ابوحمزه ثمالی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
(←پانویس) |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = ابوحمزه ثمالی | | موضوع مرتبط = ابوحمزه ثمالی | ||
خط ۷: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== | == آشنایی اجمالی == | ||
[[ثابت بن دینار ابو حمزه ثمالی]] [[ازدی]] [[کوفی]] از بزرگان [[اهل حدیث]] و [[مقربان]] درگاه [[اهل بیت]]{{عم}} شمرده میشود | [[ثابت بن دینار ابو حمزه ثمالی]] [[ازدی]] [[کوفی]] از بزرگان [[اهل حدیث]] و [[مقربان]] درگاه [[اهل بیت]] {{عم}} شمرده میشود. | ||
[[صدوق]]، [[نجاشی]]، [[طوسی]]، [[ابن | ثمالی منسوب به بنی ثماله، تیرهای از [[قبیله أزد]] است<ref>الأنساب ۲/۵۱۳ تنقیح المقال ۱/۱۸۹.</ref>. اما [[شیخ صدوق]] وی را منسوب به بنی ثعل، تیرهای از [[قبیله]] طیّ دانسته و گفته است که چون [[ابوحمزه]] در بین ثماله میزیست، به ثمالی معروف گشت<ref>من لا یحضره الفقیه ۴/۳۶.</ref>. وی از [[اصحاب امام سجاد]]، [[امام باقر]]، [[امام صادق]] و [[امام کاظم]] {{ع}} بود و از آن بزرگواران [[حدیث]] شنیده و [[روایت]] کرده است<ref>رجال النجاشی ۱/۲۹۰ اختیار معرفة الرجال ۲۰۳.</ref>. از روایتگرانی چون [[أنس]]، [[شعبی]]<ref>میزان الاعتدال ۱/۳۶۳ اعیان الشیعه ۴/۱۱.</ref> و [[اصبغ بن نباته]]<ref>جامع الرواة ۱/۱۳۷.</ref> نیز روایاتی نقل کرده است. [[محدثان]] معروفی چون [[هشام بن سالم]]،<ref>اختیار معرفة الرجال ۱۰۸.</ref> [[مفضل بن عمر]]، [[محمد بن مسلم]]،<ref>جامع الرواة ۱/۱۳۵ تنقیح المقال ۱/۱۹۱.</ref> وکیع<ref>الانساب ۲/۵۱۳ المجروحین ۲۰۶.</ref> و ثوری<ref>اعیان الشیعه ۴/۱۱.</ref> از ابوحمزه روایت کردهاند<ref>[[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۲۱۲.</ref>. | ||
[[فضل بن شاذان]] [[روایت]] میکند که [[امام علی بن موسی الرضا]] {{ع}} درباره او فرمود: «[[ابو حمزه ثمالی]]، [[لقمان]] (یا سلمان) [[زمان]] خود بود. او محضر پُر [[برکت]] سه [[امام]] [[معصوم]]: [[علی بن الحسین]]، [[محمد بن علی]] و [[جعفر بن محمد]] {{عم}} را تماماً و برههای از دوران [[امامت]] [[موسی بن جعفر]] {{ع}} را [[درک]] کرده و مورد [[عنایت]] آنان بوده است». | |||
== وثاقت == | |||
[[صدوق]]، [[نجاشی]]، [[طوسی]]، [[ابن داوود]] و [[علامه حلی]] او را مورد [[اعتماد]] دانستهاند. | |||
[[ابن ندیم]] درباره او میگوید: «او از [[نخبگان]] ثقات است». [[سید حسن صدر]] نیز او را چنین ستوده است: «بزرگ [[شیعیان کوفه]] بود و همگان از سخن او [[شنوایی]] داشتند». | [[ابن ندیم]] درباره او میگوید: «او از [[نخبگان]] ثقات است». [[سید حسن صدر]] نیز او را چنین ستوده است: «بزرگ [[شیعیان کوفه]] بود و همگان از سخن او [[شنوایی]] داشتند». | ||
خط ۱۶: | خط ۲۰: | ||
صارمالدین درباره او میگوید: «او نماد [[تشیع]] و شاخصه [[شیعیان]] شمرده میشود». | صارمالدین درباره او میگوید: «او نماد [[تشیع]] و شاخصه [[شیعیان]] شمرده میشود». | ||
