سوده بنت زمعه در قرآن
مقدمه
سوده دختر زمعة بن قیس[۱] از قریش، تیره بنی عامر بن لؤی[۲] و مادرش شموس دختر قیس بن عمرو از بنینجّار، تیره بنی عدی از انصار مدینه بود[۳]. کنیهاش را اُمأسود دانستهاند[۴]. سوده را از مسلمانان نخست دانستهاند که همراه شوهرش "سکران بن عمرو" که پسرعموی او نیز بود و برادرش مالک بن زمعه[۵] در سال پنجم بعثت در هجرت دوم مسلمانان به حبشه راهی آن سرزمین شد[۶]. شوهر وی پس از بازگشت در مکه و براساس گزارشی در حبشه درگذشت[۷]. بنا به گفتهای سوده از سکران پسری به نام عبدالله داشته است[۸]. تاریخنگاران، سوده را زنی تنومند، بلند قامت نمازگزار، روزهدار و دوستدار صدقه و شوخطبع، با اندکی تندخویی وصف کردهاند[۹]. ابن کثیر او را زنی عابد، پارسا و زاهد شناسانده است[۱۰]، چنانکه برخی وی را بانویی باجلالت، خردمند و بزرگوار دانستهاند[۱۱]. سوده نخستین همسر پیامبر (ص) پس از خدیجه بود که آن حضرت چند روز پس از درگذشت خدیجه در ماه رمضان سال دهم بعثت[۱۲] و به گفتهای در ماه شوال همان سال[۱۳] با وی ازدواج کرد. برخی ازدواج پیامبر (ص) با سوده را یک سال پس از وفات خدیجه دانستهاند[۱۴].
در سبب ازدواج پیامبر (ص) با سوده گفته شده چون از سویی وی شوهر مسلمان خود را از دست داده بود و از سوی دیگر اگر به میان بستگان کافر خویش بازمیگشت یا او را میکشتند، یا شکنجه میکردند تا به کفر بازگردد[۱۵] لذا رسول اکرم(ص) با ایشان ازدواج کرد. به هر روی، سوده دومین همسر پیامبر (ص)[۱۶] و به مدت ۴ سال تنها همسر ایشان بود[۱۷] و تا پایان زندگانی آن حضرت به مدت ۱۳ سال با وی زندگی کرد[۱۸].
او در نخستین سال هجرت همراه دختران پیامبر (ص) فاطمه و امکلثوم هجرت کرد و در مدینه به پیامبر (ص) پیوست[۱۹]. خانه وی نخستین خانهای بود که کنار مسجدالنبی ساخته شد[۲۰]. به گفته ابنعباس، پیامبر (ص) پس از ازدواج با سوده دخترش فاطمه را به او سپرد[۲۱]. این روایت در صورتی صحیح است که ولادت آن حضرت را مطابق روایت شیعه، دو[۲۲]یا ۵ سال[۲۳] پس از بعثت بدانیم؛ همچنین وی به همراه امسلمه، زینب دختر پیامبر (ص) را که در سال هشتم هجری درگذشت، غسل داد[۲۴]. وی در حجة الوداع همراه پیامبر(ص) بود[۲۵]. او را از اصحاب[۲۶] و راویان پیامبر(ص) شمرده و روایاتی از وی نقل کردهاند[۲۷] و افرادی همچون ابوهریره، عروه، محمد بن عبدالرحمن، عطاء بن یسار[۲۸]، ابنعباس، عکرمه، یحیی بن عبدالله انصاری، ابن زبیر و مولی آل زبیر از او روایت کردهاند[۲۹]. وی با دیدن سهیل بن عمرو پسرعمو و برادر شوهرش در میان اسیران مشرک در جنگ بدر، آنان را به زنانی تشبیه کرد که با دست خود تسلیم میشوند و مرگ با عزت را برای آنان بهتر دانست و هنگامی که پیامبر او را به سبب این سخنان و تحریک دشمنان در برابر خدا و رسولش نکوهش کرد، سوده عذرخواهی کرده و آن را ناشی از ناتوانی در مهار احساساتش دانست[۳۰].
