اخلاق بندگی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱۰: خط ۱۰:
[[اخلاص]]، به معنای مغشوش نبودن [[نیت]] و [[خالص]] انجام دادن [[کارها]] است<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۴/۱۲/۱۳۷۱.</ref>. [[خلوص]] عمل از [[تصرف]] [[شیطان]] که مقدمه [[اخلاص]] است در صورتی حاصل می‌گردد که تمام [[رفتار انسان]] در جهت [[خداخواهی]] باشد، هرچند مصداق کامل چنین اخلاصی تنها در [[انسان کامل]] و اولیای خالص امکان پذیر است<ref>[[امام خمینی]]، آداب الصلاة، ص۲۰-۲۱.</ref>. خالص نبودن [[اخلاق]] و [[تربیت]] [[روحی]]، افزون بر آنکه مانعی در جهت [[رسیدن به کمال]] به شمار می‌آید، ممکن است به جای رساندن [[انسان]] به [[سعادت]] و کمال [[انسانیت]] و وصول به مدارج عالیه، وی را به [[شقاوت]] بکشاند<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۱.</ref>. شرط [[مجاهدت]] در [[راه خدا]] این است که با اخلاص و [[فی سبیل الله]] باشد و لازمه آن این است که انسان به راه خدا [[ایمان]] و [[معرفت]] داشته باشد<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۱۲/۹/۱۳۷۹.</ref>.
[[اخلاص]]، به معنای مغشوش نبودن [[نیت]] و [[خالص]] انجام دادن [[کارها]] است<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۴/۱۲/۱۳۷۱.</ref>. [[خلوص]] عمل از [[تصرف]] [[شیطان]] که مقدمه [[اخلاص]] است در صورتی حاصل می‌گردد که تمام [[رفتار انسان]] در جهت [[خداخواهی]] باشد، هرچند مصداق کامل چنین اخلاصی تنها در [[انسان کامل]] و اولیای خالص امکان پذیر است<ref>[[امام خمینی]]، آداب الصلاة، ص۲۰-۲۱.</ref>. خالص نبودن [[اخلاق]] و [[تربیت]] [[روحی]]، افزون بر آنکه مانعی در جهت [[رسیدن به کمال]] به شمار می‌آید، ممکن است به جای رساندن [[انسان]] به [[سعادت]] و کمال [[انسانیت]] و وصول به مدارج عالیه، وی را به [[شقاوت]] بکشاند<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۱.</ref>. شرط [[مجاهدت]] در [[راه خدا]] این است که با اخلاص و [[فی سبیل الله]] باشد و لازمه آن این است که انسان به راه خدا [[ایمان]] و [[معرفت]] داشته باشد<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۱۲/۹/۱۳۷۹.</ref>.


[[یاد خدا]]، از دیدگاه [[عالمان]] اخلاق به معنای توجه کلی به [[خداوند]] همراه با [[حضور قلب]] و [[فراغت]] خاطر است<ref>فیض کاشانی، محسن بن مرتضی، المحجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، تحقیق علی‌اکبر غفاری، ج۳، ص۲۷۷؛ نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، تحقیق سیدمحمد کلانتر، ج۳، ص۲۹۰.</ref>. [[اهل معرفت]] نیز آن را در معنای رها شدن از [[غفلت]] و [[فراموشی]] به کار برده‌اند<ref>انصاری، خواجه عبدالله بن محمد، منازل السائرین، ص۸۶.</ref>. یکی از مهم‌ترین عوامل در زمینه [[تزکیه نفس]] و [[تهذیب اخلاق]]، ذکر است؛ ذکر به معنای یاد در مقابل غفلت است و دارای گستره وسیعی می‌باشد از جمله، غفلت از [[خدا]]، غفلت از [[وظیفه]] و [[مسئولیت]]، غفلت از [[عالم قبر]] و غفلت از [[محاسبه اعمال]]. یاد تمامی موارد فوق می‌تواند [[سرنوشت انسان]] را تعیین کند، مشروط بر آنکه این [[اعتقاد]] در [[زندگی]]، حرکت و [[تصمیم‌گیری]] انسان مؤثر باشد، چرا که براساس [[آیات قرآن]] {{متن قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ}}<ref>«تو تنها به آن کس می‌توانی بیم دهی که از این قرآن پیروی می‌کند» سوره یس، آیه ۱۱.</ref>[[انذار]] [[الهی]] و [[پیامبر]]{{صل}} برای کسانی مفید است که به دنبال یاد بوده و خود را از [[غفلت]] دور نگه می‌دارند<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۲۲/۲/۱۳۸۲.</ref>. ملتی که متکی به نام و [[یاد خدا]] باشد ترسی نداشته و در مقابل تهدیدها عقب نمی‌نشیند<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۴/۶/۱۳۶۹.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۱.</ref>
[[یاد خدا]]، از دیدگاه [[عالمان]] اخلاق به معنای توجه کلی به [[خداوند]] همراه با [[حضور قلب]] و [[فراغت]] خاطر است<ref>فیض کاشانی، محسن بن مرتضی، المحجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، تحقیق علی‌اکبر غفاری، ج۳، ص۲۷۷؛ نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، تحقیق سیدمحمد کلانتر، ج۳، ص۲۹۰.</ref>. [[اهل معرفت]] نیز آن را در معنای رها شدن از [[غفلت]] و [[فراموشی]] به کار برده‌اند<ref>انصاری، خواجه عبدالله بن محمد، منازل السائرین، ص۸۶.</ref>. یکی از مهم‌ترین عوامل در زمینه [[تزکیه نفس]] و [[تهذیب اخلاق]]، ذکر است؛ ذکر به معنای یاد در مقابل غفلت است و دارای گستره وسیعی می‌باشد از جمله، غفلت از [[خدا]]، غفلت از [[وظیفه]] و [[مسئولیت]]، غفلت از [[عالم قبر]] و غفلت از [[محاسبه اعمال]]. یاد تمامی موارد فوق می‌تواند [[سرنوشت انسان]] را تعیین کند، مشروط بر آنکه این [[اعتقاد]] در [[زندگی]]، حرکت و [[تصمیم‌گیری]] انسان مؤثر باشد، چرا که براساس [[آیات قرآن]] {{متن قرآن|إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ}}<ref>«تو تنها به آن کس می‌توانی بیم دهی که از این قرآن پیروی می‌کند» سوره یس، آیه ۱۱.</ref>[[انذار]] [[الهی]] و [[پیامبر]] {{صل}} برای کسانی مفید است که به دنبال یاد بوده و خود را از [[غفلت]] دور نگه می‌دارند<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۲۲/۲/۱۳۸۲.</ref>. ملتی که متکی به نام و [[یاد خدا]] باشد ترسی نداشته و در مقابل تهدیدها عقب نمی‌نشیند<ref>[[سید علی حسینی خامنه‌ای|خامنه‌ای حسینی، سید علی]]، ۴/۶/۱۳۶۹.</ref><ref>[[علی گرامی|گرامی، علی]]، [[اخلاق - گرامی (مقاله)| مقاله «اخلاق»]]، [[مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی (کتاب)|مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی]]، ص ۶۱.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۴۹

مقدمه

اخلاق بندگی حوزۀ ارزش‌ها یا هنجارها و ناهنجاری‌هایی است که حاکم بر روابط انسان با خداوند است. ارزش‌هایی مانند ایمان، اخلاص، تسلیم، رضا، توبه، استغفار، انابه، توکل، خشوع، خضوع و تضرع، خوف و رجا، ذکر، شکر، تقوا و ورع، از این قبیل می‌باشند. برخی از ارزش‌های اخلاقی در حوزه اخلاق بندگی عبارت‌اند از: ایمان، حظّ قلبی است که با تذکر، تفکر، انس و خلوت با خداوند حاصل می‌گردد و انسان برای رهایی از تصرف شیطان، باید با رساندن ایمان به قلب، قلب را الهی کند؛ چنانکه بر اساس آیات قرآن مؤمنان بدان جهت که خداوند متولی ظاهر و باطن آنان است اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ[۱] از تصرفات شیطانی خالص و در رحمت الهی قرار دارند و خداوند آنان را از همه مراتب تاریکی به نور مطلق رهنمون می‌سازد[۲]. ریشه تمام مفاسد اخلاقی، نبودن ایمان در قلب انسان است. حصول ایمان نیز با گفتن و شنیدن حاصل نمی‌گردد بلکه نیازمند خلوص نیت است؛ انسان باید در طلب معارف الهی و خداجویی باشد تا ایمان حاصل شود، بر اساس آیات قرآن کریم نور الهی تنها در قلب کسانی ایجاد می‌گردد که خداوند اراده کند، وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُورًا فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ[۳][۴]. بدون ایمان، هر حرکت و یشی بی‌فرجام است، و پوینده را بی‌نشاط و دل‌مرده می‌سازد[۵]. تقوا، عبارت است از حفظ نفس از مخالفت اوامر و نواهی حق و متابعت رضای او[۶]. با این حال در مواد متعددی در حفظ بلیغ و نگاهداری کامل نفس از وقوع در حرام‌ها با ترک مشتبهات به کار رفته است[۷]. انسان باید پیوسته مراقب اعمال و رفتار خود بوده و اعضاء و جوارح خود را کنترل نماید تا خصال پست حیوانی در آن نفوذ ننماید و قلبش متمایل به هوی و هوس و مجذوب جلوه‌های پست حیوانی نگردد[۸]. عاقبت نیک در سایه تقوا حاصل می‌گردد. وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ[۹] افزون بر آنکه تقوا منشأ بسیاری از کمالات مانند پیشرفت دنیا و آخرت، استقامت و پایداری، و هدا ابی به شمار می‌آید[۱۰]. تقوا افزون بر اینکه یک وظیفه است و انسان در قبال آن مورد سؤال واقع خواهد شد، راه را نیز باز می‌کند و موجب می‌شود که انسان در همه بن‌بست‌ها، به ویژه بن‌بست‌های اقتصادی راه نجات پیدا کند. وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ[۱۱][۱۲].

توکل، به معنای اعتماد و اطمینان به خداوند قادر متعال، و سپردن کارها به او و از او یاری خواستن است[۱۳]. در عرصه سیاسی- اجتماعی و به ویژه در مقابل توطئه‌ها و دسیسه‌های دشمنان، منبع قدرت ملت ایران اتکال به خداوند است[۱۴] که رمز و منشأ تمام پیروزی‌ها است[۱۵]، در نتیجه در سخت‌ترین شرایط نیز باید بر او تکیه کرد تا او نیز با جنود غیبی یاری کند[۱۶]. اخلاص، به معنای مغشوش نبودن نیت و خالص انجام دادن کارها است[۱۷]. خلوص عمل از تصرف شیطان که مقدمه اخلاص است در صورتی حاصل می‌گردد که تمام رفتار انسان در جهت خداخواهی باشد، هرچند مصداق کامل چنین اخلاصی تنها در انسان کامل و اولیای خالص امکان پذیر است[۱۸]. خالص نبودن اخلاق و تربیت روحی، افزون بر آنکه مانعی در جهت رسیدن به کمال به شمار می‌آید، ممکن است به جای رساندن انسان به سعادت و کمال انسانیت و وصول به مدارج عالیه، وی را به شقاوت بکشاند[۱۹]. شرط مجاهدت در راه خدا این است که با اخلاص و فی سبیل الله باشد و لازمه آن این است که انسان به راه خدا ایمان و معرفت داشته باشد[۲۰].

یاد خدا، از دیدگاه عالمان اخلاق به معنای توجه کلی به خداوند همراه با حضور قلب و فراغت خاطر است[۲۱]. اهل معرفت نیز آن را در معنای رها شدن از غفلت و فراموشی به کار برده‌اند[۲۲]. یکی از مهم‌ترین عوامل در زمینه تزکیه نفس و تهذیب اخلاق، ذکر است؛ ذکر به معنای یاد در مقابل غفلت است و دارای گستره وسیعی می‌باشد از جمله، غفلت از خدا، غفلت از وظیفه و مسئولیت، غفلت از عالم قبر و غفلت از محاسبه اعمال. یاد تمامی موارد فوق می‌تواند سرنوشت انسان را تعیین کند، مشروط بر آنکه این اعتقاد در زندگی، حرکت و تصمیم‌گیری انسان مؤثر باشد، چرا که براساس آیات قرآن إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ[۲۳]انذار الهی و پیامبر (ص) برای کسانی مفید است که به دنبال یاد بوده و خود را از غفلت دور نگه می‌دارند[۲۴]. ملتی که متکی به نام و یاد خدا باشد ترسی نداشته و در مقابل تهدیدها عقب نمی‌نشیند[۲۵][۲۶]

منابع

پانویس

  1. «خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون می‌برد» سوره بقره، آیه ۲۵۷.
  2. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۲۶.
  3. «و آنکه خداوند برای او فروغی ننهاده است فروغی نخواهد داشت» سوره نور، آیه ۴۰.
  4. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۱۱۲-۱۱۳.
  5. خامنه‌ای حسینی، سید علی، طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، ص۵۵.
  6. ر. ک: حسینی بهشتی، سید محمد، شناخت اسلام، ص۲۹۲؛ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۰۶.
  7. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۰۶.
  8. ر. ک: خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۸/۵/۱۳۸۴.
  9. «و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.
  10. ر. ک: خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۸/۵/۱۳۸۴.
  11. «و هر کس از خداوند پروا کند (خداوند) برای او دری می‌گشاید * و به او از جایی که گمان نمی‌برد روزی می‌دهد» سوره طلاق، آیه ۲.
  12. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۴/۱۰/۱۳۷۸.
  13. امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۲۱۴.
  14. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۳، ص۱۴۹.
  15. امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۲۰۲؛ ج۱۱، ص۷۱-۷۲؛ ج۱۷، ص۲۲۲-۲۲۳.
  16. امام خمینی، صحیفه امام، ج۱۵، ص۴۰۳.
  17. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۴/۱۲/۱۳۷۱.
  18. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۰-۲۱.
  19. امام خمینی، آداب الصلاة، ص۲۱.
  20. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۱۲/۹/۱۳۷۹.
  21. فیض کاشانی، محسن بن مرتضی، المحجة البیضاء فی تهذیب الأحیاء، تحقیق علی‌اکبر غفاری، ج۳، ص۲۷۷؛ نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، تحقیق سیدمحمد کلانتر، ج۳، ص۲۹۰.
  22. انصاری، خواجه عبدالله بن محمد، منازل السائرین، ص۸۶.
  23. «تو تنها به آن کس می‌توانی بیم دهی که از این قرآن پیروی می‌کند» سوره یس، آیه ۱۱.
  24. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۲۲/۲/۱۳۸۲.
  25. خامنه‌ای حسینی، سید علی، ۴/۶/۱۳۶۹.
  26. گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشه‌نامه انقلاب اسلامی، ص ۶۱.