ابوصلت هروی در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آشنایی اجمالی

وی از محدثان مشهور و از اصحاب امام رضا(ع) است. او اصالتاً هروی (هراتی) و خراسانی نسب است. اجداد او توسط سپاهیان اسلام اسیر و به مدینه برده شد و جزء غلامان و موالیان عبدالرحمان بن سمره محسوب شدند[۱].

ابوصلت به روایتی در مدینه متولد شد[۲] و در نیشابور اقامت گزید [۳]. او به حجاز، عراق و یمن سفر کرد و از دانشمندان و محدثان عصر خود دانش آموخت. وی در زمان مأمون، خلیفه عباسی به قصد جهاد به مرو آمد و چون مأمون، دانش و فهم او را دید، دلباخته‌اش شد و او را از خواص خویش ساخت[۴]. در محضر مأمون بارها با بشر مریسی در رد مرجئه، زنادقه، قدریه به مناظره پرداخت[۵].

بسیاری از رجال شیعه او را توثیق و روایات او را صحیح دانسته‌اند[۶].

ابوصلت، مدتی در محضر امام رضا(ع) بود و از آن حضرت روایت کرده است. او در نیشابور و سرخس در خدمت امام بوده و حدیث سلسلة الذهب را در نیشابور از امام نقل کرده است. در سناباد (مشهد) و مرو در مجالس امام رضا(ع) حاضر می‌‌شد و از خواص امام به شمار می‌رفت.

ابوصلت پس از شهادت امام رضا(ع) از خراسان به سوی عراق سفر کرد و در بغداد ساکن شد. چون با نظر خلق قرآن که مورد تأیید مأمون بود به مخالفت برخاست، ناچار شد به نیشابور سفر کند و در این شهر اقامت گزیند[۷].[۸]

خدمات

  1. نشر علم و دانش با سفر به نقاط مختلف جهان اسلام؛
  2. جهاد با کفار و حضور در سرحد کفر و اسلام و جنگ نظامی با دشمنان دین؛
  3. دفاع از دین ناب و اصیل و مبارزه با کج‌روی‌ها و خرافات و مناظره با سران جهمیه، مرجئه، قادریه، زنادقه و غیره.
  4. درک حضور امام رضا(ع) و خدمت به امام در خراسان، مرو، نیشابور، سرخس، سناباد و ارتباط با امام؛
  5. نشر و گسترش حدیث شیعی به ویژه حدیث سلسلة الذهب و نقل فضایل و مناقب ائمه اطهار(ع)؛
  6. مخالفت با مسئله خلق قرآن در مجالس مختلف از جمله مجلس مأمون و پیروزی بر بشر مریسی که طرفدار خلق قرآن بود؛
  7. ذکر مصائب و مظالمی که به ائمه اطهار و اهل بیت(ع) روا داشته شد، به ویژه ظلم‌های بنی امیه بر اهل بیت(ع).
  8. حضور در مجالس علمی در عراق و خراسان و مناظره با مخالفان در حضور خلفای عباسی؛
  9. تألیف کتب ارزشمندی چون وفات امام رضا(ع)[۹].

ابوصلت در سال ۲۳۲ یا ۲۳۶ه‍.ق در خراسان وفات کرد. آرامگاهی در سمت شرقی بیرون شهر مشهد مقدس وجود دارد که منسوب به اوست. در قم و سمنان نیز مزارهایی منسوب به وی وجود داشته است[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. مسندالامام الجواد(ع)، ص۲۹۲ و تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۴۶.
  2. کشی، رجال، صص ۶۱۵ و ۶۱۶.
  3. ذهبی، تذهیب التهذیب، ج۲ ص۴۵۷ و دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۱۴.
  4. مسندالامام الجواد(ع)، ص۲۹۳.
  5. معارف و معاریف، ج۱، ص۴۲۹ و تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۴۷.
  6. نجاشی، رجال، ص۱۶۴؛ طوسی، رجال، ص۳۶۹؛ کشی، رجال، ص۶۵۱.
  7. مسندالامام الجواد(ع)، ج۲، ص۲۹۳.
  8. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 212-213.
  9. مسندالامام الجواد(ع)، صص ۲۹۵ و ۲۹۶.
  10. اعتماد السلطنه، مطلع الشمس، ج۲، صص ۳۸۵ و ۳۸۶ و دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۶۱۴.
  11. قریشی، سید حسن، اصحاب ایرانی ائمه اطهار، ص 213-214.