برخی از [[رجالیان]] [[عامه]] او را به سبب تشیع قدح کردهاند، ولی [[حاکم نیشابوری]] او را توثیق کرده و در «المستدرک» از او روایت کرده و سند آن را | برخی از [[رجالیان]] [[عامه]] او را به سبب تشیع قدح کردهاند، ولی [[حاکم نیشابوری]] او را توثیق کرده و در «المستدرک» از او روایت کرده و سند آن را ـ طبق نظر [[بخاری]] و مسلم ـ صحیح دانسته است. حاکم میگوید: «قدحی جز به دلیل انتساب او به مسلم ـ صحیح دانسته است. حاکم میگوید: «قدحی جز به دلیل انتساب او به تشیع، درباره او گفته نشده؛ در صورتی که [[شیخین]] (بخاری و مسلم) از او روایت دارند». | ||
بزرگان اهل حدیث (از [[اهل سنت]]) به همین دلیل، به قدح رجالیان ارجی ننهاده و از او بسیار روایت کردهاند؛ از جمله: [[ترمذی]]، [[ابن ماجه]]، [[خطیب]] [[بغدادی]]، [[ابن ابی شیبه]]، [[ابو جعفر]] [[طحاوی]]، [[حاکم نیشابوری]]، [[ابن قتیبه]]، [[ابو نعیم]] و جز آنان. | بزرگان اهل حدیث (از [[اهل سنت]]) به همین دلیل، به قدح رجالیان ارجی ننهاده و از او بسیار روایت کردهاند؛ از جمله: [[ترمذی]]، [[ابن ماجه]]، [[خطیب]] [[بغدادی]]، [[ابن ابی شیبه]]، [[ابو جعفر]] [[طحاوی]]، [[حاکم نیشابوری]]، [[ابن قتیبه]]، [[ابو نعیم]] و جز آنان. | ||
[[عادل نویهض]] درباره او میگوید: «[[فقیه]] امامی و از بزرگان [[رجال]] [[حدیث]] و از ثقات شمرده میشود و مفسری [[زاهد]] و از [[اهل کوفه]] است». داوودی میگوید: «ترمذی و ابن ماجه از او روایت دارند و او دارای [[تفسیر]] | [[عادل نویهض]] درباره او میگوید: «[[فقیه]] امامی و از بزرگان [[رجال]] [[حدیث]] و از ثقات شمرده میشود و مفسری [[زاهد]] و از [[اهل کوفه]] است». داوودی میگوید: «ترمذی و ابن ماجه از او روایت دارند و او دارای [[تفسیر]] است». | ||
[[ابو جعفر طبری]]، [[ثعلبی]]، [[ابن کثیر]]، [[قرطبی]]، [[سیوطی]]، [[ابو حیان اندلسی]]، [[بغوی]]، [[حاکم]]، [[ابو الفرج]]، [[بیهقی]]، [[ابن عدی]]، [[ابن الانباری]]، [[ابن اسحاق]] و جز آنان، در [[تفسیر]] از او [[روایت]] کردهاند. گذشته از [[عنایت]] زیادی که بزرگان [[امامیه]] به [[ابو حمزه]] و [[روایات]] او | [[ابو جعفر طبری]]، [[ثعلبی]]، [[ابن کثیر]]، [[قرطبی]]، [[سیوطی]]، [[ابو حیان اندلسی]]، [[بغوی]]، [[حاکم]]، [[ابو الفرج]]، [[بیهقی]]، [[ابن عدی]]، [[ابن الانباری]]، [[ابن اسحاق]] و جز آنان، در [[تفسیر]] از او [[روایت]] کردهاند. گذشته از [[عنایت]] زیادی که بزرگان [[امامیه]] به [[ابو حمزه]] و [[روایات]] او ـ چه در [[فقه]] و چه در تفسیر ـ دارند<ref>ر.ک: مقدمه تفسیر ابو حمزه، گردآوری استاد عبد الرزاق حرز الدین، ص۲۵- ۲۰.</ref>. تفسیر او یکی از [[مراجع]] [[تفسیری]] به شمار میرود که در «[[تفسیر طبری]]»، «[[مجمع البیان]]» و غیره، از آن فراوان آورده شده است<ref>[[محمد هادی معرفت|معرفت، محمد هادی]]، [[تفسیر و مفسران (کتاب)|تفسیر و مفسران]]، ص۴۱۸-۴۱۹؛ [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۴۸۳.</ref>. | ||
[[نجاشی]] میگوید سه تن از پسران ابوحمزه به نامهای «نوح»، «منصور» و «حمزه» در حادثه [[قیام زید بن علی بن حسین]] {{ع}} به همراه زید به [[شهادت]] رسیدند<ref>رجال النجاشی ۱/۲۹۰ ـ ۲۹۲.</ref>. وی پسران دیگری نیز داشته که از محدثان مورد اعتماد [[شیعه]] بودهاند<ref>اختیار معرفة الرجال ۲۰۳.</ref>. | |||
== آثار == | |||
