دانشمندان علوم اسلامی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
مقدمه
عالمان دین از زمان صدر اسلام نقش مرزبانی از دین را داشتهاند و ابعاد مختلف دین را ثبت و ضبط کردهاند. ایشان یادآور میشود که اگر فقهای عزیز نبودند معلوم نبود امروز چه علومی به عنوان علوم قرآن و اسلام و اهل بیت (ع) به خورد تودهها داده بودند. جمعآوری و نگهداری علوم قرآن و اسلام و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار و سنت و سیره معصومین (ع) و ثبت و تبویب و تنقیح آنان در شرایطی که امکانات بسیار کم بوده و حاکمان ستمگر در محو آثار رسالت همه امکانات خود را به کار میگرفتند، کار آسانی نبوده است. امام خمینی تدوین کتبی همچون کتب اربعه و شکلگیری علومی نظیرِ فقه، فلسفه اسلامی، ریاضیات، نجوم، کلام، اصول، حدیث، رجال، تفسیر، ادب، عرفان و لغت، را نتیجه تلاشهای عالمان دین دانسته و این کار آنها را جهاد فی سبیل الله مینامد[۱].
حضرت امام خمینی در پیام به روحانیت، مجاهدات علمی و فرهنگی را در جهانی افضل از خون شهیدان میشمارد و یادآور میشود که نقش روحانیت به همین مقدار محدود نمیشود؛ بلکه آنان در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارتها و تلخیهایی متحمل شدهاند و همواره با تحمل اسارتها و تبعیدها، زندانها و اذیت و آزارها و زخم زبانها مواجه بودهاند و در این راه شهدای گرانقدری را به پیشگاه مقدس حق تقدیم نمودهاند[۲]. همچنین تبلیغ و انتشار احکام اسلام و تعلیم و تربیت اسلامی، نیازمند انسانهای عادل و فقیه است؛ چراکه غیر عادل خیانت میکند و غیر فقیه نمیتواند حکم اسلام را تشخیص دهد. ایشان این خطر را گوشزد میکند که گاه به خاطر نبودِ این دو شرط، با دو سه روایت ضعیف، مسلّماتِ قرآن را کنار زدهاند[۳]. بخشی از احیاگران در طول تاریخ، برای احیای دین، یا به فقه بیتوجه بودهاند و یا معتقد به تضعیف آن. به نظر آنان فقه موجب شده است که ابعادی از دین مورد بیتوجهی قرار گیرد[۴]. برخلاف این گروه، امام احیای دین را در توجه به فقه و اقتدار فقیهان میدانستند[۵].
امام به برجسته بودن نقش روحانیون در پیروزی انقلاب اسلامی تصریح میکند[۶] و حفظ اسلام را موقوف به این طبقه میداند[۷]. ایشان از روحانیون و عالمان دین با عناوینی همچون پشتوانه ملت[۸] و پدر ملت[۹] یاد کرده و حفظ مردم در مقابل تفرقهافکنان را از مسئولیتهای روحانیون میداند[۱۰][۱۱]
نقش عالمان دینی در جامعه
روحانیت میتواند دین، اخلاق و معنویت را با عمل و زبان خود در جامعه پیاده کند و جامعه را اخلاقمدار نماید، چنانکه در موارد متعددی حضور یک روحانی مانع از خرابکاری دشمنان اسلام شده است[۱۲]. از جمله وظایف علما استقرار احکام اسلامی و برقراری عدالت اجتماعی و پرورش استعدادهاست تا بدان وسیله اخلاق و ارزشهای اسلامی را در جامعه رواج داده و روابط انسانها را به صورت مطلوب تنظیم نمایند[۱۳]. روحانیت باید با هدایت مردم و تشویق آنان بر دینداری، آنان را با فضیلتها و اخلاق اسلامی آشنا سازند و با عمل و زبان، فضیلت اخلاقی را در آنها به وجود آورند. روشن کردن این مشعل فروزان، دلها را روشن و موجب ایجاد آگاهی، حرکت و ایمان عمیق میگردد[۱۴]. روحانیت افزون بر درس اخلاق و معنویت، که هشدار در برابر دشمن درونی و نفس اماره یا شیطان است، باید درس اخلاق سیاسی هم داشته باشند و در برابر شیطانهای قدرتمند عرصه سیاسی که برای اغواء و تسلط بر ملتها تلاش میکنند مردم را آگاه سازند[۱۵].[۱۶]
