فضیلت اخلاقی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

فضایل اخلاقی هر فعل و حالتی است که موجب کمالی برای نفس انسان می‌شود. برخی از مهم‌ترین عوامل شد فضائل اخلاقی عبارت است از: وراثت؛ محیط خانواده؛ محیط اجتماعی؛ فیض و اراده الهی؛ عزم؛ تفکر و تعقل؛ شناخت عیوب؛ دعا؛ انجام فرائض و دستورات شریعت و انس با قرآن و توسل به اهل بیت. موانع رشد فضایل اخلاقی نیز عبارت است از: خودخواهی و حب نفس؛ حب دنیا: نقص در ایمان و غفلت.

مقدمه

منظور از فضایل اخلاقی هر فعل و حالتی است که موجب کمالی برای نفس گردد. در زبان عربی فضیلت به معنای زیاده و فزونی است[۱] چه نیک و چه بد؛ لکن به تدریج معنای مثبت آن غلبه کرده و به معنای فزونی و پیشی در صفت خوب به کار برده شده است. در یک تقسیم‌بندی که از قدیم‌الأیام در کتب اخلاقی وجود داشته است فضایل به دو بخش فضایل عقلانی و فضائل اخلاقی تقسیم شده است[۲]. فضائل عقلی اموری مانند شناخت علمی، توانایی عملی (فنی و هنر)، عقل شهودی و حکمت نظری را شامل می‌شود و فضایل اخلاقی اموری مانند شجاعت، خویشتن‌داری، عدالت، شکیبایی را شامل می‌گردد.

با توجه به تعریف اخلاق: «صفات و ویژگی‌های پایدار در نفس که موجب می‌شوند کارهای متناسب با آن صفات بدون نیاز به تأمل از انسان صادر شود»؛ اگر این حالت نفسانی به گونه‌ای باشد که کارهای زیبا و پسندیده از انسان صادر شود آن را «فضیلت اخلاقی» و اگر افعال زشت و ناپسند از وی صادر شود آن را «رذایل اخلاقی» گویند[۳].

عوامل رشد فضایل اخلاقی

منظور از عوامل رشد فضایل اخلاقی هر علتی است که می‌تواند موجب زیبنده شدن انسان به صفتی گردد که از آن صفت افعال و حالاتی صادر گردد که موجب قرب انسان به خداوند گردد. در یک تقسیم‌بندی می‌توان این عوامل را به دو دسته عوامل بیرونی و درونی تقسیم نمود.

برخی از مهم‌ترین این عوامل عبارت‌اند از:

