آیا علم معصوم به غیب دائمی است؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا علم معصوم به غیب دائمی است؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا علم معصوم به غیب دائمی است؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. آیت‌الله مکارم شیرازی؛
آیت‌الله مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در این‌باره گفته‌ است:

«انبيا و اوليا ممكن است بالفعل بسيارى از اسرار غيب را ندانند، اما هنگامى كه اراده كنند خداوند به آنها تعليم می‌دهد، و البته اين اراده نيز با اذن و رضاى خدا انجام می‌گيرد.[۱]. در حدیثی از امام صادق (ع) می‌خوانیم که یکی از یارانش سؤال کرد: آیا امام (ع) علم غیب می‌داند؟ "فرمود: نه، امام علم غیب را "ذاتاً" نمی‌داند، ولی هنگامی که اراده کند چیزی را بداند خدا به او تعلیم می‌دهد»[۲][۳].

«آنچه که در زمینه علم غیب و حدود علم پیامبر (ص) و امامان (ع) گفته شد چندان پیچیده نیست چرا که علم آنها نسبت به امور غیبی متکی به علم و اراده پروردگار است و آن جا که خدا بخواهد آنها می‌دانند هر چند مربوط به نزدیکترین نقاط جهان باشد . مثال آنها را از این نظر می‌‌توان به مسافرانی تشبیه کرد که در یک شب تاریک و ظلمانی از بیابانی که ابرها آسمان آن را فرا گرفته است می‌گذرند ، لحظه‌ای برق در آسمان می‌زند و تا اعماق بیابان را روشن می‌کند و همه چیز در برابر چشم این مسافران روشن می‌شود . اما لحظه‌ای دیگر خاموش می‌شود و تاریکی همه جا را فرا می‌گیرد به طوری که هیچ چیز به چشم نمی‌خورد».[۴]
۲. آیت‌الله جوادی آملی؛
آیت‌الله جوادی آملی، در کتاب «ادب فنای مقربان» در این‌باره گفته است: «ائمه (ع) گاهی در پاسخ به پرسش از آگاهی آنان بر غیب می‌فرمودند: "هرگاه سفره علم برای ما گستره می‌شود، ما می‌دانیم و هرگاه گستره نشود، ما نمی‌دانیم. اسرار الهی به جبرئیل منتقل می‌شود و جبرئیل آنها را به محمد (ص) انتقال می‌دهد و محمد (ص) به هر کس که خدا بخواهد، منتقل می‌کند"[۵]»[۶].
۳. آیت الله مصباح یزدی؛
آیت‌الله مصباح یزدی، در «شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه» در این‌باره گفته‌ است: «در اصول کافی، کتاب حجت، فصلی درباره علم امام (ع) آمده که عنوان آن این است: ائمه اطهار (ع) هر گاه بخواهند بدانند می‌دانند «إِذَا شَاءُوا أَنْ یَعْلَمُوا علِمُوا»[۷] معنای این روایات آن است که ائمه (ع) مقامی دارند که علم به هر چه که بخواهند در دسترس ایشان است، اما اگر مصلحت در ندانستن چیزی باشد کاری نمی‌کنند که آن را بدانند»[۸].
