فقه در قرآن
مقدمه
در فرهنگ قرآن و کلمات اهل بیت (ع)، تفقّه به معنای مطلق درک عمیق در معارف دینی، خواه احکام یا اخلاق و یا اعتقادات، به کار میرفت؛ لذا فقیه به کسی گفته میشد که به همه معارف دینی، خصوصاً آیات قرآن، آگاهی داشت. حتی رسول اکرم (ص) کسی را که مختصری از قرآن را فرا گرفت و در نتیجه، آن چنان منقلب شد که با عزم بر عمل به آن به شهر خود بازگشت، به وصف «فقیه» ستودند.
«رُوِيَ أَنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى النَّبِيِّ (ص) لِيُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ فَانْتَهَى إِلَى قَوْلِهِ تَعَالَى ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾[۱] فَقَالَ يَكْفِينِي هَذَا وَ انْصَرَفَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) انْصَرَفَ الرَّجُلُ وَ هُوَ فَقِيهٌ»[۲].
نکته مهم درباره این واژه آن است که بیشترین استفاده آن در فقاهتهای اخلاقی و اعتقادی بوده است؛ چنان که رسول خدا (ص) فقیه کامل و مرضی رضای خود را کسی دانستند که در همه حالات، تنها به رضای الهی بیندیشد و تغییر زمانه و احوال مردم، او را در انجام تکالیف مردد ننماید؛ چنانکه در نصایح خویش به جناب اباذر فرمودند: «يَا أَبَا ذَرٍّ، لَا يَفْقَهُ الرَّجُلُ كُلَّ الْفِقْهِ حَتَّى يَرَى النَّاسَ كُلَّهُمْ فِي جَنْبِ اللَّهِ أَمْثَالَ الْأَبَاعِرِ، ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى نَفْسِهِ فَيَكُونُ هُوَ أَحْقَرَ حَاقِرٍ لَهَا»[۳].
ولی بعدها در اثر کثرت استعمال، فقیه تنها درباره کسانی به کار رفت که به احکام فرعی و عملی دین و ادلّه آن اشراف دارند. بنابراین، در آیه شریفه، تفقّه به معنای عمیقنگری در همه امور دینی، خصوصاً مسائل اعتقادی و اخلاقی است.[۴]
منابع
پانویس
- ↑ «پس هر کس همسنگ ذرهای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذرهای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
- ↑ بحار الأنوار (ط. دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ﻫ.ق)، ج۸۹، ص۱۰۷، باب ۹: فضل التدبر فی القرآن.
- ↑ مکارم الأخلاق (ط. الشریف الرضی، ۱۴۱۲ﻫ.ق)، ج۲، ص۳۷۱، ح۲۶۶۱.
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۶ ص ۵۶۳.