عوامل بیرونی

  1. وراثت: بدون تردید یکی از عوامل مؤثر بر شکل‌گیری شخصیت انسان عامل وراثت می‌باشد که در آیات[۴] و روایات[۵] نیز به آن اشاره شده است.
  2. محیط خانواده: محیط خانواده یکی از عوامل بسیار مهم در رشد فضائل اخلاقی افراد خانواده است. خانواده کوچک‌ترین واحد اجتماع است و سعادت اجتماعی در گرو سلامت واحدهای اجتماعی است.
  3. محیط اجتماعی: اجتماع به معنای عام آنکه شامل محیط زندگی، محیط کار، محیط تحصیل است، نقش تعیین کننده‌ای در رشد فضایل اخلاقی دارد. یکی از اهداف بزرگ تشکیل حکومت اسلامی ترویج و رشد اخلاق الهی در جامعه است[۶]. محیط آموزش باید به‌گونه‌ای باشد که انسان متخلق به اخلاق الهی تربیت کند، تربیتی که مطابق با فطرت پاک انسانی باشد و در نتیجه جامعه یک محیط نورانی و مستعد برای تربیت انسان‌ها مطابق با فطرت‌الله گردد[۷].[۸]
  4. مربی: جهان هستی مدرسه‌ای است که معلمین اصلی آن انبیاء الهی هستند و ایشان برای این مبعوث شده‌اند که انسان متخلق به اخلاق الهی تربیت نمایند و بشر را از زشتی‌ها، پلیدی‌ها، فسادها و رذایل اخلاقی دور سازند و با فضائل و آداب حسنه آشنا کنند[۹]. قوه عاقله به تنهایی برای رشد فضائل کافی نیست و تربیت انبیاء و اولیاء به کمک عقل می‌آید[۱۰].
  5. اسوه: در هر اجتماعی افراد زبده و برجسته مورد توجه قرار می‌گیرند و توجه سایرین را به خود جلب می‌کنند. به طور طبیعی رفتار این قبیل افراد در روحیه دیگران مؤثر خواهد بود. بر همین اساس در قرآن کریم خداوند با ستودن انبیاء و اولیاء الهی و مؤمنین سعی در برجسته کردن این افراد به عنوان افرادی که شایسته است الگوی دیگران قرار گیرد می‌نماید. انبیاء الهی و ائمه اطهار و معصومین شایسته این هستند که به‌عنوان اسوه و الگو قرار گیرند و نیز برخی از علما، شهداء، جانبازان، مجاهدین در راه حق و... .
  6. فیض و اراده الهی: از عوامل بسیار مهم در فرهنگ توحیدی که نقش مهمی در تربیت انسان ایفاء می‌نماید، امور غیبی و دستگیری الهی است و بدون توجه خداوند و دستگیری او امکان رشد اخلاقی غیرممکن خواهد بود. برای رهایی از معاصی و تخلق به اخلاق الهی لازم است از خداوند تبارک و تعالی مدد گرفت و پیامبر اکرم و اهل بیت او را شفیع قرار داد تا از انسان دستگیری نمایند[۱۱].[۱۲]

عوامل درونی

  1. عزم: منظور از عزم در این مقام عبارت است از بناگذاری و تصمیم بر ترک معاصی و فعل واجبات و جبران آنچه از او فوت شده در ایام حیات و در نهایت عزم بر اینکه ظاهر و صورت خود را انسان عقلی و شرعی نماید که شرع و عقل به حسب ظاهر حکم کنند که این شخص انسان است[۱۳]. این مهم حاصل نخواهد شد تا زمانی‌که انسان با اراده قوی اقدام به اصلاح خود بنماید و در صورتی‌که این عزم حاصل نشود دیگر عوامل نمی‌توانند مؤثر قرار گیرند[۱۴].
  2. تفکر و تعقل: تفکر باعث می‌شود که انسان از خواب غفلت بیدار شود، به خود بیاید و جایگاه خود را در جهان هستی دریابد. شرط اول مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی تفکر است. با تفکر هدف از خلقت انسان مشخص خواهد شد و جایگاه او معین می‌گردد[۱۵].
  3. شناخت عیوب: بعد از تفکر بیداری لازم است و تنبه به این نکته که انسان دارای عیوبی است که مانع رشد و کمال او خواهند شد و کسی که عیوب او بر او مخفی باشد در صدد رفع آن برنمی‌آید و توجه به صفات و اعمال نیکو می‌تواند حجابی باشد که شخص عیوب خود را نبیند[۱۶].
  4. تذکر: از اموری که نقش بسیار مهمی در رشد فضائل اخلاقی و دوری از رذائل اخلاقی دارد، تذکر است و از مهم‌ترین مصادیق تذکر یاد خداوند تبارک و تعالی و نعمت‌هایی است که به انسان مرحمت فرموده است که می‌تواند موجب عظمت خدای تبارک و تعالی در نزد انسان گردد و انسان را نسبت به نعماتی که به او ارزانی داشته شاکر گرداند[۱۷].
  5. معرفة الله: معرفت و شناخت خداوند در عین اینکه هدف رشد فضایل اخلاقی است، خود منشأ همه فضایل اخلاقی است. معرفت خداوند موجب حب خواهد شد و هنگامی که حب، شدید گردد انسان از خود منقطع خواهد شد همچنین از همه عالم و لذا چشم طمع به خود و دیگران نبندد و از رجس شیطان و رجس طبیعت پاکیزه شود و نور ازل در باطن قلب او طلوع کند و از باطن به ظاهر سرایت کند و فعل و قول او نورانی شود و تمام قوا و اعضاء او الهی و نورانی شود[۱۸].
  6. دعا: دعا و راز و نیاز با معبود و مناجات خالصانه با معشوق، یکی از عوامل رشد فضایل اخلاقی و دفع رذایل اخلاقی از جان آدمی است. برای غلبه بر هواهای نفسانی یکی از راه‌هایی که توصیه می‌شود پناه بردن به خدای تبارک و تعالی و تضرع و زاری به درگاه خداوند متعال می‌باشد[۱۹].
  7. انجام فرائض و دستورات شریعت: رشد فضائل اخلاقی و صفای باطن در گرو انجام فرائض و رعایت ظواهر شریعت و تقیّد به انجام فرائض دینی شرط اولیه برای رسیدن به اخلاق حسنه است.
  8. انس با قرآن و توسل به اهل بیت: اعتصام به قرآن کریم و اهل بیت عصمت و طهارت از عوامل بسیار مهمی است که بدون این مهم، امکان تخلق به اخلاق الهی غیرممکن می‌باشد[۲۰].