۴. آیت‌الله امینی؛
آیت‌الله امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در این‌باره گفته‌ است: «ائمه (ع) در بعض موارد علم به غیب را از خودشان نفی‌ کرده‏‌اند لکن به قرینه روایات دیگری‌ که علم غیب را اثبات می‌‏کند باید این احادیث را توجیه نمود و گفت: مقصود این بوده که بالذات و بالاستقلال به جهان غیب احاطه کامل ندارد، بلکه در علومشان احتیاج به افاضات پروردگار جهان دارند. با این وجه می‌‏توان بین این دو دسته روایات جمع کرد. بهتر است نمونه‏‌ای‌ از آنها نقل شود تا مطلب روشن گردد: ابن مغیره می‌‏گوید: من به اتفاق یحیی‌ بن عبداللَّه بن حسین خدمت حضرت ابوالحسن (ع) بودیم، یحیی‌ عرض کرد: فدایت شوم، مردم گمان می‌‏کنند شما علم به غیب دارید: سبحان‏‌ اللَّه! ای‌ یحیی‌ دست خودت را بر من بگذار، به خدا سوگند! از این نسبت تمام موهای‌ بدنم راست شد، نه به خدا سوگند، ما غیب نمی‌‏دانیم. مطالبی‌ که می‌‏گوییم از رسول خداست. این قبیل اخبار دلالت می‌‏کند که امام به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند. لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری‌ بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی‌ را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم که امام می‌‏تواند در موارد لازم و ضروری‌ با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. لکن چون علم او بالذات و بالاستقلال نیست و به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد مانعی‌ ندارد که از باب تأدب این گونه علوم را علم به غیب ننامید». [۹]
۵. حجت الاسلام و المسلمین رفیعی؛
حجت الاسلام و المسلمین رفیعی، در مقاله «علم غیب ائمه» در این‌باره گفته‌ است: «مرحوم کلینی در کافی چهار روایت آورده مبنی بر اینکه علم غیب پیامبر و ائمه (ع) از نوع علم ارادی انتخابی است یعنی علم غیب حضوری نیست. هرگاه امام (ع) بخواهد و اراده کند از مجهولی یا غیبی آگاه گردد خداوند او را آگاه می‌سازد. این آگاهی حتی اموری که در پاره‌ای روایات نفی شده مانند فی الارحام، خبر از زمان و مکان مرگ افراد و نزول باران را نیز شامل می‌شود. اگر آنها می خواستند به اذن الهی به همه این امور آگاه می‌شدند و از آن خبر می‌دادند گر چه در محورهایی مانند علم به وقوع قیامت هرگز وارد نشدند. امام صادق (ع) می‌فرمایند: «إِذَا أَراد الْإِمام أَن یعلَم شَیئاً علَّمه اللَّه ذَلك»[۱۰][۱۱].
۶. حجت الاسلام و المسلمین قدردان قراملکی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر قدردان قراملکی، در کتاب «امامت» در این‌باره گفته‌ است: «از بعضی روایات استنتاج می‌شود که ائمه اطهار بالفعل همه علوم را نمی‌دانند، بلکه وقتی بخواهند، خداوند آن را اعطا می‌کند، عمار ساباطی از امام صادق (ع) درباره علم غیب پرسید، حضرت فرمود: «لاَ وَلَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ اَلشَّیْ‏ءَ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ ذَلِكَ‏» [۱۲]» [۱۳].
۷. حجت الاسلام و المسلمین سبحانی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سبحانی در کتاب «منابع علم امامان شیعه» در این‌باره گفته‌ است:

«علامه مظفر در کتاب خود در صدد اثبات این مطلب است که "امام (ع) با علم حضوری به همه حوادث گذشته و آینده و به همه موضوعات خارجی، بدون استثنا علم دارد".[۱۴].

مرحوم علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، در کتاب "بحث کوتاه درباره علم امام (ع)" می‌نویسد: (...) از راه عقل: براهینی است که به موجب آنها امام (ع) به حسب مقام نورانیت خود، کامل‌ترین انسان عهد خود و مظهر تام اسما و صفات خدایی و بالفعل به همه چیز عالم و به هر واقعه شخصی آشناست و به حسب وجود عنصری خود، به هر سوی توجه کند برای وی حقایق روشن است.[۱۵]»[۱۶].
۸. حجت الاسلام و المسلمین وکیلی؛
حجت الاسلام و المسلمین وکیلی در مقاله «علم غیب امام (تکمیل نظریه اعتدالی و پاسخ به شبهات)» در این باره گفته است: «مقام امام (ع) چون در این جهت از همگان بالاتر و برتر است، طبیعی است که جامعیت وسعۀ وجودیشان اقتضاء‌ نماید که بتوانند به راحتی در آن واحد به عوالم مختلف دسترسی داشته و تفصیلاً به همه آنها توجه نموده و همه را با هم داشته باشند و مسلماً در برخی حالات ائمه (ع) چنینند[۱۷]. اما سخن در اینجاست که آیا این حال برای ایشان همیشگی است یا نه؟ صریح آیات و روایات این است که حالت جمعیت میان همه عوالم برای معصومین چه رسد به دیگران همیشگی نیست، بلکه گاه به جهت تنزّل به عالم پائین به عوالم بالاتر توجه نمی‌کنند و گاه به جهت غرق شدن در عوالم توحیدی از توجه به عالم کثرت باز می‌مانند و حتی در عالم ظاهر حال غش و بی‌هوشی بر بدن مبارکشان عارض می‌شود و لذا علوم ایشان به واسطه وحی یا الهام و امثال آن همیشه در حال افزایش است. تمام ادله‌ای که در نقد نظریه افراطی در قسمت اول این مباحث بدان اشاره شد، دلالت بر همین معنی دارد که علم تفصیلی ائمه (ع) همیشگی و مستمر نیست[۱۸].
