امسلمه در قرآن
مقدمه
پدر امسلمه از بخشندگان عرب معروف به زادالراکب[۱] و مادرش عاتکه دختر عامر بن ربیعة بن مالک است[۲] که برخی به اشتباه او را عاتکه دختر عبدالمطلب دانستهاند.[۳] وی پیش از هجرت در خانوادهای شریف در مکه متولد شد؛[۴] اما زمان ولادتش به طور دقیق مشخص نیست. با توجه به تاریخ وفات و طول عمرش میتوان حدس زد که ۲۰ سال و اندی پیش از هجرت به دنیا آمده است. در نوجوانی به ازدواج ابوسلمه عبدالله بن عبدالاسد مخزومی درآمد. با ظهور اسلام به همراه همسرش به دین اسلام گروید، در حالی که برادرش عبدالله بن ابی امیه و پسر عمویش ابوجهل از دشمنان سرسخت پیامبر بودند.[۵] بر اثر آزار مشرکان و اقوام خویش، به همراه شوهرش در سال پنجم بعثت با گروهی از مسلمانان عازم حبشه گردید.[۶] با انتشار خبر خودداری قریش از اذیت و آزار مسلمانان، با همسرش از حبشه به مکه بازگشت؛ ولی چون خبر دروغ بود، برای رهایی از فشار مشرکان، به حبشه بازگشت.[۷] سرانجام در سال سیزدهم بعثت به همراه همسرش تصمیم گرفتند به یثرب هجرت کنند؛ امّا بنیمخزوم مانع مهاجرت امسلمه و سلمه، تنها فرزندش که در حبشه متولد شده بود، شدند و نهایتاً ابوسلمه به تنهایی راه یثرب را در پیش گرفت. ام سلمه پس از چندی دوری از شوهر، در نهایت با رضایت بنیمخزوم به اتفاق فرزندش سلمه و با همراهی عثمان بن طلحه از بنیعبدالدار عازم یثرب شد.[۸] میگویند: او اولین زن هودج نشینی است که به یثرب مهاجرت کرد.[۹]
ابوسلمه با جراحتی که در جنگ احد برداشت در هشتم جمادیالآخر سال چهارم هجری[۱۰] و به قولی در سال دوم بعد از نبرد بدر [۱۱] به شهادت رسید.[۱۲] امسلمه از او دو پسر و دو دختر داشت: سلمه، عمر (عمرو)،[۱۳] درّه (رقیه)[۱۴] و زینب [۱۵] امسلمه قصد کرده بود بعد از شوهرش دیگر ازدواج نکند تا در بهشت با ابوسلمه باشد؛ ولی ابوسلمه او را از این قصد بازداشت و از خدا خواست مردی بهتر از خودش نصیب امسلمه گرداند.[۱۶] ابتدا ابوبکر و سپس عمر به خواستگاری وی رفتند؛ ولی وی نپذیرفت تا اینکه پیامبر (ص) او را خواستگاری کرد و وی پذیرفت. امسلمه با جهیزیه [۱۷] و مهر اندک،[۱۸] در شوال سال چهارم [۱۹] یا دوم هجرت [۲۰] به عقد آن حضرت درآمد. وی زنی زیبا روی بود و گاه مورد رشک و حسادت و طعن و تمسخر دیگر همسران پیامبر (ص) قرار میگرفت.[۲۱] او را بعد از خدیجه برترین همسر پیامبر دانستهاند.[۲۲] آمده است که به رسم عقد اخوت پیامبر او و صفیّه (دیگر همسر رسول خدا) را همپیمان کردند.[۲۳] نوشتهاند که مراسم عروسی حضرت فاطمه (ع) در خانه امسلمه برپا شد.[۲۴] این خبر، احتمال ازدواج پیامبر را با امّ سلمه در سال دوم هجری قوت میبخشد.
