مصر در قرآن
مقدمه
- ...اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُمْ مَا سَأَلْتُمْ[۱].
- وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى وَأَخِيهِ أَنْ تَبَوَّآ لِقَوْمِكُمَا بِمِصْرَ بُيُوتًا وَاجْعَلُوا بُيُوتَكُمْ قِبْلَةً وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ[۲].
- وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ...[۳].
- ... قَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ[۴].
- وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ[۵].[۶]
جایگاه مصر در قرآن
برخی نویسندگان درباره مصر چنین آوردهاند: «نام مصر در قرآن مجید از دو نظر اهمیت دارد، یکی در داستان بنی اسرائیل که موسی(ع) مأموریت الهی داشت که آنان را از مصر برهاند و به شام برساند. دیگر در داستان فرعون»[۷].
اما مصر در داستان حضرت یوسف نیز مقولهای قابل از اهمیت قرآنی را شامل بوده است به عبارتی دیگر مصر در قرآن مجید از سه نظر اهمیت دارد: داستان موسی، داستان فرعون و داستان حضرت یوسف[۸].
جایگاه مصر در آیات
خداوند در سوره بقره از آنجا که قوم موسی از روی لجاجت درخواست طعام جدید میکنند میفرماید که موسی به آنها گفت: به مصر حمله کنید و آنجا را متصرف شوید خواسته شما در آنجاست. «در آیه شصت و یکم سوره بقره به تنوعطلبی، بهانهتراشی، ناسپاسی، پیامبرکشی یهودیان و عوامل زمینهساز این صفحات یعنی نافرمانی و تجاوز کاری آنان اشاره میکند»[۹].
«بعضی از مفسران معتقدند که مصر در این آیه اشاره به همان مفهوم کلی شهری است یعنی شما در این بیابان در یک برنامه خودسازی و آزمایشی قرار دارید، اینجا جای غذاهای متنوع نیست بروید به شهرها گام بگذارید که در آنجا همه اینها هست ولی این برنامه خودسازی در آنجا نیست. دلیل آن را این میدانند که بنی اسرائیل نه تقاضای بازگشت به مصر را داشتند و نه هرگز به آن بازگشتند»[۱۰].
اگر مطالب بالا را مورد مداقه قرار دهیم متوجه میشویم که در قرآن پنج بار لفظ مصر به کار رفته، در چهار مورد مراد از مصر سرزمین مصر است و تنها در یک مورد یعنی آیه ۶۱ سوره بقره به معنی مطلق شهر به کار رفته و اسم عام است. بعضی دیگر همین تفسیر را انتخاب کرده و بر آن افزودهاند که منظور این است: ماندن شما در بیابان و استفاده از این غذای غیر متنوع به خاطر ضعف و زبونی شما است نیرومند شوید و با دشمنان پیکار کنید و شهرهای شام و سرزمین مقدس را از آنها بگیرید تا همه چیز برای شما فراهم گردد[۱۱].
یکی از دلایلی که مصر در این آیه؛ اشاره به مفهوم کلی شهر است را آوردیم. اما آنهایی که مصر آیه را به معنای مملکت مصر گرفتهاند صاحب سومین تفسیر هستند.
در آیه ۸۷ سوره یونس نشانهای است که حضرت موسی در برابر قبطیها به قوم خویش دستور میدهد تا به ساختمانسازی روی آورند. برخی مفسران از این آیه استفاده کردهاند که «بنی اسرائیل در عصر موسی(ع) گروهی پراکنده و وابسته بودند که خانههای شخصی و متمرکزی نداشتند، از این رو موسی و هارون مأموریت یافتند که اقدام به خانهسازی و ایجاد تمرکز اجتماعی برای آنان کنند»[۱۲].
از آیه ۲۱ سوره یوسف میتوان فهمید که فروشندگان یوسف او را به مصر آوردند تا به فروش برسانند وقتی عزیز مصر او را خریداری کرد به همسرش تأکید کرد که او را عزیز بدارد.
در آیه ۹۹ سوره یوسف به ورود خاندان یعقوب به مصر و استقبال حضرت یوسف از آنان اشاره کرده است. «برادران یوسف چهار بار به مصر سفر کردند نخست برای تهیه آذوقه بدون حضور بنیامین و بار دیگر با همراهی بنیامین و برای تهیه آذوقه که به گرفتار شدن بنیامین انجامید و بار سوم، برای یافتن یوسف و بنیامین آمدند که به شناسایی او انجامید و بار چهارم که خاندان یعقوب به همراه پدر به مصر آمدند و یوسف در خارج از شهر از آنان استقبال کرد»[۱۳].
درباره آیه ۹۹ همین سوره میتوان چنین گفت که در چهارمین سفر، برادران یوسف پدرشان را نیز برداشتند و راهی مصر شدند. کاروان از راه رسید و یوسف به استقبال یعقوب شتافت و پدر و مادرش را در آغوش کشید و امنیت آنان در مصر را مشروط به خواست خدا کرد. مطابق آیه ۵۱ سوره زخرف؛ عجز فرعون در مقابل معجزات حضرت موسی فهمیده میشود. در آیه پنجاه و یکم در مرحله اول سفر، برادران یوسف برای تأمین آذوقه مورد نیاز به مصر آمدند. بار دوم بنیامین را هم با خود برداشتند اما بدون او به موطن خویش برگشتند. سفر سوم آنها برای این بود که بنیامین و یوسف را بیابند[۱۴].