۹. آقای دکتر غلامی (پژوهشگر دانشگاه تهران)؛
آقای دکتر اصغر غلامی در مقاله «آفاق علم امام در الکافی» در این‌باره گفته است: «بر اساس روایات، هر گاه مسئله جدیدی پیش آید و امام (ع) در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم می‌کند که این دسته از روایات نیز، روایات افزوده شدن بر علم امام (ع) را تأیید می‌کنند. امام صادق (ع) می‌فرماید:«إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِك‏»[۱۹] و نیز می‌فرماید: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِم‏»[۲۰] روشن است که خواست و اراده امام (ع)، به معنای موقعیتی است که ممکن است بر امام (ع) پیش بیاید و لزوم ندارد که خواست قولی باشد. در این هنگام خداوند علم جدیدی به امام (ع) افاضه می‌فرماید»[۲۱].
۱۰. پژوهشگران پایگاه پرسمان قرآن؛
پژوهشگران پایگاه پرسمان قرآن، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «ما مدعی نیستیم که یک فرد برای دانستن غیب نیاز دارد از همه غیب مطلع باشد یا مستمرا از غیب مطلع باشد بلکه بر طبق آیات قران کریم: ﴿وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاء[۲۲]. ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ[۲۳]. خداوند هر مقدار از غیب را که بخواهد به بندگان برگزیده‌اش عطا می‌کند و به همین دلیل هر‌گاه سؤالی از پیامبر (ص) می‌شد که پاسخش را نمی‌دانستند، آن را موکول به وحی الهی می‌کردند. بین آیاتی که از یک طرف علم غیب را منحصر به خداوند کرده و دسته‌ای که این علم را برای بعضی از بندگان خود، مانند رسولان، اثبات می‌کند، هیچ گونه منافاتی نیست؛ چرا که علم به همهٔ غیب‌ها به نحو استقلال، مختص به خداوند است؛ لکن بر اساس مشیتش، بعضی از بندگان خود را به هر مقدار از غیب که بخواهد آگاه می‌کند، پس علم غیب اولاً علم به همهٔ غیوب نیست و ثانیاً بنده در داشتن آن استقلالی ندارد[۲۴]. علم غیب که خدا به بندگانش عطا می‌کند، با علم غیب خداوند ، تفاوت ذاتی دارد، زیرا علم غیب خدا ذاتی اوست، ولی علم غیب بندگان عطای خداوند می‌باشد. آنچه به خدا اختصاص دارد، علم غیب ذاتی است که هیچ کس غیر خدا ندارد. آنچه که به بندگانش عطا نموده، علم غیب اهدایی خداست که به هرکس بخواهد، می‌دهد[۲۵].
