگون سازند»[۱۲].

آیه ۵٩ از سوره نساء می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ...[۱۳] و آیه ۴۴ سوره کهف می‌فرماید: هُنَالِكَ الْوَلَايَةُ لِلَّهِ الْحَقِّ...[۱۴]. این آیات بیانگر آن است که یکی از خصوصیات فرد مسلمان، پذیرفتن ولایت خداوند متعال، رسول اکرم (ص) و معصومین و کسانی است که در ویژگی‌ها و خصوصیات اعتقادی و علمی و رفتاری در مسیر آن بزرگواران قرار دارند.

قرآن کریم در آیه ٣۵ سوره احزاب، پس از آنکه اوصاف اصلی مردان و زنان مؤمن را برمی‌شمارد، بلافاصله در آیه بعدی سخن از ولایت‌پذیری به میان آورده است: وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ...[۱۵]. تأملی در سیاق این دو آیه و ترتیب آن نشان می‌دهد که تحقّق اوصاف برجسته ایمانی شرط لازم برای تحقق ولایت‌پذیری در حدّ اعلای آن است[۱۶]؛ یعنی افرادی شاخص ولایت‌پذیری را دارند که دارای صفات عالیه ایمانی باشند که زیر بنای آن معرفت و بصیرت است.[۱۷]

دلایل اهمیت ولایت‌مداری

تجلی توحید در ولایت است

ولایت در مکتب اسلام از چنان جایگاه والایی برخوردار است که بزرگان و علمای اسلام از آن به عنوان رکن و اساس توحید و دژ مستحکم الهی یاد کرده‌اند. زمانی که حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به اجبار مأمون، از مدینه عازم مرو بودند، در شهر نیشابور که عده زیادی به استقبال آن حضرت آمده بودند‌، به خواست مردم توقف کوتاهی نمودند و برای هدایت مردم به سمت توحید و احراز غاصبانه بودن حکومت عباسیان و اینکه حکومت و خلافت، فقط حقّ دوازده امام برحقِّ شیعه است، حدیث مشهوری به نام سلسلةالذهب بیان فرمودند. این حدیث از جمله احادیث قدسی است که به قول دانشمندان علوم اسلامی و متخصصین علم حدیث، راویان آن طلایی است و حدیثی محکم‌تر از این حدیث در عالم حدیث وجود ندارد. امام رضا (ع) به نقل از پیامبر اسلام (ص) و ایشان به نقل از جبرئیل و جبرئیل از قول خداوند عزّوجل فرموده‌اند: «إِنِّي‏ أَنَا اللَّهُ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا أَنَا وَحْدِي‏ عِبَادِي فَاعْبُدُونِي وَ لْيَعْلَمْ مَنْ لَقِيَنِي مِنْكُمْ بِشَهَادَةِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُخْلِصاً بِهَا أَنَّهُ قَدْ دَخَلَ حِصْنِي وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ عَذَابِي قَالُوا يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ مَا إِخْلَاصُ الشَّهَادَةِ لِلَّهِ قَالَ طَاعَةُ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ وَلَايَةُ أَهْلِ بَيْتِهِ (ع)»[۱۸]؛ یعنی (کلمه طیبه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ») قلعه مستحکم و دژ استوار من است. هر کس آن را بگوید، در این قلعه و دژ استوار داخل می‌شود و اگر در آن وارد شد‌، از عذاب روز رستاخیز در امان خواهد بود.

در ادامه این روایت آمده است، وقتی که امام رضا (ع) می‌خواستند به حرکت خود ادامه دهند‌، در حالی که سوار بر مرکب بودند، فرمودند: «بِشَرْطِهَا وَ شُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ‏ شُرُوطِهَا»، یعنی درست است که شعار توحید و کلمۀ طیبه «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» حصن یا قلعه مستحکم خداست و هر کس آن را به زبان بیاورد و داخل این قلعه شود‌، از عذاب خدا در امان خواهد بود، از شروط آن اقرار امامت به حضرت رضا (ع) است. فرمایش امام هشتم (ع) در روایت مذکور، نشانه ارتباط ولایت با اصل توحید است، گویی هر دو با هم آمیخته و هماهنگ است و این ویژگی بزرگ جهان‌بینی اسلامی است که توحید آن حاکمیت و حاکمیت آن، توحید است‌.[۱۹]

ولایت‌مداری عمل صالح را بالا می‌برد‌

یکی دیگر از دلایل اهمیت ولایت‌مداری این است که موجب بالا رفت، اعمال صالح می‌شود. امام صادق (ع) در تفسیر آیه إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ[۲۰]، فرمودند: «ولایت ما اهل بیت مایه عروج عمل است (و سپس به سینه خود اشاره کردند و) فرمودند: کسی که ولایت ما را ندارد، خداوند هیچ عملی را از او بالا نمی‌برد»[۲۱].[۲۲]

ولایت‌مداری؛ علت برقراری نظم

به دنبال ولایت‌مداری، نظم در جامعه برقرار خواهد شد. حضرت زهرا (س) در این باره فرموده‌اند: «خداوند اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقه‌ها قرار داده است»[۲۳].[۲۴]

ولایت‌مداری؛ موجب حیات جامعه

امام رضا (ع) در بیانی، بعد از ذکر بعضی از ادله درباره دلیل وجود ولی امر، می‌فرماید: «ما هیچ گروه یا ملتی را نیافتیم که بتواند به حیات و بقای خود ادامه دهد‌، مگر با وجود سرپرست، قیم و رئیسی (که به امور آنان رسیدگی کند)؛ زیرا مردم به ناچار به وجود سرپرستی نیاز دارند که کارهای دنیا و آخرت آنان را تنظیم نماید»[۲۵]. گرچه از این حدیث برای ولایت اهل بیت (ع) استفاده شده، اما هر مخاطب آگاهی متوجه می‌شود که لسان حدیث، کلی است و مطمئنّاً یکی از آن اقوام، مسلمانان و شیعیان آخرالزمان و در زمان غیبت هستند که بر طبق ادامه همین حدیث، نیاز دارند حکومت و حاکمی داشته باشند که حق مظلوم خود را از ظالم بگیرد و لشکری برای مقابله با دشمنان خارجی ایجاد کند و نیز اموال عمومی و بیت‌المال را بین ایشان تقسیم کند و اجتماعات مذهبی را در میان آنها بر پا نماید و رهبری کند و امر دین و دنیای آنها را در دوران غیبت اصلاح و سرپرستی نماید.[۲۶]