موانع رشد فضایل اخلاقی

  1. خودخواهی و حب نفس: حب نفس و خودخواهی عبارت است از تبعیت از هواهای نفسانی بدون توجه به حکم عقل و شرع و تنها نیازهای بُعد حیوانی را محور رفتار و اعمال قرار دادن و به عبارت دیگر حاکم کردن قوه غضبیه و شهویه و واهمه بر قوه عاقله. از آثار حب نفس دور شدن از خداوند و بنده هواهای نفسانی شدن را می‌توان برشمرد و به هر اندازه که از خدا فاصله گرفته شود به همان میزان به بندگی نفس قرب حاصل خواهد شد.
  2. حب دنیا: یکی از موانع بزرگ رشد فضایل اخلاقی در انسان حب دنیاست. در این خصوص در کتب اخلاقی مطالب گران‌سنگی آمده است.
  3. نقص در ایمان: کلیه مفاسد اخلاقی و اعمالی، از این است که قلب بی‌خبر از ایمان است و آنچه عقل او به واسطه برهان عقلی یا اخبار انبیاء درک کرده، به قلب نرسیده و دل از او بی‌خبر است[۲۱]. بسیاری معتقدند نظام جهان نظام احسن است و همه امور به دست خداوند است و خداوند براساس مصالح نعمات و آمال و ارزاق را تقسیم می‌نماید لکن این اعتقاد به قلب انسان رسوخ ننموده و ایمان قلبی به آن تعلق نگرفته لذا ریشه بسیاری از مفاسد اخلاقی همین نقص در ایمان است.
  4. غفلت: غفلت می‌تواند بروز و جلوه‌های گوناگونی داشته باشد و هر کدام می‌تواند مانع بزرگی برای رشد فضائل اخلاقی باشد، از آن جمله است، غفلت از آخرت[۲۲]، غفلت از فرصت‌های محدود بشری، فراموش کردن این مهم که انسان برای رسیدن به مقصد فرصت کوتاهی دارد و این فرصت‌ها به‌سرعت از بین خواهد رفت[۲۳] و همچنین غفلت از خداوند تبارک و تعالی و غفلت از حقیقت و مقصد خود[۲۴] و غفلت از نعمات الهی و... که همه می‌تواند از موانع مهم رشد فضائل اخلاقی و تزکیه نفس گردد[۲۵].