پیامبر در خیبر ۸۰ وسق (بار شتر و واحد اندازهگیری وزن، معادل ۶۰ کیل) خرما و ۲۰ وسق جو یا گندم به سوده داد.[۳۱] براساس برخی گزارشها، عمر بن خطاب در دو نوبت اموال بسیاری را به سوده بخشید که وی همه آنها را انفاق کرد.[۳۲] سرانجام سوده در سن حدود۸۰ سالگی، در شوال سال ۲۳.[۳۳] یا ۵۴ یا ۵۵ هجری [۳۴] در مدینه درگذشت [۳۵] و در بقیع به خاک سپرده شد.[۳۶] برخی مرگ او را در زمان عثمان دانستهاند[۳۷]؛ همچنین برخی منابع از نماز گزاردن عمر بر جنازه او خبر دادهاند[۳۸].
سوره در شأن نزول آیات
در شأن نزول برخی آیات، مانند ﴿وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا﴾[۳۹] و ﴿وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا﴾[۴۰] و ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلا وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴾[۴۱] از سوده یاد شده است.
بر اساس برخی گزارشها، سوده و دیگر زنان پیامبر، در پی پیروزی مسلمانان در غزوههای گوناگون، [۴۲] یا به گونه خاص در غزوه خیبر، و افزایش داراییهای مسلمانان،[۴۳] از پیامبر درخواست افزایش سهم خود را داشتند و به گونه خاص، سوده گلیم خیبری را مطالبه کرد.[۴۴] رسول خدا (ص) از این خواسته آنان ناراحت شد و در خانه امابراهیم نشست و سوگند یاد کرد که تا یک ماه نزد آنان نرود. آیات تخییر ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلا وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴾[۴۵] در این باره فرود آمدند [۴۶] و به پیامبر (ص) دستور دادند زنانش را میان دنیا و زیباییهای آن و آخرت مخیر کند و کسانی که دنیا را برمیگزینند رهایشان کند؛ اما کسانی که خدا و رسول او و سرای آخرت را برمیگزینند نگه دارد تا ام المؤمنین بمانند[۴۷]
بر اساس برخی منابع، زنان پیامبر که شرط آن حضرت را برای ادامه زندگی با وی پذیرفتند، پیامبر از طلاق آنان منصرف شد، جز سوده که با گذشتن از حق همخوابی خود با پیامبر، آنحضرت از طلاق وی نیز منصرف شد.[۴۸] در برخی روایات نیز آمده است که پس از نزول این آیات، زنان پیامبر که بیم مطلقه شدن را داشتند از وی خواستند همچنان همسر ایشان بمانند؛ با این شرط که آنحضرت در تقسیم اوقات و نفقه هرگونه صلاح بداند عمل کند.[۴۹] در این باره آیه ﴿تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا﴾[۵۰] نازل شد و آن حضرت را نسبت به تقسیم اوقات بر همسرانش مخیر گذاشت تا نوبت هر یک از آنان را که بخواهد تأخیر اندازد (ارجاء) و هریک را که بخواهد نزد خود جای دهد (ایواء). برخی مفسران، سوده را از زنان ارجاء دانستهاند.[۵۱] در پی این ماجرا بود که آیه ﴿لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيبًا﴾[۵۲] نازل شد و حق انتخاب همسری دیگر، هرچند باجمال را از پیامبر سلب کرد.[۵۳]
برخی مفسران، نزول آیه ﴿وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا﴾[۵۴] را نیز در باره سوده دانستهاند که در دوران سالخوردگی و پیری نگران طلاقش از سوی پیامبر (ص) بود[۵۵]. این آیه میگوید: "اگر زنی از سرکشی و ناسازگاری یا بیاعتناییشوهرش بیم داشته باشد، مانعی ندارد که با هم به گونهای صلح کنند [و از پارهای از حقوق خود برای صلح صرفنظر کنند _ و صلح بهتر است". این داستان، با تفاوت در منابع آمده است. بر اساس برخی منابع، پیامبر سوده را به سبب زیادی سنش طلاق داده بود.[۵۶] سوده روزی بر سر راه پیامبر نشست و از ایشان خواست تا به وی رجوع کند تا در قیامت در شمار همسران آن حضرت باشد؛ با این شرط که قسمتش از حق همخوابی را پیامبر (ص) برای هریک از زنانش که بخواهد، قرار دهد. پیامبر، گفته او را پذیرفت و به وی رجوع کرد.[۵۷] اخبار دیگری در این باره میگویند که او حق همخوابی خود را به عایشه داد.[۵۸] برخی نیز از تصمیم پیامبر به طلاق سوده خبر دادهاند. وقتی سوده از آن آگاه شد از پیامبر (ص) خواست او را طلاق ندهد و در عوض حق همخوابیش را برای هر یک از دیگر زنانش که بخواهد، یا عایشه قرار دهد که پیامبر پذیرفت.