ولایت؛ زیربنای نبوت و امامت

ولایت و به تعبیر رساتر، ولایت باطنی یا قرب معنوی یا ولایت تکوینی، کمال روحی و معنوی اکتسابی است که در پرتو عمل به تعالیم آسمانی اسلام و طیّ طریق عبودیت و بندگی و نیز پیمودن صراط مستقیم هدایت به دست می‌آید و به بیان علامه طباطبایی (ره)، ولایت واقعیتی است که در نتیجه عمل به فرآورده‌های نبوت و نوامیس خدایی در انسان به وجود می‌آید[۲۷].[۲۸]

ولایت؛ اساس و شالوده اسلام

در برخی فرمایش‌های ائمه معصومین (ع)، از ولایت به عنوان اساس و شالوده اسلام یاد شده است. اسلام بر پنج پایه بنا شده است‌: «اسلام بر پنج پایه استوار است: برپا داشتن نماز، روزه ماه مبارک رمضان‌، دادن زکات، حج خانه خدا (کعبه‌)، و ولایت (و قبول امامت) ما خاندان رسالت»[۲۹]. درباره ترک چهار پایه نخست، (در بعضی از موارد) رخصت داده شده است، ولی در مورد ترک ولایت، هیچ گونه رخصتی داده نشده است‌؛ یعنی کسی که ثروت ندارد، بر او زکات واجب نیست و کسی که مستطیع نیست، حج بر او واجب نیست و کسی که بیمار است، نشسته نماز بخواند و در ماه رمضان روزه نگیرد، ولی در باب ولایت، خواه انسان صحیح و سالم باشد یا بیمار، ثروتمند باشد یا فقیر، حتماً لازم است به ولایت و امامت امامان معصوم معتقد باشد. در روایت دیگر زراره از امام باقر‌(ع) می‌پرسد‌: «کدام یک از این پنج پایه برتر و مهم‌تر است؟ حضرت می‌فرماید: «ولایت برتر است؛ چراکه کلید بقیه است و صاحب ولایت راهنمای مردم به آن چهار رکن دیگر است»[۳۰].این فرمایش امام باقر (ع) جایگاه رفیع ولایت و رهبری معصوم را در نظام سیاسی اسلام نشان می‌دهد که حافظ جوهره دین و احکام خداست.[۳۱]

ویژگی ولایت‌مداران اصیل

مدعیان ولایت‌مدار فراوانند، اما ولایت‌مداران واقعی کم و اندک می‌باشند‌. امام صادق (ع) با تبیین علائم هر یک، صفوف ولایت‌مداران اصلی را از غیر آن جدا فرموده است، آنجا که می‌فرماید: «شیعه سه گروه هستند: دوستدار عمیق اهل بیت. پس او از ماست. [گروهی که] به وسیلۀ ما زینت می‌یابند و ما [نیز] زینت هستیم برای کسی که به وسیله ما زینت یابد. [سوم، گروهی که] به وسیله ما از مردم می‌خورد [و ما را وسیله درآمد زندگی خود قرار می‌دهد] و کسی که به وسیله ما امرار معاش کند، فقیر می‌شود»[۳۲]. شیعه واقعی سراپا تسلیم فرمان امام خویش می‌باشد و هرگز اهل بیت را رها نخواهد کرد، چنان که آن حضرت در جای دیگر فرمود: «دروغ پنداشته آن کس که خود را شیعه ما می‌داند، ولی به ریسمان (سرپرستی و ولایت‌) غیر ما (اهل بیت) چنگ می‌زند‌»[۳۳]؛ چراکه رستگاری و سعادت ابدی جز در سایه پذیرش امامت امامان معصوم (ع) میسر نیست. امام صادق (ع) در روایت دیگری می‌فرماید‌: «شیعه ما نیست کسی که به زبان بگوید شیعه هستم، ولی در عمل با ما مخالفت کند و آثار ما را زیر پا گذارد، لکن شیعه کسی است که با زبان و دل با ما موافق باشد و آثار ما را پیروی کند و مانند ما رفتار نماید. چنین کسانی شیعه واقعی ما هستند»[۳۴]. طبق این روایات ولایت‌مداران اصیل کسانی هستند که در قول و فعل، در بیان و رفتار و نیز در زبان و در دل‌، ولایت‌پذیر هستند و همواره اطاعت از ایشان را وظیفه خود می‌دانند.[۳۵]

مؤلفه‌های ولایت‌مداری

بصیرت

«بصیرت‌» در لغت به معنای «علم، عبرت و حجت‌» آمده است و در فرهنگ قرآنی، به معنای «رؤیت قلبی و باطنی» است[۳۶]. بصیرت گوهری است که اگر در وجود انسان باشد‌، او را ارزشمند می‌کند؛ زیرا انسان بصیر می‌تواند در وقایع خارجی حق را از باطل جدا کند [این تشبیه در آیه ١٧ سوره رعد[۳۷] آمده است]. صاحبان بصیرت در قرآن مورد مدح قرار گرفته‌اند و از آنها به «اهل اعراف‌» یعنی کسانی که مشرف بر جمیع اهل محشر هستند و هر کسی را در مقام خود مشاهده می‌کنند، تعبیر شده است[۳۸].

افراد ولایت‌مدار و ولایت‌پذیر باید در امر دین و شناخت صفات الهی، آگاهی نسبت به احوال دنیا و آخرت و نیز شناخت کامل نسبت به حجت خدا بصیرت داشته باشند و آرمان آنها رسیدن به درجه کسانی باشد که خداوند متعال در حدیث قدسی در باب آنها می‌فرماید: «من شنوایی او می‌شوم که با آن می‌شنود، بینایی او می‌شوم که با آن می‌بیند، زبان او می‌شوم که با آن حرف می‌زند و دست او می‌شوم که با آن قدرتمندانه آنچه را که می‌خواهد، به دست میآورد. اگر او مرا بخواند او را اجابت می‌کنم و اگر چیزی بخواهد به او می‌دهم»[۳۹].