امّ سلمه در غزوات مریسیع، خیبر، حدیبیه، فتح مکه، حنین،[۲۵] طائف،[۲۶]تبوک [۲۷] و نیز حجة الوداع [۲۸] همراه پیامبر بود. او عقلی رسا و رأیی صائب داشت [۲۹] و مورد احترام و محبت پیامبر بود. در غزوه حدیبیه که همراهان پیامبر از سر تراشیدن و قربانی خودداری میکردند طرف مشورت پیامبر قرار گرفت و پیشنهاد او مبنی بر اینکه پیامبر بدون توجه به مسلمانان شخصا به سر تراشیدن و قربانی اقدام کند مؤثر واقع شد و مسلمانان بعد از حضرت سر تراشیدند و قربانی کردند.[۳۰] پیامبر بیش از دیگر زنان خود، به امسلمه توجه داشت. طبق منابع، پیامبر فهرست اسامی اهل بهشت و جهنم [۳۱] و نوشتهای برای خلیفه برحق پس از خود [۳۲] و مقداری تربت کربلا[۳۳] به امّ سلمه سپرده بودند. او نیز پس از رحلت ایشان همچنان وفادار ماند و در حوادث حساس و هنگام لزوم، از خاندان پیامبر دفاع میکرد و همواره با نقل احادیثی از پیامبر ولایت علی (ع) و منزلت او را نزد پیامبر به یاد مسلمانان میآورد.[۳۴]
میگویند: در ماجرای غصب فدک که صحابه و بزرگان قوم، همه سکوت اختیار کرده بودند او شجاعانه در برابر خلیفه نخست ایستاد و از فاطمه (س) دفاع کرد، چنانکه در پی آن خلیفه در آن سال مقرری او را قطع کرد.[۳۵] در طول ۲۵ سال خلافت خلفای سهگانه او به حمایت اهل بیت (ع) میپرداخت و درگاه لزوم خلفا را موعظه میکرد. در همین راستا خلیفه سوم را از مخالفت با سنت پیامبر (ص) پرهیز داد.[۳۶] در جریان مخالفتهای عمار با خلیفه سوم، جانب عمار را گرفت و خلیفه سوم را نکوهش کرد.[۳۷]
در دوران خلافت علی (ع) از حضرت حمایت کرد. او ضمن ردّ درخواست طلحه و زبیر برای شرکت در خونخواهی عثمان [۳۸] کوشید با یادآوری سخن پیامبر (ص) در این خصوص که علی (ع) ولیّ هر مؤمن و مؤمنهای است و عایشه نیز آن را تصدیق کرد عایشه را از رفتن به جانب بصره باز دارد.[۳۹] چون در این کار موفق نشد، برای گروهی از انصار و مهاجران سخنرانی کرد و در آن ضمن حمایت از علی (ع) موقعیت و مرتبه او را در جامعه اسلامی و نزد پیامبر (ص) یادآور شد و گروه فراوانی را از همراهی سپاه جمل منصرف کرد.[۴۰] با حرکت سپاه جمل از مکه، نامهای به علی (ع) نگاشت و او را از حرکت سپاه آگاه کرد و ضمن اعلام آمادگی برای همراهی علی (ع) پسرش عمر را برای یاری او فرستاد.[۴۱] زمانی که حفصه همسر پیامبر (ص) از ابتلای علی (ع) به اصحاب جمل اظهار خشنودی و مجلس شادی برپا کرد، ام سلمه بدان مجلس درآمد و معترضانه این عمل را تقبیح کرد.[۴۲] امسلمه در عهد معاویه نیز از حمایت علی (ع) دست نکشید. در مقابل لعن علی (ع) و دوستدارانش ایستاد و در نامهای به معاویه شهادت داد که خدا و پیامبر (ص) دوستدار علی هستند و لعن علی و دوستدارانش لعن خدا و پیامبر اوست.[۴۳]