آثارش عبارت انداز: [[رسالة الحقوق (کتاب)|رسالة الحقوق]] کتاب [[تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر القرآن]] کتاب [[النوادر (کتاب)|النوادر]]<ref>رجال النجاشی ۱/۲۹۰ ـ ۲۹۲.</ref> اصل<ref>الذریعه ۲/۱۴۴.</ref> و الزهد<ref>معالم العلماء ۲۹ ـ ۳۰.</ref>. دعای معروف [[ابوحمزه ثمالی]] نیز از جمله دعاهایی است که ابوحمزه آن را از امام سجاد {{ع}} روایت کرده است<ref>اعیان الشیعه ۴/۱۰.</ref>. وی سرانجام در سال ۱۵۰ه درگذشت<ref>من لا یحضره الفقیه ۴/۳۶ رجال النجاشی ۱/۲۹۰. </ref>. در [[تاریخ]] وفاتش [[اختلاف]] است<ref>تنقیح المقال ۱/۱۸۹ الضعفاء الکبیر ۱/۱۷۲ اعیان الشیعه ۴/۱۰.</ref>.<ref>[[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]]، ج۱ ص۲۱۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:IM009680.jpg|22px]] [[محمد هادی معرفت|معرفت، محمد هادی]]، [[تفسیر و مفسران (کتاب)|'''تفسیر و مفسران''']] | # [[پرونده:IM009680.jpg|22px]] [[محمد هادی معرفت|معرفت، محمد هادی]]، [[تفسیر و مفسران (کتاب)|'''تفسیر و مفسران''']] | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱''']] | ||
# [[پرونده:IM010499.jpg|22px]] [[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|'''کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۱۵
آشنایی اجمالی
ثابت بن دینار ابو حمزه ثمالی ازدی کوفی از بزرگان اهل حدیث و مقربان درگاه اهل بیت (ع) شمرده میشود.
ثمالی منسوب به بنی ثماله، تیرهای از قبیله أزد است[۱]. اما شیخ صدوق وی را منسوب به بنی ثعل، تیرهای از قبیله طیّ دانسته و گفته است که چون ابوحمزه در بین ثماله میزیست، به ثمالی معروف گشت[۲]. وی از اصحاب امام سجاد، امام باقر، امام صادق و امام کاظم (ع) بود و از آن بزرگواران حدیث شنیده و روایت کرده است[۳]. از روایتگرانی چون أنس، شعبی[۴] و اصبغ بن نباته[۵] نیز روایاتی نقل کرده است. محدثان معروفی چون هشام بن سالم،[۶] مفضل بن عمر، محمد بن مسلم،[۷] وکیع[۸] و ثوری[۹] از ابوحمزه روایت کردهاند[۱۰].
فضل بن شاذان روایت میکند که امام علی بن موسی الرضا (ع) درباره او فرمود: «ابو حمزه ثمالی، لقمان (یا سلمان) زمان خود بود. او محضر پُر برکت سه امام معصوم: علی بن الحسین، محمد بن علی و جعفر بن محمد (ع) را تماماً و برههای از دوران امامت موسی بن جعفر (ع) را درک کرده و مورد عنایت آنان بوده است».
وثاقت
صدوق، نجاشی، طوسی، ابن داوود و علامه حلی او را مورد اعتماد دانستهاند.
ابن ندیم درباره او میگوید: «او از نخبگان ثقات است». سید حسن صدر نیز او را چنین ستوده است: «بزرگ شیعیان کوفه بود و همگان از سخن او شنوایی داشتند».
صارمالدین درباره او میگوید: «او نماد تشیع و شاخصه شیعیان شمرده میشود».
برخی از رجالیان عامه او را به سبب تشیع قدح کردهاند، ولی حاکم نیشابوری او را توثیق کرده و در «المستدرک» از او روایت کرده و سند آن را ـ طبق نظر بخاری و مسلم ـ صحیح دانسته است. حاکم میگوید: «قدحی جز به دلیل انتساب او به مسلم ـ صحیح دانسته است. حاکم میگوید: «قدحی جز به دلیل انتساب او به تشیع، درباره او گفته نشده؛ در صورتی که شیخین (بخاری و مسلم) از او روایت دارند».