۱۱. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی؛
پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «بعضی گفته‌‏اند: علم به غیب مخصوص خداست. از دیگری حتی پیامبران ساخته نیست . دلیل آنان آیه ﴿وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ[۲۶] و نظائر آن است. این مطلب را قبول می‌کنیم که غیب مطلق و بالذات از مختصّات خدا است. او است که وجودش غیر محدود است . چیزی از او غایب نیست. بالذات بر جهان غیب و شهود احاطه دارد. در علومش احتیاجی به غیر ندارد. پیامبران گرچه از دیگران کامل‌ترند، لکن به هر حال وجودشان محدود به زمان و مکان است. بنابراین پیامبران به غیب مطلق دسترسی ندارند، لکن چنان نیست که ارتباط با جهان غیب به طور کلّی برای بشر محال باشد، بلکه خدایی که مالک غیب و شهود است، می‌تواند بعض افراد لایق را با آن جهان ارتباط دهد. دری از غیب را برای شان بگشاید. حقایقی را بر آینه صاف وجودشان افاضه و اشراق کند. قرآن کریم نه تنها این گونه علم غیب را از پیغمبران نفی نکرده، بلکه اثبات کرده است: ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ[۲۷]. در آیه مذکور می‌فرماید خدا عالم به غیب است. هیچ کس را بر غیبش مطلع نمی‏‌کند مگر افراد برگزیده مانند رسول را، معلوم می‌شود رسول استثنا شده است. او می‌تواند با تأییدات الهی با جهان غیب مرتبط گردد. در بعضی از آیات می‌فرماید: اخبار غیب را در اختیار پیغمبر قرار می‌دهیم: ﴿ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ[۲۸]. در مورد حضرت عیسی (ع) : ﴿أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ[۲۹] در این آیه حضرت عیسی (ع) هم مدعی خلق است و هم مدعی شفا دادن و زنده کردن و خبر دادن از غیب . همه این‌ها اختصاص به خدا دارد. ایشان به اذن و اراده خدا این کارها را می‌کند. از این قبیل آیات استفاده می‌شود خداوند متعال پاره‏ای از حقایق و مطالب غیبی را به وسیله وحی بر پیغمبران نازل می‌کند. تردید نیست که بر پیغمبران وحی می‌شود. وحی عبارت است از یک نوع ارتباط مخصوص و تماس مرموز و خارق‌العاده به واسطه افاضات پروردگار حکیم. دری از غیب به روی پیغمبر باز می‌شود. پرتوی از عالم نورانی بر گوهر تابناک قلب او می‌تابد. به وسیله چشم باطن گوشه‏ای از جهان را مشاهده می‌کند. گرچه پیغمبران می‌توانند با جهان غیب تماس بگیرند، ولی به غیب مطلق و نامحدود دسترسی ندارند. بیش از ظرفیت محدود وجودشان نمی‌‏توانند از آن عالم نامحدود استفاده کنند. به علاوه در این مقدار از علم غیب هم استقلال ندارند. علوم شان بالذات نیست، بلکه به تأییدات و افاضات پروردگار جهان نیازمندند. امام هادی (ع) فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ قُلُوبَ الْأَئِمَّةِ (ع) مَوَارِدَ لِإِرَادَتِهِ، وَإِذَا شَاءَ اللَّهُ شَيْئاً شَاءُوهُ، وَهُوَ قَوْلُهُ تَعَالَى‏: ﴿وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ»[۳۰]»[۳۱][۳۲]
۱۲. پژوهشگران وبگاه رهروان ولایت؛
پژوهشگران رهروان ولایت، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «مرحوم ابوالفتح محمد بن علی کراجکی می‌فرماید: امامان در کمال دانش و عصمت هستند و خداوند تمام آنها را به ایشان تعلیم داده و به تمام اسرار آگاهند، اما نه به صورت مستمر و پیوسته، بلکه در مقاطعی ممکن است امری طبق مصلحت از ایشان پنهان بماند[۳۳]»[۳۴].
۱۳. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست.
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در این‌باره گفته‌اند: «اکثر علمای شیعه معتقدند که اولیای الهی، نیز در مواردی که لازم باشد از غیب آگاه می‌شوند. این معنا همچنین از روایات ائمه استفاده می‌شود. امام صادق (ع) در این باره می‌فرماید: «هنگامی که امام (ع) اراده می‌کند، چیزی را بداند، خدا به او تعلیم می‌دهد»[۳۵].

پرسش‌های وابسته

پانویس

  1. تفسیر نمونه، ج٢٥، ص١٤٦
  2. سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ (ع) عَنِ الْإِمَامِ يَعْلَمُ الْغَيْبَ؟ فَقَالَ: "لَا، وَلكِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَعْلَمَ الشَّيْ‌ءَ، أَعْلَمَهُ اللهُ ذلِكَ"».اصول کافی ج۱، ص۶۴۰. «باب نادر فیه ذکر الغیب».