روحانیان
امام خمینی در سفارش به روحانیت، فراگیر شدن تربیت اخلاقی در حوزه را موجب در امان ماندن آن از آسیبرسانی دشمنان و سبب ایجاد آیندهای نورانی برای کشور میداند[۱۷]. توجه به دو عنصر فقاهت و تهذیب اخلاق، در جهت خدمترسانی به اسلام و نظام اسلامی راهگشا است؛ اما اگر نفس انسان مهذب نباشد ممکن است نتیجهای معکوس حاصل شود[۱۸]. ضرر علم بدون تهذیب از جهل بیشتر است؛ چنانکه تمام مکتبهای انحرافی از ناحیه عالمان غیرمهذب ایجاد شده است. از اینرو وظیفه علما نخست تهذیب نفس و در خلال آن تهذیب مردم است. انسان غیر مهذب نمیتواند در دیگران تأثیرگذار باشد[۱۹]. علما علاوه بر سعادت خود، عهدهدار سعادت مردم نیز میباشند[۲۰]. قرآن کریم سرّ بعثت رسول اکرم (ص) را تزکیه و تعلیم و تربیت امت دانسته و سپس به عالمان سوء، اشاره میکند که بهرغم فراگیری علم، از آن متأثر نشدهاند از اینرو آنان را به حیوانی تشبیه نموده که بار کتاب به همراه دارند ﴿مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا﴾[۲۱][۲۲].[۲۳]
منابع
پانویس
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۷۴ و ۲۷۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۷۵.
- ↑ امام خمینی، ولایت فقیه، ص۵۲ - ۵۴.
- ↑ غزالی، احیاء علومالدین، ج۴، ص۴۰۱، ج۱، ص۱۸.
- ↑ «کوشش کنید آقایان... در تحکیم فقه اسلام، در بسط فقه اسلام، این فقه غنی است. در عالم مثل فقه شما چیزی نیست، این فقه غنی را بسطش بدهید.»...
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۴۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۳۲۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۱۱۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱، ص۱۲۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۵۳۹.
- ↑ سهرابیفر، محمد تقی، مقاله «اسلامشناسی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ۲۰۱.
- ↑ امام خمینی، جهاد اکبر، ص۱۶؛ ر. ک: خامنهای حسینی، سید علی، ۲/۲/۱۳۷۷.
- ↑ ر. ک: امام خمینی، تحریر الوسیله، ص۳۷۶؛ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۰/۲/۱۳۶۸.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۰/۶/۱۳۷۳؛ ۲۳/۱/۱۳۷۸.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۳/۱/۱۳۷۶.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۷۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۹، ص۳۵۶–۳۵۷؛ ج۲۰، ص۱۹۱.
- ↑ ر. ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۴، ص۱۶۹؛ ج۱۹، ص۱۳۳-۱۳۵؛ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۲/۳/۱۳۶۸؛ ۲۰/۶/۱۳۷۳.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۲، ص۴۹۲؛ ج۱۵، ص۵۰۳-۵۰۵؛ امام خمینی، جهاد اکبر، ص۱۲-۱۸.
- ↑ امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۵۰.
- ↑ «داستان آنان که (عمل به) تورات بر دوش آنها نهاده شد اما زیر بار آن نرفتند همچون داستان درازگوشی است بر او کتابی چند؛ داستان آن گروه که آیات خداوند را دروغ شمردند بد (داستانی) است و خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمیکند» سوره جمعه، آیه ۵.
- ↑ ر. ک: امام خمینی، صحیفه امام، ج۹، ص۳۳۵.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص ۷۳.