چگونه از راه تزکیه نفس میتوان نصب الهی امام را اثبات کرد؟ (پرسش)
چگونه از راه تزکیه نفس میتوان نصب الهی امام را اثبات کرد؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ امامت |
مدخل اصلی | ؟ |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
چگونه از راه تزکیه نفس میتوان نصب الهی امام را اثبات کرد؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
پاسخ نخست
آقایان محمد تقی فیاضبخش و دکتر فرید محسنی در کتاب «ولایت و امامت از منظر عقل و نقل» در اینباره گفتهاند:
«گروهی از آیات قرآن، راه رستگاری را تزکیه نفس بیان میدارد؛ مانند: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى[۱].
ریشه "ز ک و" به معنای پاک کردن ناخالصیها از امری است. بدین ترتیب، "تزکیه" از باب تفعیل، به معنای پاک کردن مطلق ناخالصیها از نفوس انسانی، اعم از زشتیهای اعتقادی و یا صفاتی و یا عملی است[۲]. بنابراین، لازمه تزکیه نفس، اولاً، آشنایی به مسائل غامض معرفت النفس در فرهنگ دینی و ثانیاً، راسخ بودن در قرآن و معارف دینی است؛ زیرا خداوند فطرت انسان را بر اساس دین خود قرارداد و در نتیجه، معرفت به نفس و راه و رسم تزکیه آن، مستلزم معرفت به اسرار دین و قرآن و سنن الهی است؛ به ویژه از این جهت که خداوند در سوره الشمس، ابتدا به نفس انسانی و خالق عظیمالشأن آن، ونیز مقام الهام خوبیها و بدیها به نفس (مقامی والا که به نفس انسان اختصاص دارد) قسم یاد میکند: وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا * وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا[۳]
و سپس چنین میفرماید: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا[۴].
بنابراین، رستگاری حقیقی انسان زمانی است که نفس تحت تربیت مربی قرار گیرد؛ کسی که، به غوامض دین و قرآن و پیچیدگیهای اسرار نفس انسان آگاهی داشته باشد و مهمتر از آن، تعلیم و تزکیهای را به نفس انسان ارائه دهد که فلاح مرضی رضای الهی باشد. بیتردید، چنین مسؤلیت خطیری تنها از عهده اولیاء الهی و هادیان ربانی (ع) بر میآید که هدایت آنان مؤید به تأییدات الهی است؛ چنانکه خداوند در بیان اصلیترین مسؤلیتهای انبیاء الهی (ع) میفرماید: هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ[۵].
مضافاً بر آنکه در توضیح واژه فلاح اشاره شد که شکافتن در جهت شکوفایی، معنای اصلی این لغت است. در نتیجه، معنای آیه سوره الشمس چنین میشود: «آن کس به رستگاری حقیقی رسید که از ظاهر حیات مادی به باطن آن رسید و حقیقت فطرت الهی خود را از طریق تزکیه نفس و برداشتن موانع سیر کمالی خود شناخت: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا[۶]. متقابلاً، کسی که خود را نشناخت و فطرت الهی خود را در زشتیهای زرق و برق ظاهر دنیا دفن کرد، هرگز به رستگاری دست نیافت: وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا[۷].
بدیهی است که راه تزکیه نفس و معرفت به حقیقت انسانی به حدی غامض و پیچیده است که درک آن تنها با هدایت الهی میسور است. از آنجا که خداوند فطرت انسانی را منطبق بر دین الهی بیان میدارد و شناخت دین نیازمند رهبری الهی است. شناخت انسان و راه و رسم تزکیه آن و در نتیجه رسیدن به فلاح حقیقی انسان، نیازمند هادیان الهی است: أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۸]»[۹]
منبعشناسی جامع امامت
پانویس
- ↑ «بیگمان آنکه پاکیزه زیست رستگار شد» سوره اعلی، آیه ۱۴.
- ↑ أن الأصل الواحد فی هذه المادّة: هو تنحیة ما لیس بحق و إخراجه عن المتن السالم. و ذلک کازالة رذائل الصفات عن القلب، و تنحیة الأعمال السیئة عن برنامج الحیاة الإنسانی، و إخراج حقوق الناس عن المال، و تنحیة ما کان ملحقا من الباطل و الفساد عن المتن الصحیح (التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۴، ص۳۳۷)، التزکیة هی التطهیر، و هو إزالة الأدناس و القذارات، فیشمل إزالة الاعتقادات الفاسدة کالشرک والکفر، و إزالة الملکات الرذیلة من الأخلاق کالکبر والشح، و إزالة الأعمال و الأفعال الشنیعة کالقتل و الزنا و شرب الخمر و تعلیم الکتاب و الحکمة، و تعلیم مالم یکونوا یعلمونه یشمل جمیع المعارف الأصلیة و الفرعیة (المیزان فی تفسیر القرآن (ط مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ ه.ق)، ج۱، ص۳۳۰).
- ↑ «و به زمین و آنکه آن را بگسترد * و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت * پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد» سوره شمس، آیه ۶-۸.
- ↑ «بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد * و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۹-۱۰.
- ↑ «اوست که در میان نانویسندگان (عرب)، پیامبری از خود آنان برانگیخت که بر ایشان آیاتش را میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنان کتاب (قرآن) و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره جمعه، آیه ۲.
- ↑ «بیگمان آنکه جان را پاکیزه داشت رستگار شد» سوره شمس، آیه ۹.
- ↑ «و آنکه آن را بیالود نومیدی یافت» سوره شمس، آیه ۱۰.
- ↑ «آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۵.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۳ ص ۲۵.