جز
جایگزینی متن - '[[رده:قبیله ' به '[[رده:'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '[[رده:قبیله ' به '[[رده:') |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = صحابه | عنوان مدخل = عبدالرحمن بن ابزی خزاعی | مداخل مرتبط = [[عبدالرحمن بن ابزی خزاعی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
{{جعبه اطلاعات اصحاب | {{جعبه اطلاعات اصحاب | ||
| نام = عبدالرحمن بن ابزی خزاعی | | نام = عبدالرحمن بن ابزی خزاعی | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
| آخرین راوی از او = | | آخرین راوی از او = | ||
}} | }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
عبدالرحمن [[غلام]] [[آزاد]] شده [[نافع بن عبد حارث]] است که برخی از مؤرّخان وی را در شمار [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} آوردهاند و نوشتهاند: او پُشت سر [[پیامبر]] {{صل}} [[نماز]] خوانده است و موقعی که [[عمر بن خطاب]] به [[مکه]] مشرف شد، [[امیر]] [[مکه]] [[نافع بن عبدالحارث]] که از طرف [[عمر]] [[منصوب]] بود به استقبالش رفت و عبدالرحمن بن ابزی خزاعی را به [[جانشینی]] خود گذاشت، زیرا [[معتقد]] بود او زیاد [[قرآن]] میخواند و بر [[احکام]] و [[دین خدا]] [[فقیه]] و آگاهتر از دیگران است، آن گاه [[عمر]] این [[انتخاب]] را پذیرفت <ref>اسدالغابه، ج۳، ص۲۷۸؛ و ر. ک: تهذیب التهذیب، ج۵، ص۴۶.</ref>. | عبدالرحمن [[غلام]] [[آزاد]] شده [[نافع بن عبد حارث]] است که برخی از مؤرّخان وی را در شمار [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} آوردهاند و نوشتهاند: او پُشت سر [[پیامبر]] {{صل}} [[نماز]] خوانده است و موقعی که [[عمر بن خطاب]] به [[مکه]] مشرف شد، [[امیر]] [[مکه]] [[نافع بن عبدالحارث]] که از طرف [[عمر]] [[منصوب]] بود به استقبالش رفت و عبدالرحمن بن ابزی خزاعی را به [[جانشینی]] خود گذاشت، زیرا [[معتقد]] بود او زیاد [[قرآن]] میخواند و بر [[احکام]] و [[دین خدا]] [[فقیه]] و آگاهتر از دیگران است، آن گاه [[عمر]] این [[انتخاب]] را پذیرفت <ref>اسدالغابه، ج۳، ص۲۷۸؛ و ر. ک: تهذیب التهذیب، ج۵، ص۴۶.</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۴: | ||
وی سپس ساکن [[کوفه]] شد و از [[شیعیان]] و [[موالیان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} گردید و در [[صفین]] [[حضرت]] را [[یاری]] کرد. او [[نقل]] میکند: هشتصد نفر از کسانی که در [[بیعت رضوان]] با [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[بیعت]] کردند، در [[جنگ صفین]] در رکاب [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} جنگیدند و از آن جمع، سیصد و شصت نفرشان - از جمله [[عمار یاسر]] - به [[شهادت]] رسیدند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۱۰۴.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به سبب اعتمادی که به عبدالرحمان داشت او را پس از بازگشت از [[صفین]]، به [[حکومت]] و [[امارت]] [[خراسان]] [[منصوب]] کرد<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>. | وی سپس ساکن [[کوفه]] شد و از [[شیعیان]] و [[موالیان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} گردید و در [[صفین]] [[حضرت]] را [[یاری]] کرد. او [[نقل]] میکند: هشتصد نفر از کسانی که در [[بیعت رضوان]] با [[پیامبر خدا]] {{صل}} [[بیعت]] کردند، در [[جنگ صفین]] در رکاب [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} جنگیدند و از آن جمع، سیصد و شصت نفرشان - از جمله [[عمار یاسر]] - به [[شهادت]] رسیدند<ref>شرح ابن ابی الحدید، ج۱۰، ص۱۰۴.</ref>. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} به سبب اعتمادی که به عبدالرحمان داشت او را پس از بازگشت از [[صفین]]، به [[حکومت]] و [[امارت]] [[خراسان]] [[منصوب]] کرد<ref>تنقیح المقال، ج۲، ص۱۳۷.</ref>. | ||
از او روایاتی در [[فقه]] و... به یادگار مانده است از جمله در [[سنن ابی داود (کتاب)|سنن ابی داود]]<ref>[[سنن ابی داود]]، ج۱، ص۵۳.</ref> و [[سنن بیهقی (کتاب)|سنن بیهقی]]<ref>سن بیهقی، ج۱، ص۲۰۹.</ref> آمده که عبدالرحمن بن ابزی خزاعی گفت: مردی نزد [[عمر بن خطاب]] آمد و گفت: من جنب شدم و آب نیافتم؟ [[عمر]] گفت: پس [[نماز]] نخوان. [[عمار]] فوراً گفت: ای [[امیرالمؤمنین]]، آیا به یاد میآوری که من و تو در سریهای جنب شدیم و آب نیافتیم و تو [[نماز]] نخواندی و من [[تیمم]] کردم و [[نماز]] خواندم، و [[پیامبر]] {{صل}} کار مرا [[تأیید]] کرد. [[عمر]] - از [[عمار]] ناراحت شد - و گفت: | از او روایاتی در [[فقه]] و... به یادگار مانده است از جمله در [[سنن ابی داود (کتاب)|سنن ابی داود]]<ref>[[سنن ابی داود]]، ج۱، ص۵۳.</ref> و [[سنن بیهقی (کتاب)|سنن بیهقی]]<ref>سن بیهقی، ج۱، ص۲۰۹.</ref> آمده که عبدالرحمن بن ابزی خزاعی گفت: مردی نزد [[عمر بن خطاب]] آمد و گفت: من جنب شدم و آب نیافتم؟ [[عمر]] گفت: پس [[نماز]] نخوان. [[عمار]] فوراً گفت: ای [[امیرالمؤمنین]]، آیا به یاد میآوری که من و تو در سریهای جنب شدیم و آب نیافتیم و تو [[نماز]] نخواندی و من [[تیمم]] کردم و [[نماز]] خواندم، و [[پیامبر]] {{صل}} کار مرا [[تأیید]] کرد. [[عمر]] - از [[عمار]] ناراحت شد - و گفت: «دست بردار ای [[عمار]]، و از [[خدا]] بترس و مرا تخطئه نکن»<ref>{{عربی|اتَّقِ اللَّهَ يَا عَمَّارُ}}</ref>.[[عمار]] به [[عمر]] گفت: اگر بخواهی دیگر این [[حدیث]] را [[نقل]] نمیکنم<ref>الغدیر، ج۶، ص۸۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۱۶-۸۱۷.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | |||
[[رده:اصحاب امام علی]] | [[رده:اصحاب امام علی]] | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده: | [[رده:بنیخزاعه]] | ||
[[رده: | [[رده:کارگزاران حکومت امام علی]] |