پرسه در مصر باستان
برخی پژوهشگران از جستارهای خود نتیجهای چنین گرفتهاند: «دره رود نیل که از میان بیابانها میگذرد، با طغیان سالانه و رسوبات حاصلخیز و آب و هوای یکنواخت، مهد یکی از قدیمیترین تمدنهای بشری بوده است. این سرزمین که در شمال شرقی قاره آفریقا واقع شده مشتمل به شبه جزیره سینا از جنوب غربی آسیاست و از شمال به فلسطین و از غرب به لیبی. از جنوب با سودان همسایه است. رود نیل سرزمین مصر را به دو بیابان غربی و شرقی تقسیم میکند، بخش شمالی را مصر علیا و بخش جنوبی را مصر سفلی مینامند»[۱۵].
بخشی از نوشتار کتاب مقدس چنین است: مصر: مقصود از وادی نیل است که از جمله ممالکی است که به واسطه تاریخ غریب و عجیبش معروف و به واسطه اهرام و قبور و هیاکل و شهرهایش مشهور است و چون مصر در حکایت سیرت بنی اسرائیل اهمیت و ارتباط تمام داشته و شارع و پیشوایان ایشان نیز از آنجا ظهور نمودند بدین لحاظ در کتاب مقدس بسیار مذکور است[۱۶].
صاحب دانشنامه قرآن در میان نوشتار خویش گوید: «مصر شامل سرزمینهای حوضه سفلای رود نیل در شمال شرقی آفریقا و نیز شبه جزیره سینا در شمال دریای احمر است... .
در عصر کمبوجیه به دست ایرانیان فتح شده و مدتها در عهد هخامنشیان مستعمره ایران بود»[۱۷]. در نهایت «در تورات گاهی مصر به نام مصرایم نامیده (شده) است»[۱۸].[۱۹]
مصر در عیار کشورهای جهان
به طوری که اشارت رفت لفظ مصر در آیات مورد بحث به کشور مصر اشاره میکنند صاحب کتاب «کشورهای جهان» مصر را چنین معرفی میکند: «کشور مصر حدود دو سوم خاک ایران وسعت دارد. در گوشه شمال شرقی آفریقا بر کرانه دریای مدیترانه قرار گرفته، شمال شرقی آفریقا بر کرانه دریای مدیترانه قرار گرفته، به لیبی در مغرب و در جنوب به سودان و در مشرق به فلسطین و خلیج عقبه و بحر احمر محدود میشود. رود نیل در مشرق، یک سوم کشور را آبیاری میکند اطراف دره نیل را فلات بیابانی در رفته، و واحههای معدودی در این بیابانها وجود دارد در شمال به سوی مدیترانه، فلات پست میشود در حالی که حداکثر بلندی فلات (۹۰۹ متر) در جنوب قاهره از سطح دریا بلندترست در رأس دریای سرخ شبه جزیره صحرای سنا میان کانال سوئز و فلسطین اشغالی قرار گرفته است»[۲۰].[۲۱]
منابع
پانویس
- ↑ «... به شهری فرود آیید که (آنجا) آنچه خواستید در اختیار شماست» سوره بقره، آیه ۶۱.
- ↑ «و به موسی و برادرش وحی کردیم که برای قومتان در مصر خانههایی برگزینید و خانههایتان را رویاروی قرار دهید و نماز را بر پا دارید و به مؤمنان نوید دهید» سوره یونس، آیه ۸۷.
- ↑ «و آن مرد مصری که او را خریده بود به همسر خود گفت.».. سوره یوسف، آیه ۲۱.
- ↑ «... و گفت: اگر خداوند بخواهد بیبیم به مصر در آیید» سوره یوسف، آیه ۹۹.
- ↑ «و فرعون در میان قوم خود بانگ برداشت و گفت: ای قوم من! آیا پادشاهی مصر از آن من نیست در حالی که این جویبارها از زیر (کاخ) من روان است؟ آیا نمیبینید؟» سوره زخرف، آیه ۵۱.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۱۴۲.
- ↑ خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ج۲، ص۲۰۷۵.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۱۴۳.
- ↑ تفسیر قرآن مهر، ج۱، ص۲۵۰.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۷۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۷۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۸، ص۳۷۰.
- ↑ تفسیر قرآن مهر، ج۴، ص۴۳۹.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۱۴۴.
- ↑ عبدالکریم بیآزار شیرازی، باستانشناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۲۰۷.
- ↑ قاموس کتاب مقدس، ص۸۱۰.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، ص۲۰۷۵.
- ↑ اعلام قرآن، خزائلی، ص۵۹۹.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۱۴۷.
- ↑ عبدالحسین سعیدیان، کشورهای جهان، ص۹۰۴.
- ↑ فرزانه، محرم، اماکن جغرافیایی در قرآن، ص۱۴۹.