چرا در قرآن اشاره صریحی به ولایت علی و بقیه ائمه از جمله حضرت مهدی نشده است و چه دلایلی بر ادامه ولایت پس از ختم نبوت وجود دارد؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
چرا در قرآن اشاره صریحی به ولایت علی و بقیه ائمه از جمله حضرت مهدی نشده است و چه دلایلی بر ادامه ولایت پس از ختم نبوت وجود دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت
تعداد پاسخ۱ پاسخ

چرا در قرآن اشاره صریحی به ولایت علی (ع) و بقیه ائمه (ع) از جمله حضرت مهدی (ع) نشده است و چه دلایلی بر ادامه ولایت پس از ختم نبوت وجود دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

پژوهشگران مؤسسه آینده روشن

پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«این‌طور نیست که خداوند برای معرفی اولیای خود و رهبران جامعه، تنها باید نام آنها را در کتاب آسمانی "قرآن" ذکر کند، بلکه با مراجعه به قرآن، خواهیم دید که قرآن برای معرفی شخصیت‌های الهی به سه شیوه عمل می‌کند:

  1. معرفی با اسم: پیامبر گرامی در انجیل از طریق اسم برای آیندگان معرفی شده است: وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتي‏ مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ[۱]؛ بشارت‌دهنده پیامبری هستم که پس از من می‌آید و نام او احمد است. خداوند، گاهی پیامبران خود را با نام، مورد خطاب قرار می‌دهد: يا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَليفَةً فِي الْأَرْضِ[۲]؛ ای داوود! ما تو را در روی زمین جانشین قرار دادیم. قرآن در مواردی از پیامبر اسلام (ص) به اسم یاد می‌کند: وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ‏ الرُّسُلُ[۳]؛ محمد پیام‌آوری بیش نیست که پیش از او نیز پیامبرانی بوده‌اند.
  2. معرفی با عدد: روش دیگر، معرفی با عدد است. قرآن کریم، نقبای "مراقبان" بنی‌اسرائیل را با عدد معرفی کرده است، آنجا که می‌فرماید: وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ ميثاقَ بَني‏ إِسْرائيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقيباً[۴]؛ خداوند از بنی‌اسرائیل پیمان گرفت و از آنان دوازده مراقب برانگیخت. گروهی که طبق گزینش حضرت موسی (ع) قرار شد به کوه بروند، در قرآن با عدد معرفی شده‌اند: وَ اخْتارَ مُوسى‏ قَوْمَهُ سَبْعينَ رَجُلاً لِميقاتِنا[۵]؛ موسی از قوم خود، برای میقات ما هفتاد نفر را برگزید.
  3. معرفی با صفت: از دیگر راه‌های شناسایی شخصیت‌های الهی، معرفی با صفت است؛ چنان‌که پیامبر در انجیل و تورات، علاوه بر معرفی با نام، با صفات نیز معرفی شده است و قرآن بر این مطلب گواهی می‌دهد: الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ[۶]؛ کسانی که از رسول و نبی درس‌ناخوانده‌ای پیروی می‌کنند که نام و خصوصیات او را در تورات و انجیل نوشته می‌یابند که آنان را به نیکی دعوت کرده و از بدی‌ها باز می‌دارد، پاکی‌ها را برای آنان حلال و ناپاکی‌ها را تحریم می‌نماید و بارهای گران و زنجیرهایی را که بر آنان بود، برمی‌دارد. در این آیه، حضرت محمد (ص) با صفات ده‌گانه معرفی شده است. از سیاق آیه استفاده می‌شود که حضرت در این دو کتاب "تورات و انجیل"، با همه یا اکثر این صفات، معرفی گردیده است و مفاد جمله مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ این است که صفات و خصوصیات او در تورات و انجیل آمده است.

خداوند متعال در قرآن، کسانی که باید مسلمان‌ها از آنان اطاعت کنند، با صفات "اولی‌الامر" معرفی کرده است. آنجا که می‌فرماید: أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ[۷]؛ از خداوند و رسول و صاحبان فرمان اطاعت کنید. مردی از بنی‌اسرائیل، پس از موسی (ع)، به پیامبری برانگیخته شد. مردم به او گفتند: فرمان‌روایی را برای ما معین کن تا زیر لوای او در راه خدا جهاد کنیم. خداوند به درخواست آنان پاسخ مثبت داد و این فرمان‌روا را پس از معرفی با اسم، با صفت نیز معرفی کرد تا هر نوع تشابهی که ممکن است در اسم رخ دهد، از بین برود و از طریق پیامبر خود به آنان خبر داد که خدا "طالوت" را به فرمان‌روایی بر شما نصب کرده است: إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فيهِ سَكينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسى‏ وَ آلُ هارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلائِكَةُ[۸]؛ نشانه فرمان‌روایی او این است که صندوقی به سوی شما می‌آید که در آن آرامشی از جانب پروردگار است و باقی‌مانده‌ای از آنچه خاندان موسی و هارون به جای گذارده‌اند، فرشتگان آن را حمل می‌کنند و در این کار برای شما نشانه‌ای است، اگر ایمان آورده باشید.