اما بی‌بصیرتی، پیروان ولایت را از ولیّ خدا جدا می‌کند، چنان که در جنگ جمل افرادی را می‌بینیم که مدعی پذیرش حکومت امام علی (ع) بودند، اما با همه شناختی که از فضائل و مقام معنوی آن حضرت داشتند‌، در حقانیت و مشروعیت این جنگ دچار تردید شدند. از این‌رو، به امیرالمؤمنین (ع) گفتند: ما را به جایی بفرست که یقین داشته باشیم با کفار می‌جنگیم. امام علی (ع) نیز آنها را به سرحدّات فرستاد[۴۰]. این گروه، ولایت گریزانی هستند که در هنگامه کارزار بر اثر بی‌بصیرتی از ولایت جا می‌مانند.[۴۱]

اطاعت

دومین مؤلفۀ ولایت‌مداری، اطاعت بی‌چون و چرا از ولیّ خداست‌. اطاعتی مخلصانه و از روی آگاهی و بر اساس حبّ به ولایت، همان‌گونه که خداوند درباره افرادی که ولایت رسول گرامی اسلام (ص) را می‌پذیرند، چنین می‌فرماید: فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا[۴۲].

حضرت علی (ع) افراد ولایت‌مدار را چنین نصیحت می‌فرماید: «به اهل بیت پیامبرتان نگاه کنید و به آن سو که می‌روند، پی آنها را بگیرید... اگر ایستاده‌اند، بایستید و اگر برخاسته‌اند، شما نیز برخیزید. به آنان پیشی نگیرید که گمراه می‌شوید و از آنان بازپس نمانید که هلاک می‌شوید»[۴۳]. آنها که ادعا می‌کنند خداوند را دوست دارند و به ولایت و سرپرستی او علاقه دارند، باید از فرستاده او نیز پیروی کنند تا مورد محبت الهی قرار گیرند[۴۴]. البته برای رسیدن به مقام اطاعت باید از قدرت ایمان کمک گرفت و دل را در چشمه سار معرفت، از رذائل شستشو داد. در خطبه فدکیه، حضرت فاطمه زهرا‌(س) علت جامعه‌شناختی اطاعت‌ناپذیری از ولایت را چنین بیان می‌فرماید: «(ای انصار!) به هوش باشید! من می‌بینم شما به سوی تنبلی و تن‌آسایی و عافیت‌طلبی می‌روید»[۴۵]. این سخن حضرت زهرا‌(س) نشان‌دهنده آن است که ولایت‌مداری تنها در سخن نیست، بلکه در عمل باید آن را نشان داد.[۴۶]

محبت

محبت شالوده هر نوع ولایتی است؛ زیرا بدون کشش و علاقه قلبی، هیچ گونه پیوند و ارتباط معنوی و روحی برقرار نمی‌شود. از این‌رو، به تصریح قرآن کریم‌، مؤمنان راستین بیشترین محبت را به خدا دارند[۴۷]. اما محبت تنها یک علاقه قلبی ضعیف و خالی از اثر نیست، بلکه باید آثار آن در عمل انسان انعکاس یابد‌. مهم‌ترین آثار محبت عبارتند از: حرکت‌آفرینی و پویایی، اطاعت‌پذیری، لذت‌بخشی انس با محبوب و کسب احساس آرامش، اطمینان و امید به آینده. از میان این آثار، تلازم اطاعت با محبت در ارتباط با بحث ولایت‌مداری قابل تبیین است، چنان‌که آیه ۳۱ سوره آل عمران: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ...[۴۸]، بر تلازم محبت و اطاعت دلالت دارد. این آیه نشان می‌دهد، آنان که پیوسته دم از عشق و محبت پروردگار و اولیای الهی می‌زنند، ولی رفتاری کاملاً مخالف با خواست و اراده خدا و اولیای او دارند، مدعیانی دروغین بیش نیستند[۴۹]. اطاعتی که ناشی از محبت است، در اطاعت از فرمان الهی و پرهیز از گناه، نمود پیدا می‌کند.[۵۰]

صبر و استقامت

واژه «صبر» از کلمات پرکاربرد قرآنی و روایی است‌. این واژه در ۴۵ سوره قرآن، بیش از صد مرتبه وارد شده است[۵۱]. «صبر‌» در لغت به معنای «خویشتنداری و کنترل نفس» است تا از آنچه عقل و شرع اقتضا می‌کند‌، خارج نشود[۵۲]. از ویژگی‌های افراد ولایت‌مدار آن است که بصیرت آنان با صبر گره خورده است و در سختی‌ها نیز پای ولایت می‌ایستند، چنان‌که قرآن می‌فرماید: إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ[۵۳]. ولایت‌مدار حقیقی کسی است که در مسیر ولایت با مدد از نیروی بصیرت از بی‌تابی خودداری کرده، با صبر و شکیبایی خود، سختی‌ها، بلاها و زخم زبان‌های اطرافیان را به جان بخرد و با آرامش خود دشمن را ناامید کند. در اینجا نباید از رابطه صبر و بصیرت غافل شد. نمونه بارز صبر، استقامت و ثبات قدم، حضرت زینب (س) است که در واقعه کربلا با بصیرت کامل‌، جلوه‌های با شکوهی از صبوری را به نمایش گذارد. روح صبور زینب است که بعد از این همه مصیبت، می‌گوید: «مَا رَأَيْتُ‏ إِلَّا جَمِيلًا»: «من جز زیبایی ندیدم»[۵۴].[۵۵]

آثار و ثمرات ولایت‌مداری

دستیابی به ایمان حقیقی و راستین

پذیرش ولایت ائمه (ع) و دل سپردن به آن، تنها راه سعادت بشر بوده است و انکار ولایت موجب انکار نبوت و موجب کفر به خداست؛ چراکه ولایت‌مداری‌، ترکیبی از ایمان به محتوای نبوت و ایمان به امامت و ولایت ائمه (ع) و انجام اعمال شایسته، همراه با خلوص نیت است تا در پرتو آن انسان به قرب خداوندی برسد و تحت ولایت خاص خداوند قرار گیرد. برای اتصال به منبع نور الهی اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ[۵۶] همت گماشت تا به ایمان راستین به خدا دست یافت.[۵۷]