امّ سلمه رخداد دلخراش کربلا را نیز شاهد بود و در شهادت امام حسین (ع) عزادار شد.[۴۴] وی مورد عنایت و توجه امامان (ع) بود. حضرت علی (ع) آنگاه که از مدینه به قصد کوفه حرکت کرد، نوشتهها و وصایای خود را نزد وی نهاد و امام حسن (ع) که به مدینه بازگشت آنها را تحویل گرفت.[۴۵] امام حسین (ع) نیز وصایای خود را نزد او نهاد که بعد از بازگشت امام سجاد (ع) به مدینه به آن حضرت تحویل داد.[۴۶] امسلمه از راویان حدیث است و بیش از ۳۷۸ حدیث روایت کرده است.[۴۷] او عمدتاً از شخص پیامبر (ص) یا از طریق فاطمه (س) دختر پیامبر (ص) یا ابوسلمه نقل حدیث کرده است.[۴۸] از جمله راویان او اسامة بن زید، أسود بن یزید نخعی و حبیب بن ابی ثابت هستند.[۴۹] حدیث کساء،[۵۰]حدیث «عَلِيٌّ مَعَ اَلْقُرْآنِ وَ اَلْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ» « اَلْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ عَلِيٌّ مَعَ اَلْحَقِّ»[۵۱] و حدیث «مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاَهُ»[۵۲] از احادیث متواتری هستند که امّ سلمه نیز نقل کرده است.
وی در ۸۴ سالگی در مدینه درگذشت.[۵۳] سال وفات او را به اختلاف ۵۹ [۵۴] تا ۶۳ هجری ref> الاصابه، ج ۸، ص ۴۰۷.</ref>دانستهاند. ابوهریره [۵۵] یا عبدالله بن عبدالله بن ابی امیه [۵۶] یا ولید بن عتبه[۵۷] بر او نماز گزارد و در قبرستان بقیع دفن شد[۵۸].[۵۹]
ام سلمه در شأن نزول
- بنا به روایت مجاهد روزی امّ سلمه به پیامبر (ص) گفت: چرا درباره هجرت زنان آیهای نازل نشده است؟ در پاسخ او این آیه فرود آمد: خداوند عمل هیچ عمل کنندهای خواه مرد یا زن را تباه نمیکند و کسانی که در راه خدا هجرت کرده، آزار دیدهاند و جنگیده و کشته شدهاند بدیهایشان را میزداید و آنان را در بهشت جاودان جای میدهد: ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ﴾[۶۰][۶۱]
- در روایات متعددی آمده است که امّسلمه به رسولخدا (ص) گفت: چرا در قرآن از مردان یاد شده و از زنان یاد نشده است؟ در پاسخ وی فرشته وحی این آیه را بر پیامبر (ص) فرود آورد: خداوند برای مسلمانان مؤمن، فروتنِ فرمانبردار، راستگو، شکیبا، خداترس، صدقه دهنده، روزهدار، پاکدامن و آنان که بسیار بهیاد خدایند، مرد باشند یا زن آمرزش و پاداش بزرگ آماده ساخته است: ﴿إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا﴾[۶۲][۶۳] برخی گفتهاند: این اولین آیهای است که درباره زنان فرود آمده و از آنان به خوبی یاد شده است.[۶۴]
- روزی امسلمه جامهای پوشید که بر روی آن شالی بسته بود و سرِ شال از پشت آویزان بود و بر زمین کشیده میشد. دو تن از همسران پیامبر او را مسخره کردند. آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾[۶۵] در این باره نازل شد[۶۶]
- در پی پرسش امسلمه از پیامبر (ص) که چرا جهاد به مردان اختصاص دارد و میراث زنان نصف سهم مردان است آیه ﴿وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا﴾[۶۷] نازل شد[۶۸].