هدف از نقل این آیات، آن است که بدانیم، معرفی با صفات، یکی از راه‌های صحیح شناسایی است، لکن گاهی معرفی با صفات، با ذکر نام نیز همراه است "آیه طالوت" و زمانی تنها به ذکر صفات اکتفا می‌شود: فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ[۹]؛ به زودی خداوند گروهی را می‌آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان فروتن و متواضع‌اند و در برابر کافران، سرافراز، در راه خدا جهاد می‌کنند و از ملامت ملامت‌گران نمی‌ترسند.

نتیجه این‌که اگرچه نام حضرت علی (ع) و بقیه ائمه (ع) و حضرت مهدی (ع) در قرآن نیست، اما صفات و خصوصیات آنان در قرآن وارد شده است. اصولاً قرآن در معرفی افراد، مصالح عالی را در نظر می‌گیرد. گاهی مصالح ایجاب می‌کند که افراد را با نام معرفی کند و زمانی با صفات[۱۰]؛ چنان‌که درباره حضرت علی (ع) و حضرت مهدی (ع) و سایر ائمه (ع) چنین شیوه‌ای وجود دارد.

ما برای رعایت اختصار فقط به توضیحی درباره آیه ۵۹ سوره نساء يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ في‏ شَيْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْويلاً که قبلاً ذکر کرده‌ایم، بسنده می‌کنیم: این آیه به صراحت، به اطاعت از اولی‌الامر دستور می‌دهد و اطاعت از آنها را مقرون به اطاعت رسول خدا نموده است که از همین اقتران و عدم تکرار کلمه أَطيعُوا نسبت به اولی‌الامر معلوم می‌شود که اطاعت از اولی‌الامر، مثل اطاعت از رسول خدا به‌طور مطلق واجب است. از این لحاظ و از جهت اطلاق امر به اطاعت از آن معلوم می‌شود که مراد از این اولی‌الامر، امامان معصوم (ع) می‌باشد. در روایات نیز وارد شده است که هنگام نزول این آیه کریمه، جابر به رسول خدا (ص) عرض کرد: "قَدْ عَرَفْنَا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ‏ فَمَنْ أُولُو الْأَمْرِ مِنْكُمْ الَّذِينَ قَرَنَ اللَّهُ طَاعَتَهُمْ بِطَاعَتِك‏"؛"خدا و پیامبر او را شناختیم، پس اولوالامری که خدا، اطاعتش را به اطاعت تو قرین کرده است، چه کسانی‌اند؟" حضرت رسول (ص) در پاسخ فرمود: "هُمْ خُلَفَائِي يَا جَابِرُ وَ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ بَعْدِي أَوَّلُهُمْ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ ثُمَّ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ الْمَعْرُوفُ فِي التَّوْرَاةِ بِالْبَاقِرِ وَ سَتُدْرِكُهُ يَا جَابِرُ فَإِذَا لَقِيتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنِّي السَّلَامَ‏"[۱۱]؛ ایشان جانشینان من و امامان مسلمین بعد از من هستند، اول ایشان علی‌بن‌ابی‌طالب و پس از او حسن و پس از او حسین و پس از او علی بن الحسین و سپس محمد بن علی که در تورات به باقر معروف است و به زودی او را درک خواهی کرد، پس وقتی او را ملاقات کردی، سلام مرا به او برسان. پس از آن رسول خدا (ص) نام سایر ائمه از امام جعفر صادق (ع) تا حضرت مهدی (ع) برای جابر بیان فرمود و سپس از غیبت و مطالب دیگر مربوط به حضرت صاحب الامر (ع) به جابر خبر داد.

درباره دلایل ادامه ولایت پس از ختم نبوت نیز باید گفت: جواب این قسمت به‌طور خلاصه این است که پیامبر (ص) در زمان خود، رهبری امت اسلام و وظیفه حفظ و بیان و اجرای احکام و معارف دین را برعهده دارد. پس از پیامبر (ص)، امت اسلامی به یک رهبر الهی نیاز دارد که رهبری و سرپرستی امت را برعهده گیرد، احکام و معارف دین را حفظ و بیان کند، برنامه‌های سیاسی و اجتماعی اسلام را اجرا نماید، از حوزه اسلام و مسلمین دفاع کند و عدل را برقرار سازد. این سمت را امامت می‌گویند و به فردی که به دستور خدا و به وسیله پیامبر (ص) برای این سمت معرفی می‌شود، امام می‌گوییم»[۱۲].

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. سوره صف؛ آیه: ۶.
  2. سوره ص؛ آیه: ۲۶.
  3. سوره آل عمران؛ آیه: ۱۴۴.
  4. سوره مائده؛ آیه: ۱۲.
  5. سوره اعراف؛ آیه: ۱۵۵.
  6. سوره اعراف؛ آیه: ۱۵۷.
  7. سوره نساء؛ آیه: ۵۹.
  8. سوره بقره؛ آیه: ۲۴۸.
  9. سوره مائده؛ آیه: ۵۴.
  10. جعفر سبحانی، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۲۴۷- ۲۴۳، چاپ دوم: انتشارات مؤسسه امام صادق (ع)، ۱۳۸۳ﻫ. ش.
  11. صافی گلپایگانی، امامت و مهدویت، ج ۱، ص ۶۷- ۶۶، چاپ دوم: ۱۳۸۰ﻫ. ش. (به نقل از منتخب الاشراف، ج ۱، باب ۸، ح ۴).
  12. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۲۸-۳۲.