روش‌های تثبیت فضائل اخلاقی

راه‌های تداوم و تثبیت تهذیب نفس و فضایل اخلاقی، مشارطه، مراقبه، و محاسبه است که به اختصار بیان می‌گردد:

  1. مشارطه: گام اول در خودسازی اخلاقی، مشارطه است. مقصود از مشارطه این است که انسان برای خود شرط کند که برخلاف رضای الهی کاری انجام ندهد و مرتکب رذایل اخلاقی نگردد، و می‌تواند آن را از مقدار کم شروع نماید مثلاً شرط نماید که امروز برخلاف رضای الهی کاری انجام ندهد و در صورتی که انسان، عزم کند و اراده چنین کاری نماید کار برای او ساده می‌شود[۲۶].
  2. مراقبه: پس از مشارطه، باید انسان مراقب باشد که در تمام مدت شرط، متوجه شرطی که نموده، باشد و خود را ملزم به انجام آن بداند و در صورتی که عواملی درونی و بیرونی بخواهند او را از انجام شرط منصرف کنند با آنها مقابله نماید و به فکر نعمت‌های خدا بر خود باشد[۲۷].
  3. محاسبه: در انتها لازم است انسان در وقت مناسبی فعالیت‌ها و اعمال خود را محاسبه کند و ببینید آیا شرطی که با خداوند نموده بود را توانسته به خوبی انجام دهد یا در انجام شرط کوتاهی و غفلت داشته؟ اگر موفق به انجام شرط شده بود لازم است شکر خداوند به‌جا آورد و امید داشته باشد که با راهنمایی و کمک خداوند متعال بتواند قدم‌های بعدی را بردارد، تا جایی که این عمل برای او ملکه شود و لذت اطاعت از فرامین الهی را در همین جهان بچشد. و در صورتی که نتوانسته باشد به شرط خود عمل نماید نباید مأیوس گردد و لازم است از خداوند تبارک و تعالی عذرخواهی نموده و خود را ملزم کند که آن شرط را تحقق بخشد. و این کار را ادامه دهد تا خداوند تبارک و تعالی توفیق و سعادت را به روی انسان بگشاید[۲۸].[۲۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ص۲۸۰ ماده فضل.
  2. ارسطو، اخلاق نیکو ماخوس، ص۵۴.
  3. سادات کیائی، سید محسن، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۵۲.
  4. ﴿وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا * إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا «و نوح گفت: پروردگارا! از کافران هیچ کس را روی زمین بر جای مگذار * که اگر آنان را وا نهی بندگانت را گمراه می‌کنند و جز گنهکار بسیار ناسپاس پدید نمی‌آورند» سوره نوح، آیه ۲۶-۲۷.
  5. آمدی، غررالحکم، ج۳، ص۳۹۲.
  6. امام خمینی، کتاب ولایت فقیه، ص۲۹.
  7. صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۳-۳۲.
  8. سادات کیائی، سید محسن، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۵۴.
  9. امام خمینی، جهاد اکبر، ص۱۲.
  10. اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه امام، ج۳، ص۳۶۶.
  11. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۸.
  12. سادات کیائی، سید محسن، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۵۴ ـ ۳۵۶.
  13. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۷ و ۸.
  14. صحیفه امام، ج۱۵، ص۷۰ - ۶۹.
  15. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۵-۶.
  16. صحیفه امام، ج۱۷، ص۲۴۶.
  17. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۰.
  18. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۳۸.
  19. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۲.
  20. سادات کیائی، سید محسن، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۵۷ ـ ۳۶۰.
  21. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۲.
  22. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۷۴-۱۷۵.
  23. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۷۴-۱۷۵.
  24. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۸۳.
  25. سادات کیائی، سید محسن، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص ص۳۶۱ ـ ۳۶۴.
  26. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۹.
  27. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۹.
  28. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۹، حدیث اول.
  29. سادات کیائی، سید محسن، مقاله «نظام اخلاق اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۳۶۵.