بزرگان اهل حدیث (از اهل سنت) به همین دلیل، به قدح رجالیان ارجی ننهاده و از او بسیار روایت کردهاند؛ از جمله: ترمذی، ابن ماجه، خطیب بغدادی، ابن ابی شیبه، ابو جعفر طحاوی، حاکم نیشابوری، ابن قتیبه، ابو نعیم و جز آنان.
عادل نویهض درباره او میگوید: «فقیه امامی و از بزرگان رجال حدیث و از ثقات شمرده میشود و مفسری زاهد و از اهل کوفه است». داوودی میگوید: «ترمذی و ابن ماجه از او روایت دارند و او دارای تفسیر است».
ابو جعفر طبری، ثعلبی، ابن کثیر، قرطبی، سیوطی، ابو حیان اندلسی، بغوی، حاکم، ابو الفرج، بیهقی، ابن عدی، ابن الانباری، ابن اسحاق و جز آنان، در تفسیر از او روایت کردهاند. گذشته از عنایت زیادی که بزرگان امامیه به ابو حمزه و روایات او ـ چه در فقه و چه در تفسیر ـ دارند[۱۱]. تفسیر او یکی از مراجع تفسیری به شمار میرود که در «تفسیر طبری»، «مجمع البیان» و غیره، از آن فراوان آورده شده است[۱۲].
نجاشی میگوید سه تن از پسران ابوحمزه به نامهای «نوح»، «منصور» و «حمزه» در حادثه قیام زید بن علی بن حسین (ع) به همراه زید به شهادت رسیدند[۱۳]. وی پسران دیگری نیز داشته که از محدثان مورد اعتماد شیعه بودهاند[۱۴].
آثار
آثارش عبارت انداز: رسالة الحقوق کتاب تفسیر القرآن کتاب النوادر[۱۵] اصل[۱۶] و الزهد[۱۷]. دعای معروف ابوحمزه ثمالی نیز از جمله دعاهایی است که ابوحمزه آن را از امام سجاد (ع) روایت کرده است[۱۸]. وی سرانجام در سال ۱۵۰ه درگذشت[۱۹]. در تاریخ وفاتش اختلاف است[۲۰].[۲۱]
منابع
پانویس
- ↑ الأنساب ۲/۵۱۳ تنقیح المقال ۱/۱۸۹.
- ↑ من لا یحضره الفقیه ۴/۳۶.
- ↑ رجال النجاشی ۱/۲۹۰ اختیار معرفة الرجال ۲۰۳.
- ↑ میزان الاعتدال ۱/۳۶۳ اعیان الشیعه ۴/۱۱.
- ↑ جامع الرواة ۱/۱۳۷.
- ↑ اختیار معرفة الرجال ۱۰۸.
- ↑ جامع الرواة ۱/۱۳۵ تنقیح المقال ۱/۱۹۱.
- ↑ الانساب ۲/۵۱۳ المجروحین ۲۰۶.
- ↑ اعیان الشیعه ۴/۱۱.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۲۱۲.
- ↑ ر.ک: مقدمه تفسیر ابو حمزه، گردآوری استاد عبد الرزاق حرز الدین، ص۲۵- ۲۰.
- ↑ معرفت، محمد هادی، تفسیر و مفسران، ص۴۱۸-۴۱۹؛ رجبی دوانی، محمد حسین، کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی ص ۴۸۳.
- ↑ رجال النجاشی ۱/۲۹۰ ـ ۲۹۲.
- ↑ اختیار معرفة الرجال ۲۰۳.
- ↑ رجال النجاشی ۱/۲۹۰ ـ ۲۹۲.
- ↑ الذریعه ۲/۱۴۴.
- ↑ معالم العلماء ۲۹ ـ ۳۰.
- ↑ اعیان الشیعه ۴/۱۰.
- ↑ من لا یحضره الفقیه ۴/۳۶ رجال النجاشی ۱/۲۹۰.
- ↑ تنقیح المقال ۱/۱۸۹ الضعفاء الکبیر ۱/۱۷۲ اعیان الشیعه ۴/۱۰.
- ↑ فرهنگنامه مؤلفان اسلامی، ج۱ ص۲۱۲.