حضرت ادریس علیه السلام: تفاوت میان نسخهها
(←پانویس) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = حضرت ادریس | | موضوع مرتبط = حضرت ادریس | ||
خط ۲۲: | خط ۲۱: | ||
#صحیفههای عربی ادریس؛ | #صحیفههای عربی ادریس؛ | ||
#صحف منسوب به ادریس؛ | #صحف منسوب به ادریس؛ | ||
#[[سنن]] ادریس.<ref>هفت آسمان ش ۳ـ۴، ص۲۱ـ۵۶؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۷، ص۳۳۵ـ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۲۸۱ـ۲۸۳.</ref> در [[قرآن کریم]]، از این صحف به صراحت سخنی نیامده؛ ولی بسیاری از [[مفسران]]، مراد از {{متن قرآن|الصُّحُفِ الْأُولَ}} در آیه {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَ}}<ref>«این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است» سوره اعلی، آیه ۱۸.</ref> را صحف ادریس و شیث میدانند<ref>مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۲۲؛ نور الثقلین، ج۵، ص۵۶۰.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[ادریس - روحی (مقاله)|مقاله «ادریس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | # [[سنن]] ادریس.<ref>هفت آسمان ش ۳ـ۴، ص۲۱ـ۵۶؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۷، ص۳۳۵ـ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۲۸۱ـ۲۸۳.</ref> در [[قرآن کریم]]، از این صحف به صراحت سخنی نیامده؛ ولی بسیاری از [[مفسران]]، مراد از {{متن قرآن|الصُّحُفِ الْأُولَ}} در آیه {{متن قرآن|إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَ}}<ref>«این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است» سوره اعلی، آیه ۱۸.</ref> را صحف ادریس و شیث میدانند<ref>مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۲۲؛ نور الثقلین، ج۵، ص۵۶۰.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روحی، ابوالفضل]]، [[ادریس - روحی (مقاله)|مقاله «ادریس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
== ولادت و نیاکان == | == ولادت و نیاکان == | ||
خط ۵۵: | خط ۵۴: | ||
{{نبوت شناسی}} | {{نبوت شناسی}} | ||
[[رده:پیامبران]] | [[رده:پیامبران]] |
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۱۰
مقدمه
در قرآن کریم نام "ادریس" دو بار بهصورت صریح آمده است: در آیه ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا﴾[۱] وی را پیامبری بسیار راستگو که خداوند او را به جایگاهی والا برده دانسته است، و در آیات ﴿وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ﴾[۲]، ﴿وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ﴾[۳] نام او در شمار چند پیامبر دیگر که همه آنان از صالحان و صابران بودهاند، دیده میشود.
طبق برخی از قرائتهای شاذ آیات ﴿وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ﴾[۴]، ﴿سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ﴾[۵] نیز درباره ادریس خواهد بود.[۶] بیشتر لغویان "ادریس" را واژهای عربی و از مادّه "درس" مشتق دانسته و وجه این نامگذاری را کثرت دانش یا ممارست او بر آموزش، ذکر کردهاند؛[۷]اگرچه برخی به اشتقاق آن از مادّه «دروس» بهمعنای پنهان شدن، معتقد بوده و علّت آن را پنهان شدن ناگهانی ادریس بیان نمودهاند.[۸] در برابر دیدگاه پیشین، بعضی آن را واژهای عجمی و غیر منصرف شمردهاند.[۹] آن گونه که از بیشتر کتابهای تاریخی، تفسیری و... بر میآید، "ادریس" همان "اخنوخ" یا خنوخ، و خنوع است که نزد اهلکتاب، یکی از پیامبران پیش از نوح بوده و کتابهای فراوانی به او نسبت داده شده است.[۱۰]
