جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
=== [[قدرت]] مطلق === | === [[قدرت]] مطلق === | ||
خدا قدرت مطلق است، چون هر اندازه که فاعل مرتبه وجودیاش کاملتر باشد، قدرت بیشتری خواهد داشت و طبعا خدای دارای کمال بینهایت، قدرتش نیز نامحدود است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۰.</ref>.<ref>ر. ک: المیزان، ج ۱۲، ص۳۰۶؛ آموزش عقاید، ص۷۱.</ref>، بنابراین هیچ عاملی نمیتواند مانع تحقق [[حکم الهی]] شود؛ البته با توجه به آیاتی که [[خدا]] را تنها [[حاکم]] دانستهاند، مانند {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}}<ref>«داوری جز با خداوند نیست» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>، {{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُو}}<ref>«شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>نَ، {{متن قرآن|لَهُ الْحُكْمُ}}<ref>«داوری با اوست» سوره انعام، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و اوست خداوند، هیچ خدایی جز او نیست، سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۷۰.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و با خداوند، خدایی دیگر (به پرستش) مخوان، هیچ خدایی جز او نیست، هر چیزی نابود شدنی است جز ذات او؛ فرمان او راست و (همگان) به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ}}<ref>«داوری با خداوند فرازمند بزرگ است» سوره غافر، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا}}<ref>«و هیچ کس را در فرمانروایی خویش شریک نمیگرداند» سوره کهف، آیه ۲۶.</ref> این [[پرسش]] بجاست که اگر داور [[حقیقی]] در [[جهان]] خداست، دیگر [[حاکمان]] چه جایگاهی دارند؛ یا اگر [[حکم]] حقیقی به خدا اختصاص دارد، چگونه [[حضرت]] [[حق در قرآن]] آن را به دیگران نیز نسبت داده است: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ }}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کردهایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.</ref>؛ | خدا قدرت مطلق است، چون هر اندازه که فاعل مرتبه وجودیاش کاملتر باشد، قدرت بیشتری خواهد داشت و طبعا خدای دارای کمال بینهایت، قدرتش نیز نامحدود است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست» سوره بقره، آیه ۲۰.</ref>.<ref>ر. ک: المیزان، ج ۱۲، ص۳۰۶؛ آموزش عقاید، ص۷۱.</ref>، بنابراین هیچ عاملی نمیتواند مانع تحقق [[حکم الهی]] شود؛ البته با توجه به آیاتی که [[خدا]] را تنها [[حاکم]] دانستهاند، مانند {{متن قرآن|إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ}}<ref>«داوری جز با خداوند نیست» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>، {{متن قرآن|مَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُو}}<ref>«شما به جای او جز نامهایی را نمیپرستید که خود و پدرانتان آنها را نامیدهاید و خداوند بر آنها هیچ حجّتی نفرستاده است، داوری جز از آن خداوند نیست، فرمان داده است که جز وی را نپرستید؛ این، دین پا برجاست اما بیشتر مردم نمیدانند» سوره یوسف، آیه ۴۰.</ref>نَ، {{متن قرآن|لَهُ الْحُكْمُ}}<ref>«داوری با اوست» سوره انعام، آیه ۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و اوست خداوند، هیچ خدایی جز او نیست، سپاس او راست در جهان نخستین و بازپسین و فرمان او راست و به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۷۰.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و با خداوند، خدایی دیگر (به پرستش) مخوان، هیچ خدایی جز او نیست، هر چیزی نابود شدنی است جز ذات او؛ فرمان او راست و (همگان) به سوی او بازگردانده میشوید» سوره قصص، آیه ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ}}<ref>«داوری با خداوند فرازمند بزرگ است» سوره غافر، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَا يُشْرِكُ فِي حُكْمِهِ أَحَدًا}}<ref>«و هیچ کس را در فرمانروایی خویش شریک نمیگرداند» سوره کهف، آیه ۲۶.