  3. تفسیر نمونه، ج ۱۷، ص ۱۰۰.
  4. تفسیر نمونه ،ج۱۰ ،ص ۷۳ و ۷۴.
  5. «يُبسَطُ لَنَا العِلمُ فَنَعلَمُ، ويُقبَضُ عَنّا فَلا نَعلَمُ. وقالَ: سِرُّ اللّه ِ عَزَّوجَلَّ أسَرَّهُ إلى جَبرَئيلَ، وأسَرَّهُ جَبرَئيلُ إلى مُحَمَّدٍ (ص)، وأسَرَّهُ مُحَمَّدٌ إلى مَن شاءَ اللّه ُ»؛الکافی، ج۱ ، ص۲۵۸.
  6. ادب فنای مقربان ج۳، ص۴۱۸.
  7. الکافی، ج۱ ص۲۵۸.
  8. شرح دعای ۴۵ صحیفه سجادیه، وبگاه پدیدآورنده
  9. بررسی‌ مسائل کلی‌ امامت، ص ۲۹۵- ۲۹۸.
  10. اگر امام اراده کند چیزی را بداند خدا او را آگاه می‌گرداند؛ کلینى، الکافی، ج۱، ص ۲.
  11. علم غیب ائمه (ع)، دوفصلنامه مطالعات اهل بیت‌شناسی، ص ۱۷ و ۱۸.»
  12. نه، ولی هرگاه بخواهد چیزی را بداند خدا آن را باو بیاموزد؛ کافی، ج۱، ص۲۵۸.
  13. پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۴۶۲.
  14. برای اطلاع بیشتر، ر.ک: علم امام، محمدحسین مظفر
  15. بحثی کوتاه درباره علم امام، سید محمد حسین طباطبایی، ص٢۵.
  16. منابع علم امامان شیعه، ص ۱۴۷-۱۵۰.
  17. این حالت برای غیر معصومین (ع) نیز گاه اتفاق می‌افتد ولی سختی و فشار زیادی بر نفس و بدن ولی خدا می‌آورد و تحمل آن دشوار است. یکی از شاگردان عارف کامل مرحوم حضرت علامه آیةالله حسینی طهرانی نقل کردند از خدمت ایشان درباره این حال پرسیده شد، فرمودند برای غیر معصوم حداکثر در شبانه روز ده دقیقه شاید چنین حالتی دست دهد.
  18. وبگاه عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
  19. هر گاه امام اراده کند به چیز جدیدی علم پیدا کند، خداوند آن را به او تعلیم می‌کند.
  20. به درستی که امام (ع) هر گاه بخواهد بداند، به او علم داده می‌شود.
  21. آفاق علم امام در الکافی.
  22. و نیز بر آن نیست که شما را از نهان آگاه گرداند اما خداوند از فرستادگان خویش هر که را بخواهد برمی‌گزیند؛ سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.
  23. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه ۳۶ - ۲۷.
  24. مقاله غیبت و شهادت از نظر علامه طباطبایی، پروين ايرانپور ، فصلنامه بينات، شماره ۵۵.
  25. پژوهشگران پایگاه پرسمان قرآن
  26. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
  27. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه ۲۶ - ۲۷.
  28. این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم؛ سوره آل عمران، آیه ۴۴.
  29. من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت؛ سوره آل عمران، آیه ۴۹.
  30. بی گمان، خداوند متعال دلهای امامان معصوم (ع) را جایگاهی برای اراده خود قرار داده است، پس اگر خداوند متعال چیزی بخواهد ایشان نیز آن را خواهند خواست؛ و این همان سخن خداوند می باشد که فرمود: "و نمى‌خواهيد مگر آنكه خداى، پروردگار جهانيان، بخواهد" سوره تکویر، آیه ۲۹.
  31. البرهان، ج۵ ،ص۵۵۶؛ کافی، ج۱، ص۲۵۸.
  32. مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
  33. مرحوم کراجکی در کنز الفوائد (رساله جمال اعتقاد اهل الأیمان)، ص۱۱۲، ناشر: مکتبه المصطفوی، قم، سال ۱۴۱۰ق.
  34. رهروان ولایت
  35. وبگاه اسلام کوئست