تهذیب نفس

عشق و محبت به اولیای الهی (پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع))، بهترین وسیله و زمینه برای پاکسازی روح از پلیدی‌ها و تهذیب نفس، با الگوگیری از روش محبوب اعلام شده است[۵۸]. امام هادی (ع) در گفتار زیر به این معنا اشاره دارد: «آنچه خداوند در پرتو ولایت‌مداری شما به ما ارزانی داشت، (موجب) پاکی طینت ما، پاکدامنی ما و برای تزکیه و تهذیب ماست»[۵۹].[۶۰]

قبولی اعمال

اعمال آن کسی که حبّ ائمه (ع) در دل دارد‌، هرچند آن اعمال ناچیز باشد، مورد قبول خداوند متعال قرار می‌گیرد؛ زیرا اعمال خود را مزین به امر ولایت کرده است. ابن عباس می‌گوید به پیامبر اسلام (ص) عرض کردم: مرا نصیحتی کن. حضرت فرمودند: «ای ابن عباس! بر تو باد به دوستداری علی (ع). سوگند به خداوندی که مرا به حق به پیغمبری برگزید، خداوند از بنده‌اش کار نیکی را نمی‌پذیرد، مگر آنکه از او در رابطه با محبت علی (ع) سؤال کند [و البته خداوند خود داناست‌]. پس اگر به ولایت علی بوده، عمل او [به هر حال که باشد،] پذیرفته می‌گردد وگرنه از او به غیر ولایت سؤال نشده، امر می‌گردد که او را به آتش بیندازید»[۶۱].[۶۲]

شفاعت ائمه (ع)

ائمه (ع) شفیع ارادتمندان خویش در روز قیامت هستند و انسان ولایت‌مدار مورد شفاعت ایشان است، چنان‌که در زیارت جامعه می‌خوانیم: «شما شفیع عالم باقی (آخرت) هستید... و شفاعت شما پذیرفته شده است»[۶۳].[۶۴]

رستگاری

افراد ولایت‌پذیر و ولایت‌مدار رستگارانند. این خطاب مکرر از زبان پیامبر گرامی (ص) نقل شده است که: «روز قیامت، این مرد (علی (ع)) و شیعیان او رستگاران و اهل نجات هستند»[۶۵].[۶۶]

ورود به بهشت

آنها که به حمایت از ولایت برخاستند، در منزلگاه بهشت جای داده خواهند شد، چنان که در فرازی از زیارت جامعه کبیره آمده است: «هر کس که از شما ائمه هدی (ع) پیروی کند، جایگاه او بهشت خواهد بود»[۶۷]. ولایت‌مدار بدون حساب، در بهشت لقاء حضرت احدیت داخل می‌شود، چون بعد از آنکه حق را شناخت، هر چه خیر از دستش می‌‌آمد‌، انجام داده است و این وعده الهی است که مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ[۶۸]. محبت رسول الله و اهل بیت او موجب تقویت و سنگینی اعمال شده، سبب ثقل میزان می‌گردد و به حال انسان فایده می‌بخشد و نهایت اینکه ائمه (ع) صراط مستقیم هستند[۶۹] و آنکه بر این صراط است، به راحتی از پل صراط خواهد گذشت.[۷۰]

آثار ولایت‌مداری

ولایت‌پذیر و ولایت‌مدار با امام حق محشور می‌شود، چنان‌که فرموده‌اند: «به خدا قسم! اگر سنگی ما (اهل بیت) را دوست داشته باشد، با ما محشور خواهد شد»[۷۱]. خلاصه اینکه آثار ولایت‌مداری در فرمایشی از پیامبر گرامی اسلام (ص) به شیوایی بیان شده است. پیامبر اکرم (ص) فرموده‌اند: «ولایت‌مداری آدمی را صاحب بیست خصلت می‌کند که ده موردش مربوط به دنیاست و عبارتند از‌: زهد نسبت به دنیا، حرص در انجام عمل صالح، پارسایی در دین، عبادت همراه با شوق وافر‌، توبه قبل از مرگ، سحرخیزی و شب زنده‌داری، ناامیدی از آنچه در دست مردم است، نگهبانی از حریم دین خدا، بغض نسبت به دنیای مذموم، بخشش و سخاوت. پیامبر اکرم (ص) در ادامه بیان خصلت‌هایی که ولایت‌مداری به دنبال دارد، به ده خصلتی اشاره می‌کنند که مربوط به آثار اخروی ولایت‌مداری است‌. کتاب چنین شخصی به دست راستش سپرده شده‌، برائت از آتش جهنم برای او نوشته می‌شود، سفیدرو، در حله‌های بهشتی پوشیده می‌شود، اجازه شفاعت صد تن از خاندان خود را می‌یابد‌، خداوند به نظر رحمت در او می‌نگرد‌، تاج بهشتی بر سرش می‌نهند و بدون حساب وارد بهشت می‌شود»[۷۲].[۷۳]

پیامدهای زیانبار تکذیب و مخالفت با ولایت‌

به همان اندازه که اعتقاد به ولایت بسیار مهم‌، تعیین کننده و سرنوشت‌ساز است و ولایت‌مداری موجب سعادت و رستگاری انسان ولایت‌پذیر و ولایت‌مدار واقعی می‌شود، انکار ولایت نیز پیامدهای جبران‌ناپذیری دارد و مایه نگون‌بختی، گمراهی و محرومیت ابدی از سعادت و رستگاری خواهد بود. به برخی از پیامدهای تکذیب و مخالفت با ولایت به اختصار اشاره می‌شود.