[۵۹] در گزارشی دیگر نه پیامبر (ص) او را طلاق داده بود و نه تصمیم به طلاق وی گرفته بود، بلکه این گمان سوده بود که میپنداشت پیامبر به او تمایل ندارد و به احتمال تصمیم به طلاق او دارد، از این رو پیشدستی کرد و پیشنهاد داد تا در مقابل گذشت از حق همسریاش پیامبر او را طلاق ندهد.[۶۰] این شأن نزول را، گرچه به طرق مختلف از اهل سنت نقل و پذیرفته شده،[۶۱] برخی به ادلهای نپذیرفته و سبب طلاق را بر فرض پذیرش اصل آن، سن بالای سوده که در اخبار بدان تصریح شده،[۶۲] ندانستهاند.[۶۳] در این نگاه، اگر پیامبر سوده را به سبب سن بالایش طلاق داده بود باید خدیجه را که سنش از پیامبر بیشتر بود و تا آخر عمر با پیامبر زندگی میکرد[۶۴] نیز پیش از وی طلاق میداد، از این رو به احتمال، طلاق وی نه به سبب سن بالای او، بلکه به سبب بداخلاقی، تندخویی و زیادهخواهی او بوده که در کلام عایشه نیز بدان تصریح شده است [۶۵] و به مواردی از آنها در شأن نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلا وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴾[۶۶] نیز اشاره شد. ضمن اینکه برخی از مرسل بودن روایاتی خبر دادهاند که طلاق سوده را مطرح کردهاند.[۶۷] برخی نیز از نبود هیچ روایت صحیحی در این باره سخن گفتهاند؛[۶۸] حتی برخی، شأن نزولی جز آنچه گفته شد را برای این آیه گفتهاند.
در خبری از عایشه آمده است که این آیه درباره مردی نازل شد که مدتها با همسرش زندگی کرده بود و از او فرزندانی داشت و تصمیم به جدایی از او گرفت؛ با این وصف که در خانه وی بماند؛ ولی حقوق همسری را نداشته باشد.[۶۹] این شأن نزول گرچه مبهم است، قطعاً سوده را شامل نمیشود، زیرا سوده از پیامبر (ص) فرزندی نداشت. برخی نیز آن را در باره ابیسنابل پسر بعکک نازل دانستهاند [۷۰]. در نقلی دیگر، این آیه در باره همسر رافع بن خدیج نازل شده که پیر شده بود و شوهرش با زن جوانی ازدواج کرد و از او خواست تا شبی را با او باشد و دو یا سه شب با همسر جوانش، که وی این را نپذیرفت و رافع او را طلاق داد. همسر مطلقه رافع پس از طلاق، به آن راضی شد و رافع به او رجوع کرد،[۷۱] از این رو این آیه از اساس به طلاق سوده ربطی ندارد. ضمن اینکه اشکال پذیرش طلاق سوده از سوی رسول خدا بر اساس روایات، با آیه ﴿لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيبًا﴾[۷۲] که پیامبر را از طلاق همسرانش و انتخاب همسر جدید به جای آنان نهی کرده، در تناقض است. البته برخی در پاسخ به این اشکال گفتهاند: طلاق سوده پیش از نزول آیه بوده است و از این رو تناقضی وجود ندارد.[۷۳] به باور برخی، اساساً طلاقی در کار نبوده و بخشش سودهحق همخوابیش را به عایشه، نه برای مانع شدن از طلاقش دانستهاند، بلکه آن را نوعی باج دادن به عایشه و در جهت مصالح شخصیاش دانستهاند تا نزد رسول خدا از او بدگویی نکند.[۷۴] به هر حال، طلاق سوده یا احتمال طلاق وی از سوی رسول خدا، در منابع، بسیار پررنگ مطرح شده که به احتمال، سببی جز آنچه در برخی منابع به آن اشاره شده است داشته باشد. به هر روی، چه پیامبر سوده را طلاق داده و مجدد به وی رجوع کرده باشد، یا تصمیم به طلاق داشته که به طلاق نینجامیده باشد، او از جمله همسران پیامبر (ص) است که به موجب آیه ﴿أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّنْ لَكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِمْ مِدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَأَنْشَأْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ﴾[۷۵] در زمره "امهات المؤمنین" است [۷۶]و پاسداشت مقام آنان لازم و بر اساس ﴿وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ﴾[۷۷] ازدواج با آنان حرام دانسته شده است.[۷۸]