- همسران پیامبر (ص) پس از سپری شدن چند غزوه، از پیامبر خواستند که بر نفقه آنان بیفزاید و هریک از آنان از آن حضرت چیزی خواستند. امّسلمه نیز درخواست کرد تا پردهای خطدار برایش تهیه گردد.[۶۹] پیامبر (ص) ناراحت شد و از پاسخ به این خواستها سر باز زد و به مدت یک ماه از آنان کناره گرفت تا اینکه آیات ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا﴾[۷۰]، ﴿وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا﴾[۷۱] نازل شد و خداوند با لحن قاطع به زنان پیامبر هشدار داد که اگر زندگی پرزرق و برق دنیا را میخواهید، میتوانید از پیامبر (ص) جدا شوید و اگر به خدا و رسول او و روز جزا دل بستهاید و به زندگی ساده و افتخارآمیز پیامبر قانع هستید، بمانید[۷۲]بنا به روایتی امسلمه اولین کسی بود که برخاست و خدا و پیامبرش را بر مال دنیا ترجیح داد.[۷۳] در این جریان هنگامی که عمر همسران آن حضرت را سرزنش کرد. امّ سلمه عمر را از وارد شدن به حوزه خصوصی زندگی پیامبر برحذر داشت.[۷۴] گویند: آیات ﴿وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۷۵][۷۶] و ﴿وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۷۷][۷۸] و ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۷۹][۸۰] در خانه امسلمه بر پیامبر (ص) نازل شد.[۸۱].
منابع
پانویس
- ↑ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۹۳؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۰۲.
- ↑ الاصابه، ج ۸، ص ۴۰۴؛ الطبقات، ج ۸، ص ۶۹.
- ↑ مناقب، ج ۱، ص ۲۰۷؛ سفینهالبحار، ج۴، ص۲۲۷.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۰۲.
- ↑ المعارف، ص ۱۳۶؛ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۹۳.
- ↑ السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۳۲۶.
- ↑ الطبقات الکبری، ج ۸، ص ۶۹؛ السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۳۶۶ به بعد.
- ↑ الاصابه، ج ۸، ص ۴۰۴ ـ ۴۰۵.
- ↑ الاستیعاب، ج ۴، ص ۴۹۳.
- ↑ اسدالغابه، ج ۳، ص ۲۹۶؛ الطبقات، ج ۸، ص ۶۹.
- ↑ اسدالغابه، ج ۳، ص ۲۹۷.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۶۹.
- ↑ البدء والتاریخ، ج ۵، ص ۱۳.
- ↑ السیرهالنبویه، ج ۴، ص ۶۴۵.
- ↑ الاصابه، ج ۸، ص ۴۰۴.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۷۰.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۷۱.
- ↑ اعلام النساء، ج ۵، ص ۲۲۲.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۶۹.
- ↑ مناقب، ج ۱، ص ۲۰۷.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۰۹.
- ↑ الخصال، ج ۲، ص ۴۱۹.
- ↑ مناقب آلابیطالب، ج ۲، ص ۲۱۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۹۵.
- ↑ المغازی، ج ۲، ص ۴۶۷.
- ↑ المغازی، ج ۳، ص ۹۲۶.
- ↑ المغازی، ج ۳، ص ۱۰۳۶.
- ↑ المغازی، ج ۳، ص ۱۰۹۰.
- ↑ الاصابه، ج ۸، ص ۴۰۶.
- ↑ المغازی، ج ۲، ص ۶۱۳؛ اعلام النساء، ج ۵، ص ۲۲۳ ـ ۲۲۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۶، ص ۱۲۶.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۲۴.
- ↑ سفینهالبحار، ج ۴، ص ۲۳۱.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۲۲۲.
- ↑ سفینهالبحار، ج ۴، ص ۲۲۹ ـ ۲۳۰.
- ↑ اعلام النساء، ص ۲۲۴.
- ↑ الامامة والسیاسه، ج ۱، ص ۵۱.
- ↑ الجمل، ص ۲۳۳.
- ↑ الفتوح، ج ۲، ص ۴۵۴ ـ ۴۵۵.
- ↑ الجمل، ص ۲۳۷ ـ ۲۳۸.
- ↑ تاریخ طبری، ج ۳، ص ۸.
