انفال در لغت
مقدمه
«انفال» واژهای عربی و در لغت جمع «نَفَل» است که مفهوم لغوی واژه نفل، در سالهای نخستین ظهور اسلام شناخته شده بود؛ اما در طی قرنهای بعد، با غلبه کاربرد اصطلاحی آن، معنای لغویاش به فراموشی سپرده شد. برخی معنای آن را غنیمت، بخشش یا زیادی بیان کردهاند[۱]. برخی نیز معنای اصلی را زیادی دانسته و معانی دیگر را به آن بازگرداندهاند[۲].[۳] ازاینرو به نمازهای مستحبی «نافله» گفتهاند چون اضافه بر واجبات است[۴].[۵] نفل در زبان عبری به معنای «سقوط و هبوط» است[۶].
همچنین اگر نوه را نافله میگویند به خاطر این است که بر فرزندان انسان افروزده میشود چنانکه قرآن میفرماید: ما به ابراهیم، اسحاق را بخشیدیم و یعقوب (فرزندان اسحاق) را به او افزودیم[۷]. نوفل به کسی گفته میشود که بخشش زیاد داشته باشد و اگر به غنایم جنگی نیز انفال گفته شده است، یا به جهت این است که یک سلسله اموال اضافی است که بدون صاحب میماند و به دست جنگجویان میافتد، در حالی که مالک خارجی برای آن وجود ندارد و یا به این جهت است که جنگجویان برای پیروزی بر دشمن میجنگند، نه برای غنیمت. بنابراین غنیمت یک موضوع اضافی است که به دست آنها میافتد[۸].[۹]
در «کشاف اصطلاحات الفنون» در معنای «نفل» مینویسد: نَقَل به فتح نون و فاء، در لغت به معنای زیاده است و غنیمت از آن رو نَفَل نامیده میشود که زائد در حلالها است؛ زیرا غنیمت در دیگر امتها حلال نبوده است. به بچه ولد الزنا نافله و زیادی گفته میشود؛ زیرا زائد بر هدف ازدواج است که بچه از صلب پدر باید باشد و این بچه، زیادی است. و در شریعت اطلاق میشود بر مال زیادی که رهبر مسلمانان به برخی غنیمتبران میدهد. و این عمل«تنفیل» نامیده میشود[۱۰].
راغب اصفهانی در «مفردات» با اینکه بیشتر به ریشه لغات میپردازد درباره واژه انفال و نفل، اول به بیان مصداقهای آن پرداخته و مینویسد: «نَفَل، گفته شده، عین غنیمت است... و نفل آنچه برای انسان حاصل میشود پیش از غنمیت است. و گفته شده آنچه حاصل میشود برای مسلمانان بدون جنگ که همان فیء است و گفته شده نفل آن چیزی است از متاع و مانند آن، پس از آنکه غنائم تقسیم شده است. و بر این معنا حمل شده آیه ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ...﴾[۱۱] و اصل آن از نفل است که زیاده بر واجب است و به آن نافله گویند»...[۱۲].[۱۳]
منابع
حسینی، صادقی فدکی، انفال، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵
ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳
نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم
فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی
مهدیزاده آری، احمد، مقاله «انفال»، دانشنامه امام خمینی ج۲
دایرة المعارف بزرگ اسلامی
علیدوست خراسانی، نورالله، منابع مالی اهل بیت
پانویس
- ↑ فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۱۳۰؛ لسانالعرب، ج۱۴، ص۲۴۴؛ القاموسالمحیط، ج۴، ص۷۹، «نفل».
- ↑ راغب، مفردات، ص۵۲۴؛ التبیان، ج۵، ص۷۲؛ لسانالعرب، ج۱۴، ص۲۴۵؛ عسکری، الفروق فی اللغه، ۱۶۴.
- ↑ ر.ک: دایرة المعارف بزرگ اسلامی.
- ↑ مجمعالبحرین، ج۳، ص۱۸۱۹؛ المصباح، ص۶۱۹، «نفل».
- ↑ حسینی، صادقی فدکی، انفال، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵، ص۱۵ ـ ۲۳؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص۱۲۷؛ فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژهنامه فقه سیاسی، ص۵۳؛ مهدیزاده آری، احمد، مقاله «انفال»، دانشنامه امام خمینی ج۲، ص۳۹۶ ـ ۴۰۲.
- ↑ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۲، ص۲۱۰.
- ↑ ﴿وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً...﴾ «و اسحاق را و افزون بر آن (نوهاش) یعقوب را به او بخشیدیم و همه را (مردمی) شایسته کردیم» سوره انبیاء، آیه ۷۲.
- ↑ جهت اطلاع بیشتر درباره معنای انفال به این منابع رجوع شود: لسان العرب، ج١۴، ص٢۴۵. النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، ج۵، ص۹۹؛ مجمع البحرین، ج۵، ص۴۸۵؛ الفیروز آبادی، القاموس المحیط، ج۴، ص۵٩؛ فصل النون باب اللام، ابی الحسین احمد بن فارس زکریا، معجم مقاییس اللغه، تحقیق عبد السلام محمد هارون، قم، دار الکتب العلمیه، اسماعیلیان، نجفی، بیتا، ج۵، ص۴۵۵ – ۴۵۶؛ المصباح المنیر، ج۲، ص۳۲۸؛ المعجم الوسیط، ابراهیم مصطفی، احمد حسن الزیات حامد عبدالقادر، محمد علی النجار با اشراف عبد السلام هارون، المکتبه العلمیه، تهران، ج۲، ص۵۹۱؛ الراغب الاصفهانی، ابی القاسم الحسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق محمد سید گیلانی، تهران، منشورات المکتبه المرتضویه، بیتا، ص۵۰۲ ـ ۵۰۳.
- ↑ علیدوست خراسانی، نورالله، منابع مالی اهل بیت، ص ۲۱۰.
- ↑ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۲، ص۱۷۲۱.
- ↑ «از تو از انفال میپرسند»... سوره انفال، آیه ۱.
- ↑ راغب، المفردات، ص۵۰۲.
- ↑ ذاکری، علی اکبر، سیمای کارگزاران علی بن ابی طالب امیرالمؤمنین ج۳، ص۵۴۱ - ۵۴۲.