هلاکت و نابودی

یکی از صدها روایت معتبر‌، روایت متواتر نزد سنی و شیعه‌، مشهور به «ثقلین» است که در آن رسول اکرم (ص) پیوند میان کتاب خدا (قرآن کریم) و میان عترت و اهل بیت خویش را ناگسستنی اعلام فرموده است و تمسک به هر دو را تنها راه نجات و رستگاری بشر دانسته است و تفکیک میان این دو و اخذ به یکی از آنها و ترک دیگری را مایه گمراهی و هلاکت شمرده است[۷۴]. امام رضا (ع) نیز در همین باب می‌فرماید: «امام راهنما در مهلکه‌هاست و هر کس از او جدا شود، هلاک گردد»[۷۵].[۷۶]

گرفتار شدن به خشم و غضب خداوند

امام هادی (ع) در زیارت جامعه کبیره می‌فرماید: «روی‌گرداننده از شما، خارج شونده از دین حق است و کسی که در حق شما کوتاهی کند (و به ولایت شما ایمان نیاورد)، گمراه و بر باطل است. هر کس با شما مخالفت کند، پس آتش دوزخ جایگاه اوست و هر کس حقانیت شما را مورد انکار قرار دهد، کافر است و هر کس به جنگ و ستیز با شما برخیزد، مشرک است و هر کس که (حکم) شما را گردن نهند و آن را رد کند، در پایین‌ترین درجه آتش فرومی‌غلطد و بر انکارکننده ولایت شما، خشم و غضب خدای رحمان است. هلاک گردید کسی که با شما دشمنی ورزید و زیانکار است کسی که شما را انکار کرد و گمراه است کسی که از شما جدا گردید»[۷۷].[۷۸]

سرگردانی در دنیا و مردن در حالت کفر و نفاق

یکی از پیامدهای تکذیب و مخالفت با ولایت این است که موجب سرگردانی او در دنیا می‌شود. در روایتی از امام باقر (ع) آمده است که فرمودند: «هر کس به خداوند صاحب عزت تقرب جوید، با عبادتی که (تمام) تلاش خود را در انجام آن به کار برده است، ولی از جانب خداوند امامی منصوب شده برای او نباشد، تلاشش پذیرفته نمی‌شود و گمراه و سرگردان خواهد بود و خداوند نیز اعمال او را دشمن می‌دارد»[۷۹]. امام باقر (ع) در این باره با تشبیه ظریف و زیبایی فرموده‌اند: «هر کس دینداری خدا کند‌، با انجام عبادتی که خود را در آن به زحمت افکند، ولی امام و پیشوایی تعیین شده از جانب خدا برای خود انتخاب نکرده باشد، کوشش او پذیرفته نیست و او گمراه و سرگردان است و خداوند برای اعمال او هیچ ثوابی منظور نفرماید. به خدا سوگند! هر که صبح کند از این امت و امامی از طرف خداوند که هم امامت او روشن و عادل باشد، نداشته باشد‌، چنان است که صبح کرده گمراه و گمشده، و اگر بر این حالت بمیرد، در حال کفر و نفاق مرده است»[۸۰].[۸۱]

دوری از بهشت

یکی دیگر از پیامدهای مخالفت با ولایت این است که مانع از رسیدن او به بهشت می‌شود. پیامبر گرامی اسلام (ص) در این باب می‌فرمایند: «آگاه باشید که هر کس بر بغض و دشمنی آل محمد (ص) بمیرد، روز قیامت در حالی محشور می‌شود که در پیشانی او نوشته شده است: «ناامید از رحمت خداست!». بدانید که هر کس بر دشمنی آل محمد بمیرد، کافر مرده است. آگاه باشید که هر کس بر دشمنی آل محمد بمیرد، هرگز بوی بهشت را نخواهد چشید»[۸۲]. پیامدهای زیانبار تکذیب و مخالفت با ولایت بسیارند که ما در اینجا به اختصار برخی از پیامدهای دنیوی و اخروی آن را مورد بررسی قرار دادیم.[۸۳]

عوامل مؤثر در تحکیم ولایت‌مداری بر مبنای قرآن کریم و آموزه‌های اسلامی

زیارت ائمه

یکی از عوامل مؤثر در تحکیم ولایت‌مداری‌، زیارت قبور ائمۀ اطهار (ع) می‌باشد؛ چراکه رشته امامت و ولایت قطع شدنی نیست، در حضور یا غیبت و حیات یا ممات امامان این پشتوانه نیرومند معنوی از جهات مختلف در تربیت آحاد امت و ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آنان نقش غیرقابل انکار دارد. امام رضا (ع) در این باب می‌فرماید‌: «هر امامی را بر گردن دوستان و شیعیان او عهد و پیمانی است و تکمیل این عهد و پیمان و نیز حسن انجام وظیفه، رفتن به زیارت قبور آنهاست. پس هر کس با عشق و رغبت به زیارت آنان بیاید و آنچه را که مورد توجه و تمایل آنهاست، تصدیق کرده باشد، امامان آنان در قیامت شفیع آنان خواهند بود‌»[۸۴]. در حقیقت، زیارت قبور امامان (ع) به شخص کمک می‌کند تا جایگاه امامت و امام (ع) را بشناسد و بکوشد تا با شناخت علوم و معارف ایشان، خود را به آنان نزدیک‌، و نوعی همسانی، یعنی همان تشیع را در خود ایجاد کند و شیعه اهل بیت (ع) گردد. انسان وقتی به دیدار قبور امامان می‌رود، می‌خواهد از شخصیت و کلام آن صاحب قبر آگاه شود و اطلاعاتی را به دست آورد. همین امر‌، توجه به علوم ایشان را نیز موجب می‌شود. البته این تنها بخشی از فواید زیارت قبور است که مرتبط با احیای امر ولایت امام (ع) است.[۸۵]

اتمام حج با زیارت امام

آنچه مکمل و پایان‌بخش فریضه حج است، ولایت است‌، چنان‌که امام باقر (ع) می‌فرماید: «از مکه آغاز کنید و به ما ختم نمایید»[۸۶]. در واقع‌، ولایت متمم و مکمل حج‌، بلکه روح و حقیقت آن است‌.[۸۷]