- ↑ الجمل، ص ۲۷۶ ـ ۲۷۷.
- ↑ العقد الفرید، ج ۴، ص ۳۳۵.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۰۲، ۲۰۷؛ المستدرک، ج ۴، ص ۲۰.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۳۵۴.
- ↑ الکافی، ج ۱، ص ۳۶۰.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۱۰.
- ↑ تهذیب الکمال، ج ۳۵، ص ۳۱۷.
- ↑ تهذیب الکمال، ج ۳۵، ص ۳۱۷.
- ↑ جامع البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۰ به بعد.
- ↑ الجمل، ص ۴۱۸؛ المعیار والموازنه، ص ۳۵، ۴۶؛ المعجم الصغیر، ج ۱، ص ۲۵۵.
- ↑ معجم رجالالحدیث، ج۲۴، ص ۲۰۴؛ السننالکبری، ج ۵، ص ۱۳۱؛ کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۶۰۲.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۷۶.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۶.
- ↑ الطبقات، ج ۸، ص ۷۶.
- ↑ المستدرک، ج ۴، ص ۱۹.
- ↑ انساب الاشراف، ج ۲، ص ۶۶.
- ↑ تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۲۰.
- ↑ الهیزاده، محمد حسن، ام سلمه، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۴، ص 363-366.
- ↑ «آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمیگردانم بنابراین بیگمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم میپوشم و آنان را به بوستانهایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵.
- ↑ جامع البیان، مج ۳، ج ۴، ص ۲۸۴؛ التبیان، ج ۳، ص ۸۹؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۵۳۰.
- ↑ «بیگمان خداوند برای مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن و مردان و زنان فرمانبردار و مردان و زنان راستگفتار و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فرمانبردار و مردان و زنان بخشنده و مردان و زنان روزهدار و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانی که خداوند را بسیار یاد میکنند، آمرزش و پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۳۵.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج ۹، ص ۳۱۳۳؛ روضالجنان، ج ۱۵، ص ۴۲۱؛ نهج البیان، ج ۴، ص ۲۲۵.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج ۴، ص ۴۰۴.
- ↑ «ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقبهای ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.
- ↑ اسبابالنزول، ص ۳۳۴؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۰۲.
- ↑ «و آنچه را که خداوند با آن برخی از شما را بر برخی دیگر برتری داده است آرزو نکنید؛ مردان را از آنچه برای خود به دست میآورند بهرهای است و زنان را (هم) از آنچه برای خویش به کف میآورند بهرهای؛ و بخشش خداوند را درخواست کنید که خداوند به هر چیزی داناست» سوره نساء، آیه ۳۲.
- ↑ مجمع البیان، ج ۳، ص ۳، ۴۴۰؛ تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۱۰۶.
- ↑ تفسیر ماوردی، ج ۴، ص ۳۹۵.
- ↑ «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایههای آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوهای نیکو رهایتان کنم» سوره احزاب، آیه ۲۸.
- ↑ «و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را میخواهید، بیگمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۹.
- ↑ تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۴۸؛ مجمعالبیان، ج ۸، ص ۵۵۴.
- ↑ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۶۷؛ تفسیر ماوردی، ج ۴، ص ۳۹۵.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۱، ج ۲۱، ص ۱۸۸.
- ↑ «و دیگرانی هستند که به گناه خویش اعتراف دارند؛ کردار پسندیدهای را با کار ناپسندی دیگر آمیختهاند باشد که خداوند از آنان در گذرد که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۰۲.
- ↑ تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۳؛ البرهان، ج ۲، ص ۸۳۵.
- ↑ «و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.
- ↑ کشفالاسرار، ج۴، ص۲۲۷؛ البرهان، ج۲، ص ۷۹۱.
- ↑ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه 33.
- ↑ جامعالبیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۱۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۱۹.
- ↑ الهیزاده، محمد حسن، ام سلمه، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۴، ص 366-368.