در روایتی، اباذر از رسول خدا(ص) نقل میکند: ۴ نفر از انبیا: آدم، شیث، اخنوخ(ع)، ادریس و او نخستین کسی است که با قلم نوشت و نوح(ع) سریانیاند.[۱۱] گفته شده: "ادریس" نزد یونانیان "ارمیس"، "طرمیس" یا "هرمس حکیم" نام دارد [۱۲] و بر پایه برخی از منابع، کیومرث را از نیای وی شمرده و اسطورههای فراوانی را به او نسبت دادهاند.[۱۳] گاهی او را "مثلّث النِعَم" یا "مثلث الحکمه" یعنی دارای نعمت پادشاهی، حکمت و نبوت و "هرمس الهرامسه" و "اوریای سوم" پس از آدم و شیث ((ع)) لقب دادهاند.[۱۴] نسب ادریس در کتاب مقدس [۱۵] و در بیشتر کتابهای تاریخی و تفسیری به این ترتیب آمدهاست: "ادریس" "اخنوخ بن یَرد بن مهلائیل بن قینان بن انوش بن شیث بنآدم ((ع)).[۱۶] برخی برآنند که ادریس در بابل به دنیا آمد؛[۱۷] ولی بیشتر مؤرّخان گفتهاند: او در کشور "مصر" شهر "منف" به دنیا آمده و در ۶۵ سالگی با هدانه (ادانه) دختر باویل بن محویل بن خَنُوخ بن قین بن آدم(ع) ازدواج کرد و از وی، دارای فرزندانی شد که مشهورترین آنها "متوشالح" (مَتوشَلَخ) بود. عمر او را ۳۶۵، ۳۰۰ یا ۱۶۵ سال نقل کردهاند.[۱۸]
ادریس از جهت علم و حکمت در مقام والایی بوده است و "اوّلیاتی" را به او نسبت دادهاند؛ چنانکه میگویند: او نخستین کسی بود که از حرکت ستارگان و اجرام آسمانی سخن بهمیان آورد. پزشکی را بنیاد نهاد و شهرهای بسیاری را بنا کرد. او همچنین نخستین کسی بود که خط نوشت و لباس دوخت. مردم پیش از آن برای پوشش بدن خویش، از پوست حیوانات استفاده میکردند.[۱۹] بسیاری از مفسّران و مؤرّخان معتقدند که ادریس آموختههایی را از "غوثاذیمون" که همان "شیث" پیامبر است، فرا گرفته.[۲۰] برخی ادریس را نخستین پیامبر بعد از حضرت آدم(ع) دانسته و گفتهاند: ادریس مردم را از مخالفت با شریعت آدم(ع) نهی میکرد؛ ولی به جز تعداد اندکی، بیشتر مردم از دستورهای وی سرپیچیدند.[۲۱] عدهای نیز گفتهاند: در زمان "یارد" پدر ادریس، بتپرستی در میان قابیلیان متداول شده بود. خداوند ادریس را به پیامبری برگزید و با کوشش وی، بتپرستی رو به افول نهاد و برخی از بتها نیز نابود شدند.[۲۲] گروهی نیز بر این باورند که خداوند ادریس را بهسوی آتشپرستان قوم قابیل که به مکر شیطان به این منکر روی آورده بودند، فرستاد.[۲۳]
در زیارت ناحیه مقدسه بعد از آدم و شیث ((ع)) به ادریس در جایگاه پیامبری که با دلیل برای خدا قیام نمود، درود فرستاده شده است.[۲۴] تعداد صحف ادریس را ۳۰ یا ۵۰ صحیفه گفتهاند، و مجلسی ۲۹ صحیفه بر شمرده که "ابنمتویه" آنها را از سریانی به عربی ترجمه کرده است.[۲۵] صحفی را نیز به "اخنوخ" کتاب مقدس نسبت دادهاند که از "سودا پیگرافا"ی [۲۶] عهد عتیق (در زبان یونانی بهمعنای نوشتههای جعلی) است و بعد از کتاب مقدس و "اپوکریفا" در رتبه سوم [۲۷] بوده، اعتبار چندانی ندارند. این صحف عبارتند از:
- صحیفههای حبشی اخنوخ؛
- کتاب اخنوخ اسلاوی؛
- نسخه عبری کتاب اخنوخ؛
- صحیفههای عربی ادریس؛
- صحف منسوب به ادریس؛
- سنن ادریس.[۲۸] در قرآن کریم، از این صحف به صراحت سخنی نیامده؛ ولی بسیاری از مفسران، مراد از ﴿الصُّحُفِ الْأُولَ﴾ در آیه ﴿إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَ﴾[۲۹] را صحف ادریس و شیث میدانند[۳۰].[۳۱]
ولادت و نیاکان
پدر و مادر
نام و نسب
کنیهها و القاب
فرزندان
شمایل و صفات ظاهری
صفات و ویژگیهای شخصیتی
قوم و محل سکونت
قوم ادریس
سرگذشت تاریخی
نبوت و رسالت
امامت و ولایت
علم ویژه الهی
عصمت
فضایل و مناقب
سیره
اصحاب
مخالفان و دشمنان
رحلت و محل دفن
منابع
پانویس
- ↑ «و در این کتاب، ادریس را یاد کن که پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۵۶.