در شأن نزول آیه ﴿وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا﴾[۷۹] نیز از سوده یاد شده است.[۸۰] برپایه روایتی، پیامبر (ص) اسیری را با دست و کتف بسته به سوده سپرد و سوده بر اثر ناله و زاری بسیار اسیر، به او ترحم کرد و بند را از او گشود. اسیر که مترصد فرصت بود از خواب سوده استفاده و فرار کرد. در پی فرار اسیر، پیامبر (ص) سوده را نفرین کرد و پس از آن پشیمان شد و به خدا عرضه داشت: خدایا! من بشرم. دعایم را رحمت قرار ده. در پی این داستان، آیهای با این مضمون نازل شد: آدمی بر اثر شتابزدگی، بدیها را طلب میکند؛ آنگونه که نیکیها را میطلبد. انسان همواره عجول بوده است[۸۱] این گزارش در منابع اندکی به عنوان شأن نزول آمده است [۸۲] و در برخی منابع گرچه روایت را در ذیل آیه آوردهاند، به شأن نزول بودن آن اشاره نکردهاند [۸۳] که به نظر صحیح میرسد، زیرا چنان که بسیاری از مفسران [۸۴] گفتهاند، این آیه متضمن مذمت فرد یا افرادی است که از روی کمصبری و عجله مرتکب چنین کار قبیحی شوند و این با عصمت و جایگاه پیامبر سازگار نیست. ضمن اینکه مفسران، نزول این آیه را در باره نضر بن حارث [۸۵] دانستهاند که از الهی بودن نصب علی (ع) به امامت پرسید و چون شنید که نصب علی (ع) از سوی خداست، خواهان نزول عذاب آسمانی بر خود شد: ﴿وَإِذْ قَالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۸۶] برخی مفسران، نزول آیه ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا﴾[۸۷] را در پی گفتوگوی عمر با سوده دانستهاند که در تاریکی شب از خانه خارج شده بود و عمر او را دید و شناخت و فریاد زد که او را شناخته است.[۸۸] به گفته برخی، عمر بن خطاب با اصرار از پیامبر (ص) میخواست تا همسرانش را به حجاب وادارد و چون پیامبر (ص) به گفته او اعتنایی نکرد، منتظر شد در فرصتی پیامبر را به آن وادارد، که در تاریکی شب سوده را که بیحجاب از خانه خارج شده بود دید و فریاد زد که او را شناخته است؛[۸۹] ولی این شأن نزول از آنرو که با مقام پیامبر (ص) منافات دارد تضعیف شده[۹۰] و صحیح به نظر نمیرسد، زیرا منظور از "حجاب" در این آیه پوشش اصطلاحی زنان نیست و همسران پیامبر پیش از نزول این آیه به رعایت پوشش اهتمام داشتند. "حجاب" در آیه به معنای پرده و حایل است که براساس آیه، اهل ایمان موظف شدند در مراوداتی که با بیت پیامبر دارند با آنان روبهرو نشده و از پشت پرده با آنان گفتوگو کنند.[۹۱] براساس روایت ابنعباس، هرگاه پیامبر (ص) به خانه سوده میرفت، شربتی از عسل مینوشید که این کار رشک پارهای از همسران آن حضرت میبرانگیخت، از این رو به گونه توطئهآمیز گفتند دهان پیامبر (ص) بوی بد میدهد و در پی آن رسول خدا (ص) سوگند یاد کرد که دیگر از آن عسل ننوشد که آیه ﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۹۲] نازل شد [۹۳] و پیامبر (ص) را از اینکه حلال خدا را برای جلب رضایت همسرانش بر خود حرام کند نهی کرده است به گفته برخی، آن حضرت شربت عسل را نزد حفصه نوشید و عایشه و سوده و صفیه تبانی کرده و به پیامبر (ص) گفتند دهانش بوی معافیر (صمغ بد بوی درخت عُرفُط از درختان صحرای حجاز) میدهد. این گفته سبب شد پیامبر (ص) عسل را بر خود حرام کند که آیه یاد شده نازل شد و آن حضرت را از این کار نهی کرد.[۹۴] سوده بر خلاف برخی از همسران پیامبر که بدون توجه به آیه ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۹۵] در خانه نمانده و حتی به ضرر مسلمانان جنگ به راه انداختند، از عاملان ثابت قدم این آیه شمرده شده است؛ به گونهای که بر اساس برخی منابع، وی تا پایان زندگانیش هیچگاه از خانه بیرون نرفت[۹۶]. این آیه از زنان پیامبر خواسته است آنگونه که زنان در دوره جاهلیت از خانه خارج میشدند خارج نشده و در خانه بمانند، از این رو او حتی بر خلاف دیگر همسران پیامبر پس از حجهالوداع، حج و عمره دیگری نگزارد و دلیل آن را آیه ﴿وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا﴾[۹۷] میدانست[۹۸].[۹۹]
منابع
پانویس
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۴۴-۴۵؛ السیرة النبویه، ج۴، ص۱۰۵۸؛ جمهرة انساب العرب، ص۱۶۷.
- ↑ الطبقات، خلیفه، ص۶۲۶؛ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۱؛ الاصابه، ج۸، ص۱۹۶.
- ↑ المحبر، ص۷۹؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۶؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۵۷.
- ↑ تهذیب الکمال، ج۳۵، ص۲۰۰؛ الاصابه، ج۸، ص۳۵۶.
- ↑ السیرة النبویه، ج۱، ص۲۱۹.
- ↑ انساب الاشراف، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲؛ الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۴۲.
- ↑ سیره ابن اسحاق، ص۲۳۸؛ الاستیعاب، ج۲، ص۶۸۶؛ اعلام الوری، ج۱، ص۲۷۶.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۱۵۴.
- ↑ دلائل النبوه، ج۶، ص۳۷۱؛ البدایة و النهایه، ج۷، ص۱۴۴.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۸، ص۷۰.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۲۶۵.
- ↑ المنتظم، ج۵، ص۲۷۶؛ زاد المعاد، ج۱، ص۱۰۲.
- ↑ فتح الباری، ج۷، ص۱۷۷.
- ↑ الدر النظیم، ص۱۸۶.
- ↑ المیزان، ج۴، ص۱۹۶؛ زوجات النبی، ص۲۲.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۱۵۴؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۸۴.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۳، ص۲۸۸.
- ↑ سیره ابن اسحاق، ص۲۳۸؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۱۸۷.
- ↑ دلائل النبوه، ج۳، ص۱۵.
- ↑ بهجة النفوس، ج۱، ص۴۷۶.
- ↑ دلائل الامامه، ص۸۱؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۰.
- ↑ مصباح المتهجد، ص۷۹۳؛ نک: بحار الانوار، ج۴۳، ص۸.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۵۷-۴۵۸.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۲۸؛ الثقات، ج۲، ص۳۰.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۴۴؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۱۰۳.
- ↑ الطبقات، خلیفه، ص۶۲۶؛ الثقات، ج۳، ص۱۸۳.
- ↑ مسند احمد، ج۶، ص۴۲۹.
- ↑ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۴-۳۶.
- ↑ مسند احمد، ج۱، ص۳۲۸؛ ج۶، ص۴۲۹؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۲۶۶؛ تهذیب الکمال، ج۳۵، ص۲۰۰.
- ↑ المغازی، ج۱، ص۱۱۸؛ السیرة النبویه، ج۲، ص۲۴۷.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۴۵.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۴۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۲۶۹؛ الاصابه، ج۸، ص۱۹۷.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۶؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۵۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۲۶۶.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۴۶؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۱۹۸؛ فتح الباری، ج۳، ص۲۲۷.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۷؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۱۹۸.
- ↑ اثارة الترغیب، ج۲، ص۳۴۸.
- ↑ امتاع الاسماع، ج۶، ص۳۴.
- ↑ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۶؛ اسد الغابه، ج۶، ص۱۵۷؛ سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۲۶۶.
- ↑ «و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.
- ↑ «و آدمی بدی را چنان فرا میخواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.
- ↑ «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایههای آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوهای نیکو رهایتان کنم و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را میخواهید، بیگمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۸-۲۹.
- ↑ البحرالمحیط، ج۸، ص۴۷۱.
- ↑ التبیان، ج۸، ص۳۳۴؛ روض الجنان، ج۱۵، ص۴۱۰.
- ↑ مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۴؛ تفسیر ماوردی، ج۴، ص۳۹۵.
- ↑ «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایههای آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوهای نیکو رهایتان کنم و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را میخواهید، بیگمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۸-۲۹.
- ↑ جامع البیان، ج۲۱، ص۱۰۰-۱۰۲؛ التبیان، ج۸، ص۳۳۴.
- ↑ اسباب النزول، ص۳۷۱؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۳-۵۷۴؛ نورالثقلین، ج۴، ص۲۶۴.
- ↑ مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۴ - ۵۷۵.
- ↑ روض الجنان، ج۱۶، ص۸؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۴۰۳؛ نور الثقلین، ج۴، ص۲۶۴.
- ↑ «(اختیار با توست که موعد) هر یک از آنان را که خواستی واپس افکنی و هر کدام را خواستی نزد خود جای دهی و اگر هر یک از آنان را که وا نهاده بودی بخواهی، بر تو گناهی نیست؛ این، بدان نزدیکتر است که چشم آنان روشن گردد و اندوهگین نگردند و همگی به آنچه تو به آنان دادهای خشنود شوند و خداوند آنچه در دلهایتان میگذرد میداند و خداوند دانای بردبار است» سوره احزاب، آیه ۵۱.
- ↑ جامع البیان، ج۲۲، ص۱۸؛ تفسیر ثعلبی، ج۸، ص۵۴؛ مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۴ - ۵۷۵.
- ↑ «پس از این (زنانی که برشمردیم) زنان (دیگر) و (نیز) اینکه همسرانی (تازه) را جایگزین آنان کنی بر تو حلال نیست هر چند زیبایی (خوی) آنان تو را خوش آید؛ مگر آنکه کنیزت باشند و خداوند مراقب هر چیزی است» سوره احزاب، آیه ۵۲.
- ↑ جامع البیان، ج۲۲، ص۲۱؛ منهج الصادقین، ج۷، ص۲۷۹-۲۸۰؛ روح البیان، ج۷، ص۲۱۱.
- ↑ «و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.
- ↑ جامع البیان، ج۵، ص۱۹۹؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۴۰۳؛ منهج الصادقین، ج۳، ص۱۲۷.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۴۳؛ المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۱-۳۳؛ اعلام الوری، ج۱، ص۳۳۸.
- ↑ التبیان، ج۳، ص۳۴۶؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۴۶.
- ↑ مسند احمد، ج۶، ص۱۱۷؛ صحیح البخاری، ج۳، ص۱۳۵، ۱۶۵؛ ج۶، ص۱۵۴؛ صحیح مسلم، ج۴، ص۱۷۴.
- ↑ الاستیعاب، ج۴، ص۱۸۶۷؛ تهذیب الکمال، ج۳۵، ص۲۰۱.
- ↑ سنن ابی داود، ج۱، ص۴۷۴؛ التبیان، ج۳، ص۳۴۶؛ المستدرک، ج۲، ص۱۸۶.
- ↑ نک: الحدائق، ج۲۴، ص۶۱۲.
- ↑ نک: صحیح مسلم، ج۵، ص۱۶۰؛ سنن ابی داود، ج۱، ص۴۷۴.
- ↑ الصحیح من سیرة النبی، ج۲۶، ص۷۰؛ ج۶، ص۵۶.
- ↑ فتح الباری، ج۷، ص۱۶۷؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۲۶، ص۷۰.
- ↑ صحیح مسلم، ج۴، ص۱۷۴؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۲۶، ص۷۰-۷۱.
- ↑ «ای پیامبر! به همسرانت بگو: اگر خواستار زندگی این جهان و آرایههای آن هستید بیایید شما را برخوردار سازم و با شیوهای نیکو رهایتان کنم و اگر خدا و پیامبرش و سرای واپسین را میخواهید، بیگمان خداوند برای نیکوکاران شما پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۲۸-۲۹.
- ↑ نک: فتح الباری، ج۹، ص۲۷۴؛ عمدة القاری، ج۱۲، ص۲۹۶.
- ↑ نک: نصب الرایه، ج۳، ص۴۱۱-۴۱۲؛ سبل الهدی، ج۹، ص۵۹.
- ↑ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۴، ص۱۰۷۹؛ الکشاف، ج۱، ص۵۷۱؛ التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۶۵.
- ↑ جامع البیان، ج۵، ص۱۹۷؛ تفسیر ابن ابی حاتم، ج۴، ص۱۰۷۹.
- ↑ تفسیر قمی، ج۱، ص۱۵۴؛ روض الجنان، ج۶، ص۱۳۲؛ تفسیر قرطبی، ج۵، ص۴۰۳-۴۰۴.
- ↑ «پس از این (زنانی که برشمردیم) زنان (دیگر) و (نیز) اینکه همسرانی (تازه) را جایگزین آنان کنی بر تو حلال نیست هر چند زیبایی (خوی) آنان تو را خوش آید؛ مگر آنکه کنیزت باشند و خداوند مراقب هر چیزی است» سوره احزاب، آیه ۵۲.
- ↑ جامع البیان، ج۲۲، ص۲۴.
- ↑ الصحیح من سیرة النبی، ج۲۶، ص۷۵.
- ↑ «آیا در نیافتهاند که پیش از آنان چه بسیار مردم یک دوره را نابود کردیم که به آنان در زمین توانمندی داده بودیم (و) به شما آن توانمندی را ندادهایم؟ و بر آنها بارانی یکریز فرو فرستادیم و رودها را در دسترس آنان روانه ساختیم، آنگاه ایشان را برای گناهانشان نابود کردیم و پس از آنان مردم دورهای دیگر را پدید آوردیم» سوره انعام، آیه ۶.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۸، ص۷۰؛ الاصابه، ج۲، ص۵۴۱.
- ↑ «هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید» سوره احزاب، آیه ۵۳.
- ↑ التبیان، ج۸، ص۳۱۷؛ احکام القرآن، ج۳، ص۴۶۵.
- ↑ «و آدمی بدی را چنان فرا میخواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج۶، ص۸۷.
- ↑ الکشاف، ج۲، ص۶۵۱؛ تفسیر قرطبی، ج۱۱، ص۲۲۶؛ کنز الدقائق، ج۷، ص۳۶۵.
- ↑ تفسیر ثعلبی، ج۶، ص۸۷؛ کنزالدقائق، ج۷، ص۳۶۵.
- ↑ نک: الکشاف، ج۲، ص۴۴۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲، ص۱۶۳؛ المیزان، ج۱۳، ص۴۹؛ التفسیر الکاشف، ج۵، ص۲۶.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۱۶۲؛ منهج الصادقین، ج۸، ص۴۰.
- ↑ «و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور» سوره انفال، آیه ۳۲.
- ↑ «ای مؤمنان! به خانههای پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بیآنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار میدهد و از شما شرم میدارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمیکند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پردهای بخواهید، این برای دلهای شما و دلهای آنان پاکیزهتر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.
- ↑ تاریخ المدینه، ج۳، ص۸۶۰؛ صحیح ابن خزیمه، ج۱، ص۳۲.
- ↑ جامع البیان، ج۲۲، ص۲۹؛ الطرائف، ص۴۴۵.
- ↑ نک: الصحیح من سیرهالنبی، ج۱۴، ص۱۴۲-۱۴۶.
- ↑ نمونه، ج۱۷، ص۴۰۱.
- ↑ «ای پیامبر! چرا چیزی را که خداوند بر تو حلال کرده است برای کسب خشنودی همسرانت حرام میداری؟ و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره تحریم، آیه ۱.
- ↑ اسباب النزول، ص۴۶۱؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۱-۴۷۲.
- ↑ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۲۴.
- ↑ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ الطبقات، ابن سعد، ج۸، ص۴۴-۴۵؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۳۷، ۱۰۳.
- ↑ «و در خانههایتان آرام گیرید و چون خویشآرایی دوره جاهلیت نخستین خویشآرایی مکنید و نماز بپا دارید و زکات بپردازید و از خداوند و فرستاده او فرمانبرداری کنید؛ جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.
- ↑ البحر المحیط، ج۸، ص۴۷۷؛ روح البیان، ج۷، ص۱۷۰؛ التحریر و التنویر، ج۲۱، ص۲۴۳.
- ↑ یوسفزاده و گودرزی، سوده بنت زمعه، فرهنگنامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم، ج۱، ص۵۷۲.