شناخت قرآن کریم و انس با آن

اطاعت از ولایت، مقدمه و پیش‌زمینه شناخت قرآن کریم می‌باشد. آیاتی که در باب اولوالأمر آمده است‌، منظور ما را از ولایت به وضوح بیان می‌کند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۸۸]. منظور از اولی‌الأمر (صاحب فرمان) باید کسان خاصی باشند که امام رضا‌(ع) آنان را معرفی کرده است و فرموده است: در این آیه، اولی الأمر همان کسانی هستند که وارث کتاب و حکمت هستند[۸۹].[۹۰]

نتیجه‌گیری

اسلام که پایه و اساس خود را بر فطرت پاک انسانی نهاده‌، در اعتبار و مشروعیت ولایت و رهبری، مسامحه و تردید روا نداشته است. در روایات متعددی وارد شده که ولایت، اساسی‌ترین بنیاد اسلام است. این جایگاه رفیع و والا در تفکر دینی مستلزم این است که هر مسلمان و خصوصاً عالمان دینی نسبت به این مسئله، شناخت بیشتر و عمیق‌تری پیدا کنند. قرآن کریم و روایات ائمه اطهار (ع) نقش ولایت را به خوبی ترسیم نموده است و کمال و اصل اساسی دین را که توحید می‌باشد، به ولایت منوط کرده‌اند؛ یعنی توحید بدون ولایت نمی‌تواند به عنوان دژ نفوذناپذیر به حساب آید و توحید کامل و واقعی باشد، چون توحید و اسلام وقتی کامل است که رهبری معصوم و ولایت در کنار آن باشد. ولایت‌مداری در شیعه از جایگاه والایی برخوردار است؛ زیرا مکتب اهل بیت (ع) نمایانگر اسلام ناب محمدی (ص) و تنها نماینده واقعی آن است و هر کس به وادی ولایت نزدیک‌تر و در ولایت‌مداری استوراتر است، از این چشمه‌های معنوی بهره بیشتری خواهد برد. بالاترین و مرتفع‌ترین امر دین و کلید همه امور دینی و مدخل آنها و نیز مایه خرسندی خدای جهان، اطاعت از امام، پس از معرفت اوست. بنابراین، ولایت اهل بیت (ع) فرع دین نبوده، بلکه جزء اصول دین است. محبت‌ورزی و اطاعت‌پذیری در برابر ولیّ خدا، از برجسته‌ترین شاخصه‌ها و ویژگی‌های فرد ولایت‌مدار است. البته باید توجه داشت که محبت به ولی خدا در پرتو محبت به خدا و فرمانبری از آنها‌، اطاعت از خداست. در پایان نیز پیشنهاد می‌شود شاخص‌های ولایت‌مداران واقعی در پژوهش جداگانه‌ای مورد بررسی قرار گیرد تا افراد خود را بر اساس آنها بسنجد و تلاش نمایند خود را به آن شاخص‌ها برسانند.[۹۱]