</ref> این [[پرسش]] بجاست که اگر داور [[حقیقی]] در [[جهان]] خداست، دیگر [[حاکمان]] چه جایگاهی دارند؛ یا اگر [[حکم]] حقیقی به خدا اختصاص دارد، چگونه [[حضرت]] [[حق در قرآن]] آن را به دیگران نیز نسبت داده است: {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ }}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کردهایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.</ref>؛ لکن پاسخ پرسش یاد شده چنین است: چنانچه با دید [[وحدت]] نگریم و دیگر حاکمان را لحاظ نکنیم، بلکه آنان را فانی در خدا ببینیم، تنها حاکم حقیقی خداست؛ اگر با دید کثرت نگاه کرده و دیگر حاکمان را لحاظ کنیم و برای آنان تعینی، هرچند تَبَعی، بپذیریم، [[حکم]] و [[داوری]] برای جز خدا نیز ثابت؛ ولی در میان داوران خدا داورترین آنهاست. | ||
برخی از [[مفسران]]، [[برتر]] بودن داوری خدا را در حاکم بالذات بودن او و حاکم بالغیر بودن دیگر حاکمان دانسته و معتقدند که خدا در [[قرآن]]، نه تنها حکم، صفات گوناگونی را ـ چون [[علم]]، [[قدرت]]، [[حیات]]، [[رزق]]، [[مشیت]] و حسن ـ که در او به عینیت وجود دارند، به دیگران نیز نسبت داده است؛ با این تفاوت که او چنین صفاتی را [[بالاصاله]] و به شکل مستقل داراست و دیگران به گونهای حقیقی و مستقل واجد آنها نیستند.<ref>المیزان، ج ۷، ص۱۱۶.</ref>[[راز]] مطلب در این است که خلاّق [[واقعی]] و اثرگذار حقیقی در جهان، تنها خداست <ref>معارف قرآن، ج، ص۱۱۳.</ref> و این مؤثریت حقیقی، به [[شئون]] مختلف عالم تعلق میگیرد که مرتبه [[داوری الهی]] از جمله آنهاست؛ زیرا در ماهیت [[حکم]] نوعی اثرگذاری و [[جعل]] و [[خلاقیت]] هست و این [[واقعیت]] موجود در حکم، مرتبهای از مراتب موثریت [[حقیقی]] خداست، بنابراین [[داوری]] حقیقی تکوینا و تشریعا از آنِ خداست، به گونهای که هیچ موجودی در این مرتبه حقیقی با او [[برابری]] ندارد؛ | برخی از [[مفسران]]، [[برتر]] بودن داوری خدا را در حاکم بالذات بودن او و حاکم بالغیر بودن دیگر حاکمان دانسته و معتقدند که خدا در [[قرآن]]، نه تنها حکم، صفات گوناگونی را ـ چون [[علم]]، [[قدرت]]، [[حیات]]، [[رزق]]، [[مشیت]] و حسن ـ که در او به عینیت وجود دارند، به دیگران نیز نسبت داده است؛ با این تفاوت که او چنین صفاتی را [[بالاصاله]] و به شکل مستقل داراست و دیگران به گونهای حقیقی و مستقل واجد آنها نیستند.<ref>المیزان، ج ۷، ص۱۱۶.</ref>[[راز]] مطلب در این است که خلاّق [[واقعی]] و اثرگذار حقیقی در جهان، تنها خداست <ref>معارف قرآن، ج، ص۱۱۳.</ref> و این مؤثریت حقیقی، به [[شئون]] مختلف عالم تعلق میگیرد که مرتبه [[داوری الهی]] از جمله آنهاست؛ زیرا در ماهیت [[حکم]] نوعی اثرگذاری و [[جعل]] و [[خلاقیت]] هست و این [[واقعیت]] موجود در حکم، مرتبهای از مراتب موثریت [[حقیقی]] خداست، بنابراین [[داوری]] حقیقی تکوینا و تشریعا از آنِ خداست، به گونهای که هیچ موجودی در این مرتبه حقیقی با او [[برابری]] ندارد؛ لکن دیگر [[حاکمان]] نیز در شرایطی، مراتبی از حکم را خواهند داشت. مجوّز داوری برای دیگر حاکمان، [[اذن]] [[حضرت حق]] است و تنها حاکمانی که از ذات احدیت اجازه دارند، برای حکم و داوری[[حق]] دارند و [[احکام]] آنها میتوانند برخوردار از واقعیت و [[حقیقت]] باشند<ref>المیزان، ج ۷، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref>.<ref>[[سید محمد حسین موسویپور|موسویپور، سید محمد حسین]]، [[حکم / اسماء و صفات (مقاله)|مقاله «حکم»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۱، ص۲۱۲-۲۱۳.</ref> | ||
== لوازم [[برتر]] بودن داوری [[خدا]] == | == لوازم [[برتر]] بودن داوری [[خدا]] == |