الگو:صفحهٔ اصلی/مدخل برگزیده: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''[[حضرت فاطمه]]'''{{س}} در سال یازدهم | '''[[شهادت حضرت فاطمه]]'''{{س}} در سال یازدهم هجری روی داد. پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} آن حضرت مدت زمان اندکی زیستند که از سی تا دویست و [[چهل]] روز ذکر شده است. پدید آمدن بحثهای [[جانشینی]] پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} باعث ایجاد دو گروه بین [[مسلمانان]] شد که در ارتباط مستقیم با زندگانی حضرت فاطمه {{س}} قرار داشت. فاطمه زهرا {{س}} از همان بدو پدید آمدن جریان [[سقیفه]] در [[دفاع]] از [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به اقدامات مختلفی روی آورد و در این راه بر اثر حمله جریان مخالف به خانه ایشان و آتش زدن آن و سقط فرزند مجروح و بیمار شده و روز به روز حالشان وخیمتر میشد. | ||
پس از وخامت حال و یقین به فوت، حضرت در آخرین لحظات عمر خطاب به [[حضرت علی]] {{ع}} عرضه داشت: پسر عمو! من خبر [[مرگ]] خویش را دریافت کردهام و لحظه به لحظه به [[دیدار]] پدر بزرگوارم نزدیکتر میشوم، اکنون تو را به انجام خواستههایی که در [[دل]] دارم سفارش میکنم (...): از [[دنیا]] که رفتم بدنم را از زیر [[لباس]] [[غسل]] بده؛ زیرا بدنم [[پاک]] و [[پاکیزه]] است، با باقیمانده کافوری که از پدرم [[رسول خدا]] {{صل}} بهجای مانده مرا [[حنوط]] نما و خود بر پیکرم نماز بگزار و سپس [[خویشان]] و [[نزدیکان]] خاندانم به ترتیب بر جنازهام نماز بگزارند، شبانه و نهانی بدنم را به خاک بسپار و محل قبرم را پوشیده دار، هیچکس از کسانی که در حقم ستم روا داشتند در تشییع جنازهام حاضر نشوند، پسر عمو! به خوبی میدانم که تو پس از من نمیتوانی بدون [[همسر]] بمانی... . | پس از وخامت حال و یقین به فوت، حضرت در آخرین لحظات عمر خطاب به [[حضرت علی]] {{ع}} عرضه داشت: پسر عمو! من خبر [[مرگ]] خویش را دریافت کردهام و لحظه به لحظه به [[دیدار]] پدر بزرگوارم نزدیکتر میشوم، اکنون تو را به انجام خواستههایی که در [[دل]] دارم سفارش میکنم (...): از [[دنیا]] که رفتم بدنم را از زیر [[لباس]] [[غسل]] بده؛ زیرا بدنم [[پاک]] و [[پاکیزه]] است، با باقیمانده کافوری که از پدرم [[رسول خدا]] {{صل}} بهجای مانده مرا [[حنوط]] نما و خود بر پیکرم نماز بگزار و سپس [[خویشان]] و [[نزدیکان]] خاندانم به ترتیب بر جنازهام نماز بگزارند، شبانه و نهانی بدنم را به خاک بسپار و محل قبرم را پوشیده دار، هیچکس از کسانی که در حقم ستم روا داشتند در تشییع جنازهام حاضر نشوند، پسر عمو! به خوبی میدانم که تو پس از من نمیتوانی بدون [[همسر]] بمانی... . |
نسخهٔ ۲۶ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۶
شهادت حضرت فاطمه(س) در سال یازدهم هجری روی داد. پس از رحلت پیامبر (ص) آن حضرت مدت زمان اندکی زیستند که از سی تا دویست و چهل روز ذکر شده است. پدید آمدن بحثهای جانشینی پس از رحلت پیامبر (ص) باعث ایجاد دو گروه بین مسلمانان شد که در ارتباط مستقیم با زندگانی حضرت فاطمه (س) قرار داشت. فاطمه زهرا (س) از همان بدو پدید آمدن جریان سقیفه در دفاع از امیرالمؤمنین (ع) به اقدامات مختلفی روی آورد و در این راه بر اثر حمله جریان مخالف به خانه ایشان و آتش زدن آن و سقط فرزند مجروح و بیمار شده و روز به روز حالشان وخیمتر میشد.
پس از وخامت حال و یقین به فوت، حضرت در آخرین لحظات عمر خطاب به حضرت علی (ع) عرضه داشت: پسر عمو! من خبر مرگ خویش را دریافت کردهام و لحظه به لحظه به دیدار پدر بزرگوارم نزدیکتر میشوم، اکنون تو را به انجام خواستههایی که در دل دارم سفارش میکنم (...): از دنیا که رفتم بدنم را از زیر لباس غسل بده؛ زیرا بدنم پاک و پاکیزه است، با باقیمانده کافوری که از پدرم رسول خدا (ص) بهجای مانده مرا حنوط نما و خود بر پیکرم نماز بگزار و سپس خویشان و نزدیکان خاندانم به ترتیب بر جنازهام نماز بگزارند، شبانه و نهانی بدنم را به خاک بسپار و محل قبرم را پوشیده دار، هیچکس از کسانی که در حقم ستم روا داشتند در تشییع جنازهام حاضر نشوند، پسر عمو! به خوبی میدانم که تو پس از من نمیتوانی بدون همسر بمانی... .
بعد از شهادت مردم، اشکباران گرد آمدند و روی زمین نشستند و در انتظار بیرون آمدن جنازه فاطمه بودند تا بر پیکر پاکش نماز بگزارند اما ابوذر از خانه بیرون آمد و اعلان داشت: مردم! به خانههایتان بروید تشییع جنازه دخت رسول خدا (ص) امشب به تأخیر افتاده است. بدین ترتیب، مردم با این تصور که پیکر زهرای مرضیه (س) صبح فردا تشییع میشود، پراکنده شدند. ولی امام علی (ع) با کمک اسماء در همان شب پیکر نازنین زهرا را غسل داد و کفن نمود. آنگاه امام علی (ع) بر جنازه فاطمهاش نماز گزارد. با آرام شدن هیاهو و سر و صداها که دیدگان مردم به خواب رفت و پاسی از شب گذشت، امیر المؤمنین (ع) و عباس و فضل بن عباس به اتفاق یک تن دیگر، پیکر نحیف و تکیده زهرا را حمل و حسن و حسین، عقیل، سلمان، ابوذر، مقداد، بریده و عمّار آن را تشییع کردند.
ابوبصیر از امام صادق (ع) نقل کرده: سبب وفات حضرت همانا آن بود که قنفذ غلام عمر (در روایت تعبیر به «الرجل» شده است) به اشاره او با نوک تیز غلاف شمشیر به حضرت زد که محسنش را سقط نمود و پس از این واقعه به مرضی شدید و جانکاه دچار شد و به بستر بیماری افتاد و به فردی از آزاردهندگانش رخصت دیدار نداد. به تصریح روایت منقول از امام باقر (ع)، علت اصلی بیماری و رحلت فاطمه (س) ضربتی بود که به هنگام یورش مهاجمان بر پیکرش وارد شد و در اثر آن فرزندش محسن را سقط کرد.