منابع

پانویس

  1. «آنجا، سروری از آن خداوند راستین است» سوره کهف، آیه ۴۴.
  2. «و (همگان) نزد خداوند یگانه دادفرما پدیدار شوند» سوره ابراهیم، آیه ۴۸.
  3. «بُنِيَ‏ الْإِسْلَامُ‏ عَلَى‏ خَمْسٍ‏ عَلَى‏ الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ‏ءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ»؛ کلینی‌، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ج٢، ص١٨.
  4. أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ «آیا به جای او سرورانی (را به پرستش) گرفتند؟ اما خداوند است که سرور (راستین) است و او مردگان را زنده می‌گرداند و او بر هر کاری تواناست» سوره شوری، آیه ۹.
  5. إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ «سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آورده‌اند، همان کسان که نماز برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند» سوره مائده، آیه ۵۵.
  6. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  7. مطهری‌، مرتضی، ولاءها و ولایت‌ها، ص۶.
  8. ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه، ص١٢٩.
  9. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  10. ر. ک: جوادی آملی، عبدالله، وحی و رهبری، ص١٣.
  11. «أَمَّا الْحَوَادِثُ‏ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۱۸۱.
  12. ابن بابویه قمی، محمد بن علی، علل الشرائع، ترجمه و تحقیق: سید محمدجواد ذهنی تهرانی، ج١، ص٢۵٣.
  13. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  14. «آنجا، سروری از آن خداوند راستین است» سوره کهف، آیه ۴۴.
  15. «و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد؛ هر کس از خدا و فرستاده‌اش نافرمانی کند به گمراهی آشکاری افتاده است» سوره احزاب، آیه ۳۶.
  16. ر. ک: ذوعلم، علی، تجربه کارآمدی حکومت ولایی، ص۵٠.
  17. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  18. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴٩، ص١٢٧‌.
  19. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  20. «سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد» سوره فاطر، آیه ۱۰.
  21. «فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَلَايَتُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ أَهْوَى بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ فَمَنْ لَمْ‏ يَتَوَلَّنَا لَمْ‏ يَرْفَعِ‏ اللَّهُ‏ لَهُ‏ عَمَلًا»؛ عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، ج۴، ص٣۵٣.
  22. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  23. «فَجَعَلَ اللَّهُ... طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَةِ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴٣، ص١۵٨.
  24. اسماعیل خارستانی|خارستانی، فاطمه سیفی|سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین (مقاله)|جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  25. «...وَ مِنْهَا أَنَّا لَا نَجِدُ فِرْقَةً مِنَ‏ الْفِرَقِ‏ وَ لَا مِلَّةً مِنَ الْمِلَلِ بَقُوا وَ عَاشُوا إِلَّا بِقَيِّمٍ وَ رَئِيسٍ وَ لِمَا لَا بُدَّ لَهُمْ مِنْهُ فِي أَمْرِ الدِّينِ وَ الدُّنْيَا فَلَمْ يَجُزْ فِي حِكْمَةِ الْحَكِيمِ أَنْ يَتْرُكَ الْخَلْقَ مِمَّا يَعْلَمُ أَنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ مِنْهُ وَ لَا قِوَامَ لَهُمْ إِلَّا بِهِ...»؛ ابن بابویه قمی، محمد بن علی، علل الشرائع، ترجمه و تحقیق: سید محمدجواد ذهنی تهرانی، ج١، ص١٨٣.
  26. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  27. ر. ک: محمدی ری‌شهری، محمد، رهبری در اسلام‌، ص۶۶.
  28. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  29. «بُنِيَ‏ الْإِسْلَامُ‏ عَلى‏ خَمْسٍ‏: عَلَى‏ الصَّلَاةِ، وَ الزَّكَاةِ، وَ الْحَجِّ، وَ الصَّوْمِ، وَ الْوِلَايَةِ؛ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ‏ءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوِلَايَةِ»؛ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج١، ص١۴.
  30. «الْوَلَايَةُ أَفْضَلُ لِأَنَّهَا مِفْتَاحُهُنَ‏ وَ الْوَالِي‏ هُوَ الدَّلِيلُ عَلَيْهِنَّ»؛ کلینی‌، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ج٢، ص١٨.
  31. اسماعیل خارستانی|خارستانی، فاطمه سیفی|سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  32. «‏الشِّيعَةُ ثَلَاثٌ: مُحِبٌّ وَادٌّ فَهُوَ مِنَّا وَ مُتَزَيِّنٌ‏ بِنَا وَ نَحْنُ زَيْنٌ لِمَنْ تَزَيَّنَ بِنَا وَ مُسْتَأْكِلٌ بِنَا النَّاسَ وَ مَنِ اسْتَأْكَلَ بِنَا افْتَقَرَ»؛ ابن بابویه قمی، محمد بن علی، خصال، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ص٣٠١.
  33. «كَذَبَ‏ مَنْ‏ زَعَمَ‏ أَنَّهُ‏ مِنْ‏ شِيعَتِنَا- وَ هُوَ مُتَمَسِّكٌ بِعُرْوَةِ غَيْرِنَا»؛ ابن بابویه قمی، محمد بن علی، صفات الشیعه و فضائل الشیعه، ترجمه علی‌اکبر میرزایی، ص۴۵‌.
  34. حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج١١، ص١٩۶.
  35. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  36. ر. ک: قرشی بنایی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن‌، ماده بصر.
  37. أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَابِيًا وَمِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ «از آسمان آبی فرو باراند آنگاه رودهایی -هر یک به گنجایی خویش- روان شد و سیلاب با خویش کفی انبوه فرا آورد و آنچه در آتش می‌گدازند تا زینتی یا کالایی به دست آورند، (نیز) کفی همانند آن (کف سیلاب) است؛ بدین‌گونه خداوند درست و نادرست را مثل می‌زند؛ باری، کف، کنار می‌رود اما آنچه مردم را سودمند افتد در زمین باز می‌ماند؛ بدین‌گونه خداوند مثل می‌زند» سوره رعد، آیه ۱۷.
  38. ر. ک: قرشی بنایی، سید علی‌اکبر، قاموس قرآن‌، ج٨، ص١٣٢.
  39. «كُنْتُ‏ سَمْعَهُ‏ الَّذِي‏ يَسْمَعُ‏ بِهِ‏ وَ بَصَرَهُ‏ الَّذِي‏ يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ»؛ کلینی‌، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ج٢، ص٣۵٢.
  40. ر. ک: مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج٢، ص٨٠.
  41. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  42. «پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.
  43. نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه ٩٧، ص١۴٣.
  44. قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  45. «أَلَا قَدْ أَرَى أَنْ قَدْ أَخْلَدْتُمْ‏ إِلَى‏ الْخَفْضِ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج٢٩‌، ص۲۲۹.
  46. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  47. وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ «و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی می‌گزینند و آنها را چنان دوست می‌دارند که خداوند را و مؤمنان، خداوند را دوستدارترند» سوره بقره، آیه ۱۶۵.
  48. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید.».. سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  49. ر. ک: طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان، ج٣، ص١٨٧-١۶٢‌.
  50. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  51. ر. ک: قرضاوی، یوسف، سیمای صابران در قرآن، ترجمه محمدعلی لسانی فشارکی، ص۵٧.
  52. ر. ک: راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی الفاظ قرآن، ترجمه سیدغلامرضا خسروی حسینی، واژه صبر.
  53. «آنان که گفتند: پروردگار ما خداوند است سپس پایداری کردند نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین می‌گردند» سوره احقاف، آیه ۱۳.
  54. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۴۵، ص١١۶‌.
  55. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  56. «خداوند، نور آسمان‌ها و زمین است» سوره نور، آیه ۳۵.
  57. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  58. ر. ک: مطهری‌، مرتضی، مجموعه آثار، ج١۶، ص٢۶٣.
  59. «وَ مَا خَصَّنَا بِهِ‏ مِنْ‏ وَلَايَتِكُمْ‏ طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنَا»؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای، ص٨٩٣.
  60. اسماعیل خارستانی|خارستانی، فاطمه سیفی|سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین (مقاله)|جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  61. «عَلَيْكَ بِمَوَدَّةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (ع) وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً لَا يَقْبَلُ‏ اللَّهُ‏ مِنْ‏ عَبْدٍ حَسَنَةً حَتَّى يَسْأَلَهُ عَنْ حُبِّ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ هُوَ تَعَالَى أَعْلَمُ فَإِنْ جَاءَهُ بِوَلَايَتِهِ قَبِلَ عَمَلَهُ عَلَى مَا كَانَ مِنْهُ وَ إِنْ لَمْ يَأْتِ بِوَلَايَتِهِ لَمْ يَسْأَلْهُ عَنْ شَيْ‏ءٍ ثُمَّ أَمَرَ بِهِ إِلَى النَّارِ»؛ اربلی، علی بن موسی‌، کشف الغمه فی معرفة الأئمه، ج١، ص٣٨٠‌.
  62. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  63. «وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ... وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ»؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای، ص٨٩٢.
  64. اسماعیل خارستانی|خارستانی، فاطمه سیفی|سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین (مقاله)|جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  65. «إِنَّ هَذَا وَ شِيعَتَهُ‏ هُمُ‏ الْفَائِزُونَ‏ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ طوسی، محمد بن حسن، الأمالی، ص٢۵١.
  66. اسماعیل خارستانی|خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  67. «مَنِ‏ اتَّبَعَكُمْ‏ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاهُ»؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای، ص٨٩٢.
  68. «کسانی که گناهی کنند جز همانند آن کیفر نمی‌بینند و کسانی که کاری شایسته بجای آورند و مؤمن باشند چه مرد چه زن به بهشت درمی‌آیند؛ در آن بی‌حساب (و شمار) روزی داده می‌شوند» سوره غافر، آیه ۴۰.
  69. ر. ک: کلینی‌، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ج١، ص۴١۶.
  70. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین (مقاله)|جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  71. «وَ اللَّهِ‏ لَوْ أَحَبَّنَا حَجَرٌ حَشَرَهُ اللَّهُ مَعَنَا»؛ نوری طبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج١٢، ص٢١٩.
  72. «‏مَنْ‏ رَزَقَهُ‏ اللَّهُ‏ حُبَّ‏ الْأَئِمَّةِ مِنْ‏ أَهْلِ‏ بَيْتِي‏ فَقَدْ أَصَابَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَلَا يَشُكَّنَّ أَحَدٌ أَنَّهُ فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ فِي حُبِّ أَهْلِ بَيْتِي عِشْرِينَ خَصْلَةً عَشْرٌ مِنْهَا فِي الدُّنْيَا وَ عَشْرٌ مِنْهَا فِي الْآخِرَةِ أَمَّا الَّتِي فِي الدُّنْيَا فَالزُّهْدُ وَ الْحِرْصُ عَلَى الْعَمَلِ وَ الْوَرَعُ فِي الدِّينِ وَ الرَّغْبَةُ فِي الْعِبَادَةِ وَ التَّوْبَةُ قَبْلَ الْمَوْتِ وَ النَّشَاطُ فِي قِيَامِ اللَّيْلِ وَ الْيَأْسُ مِمَّا فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ الْحِفْظُ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ التَّاسِعَةُ بُغْضُ الدُّنْيَا وَ الْعَاشِرَةُ السَّخَاءُ وَ أَمَّا الَّتِي فِي الْآخِرَةِ فَلَا يُنْشَرُ لَهُ دِيوَانٌ وَ لَا يُنْصَبُ لَهُ مِيزَانٌ وَ يُعْطَى‏ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ‏ وَ يُكْتَبُ لَهُ بَرَاءَةٌ مِنَ النَّارِ وَ يَبْيَضُّ وَجْهُهُ وَ يُكْسَى مِنْ حُلَلِ الْجَنَّةِ وَ يَشْفَعُ فِي مِائَةٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ يَنْظُرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ بِالرَّحْمَةِ وَ يُتَوَّجُ مِنْ تِيجَانِ الْجَنَّةِ وَ الْعَاشِرَةُ يَدْخُلُ الْجَنَّةَ بِغَيْرِ حِسَابٍ فَطُوبَى لِمُحِبِّي أَهْلِ بَيْتِي»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج٢٧‌، ص٧٨‌.
  73. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  74. ر. ک: ابن حنبل، احمد، مسند، ج٣، ص١۴، ١٧ و ٢۴.
  75. کلینی‌، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ج١، ص١٩٨.
  76. اسماعیل خارستانی|خارستانی، فاطمه سیفی|سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین (مقاله)|جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  77. «فَالرَّاغِبُ‏ عَنْكُمْ‏ مَارِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ مَنْ‏ خَالَفَكُمْ‏ فَالنَّارُ مَثْوَاهُ‏ وَ مَنْ جَحَدَكُمْ كَافِرٌ وَ مَنْ حَارَبَكُمْ مُشْرِكٌ وَ مَنْ رَدَّ عَلَيْكُمْ فِي أَسْفَلِ دَرْكٍ مِنَ الْجَحِيمِ مَنْ‏ جَحَدَ وَلَايَتَكُمْ‏ غَضَبُ‏ الرَّحْمَنِ‏ هَلَكَ‏ مَنْ‏ عَادَاكُمْ‏ وَ خَابَ مَنْ جَحَدَكُمْ وَ ضَلَّ مَنْ فَارَقَكُمْ»؛ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ترجمه مهدی الهی قمشه‌ای، ص٨٩۱-٨٩۲.
  78. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  79. «كُلُّ مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ‏ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ»؛ کلینی‌، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ج١، ص١٨٣.
  80. کلینی‌، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ج٢، ص۶٩.
  81. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  82. «أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَكْتُوباً بَيْنَ‏ عَيْنَيْهِ‏ آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ تَعَالَى أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ مَاتَ كَافِراً أَلَا وَ مَنْ مَاتَ عَلَى بُغْضِ آلِ مُحَمَّدٍ لَمْ يَشَمَّ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ»؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۲۷، ص۱۶۶.
  83. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  84. «قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا (ع) يَقُولُ‏ إِنَّ‏ لِكُلِّ‏ إِمَامٍ‏ عَهْداً فِي عُنُقِ أَوْلِيَائِهِ وَ شِيعَتِهِ وَ إِنَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِيَارَةَ قُبُورِهِمْ فَمَنْ زَارَهُمْ رَغْبَةً فِي زِيَارَتِهِمْ وَ تَصْدِيقاً بِمَا رَغِبُوا فِيهِ كَانَ أَئِمَّتُهُمْ شُفَعَاءَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»؛ ابن بابویه قمی، محمد بن علی، علل الشرائع، ترجمه و تحقیق: سید محمدجواد ذهنی تهرانی، ج١، ص۴۶٢.
  85. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  86. «ابْدَءُوا بِمَكَّةَ وَ اخْتِمُوا بِنَا»؛ ابن بابویه قمی، محمد بن علی، امالی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ج٢، ص٣٣۴‌.
  87. اسماعیل خارستانی|خارستانی، فاطمه سیفی|سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین (مقاله)|جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  88. «ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.
  89. «يَعْنِي الَّذِينَ أَوْرَثَهُمُ‏ الْكِتَابَ‏ وَ الْحِكْمَةَ»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج٢، ص٩٨.
  90. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.
  91. خارستانی، سیفی، جایگاه ولایت‌پذیری و ولایت‌مداری در اسلام و عوامل مؤثر بر تحکیم آن مبتنی بر قرآن کریم و روایات معصومین.