دلیل عقلی
موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد
مقدمه
یکی از ادلۀ شرعی برای اجتهاد و استنباط احکام، دلیل عقلی است. کاربرد دلیل عقل در حوزۀ مَا لَا نَصَّ فِيهِ و قلمروی ناگفتۀ احکام اسلام متصور است؛ زیرا دلایل عقلی راهنمای عمل در موارد عدم دستیابی به حکم از راه کتاب و سنت و اجماع است. اما بحث طولانی اصولیین به ویژه شیخ انصاری و فقهای بعد از وی، در حجیت قطع نشان میدهد که عقل به معنای نظری آن هرگاه به یقین و قطع برسد، ذاتا حجت بوده و حتی توسط شرع نیز قابل رد نیست و عمل به مقتضای آن مادام که هست اجتنابناپذیر تلقی میشود[۱] و ثبوت فعلیت و تنجّز تکلیف با قطع عقلی، بینیاز از دلیل است[۲]. نخستین کسی که به صراحت از دلیل عقل سخن به میان آورده، ابن ادریس (م ۵۹۸) در کتاب السرائر است که به هنگام عدم دسترسی به کتاب و سنت و اجماع امکان مراجعه به عقل را مطرح کرده است[۳]. پس از وی محقق حلی (م ۶۷۶) دلیل عقل را به موارد زیر توسعه داده است:
- دلیل عقلی به معنای ملازماتی که در خطابات شرعی مانند لحن الخطاب، فحوی الخطاب و دلیل الخطاب به دست میآید؛
- دلیل عقلی به معنای خالص، یعنی آنکه مبتنی بر اصل حسن و قبح است. اما دلیل عقل به معنای دوم در بسیاری از مصادیق آن قابل مناقشه است[۴].[۵][۶]
دلیلالخطاب
یکی از موارد کاربرد دلیل عقلی در حقوق عمومی دلیل الخطاب است که در اصطلاح متأخر در علم اصول فقه به جای دلیل الخطاب مفهوم مخالف به کار میرود و مفاد آن چنین است که عقل از اثبات یک حکم شرعی در مورد خاص، استفادۀ نفی آن از دیگر موارد مینماید، مانند: امر به تفویض امور عمومی به اشخاص عادل که از این دستور چنین استفاده میشود که تفویض امور عمومی به افرادی که عادل نیستند، ممنوع است[۷].[۸]
فحوی الخطاب
یکی از موارد کاربرد دلیل عقلی در حقوق و فقه فحوی الخطاب است که مفاد این حکم عقلی آن است که وقتی امری واجب یا حرام اعلام شود، به دلیل اولویت عقلی، اموری که از آن واجب، اهمیت بیشتری دارد، واجب تلقی شده و اموری که در مقایسۀ با آن حرام، از مفسده بیشتری برخوردار است، حرام شمرده خواهد شد. اگر خیانت به فرد در شریعت اسلام حرام معرفی شده به دلیل فحوی الخطاب خیانت به جامعه حرامتر تلقی خواهد شد و نیز فرضاً دستور شرع به لزوم مساعدت برای رفع نیاز افراد حاجتمند با فحوی الخطاب، دلیل آن شمرده میشود که یاری رساندن به جامعه و رفع نیازهای جمعی، از دیدگاه شرع واجب است و این نوع استنتاج عقلی، از اولویت ناشی میشود و فحوی نیز خود به معنای اولویت است. در اصطلاح متأخران در علم اصول فقه به فحوی الخطاب مفهوم موافق نیز گفته میشود[۹].[۱۰]
منابع
پانویس
- ↑ فرائد الاصول، ج۱، ص۴.
- ↑ کفایة الاصول، ص۲۵۸.
- ↑ السرائر، ص۲.
- ↑ المعتبر، ج۱، ص۶.
- ↑ فقه سیاسی، ج۷، ص۵۹ و ۷۳.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۳۵.
- ↑ فقه سیاسی، ج۷، ص۶۰.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۳۶.
- ↑ فقه سیاسی، ج۷، ص۶۰.
- ↑ عمید زنجانی، عباس علی، دانشنامه فقه سیاسی ج۲، ص ۲۸۰.