- ↑ «و اسماعیل و ادریس و ذو الکفل را (یاد کن) که همه از شکیبایان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۵.
- ↑ «و آنان را در بخشایش خویش در آوردیم؛ بیگمان آنها از شایستگان بودند» سوره انبیاء، آیه ۸۶.
- ↑ «و نیز الیاس از پیامبران بود» سوره صافات، آیه ۱۲۳.
- ↑ «و درود بر ال یاسین» سوره صافات، آیه ۱۳۰.
- ↑ التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۱۶۱؛ روحالمعانی، مج۱۳، ج۲۳، ص۲۰۳؛ المیزان، ج۱۷، ص۱۵۹.
- ↑ لسان العرب، ج۴، ص۳۲۹؛ مجمعالبیان، ج۶، ص۸۰۲.
- ↑ لغتنامه، ج۱، ص۱۳۲۵؛ اعلام قرآن، ص۱۰۰.
- ↑ تاجالعروس، ج۸، ص۲۸۳؛ الکشاف، ج۳، ص۲۳؛ مجمعالبحرین، ج۴، ص۷۰.
- ↑ مجمعالبیان، ج۶، ص۸۰۱؛ فصوص الحکم، ج۲، ص۴۴ـ۴۵؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۲۸۱ـ۲۸۲.
- ↑ الخصال، ج۲، ص۵۲۴؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۱۰۶.
- ↑ التحقیق، ج۱، ص۵۷؛ ربیع الابرار، ج۲، ص۵۳۶؛ مروجالذهب، ج۱، ص۳۵.
- ↑ فصوصالحکم، ج۲، ص۴۴؛ قصصالانبیاء، جویری، ص۳۹؛ المفصل، ج۸، ص۱۹۷ـ۱۹۸.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۷۱؛ قصص الانبیاء، النجار، ص۲۴ـ۲۵؛ اعلام قرآن، ص۱۰۵.
- ↑ کتاب مقدس، پیدایش ۵: ۱ـ۲۰.
- ↑ الطبقات، ج۱، ص۴۵؛ تاریخطبری، ج۱، ص۱۰۶؛ المیزان، ج۱۴، ص۷۲.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۷۱؛ قصص الانبیاء، النجار، ص۲۵.
- ↑ تاریخ طبری، ج۱، ص۱۰۸؛ تاریخ الخمیس، ج۱، ص۶۷؛ الکامل، ج۱، ص۵۱.
- ↑ الخصال، ج۲، ص۵۲۴؛ المعارف، ص۱۰؛ المفصّل، ج۸، ص۱۹۷ـ۱۹۸.
- ↑ المیزان، ج۱۴، ص۷۱ـ۷۲؛ اعلام قرآن، ص۱۰۴؛ الملل و النحل، ج۲، ص۴.
- ↑ البدایة و النهایه، ج۱، ص۱۰۲؛ تاریخ طبری، ج۱، ص۱۰۶؛ عللالشرایع، ج۱، ص۴۰ـ۴۱.
- ↑ تاریخ طبری، ج۱، ص۱۰۷؛ اثبات الوصیه، ص۲۶؛ کمال الدین، ج۱، ص۱۲۷ـ۱۲۸.
- ↑ قصص الانبیاء، جویری، ص۳۶ـ۳۷.
- ↑ بحار الانوار، ج۹۸، ص۲۳۴.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۲، ص۴۵۲ـ۴۵۳؛ فصوصالحکم، ج۲، ص۲۵۷؛ الاختصاص، ص۲۶۴.
- ↑ pseude pigrapha.
- ↑ apocryha.
- ↑ هفت آسمان ش ۳ـ۴، ص۲۱ـ۵۶؛ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۷، ص۳۳۵ـ۳۳۶؛ بحار الانوار، ج۱۱، ص۲۸۱ـ۲۸۳.
- ↑ «این (حقیقت) بیگمان در صحیفههای (آسمانی) پیشین (نیز آمده) است» سوره اعلی، آیه ۱۸.
- ↑ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۷۲۲؛ نور الثقلین، ج۵، ص۵۶۰.
- ↑ روحی، ابوالفضل، مقاله «ادریس»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲.