هویت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[هویت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }}
{{امامت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[هویت در قرآن]] | [[هویت در حدیث]] | [[هویت در نهج البلاغه]] | [[هویت در معارف دعا و زیارات]] | [[هویت در معارف مهدویت]] | [[هویت در اخلاق اسلامی]] | [[هویت در روان‌شناسی اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[هویت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


'''هویت''' به مجموعۀ صفات متمایز کنندۀ یک [[فرد]] از افراد دیگر، گفته می‌‌شود که از عوامل مختلفی مانندسرزمین، [[تاریخ]] و... به وجود آمده است.
'''هویت''' به مجموعۀ صفات متمایز کنندۀ یک [[فرد]] از افراد دیگر، گفته می‌‌شود. عوامل مختلفی در تشکیل هویت موثر هستند؛ عواملی نظیر [[سرزمین]]، [[زبان]]، [[تاریخ]]، [[دین]]، [[ساختار سیاسی]]، [[خانواده]] و... که دو عامل [[دین]] و [[خانواده]] بیشتر تأثیر را دارند. همچنین، هویت دارای ابعاد مختلفی نظیر [[هویت فردی]]، [[هویت اجتماعی|اجتماعی]]، [[هویت دینی|دینی]]، [[هویت ملی|ملی]]، [[هویت فرهنگی|فرهنگی]]، و [[هویت تمدنی|تمدنی]] است.


==چیستی هویت==
== چیستی هویت ==
هویت در لغت [[فارسی]] یعنی آنچه موجب شناسایی شخص باشد<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۵ش، چاپ دهم، ج ۴، ص ۵۲۲۸.</ref>، هویت [[حقیقت]] شیء یا شخص است که مشتمل بر صفات اصلی اوست و هویت در لغت [[عربی]] به معنای [[شخصیت]]، ذات، هستی و وجود است<ref>حسن عمید، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۴، چاپ بیست و هفتم، ص ۱۲۶۵.</ref>. هویت در تعریف اصطلاحی، آن بخشی از عناصر اصلی [[شخصیت انسان]] است که به دنبال عینیت پیدا کردن آن، [[فرد]] [[قادر]] می‌شود موضع خود را در برخورد با [[جهان]]، دیگران و خویشتن به صورت [[شایسته]] مشخص نماید<ref>ر.ک: فوزی، یحیی، «هویت»، مجله متین، ۱۳۸۲، شماره ۱۹.</ref>.
هویت در لغت [[فارسی]] یعنی آنچه موجب شناسایی شخص باشد<ref>محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۵ش، چاپ دهم، ج ۴، ص ۵۲۲۸.</ref>، هویت [[حقیقت]] شیء یا شخص است که مشتمل بر صفات اصلی اوست و هویت در لغت [[عربی]] به معنای [[شخصیت]]، ذات، هستی و وجود است<ref>حسن عمید، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۴، چاپ بیست و هفتم، ص ۱۲۶۵.</ref>. هویت در تعریف اصطلاحی، آن بخشی از عناصر اصلی [[شخصیت انسان]] است که به دنبال عینیت پیدا کردن آن، [[فرد]] [[قادر]] می‌شود موضع خود را در برخورد با [[جهان]]، دیگران و خویشتن به صورت [[شایسته]] مشخص نماید<ref>ر. ک: فوزی، یحیی، «هویت»، مجله متین، ۱۳۸۲، شماره ۱۹.</ref>.  
هویت، مرز [[انسان]] با دیگران است و آنچه او را‌ از‌ دیگران متمایز می‌سازد هویت است<ref>ر.ک: [[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی  (مقاله)|باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی]].</ref>. این واژه، بیانگر چه کسی بودن است که از نیاز [[بشر]] به شناسانده شدن به چیزی یا جایی ناشی می‌‌شود. به عبارت دیگر، وقتی از "هویت شخصی"[[سخن]] به میان می‌‌آید، مراد همان ویژگی‌های است که شخص را از دیگری متمایز می‌کند و به دیگران امکان اشاره با [[ضمیر]] "او"، (برای تشخّص این [[فرد]] از دیگر افراد) را می‌دهد؛ زیرا این شخص به گونه‌ای است که به [[علل]] و عواملی از جمله [[رفتار]] یا صفات خاص از دیگران متمایز شده و [[تشخص]] یافته است. البته، در [[تبیین]] هویت باید در نظر داشته باشیم همیشه معنایی ارزشی به همراه ندارد؛ چه‌بسا [[فرد]] یا ملتی ویژگی‌های ناپسندی نیز داشته باشند که‌ بخشی‌ از هویت آنان را می‌سازد<ref>ر.ک: [[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی  (مقاله)|باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی]].</ref>.


==[[بحران هویت]]==
هویت، مرز [[انسان]] با دیگران است و آنچه او را‌ از‌ دیگران متمایز می‌سازد هویت است<ref>ر. ک: [[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی (مقاله)|باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی]].</ref>. این واژه، بیانگر چه کسی بودن است که از نیاز [[بشر]] به شناسانده شدن به چیزی یا جایی ناشی می‌‌شود. به عبارت دیگر، وقتی از "هویت شخصی"[[سخن]] به میان می‌‌آید، مراد همان ویژگی‌های است که شخص را از دیگری متمایز می‌کند و به دیگران امکان اشاره با [[ضمیر]] "او"، (برای تشخّص این [[فرد]] از دیگر افراد) را می‌دهد؛ زیرا این شخص به گونه‌ای است که به [[علل]] و عواملی از جمله [[رفتار]] یا صفات خاص از دیگران متمایز شده و [[تشخص]] یافته است. البته، در [[تبیین]] هویت باید در نظر داشته باشیم همیشه معنایی ارزشی به همراه ندارد؛ چه‌بسا [[فرد]] یا ملتی ویژگی‌های ناپسندی نیز داشته باشند که‌ بخشی‌ از هویت آنان را می‌سازد<ref>ر. ک: [[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی (مقاله)|باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی]].</ref>.
برخی افراد در دستیابی به [[هویت]] کامل، دچار مشکل می‌‌شوند که نسبت به این مسئله ([[ناتوانی]] [[فرد]] در کسب [[هویت]] [[انسانی]])، تعبیرهای متفاوتی صورت گرفته است. روان‌شناسان از این حالت، بیشتر با عنوان‌هایی همچون، [[آشفتگی]] [[هویت]]، [[اختلال هویت]] و [[بحران هویت]] یاد می‌‌کنند و بعضی صاحب‌نظران آن را "[[گم کردن خویش]]" یا "[[از خود بیگانگی]]" می‌‌نامند<ref>ر.ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref>.    
[[فرد]] [[مبتلا]] به [[بحران هویت]]، [[قادر]] به یافتن ارزش‌های مثبت پایدار در [[فرهنگ]]، [[مذهب]] یا [[ایدئولوژی]] خود نیست؛ لذا ایده‌آل هایش به هم می‌‌ریزد و از [[درهم]] ریختگی [[هویت]]، [[رنج]] می‌‌برد، نه می‌‌تواند ارزش‌های گذشتۀ خود را ارزیابی کند و نه صاحب ارزش‌هایی می‌‌شود که به کمک آنها بتواند آزادانه برای [[آینده]]، طرح ریزی نماید<ref>ر.ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.</ref>. در نتیجه، چنین فردی [[تصور]] مشخص و یکپارچه ای از خود ندارد<ref>ر.ک: آخوندی، محمدباقر، هویت ملی- مذهبی جوانان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۳- ص.۱۸</ref>.


==عناصر تشکیل دهندۀ هویت==
== [[بحران هویت]] ==
[[علل]] و عواملی وجود دارد که به عنوان صفات تمیز دهنده، [[فرد]] را از دیگران متمایز ساخته و [[شخصیت]] مستقلی به او می‌‌بخشد. [[سرزمین]]، [[تاریخ]]، [[زبان]]، [[ادبیات]]، [[دین]]، ساختار [[سیاسی]]، [[فرهنگ]] و [[هنر]] مشترک، از جمله عناصر تشکیل‌دهندۀ هویت هستند. البته، در فرآیند دست‌یابی به هویت کامل [[انسانی]]، [[فرد]] از عوامل دیگری مانند [[مذهب]]، [[خانواده]]، نهادهای [[آموزش و پرورش]]، [[نظام سیاسی]]، [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]]، رسانه‌ها، مطبوعات و [[تبلیغات]] [[بیگانگان]] و... متأثر می‌‌شود که در این میان، دو عامل نخست ([[مذهب]] و [[خانواده]])، بیشترین تأثیر را دارند<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref>.
برخی افراد در دستیابی به هویت کامل، دچار مشکل می‌‌شوند که نسبت به این مسئله ([[ناتوانی]] [[فرد]] در کسب هویت [[انسانی]])، تعبیرهای متفاوتی صورت گرفته است. روان‌شناسان از این حالت، بیشتر با عنوان‌هایی همچون، [[آشفتگی]] هویت، [[اختلال هویت]] و [[بحران هویت]] یاد می‌‌کنند و بعضی صاحب‌نظران آن را "[[گم کردن خویش]]" یا "[[از خود بیگانگی]]" می‌‌نامند<ref>ر. ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref>.  
نکتۀ مهم آن است که برخی افراد در دستیابی به هویت کامل دچار مشکل می‌‌شوند که نسبت به این مسئله ([[ناتوانی]] [[فرد]] در کسب هویت [[انسانی]])، تعبیرهای متفاوتی صورت گرفته است. روان‌شناسان از این حالت، بیشتر با عنوان‌هایی چون: [[آشفتگی]] هویت، [[اختلال هویت]] و [[بحران هویت]] یاد می‌‌کنند و بعضی صاحب‌نظران آن را "[[گم کردن خویش]]" یا "[[از خود بیگانگی]]" می‌‌نامند<ref>ر.ک: [[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref>.


==اقسام هویت==
[[فرد]] [[مبتلا]] به [[بحران هویت]]، [[قادر]] به یافتن ارزش‌های مثبت پایدار در [[فرهنگ]]، [[مذهب]] یا [[ایدئولوژی]] خود نیست؛ لذا ایده‌آل هایش به هم می‌‌ریزد و از [[درهم]] ریختگی هویت، [[رنج]] می‌‌برد، نه می‌‌تواند ارزش‌های گذشتۀ خود را ارزیابی کند و نه صاحب ارزش‌هایی می‌‌شود که به کمک آنها بتواند آزادانه برای [[آینده]]، طرح ریزی نماید<ref>ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.</ref>. در نتیجه، چنین فردی [[تصور]] مشخص و یکپارچه ای از خود ندارد<ref>ر. ک: آخوندی، محمدباقر، هویت ملی- مذهبی جوانان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۳- ص. ۱۸</ref>.
# [[هویت فردی]]
# [[هویت اجتماعی]]


==منابع==
== عناصر تشکیل دهندۀ هویت ==
[[علل]] و عواملی وجود دارد که به عنوان صفات تمیز دهنده، [[فرد]] را از دیگران متمایز ساخته و [[شخصیت]] مستقلی به او می‌‌بخشد. [[سرزمین]]، [[تاریخ]]، [[زبان]]، [[ادبیات]]، [[دین]]، ساختار [[سیاسی]]، [[فرهنگ]] و [[هنر]] مشترک، از جمله عناصر تشکیل‌دهندۀ هویت هستند. البته، در فرآیند دست‌یابی به هویت کامل [[انسانی]]، [[فرد]] از عوامل دیگری مانند [[مذهب]]، [[خانواده]]، نهادهای [[آموزش و پرورش]]، [[نظام سیاسی]]، [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] [[حاکم]] بر [[جامعه]]، رسانه‌ها، مطبوعات و [[تبلیغات]] [[بیگانگان]] و... متأثر می‌‌شود که در این میان، دو عامل نخست ([[مذهب]] و [[خانواده]])، بیشترین تأثیر را دارند<ref>ر. ک: [[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref>.
 
نکتۀ مهم آن است که برخی افراد در دستیابی به هویت کامل دچار مشکل می‌‌شوند که نسبت به این مسئله ([[ناتوانی]] [[فرد]] در کسب هویت [[انسانی]])، تعبیرهای متفاوتی صورت گرفته است. روان‌شناسان از این حالت، بیشتر با عنوان‌هایی چون: [[آشفتگی]] هویت، [[اختلال هویت]] و [[بحران هویت]] یاد می‌‌کنند و بعضی صاحب‌نظران آن را "[[گم کردن خویش]]" یا "[[از خود بیگانگی]]" می‌‌نامند<ref>ر. ک: [[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|مهدویت و آرامش روان]]، ص۱۱۳-۱۱۴.</ref>.
 
== ابعاد هویت ==
هویت با توجه به عناصر تشکیل دهندۀ آن و بستری که هویت در آن شکل گرفته است، به اقسام مختلفی تقسیم می‌‌گردد:
# '''[[هویت فردی]] ([[هویت فرد]])''': [[باورهای اساسی]] و بنیادی [[فرد]] دربارۀ خود، اهداف، [[ارزش‌ها]]، [[باورها]]، ترجیحات و [[انتخاب]]، اجزای اصلی تشکیل دهندۀ "هویت فردی" هستند<ref>ر. ک: نوری، نجیب الله؛ عسکری، علی؛ نارویی نصرتی، رحیم؛ شجاعی، محمد صادق، «ساختار مفهومی هویت بر پایه منابع اسلامی»، روان‌شناسی و دین، ۱۳۹۵، شماره ۳۶، ص ۵-۲۴.</ref>. در هویت فردی، تلاش بر آن است تا به پرسش‌هایی نظیر من کیستم؟ نیازهای من چیست؟ نسبت به دیگران چه وظایفی دارم؟ دیگران، نسبت به من چه وظایفی دارند؟<ref>ر. ک: مولایی، ابوالفضل، «هویت دینی و ملی ایرانیان»، روزنامۀ کیهان، ۱۳/۵/۱۳۸۶.</ref> چه نسبتی میان من و [[جهان]] بیرون وجود دارد؟، میان تن و روان من چه رابطه ای است؟ پاسخ داده شود<ref>ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.</ref>.
# '''[[هویت اجتماعی]] ([[هویت امت]])''': هویت [[اجتماعی]]، یعنی اینکه [[فرد]] نقش‌ها و [[وظایف اجتماعی]] خود را بشناسد و انتظارات [[جامعه]] را از خود بداند<ref>ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.</ref>. بر اساس [[منابع اسلامی]]، [[هویت جامعۀ اسلامی]] به دو عنصر اساسیِ [[تعهد]] به [[آرمان‌های اسلامی]] و [[اطاعت از رهبری]] [[جامعه]]، بستگی دارد. از این رو، هویت [[اجتماعی]] هیچ‌گاه از [[رهبری]] [[جامعه]]، قابل تفکیک نیست و به همین [[دلیل]] در متون [[اسلامی]]، [[شناخت]] [[رهبر]]، ملاک [[مسلمانی]] شناخته شده و کسی که بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، فاقد [[هویت اسلامی]]، شمرده شده است<ref>ر. ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۸۳.</ref>. در نتیجه، اگر [[جامعه]] ای از [[امام حق]]، [[تبعیت]] کند، دارای هویت [[اجتماعی]] سالم است و در صورت [[پیروی از امام]] ناحق و [[شیطانی]]، هویت [[اجتماعی]] آن [[جامعه]]، شکل [[ناهنجار]] به خود می‌‌گیرد.
# '''[[هویت خانوادگی]] ([[هویت خانواده]])''': منظور از این نوع هویت، [[تعیین]] نسبت میان [[فرد]] و [[خانواده]] اوست و اینکه چه پیوندهایی میان آنان وجود دارد؟<ref>ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.</ref>
# '''[[هویت ملی]] ([[هویت وطن]])''': هویت ملی، بدان معناست که [[فرد]] بداند در [[کشور]] خود، چه [[جایگاه]] و [[مسؤولیت]] [[مدنی]] دارد و چه [[خدمت]] شایسته‌ای، می‌‌تواند برای [[کشور]] و [[ملت]] خود انجام دهد<ref>ر. ک: درآمدی بر فرهنگ و هویت ایرانی، مریم صنیع اجلال، انتشارات توسعه مطالعات ملی- ۱۳۸۴- ص ۱۰۴.</ref>. البته، مسئله [[وحدت]] بین تمامی افراد یک [[ملت]]، [[بهترین]] زمینه ساز بروز هویت ملی، است؛ زیرا [[ارزش‌ها]]، افتخارات و ویژگی‌های برجسته یک [[ملت]]، زمانی تبلور می‌‌یابد که [[وحدت]] کامل بین اقشار و آحاد آن [[جامعه]]، تحقق یابد<ref>ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.</ref>.
# '''[[هویت دینی]] ([[هویت دین]])''': [[هویت دینی]]، یعنی اینکه شخص بداند چه [[دینی]] را [[انتخاب]] کرده و آن [[دین]] چه چیزی را از او می‌‌خواهد که انجام دهد و چه چیزی را باید ترک کند. [[فرد]] [[مؤمن]]، با [[پذیرش]] [[دین]] به عنوان اصل [[اعتقادی]] و [[احساس]] [[تعهّد]] و تعلّق به آن در زندگیِ خود، تغییرات و نتایج مهمّی را تجربه می‌‌کند که [[هویّت]] [[دینی]]<ref>Religious Identity.</ref> نام دارد<ref>ر. ک: محمد جواد چیت‏ساز قمی، گسست نسلی در ایران: افسانه یا واقعیت، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی، ۱۳۸۳، ص۲۱-۴۳.</ref>.
# '''[[هویت فرهنگی]] ([[هویت فرهنگ]])''': این بُعد از هویت، مهم ترین نوع هویت است؛ زیرا، هویت [[فرهنگی]] به صورت جدی در تحقق سایر هویت‌ها نقش دارد. در این سطح از هویت، [[فرد]] به [[درستی]] باید [[فرهنگ]] خود را شناخته، [[درک]] کرده و وجوه امتیاز آن را نسبت به سایر [[فرهنگ‌ها]] بداند. همچنین قدردان آن باشد و در پرورش و اشاعه [[فرهنگ]] خود تلاش نماید<ref>ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.</ref>.
# '''[[هویت تمدنی]]''': منظور از هویت تمدنی، [[معرفت]] و [[آگاهی]] عمیق [[آدمی]]، نسبت به تمدنی است که منسوب به آن است. [[احساس]] تعلق به یک [[تمدن]]، به معنای [[وابستگی]] به تمامی مظاهر آن [[تمدن]]؛ از جمله مشاهیر، افتخارات، میراث‌ها و ارزش‌های آن است<ref>ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:137963.jpg|22px]] [[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|'''مهدویت و آرامش روان''']]
# [[پرونده:137963.jpg|22px]] [[محمد سبحانی‌نیا|سبحانی‌نیا، محمد]]، [[مهدویت و آرامش روان (کتاب)|'''مهدویت و آرامش روان''']]
# [[پرونده:مشرق موعود.jpg|22px]] [[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی (مقاله)|'''باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی''' ]]
# [[پرونده:مشرق موعود.jpg|22px]] [[امیر محسن عرفان|عرفان، امیر محسن]] و [[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی (مقاله)|'''باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی''']]
{{پایان منابع}}


==جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[هویت دینی]]
* [[هویت دینی]]
* [[هویت اجتماعی]]
* [[هویت اجتماعی]]
* [[هویت‌بخشی]]
* [[هویت‌بخشی]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس}}
{{پانویس2}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:هویت]]
[[رده:هویت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۳

هویت به مجموعۀ صفات متمایز کنندۀ یک فرد از افراد دیگر، گفته می‌‌شود. عوامل مختلفی در تشکیل هویت موثر هستند؛ عواملی نظیر سرزمین، زبان، تاریخ، دین، ساختار سیاسی، خانواده و... که دو عامل دین و خانواده بیشتر تأثیر را دارند. همچنین، هویت دارای ابعاد مختلفی نظیر هویت فردی، اجتماعی، دینی، ملی، فرهنگی، و تمدنی است.

چیستی هویت

هویت در لغت فارسی یعنی آنچه موجب شناسایی شخص باشد[۱]، هویت حقیقت شیء یا شخص است که مشتمل بر صفات اصلی اوست و هویت در لغت عربی به معنای شخصیت، ذات، هستی و وجود است[۲]. هویت در تعریف اصطلاحی، آن بخشی از عناصر اصلی شخصیت انسان است که به دنبال عینیت پیدا کردن آن، فرد قادر می‌شود موضع خود را در برخورد با جهان، دیگران و خویشتن به صورت شایسته مشخص نماید[۳].

هویت، مرز انسان با دیگران است و آنچه او را‌ از‌ دیگران متمایز می‌سازد هویت است[۴]. این واژه، بیانگر چه کسی بودن است که از نیاز بشر به شناسانده شدن به چیزی یا جایی ناشی می‌‌شود. به عبارت دیگر، وقتی از "هویت شخصی"سخن به میان می‌‌آید، مراد همان ویژگی‌های است که شخص را از دیگری متمایز می‌کند و به دیگران امکان اشاره با ضمیر "او"، (برای تشخّص این فرد از دیگر افراد) را می‌دهد؛ زیرا این شخص به گونه‌ای است که به علل و عواملی از جمله رفتار یا صفات خاص از دیگران متمایز شده و تشخص یافته است. البته، در تبیین هویت باید در نظر داشته باشیم همیشه معنایی ارزشی به همراه ندارد؛ چه‌بسا فرد یا ملتی ویژگی‌های ناپسندی نیز داشته باشند که‌ بخشی‌ از هویت آنان را می‌سازد[۵].

بحران هویت

برخی افراد در دستیابی به هویت کامل، دچار مشکل می‌‌شوند که نسبت به این مسئله (ناتوانی فرد در کسب هویت انسانی)، تعبیرهای متفاوتی صورت گرفته است. روان‌شناسان از این حالت، بیشتر با عنوان‌هایی همچون، آشفتگی هویت، اختلال هویت و بحران هویت یاد می‌‌کنند و بعضی صاحب‌نظران آن را "گم کردن خویش" یا "از خود بیگانگی" می‌‌نامند[۶].

فرد مبتلا به بحران هویت، قادر به یافتن ارزش‌های مثبت پایدار در فرهنگ، مذهب یا ایدئولوژی خود نیست؛ لذا ایده‌آل هایش به هم می‌‌ریزد و از درهم ریختگی هویت، رنج می‌‌برد، نه می‌‌تواند ارزش‌های گذشتۀ خود را ارزیابی کند و نه صاحب ارزش‌هایی می‌‌شود که به کمک آنها بتواند آزادانه برای آینده، طرح ریزی نماید[۷]. در نتیجه، چنین فردی تصور مشخص و یکپارچه ای از خود ندارد[۸].

عناصر تشکیل دهندۀ هویت

علل و عواملی وجود دارد که به عنوان صفات تمیز دهنده، فرد را از دیگران متمایز ساخته و شخصیت مستقلی به او می‌‌بخشد. سرزمین، تاریخ، زبان، ادبیات، دین، ساختار سیاسی، فرهنگ و هنر مشترک، از جمله عناصر تشکیل‌دهندۀ هویت هستند. البته، در فرآیند دست‌یابی به هویت کامل انسانی، فرد از عوامل دیگری مانند مذهب، خانواده، نهادهای آموزش و پرورش، نظام سیاسی، فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه، رسانه‌ها، مطبوعات و تبلیغات بیگانگان و... متأثر می‌‌شود که در این میان، دو عامل نخست (مذهب و خانواده)، بیشترین تأثیر را دارند[۹].

نکتۀ مهم آن است که برخی افراد در دستیابی به هویت کامل دچار مشکل می‌‌شوند که نسبت به این مسئله (ناتوانی فرد در کسب هویت انسانی)، تعبیرهای متفاوتی صورت گرفته است. روان‌شناسان از این حالت، بیشتر با عنوان‌هایی چون: آشفتگی هویت، اختلال هویت و بحران هویت یاد می‌‌کنند و بعضی صاحب‌نظران آن را "گم کردن خویش" یا "از خود بیگانگی" می‌‌نامند[۱۰].

ابعاد هویت

هویت با توجه به عناصر تشکیل دهندۀ آن و بستری که هویت در آن شکل گرفته است، به اقسام مختلفی تقسیم می‌‌گردد:

  1. هویت فردی (هویت فرد): باورهای اساسی و بنیادی فرد دربارۀ خود، اهداف، ارزش‌ها، باورها، ترجیحات و انتخاب، اجزای اصلی تشکیل دهندۀ "هویت فردی" هستند[۱۱]. در هویت فردی، تلاش بر آن است تا به پرسش‌هایی نظیر من کیستم؟ نیازهای من چیست؟ نسبت به دیگران چه وظایفی دارم؟ دیگران، نسبت به من چه وظایفی دارند؟[۱۲] چه نسبتی میان من و جهان بیرون وجود دارد؟، میان تن و روان من چه رابطه ای است؟ پاسخ داده شود[۱۳].
  2. هویت اجتماعی (هویت امت): هویت اجتماعی، یعنی اینکه فرد نقش‌ها و وظایف اجتماعی خود را بشناسد و انتظارات جامعه را از خود بداند[۱۴]. بر اساس منابع اسلامی، هویت جامعۀ اسلامی به دو عنصر اساسیِ تعهد به آرمان‌های اسلامی و اطاعت از رهبری جامعه، بستگی دارد. از این رو، هویت اجتماعی هیچ‌گاه از رهبری جامعه، قابل تفکیک نیست و به همین دلیل در متون اسلامی، شناخت رهبر، ملاک مسلمانی شناخته شده و کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد، فاقد هویت اسلامی، شمرده شده است[۱۵]. در نتیجه، اگر جامعه ای از امام حق، تبعیت کند، دارای هویت اجتماعی سالم است و در صورت پیروی از امام ناحق و شیطانی، هویت اجتماعی آن جامعه، شکل ناهنجار به خود می‌‌گیرد.
  3. هویت خانوادگی (هویت خانواده): منظور از این نوع هویت، تعیین نسبت میان فرد و خانواده اوست و اینکه چه پیوندهایی میان آنان وجود دارد؟[۱۶]
  4. هویت ملی (هویت وطن): هویت ملی، بدان معناست که فرد بداند در کشور خود، چه جایگاه و مسؤولیت مدنی دارد و چه خدمت شایسته‌ای، می‌‌تواند برای کشور و ملت خود انجام دهد[۱۷]. البته، مسئله وحدت بین تمامی افراد یک ملت، بهترین زمینه ساز بروز هویت ملی، است؛ زیرا ارزش‌ها، افتخارات و ویژگی‌های برجسته یک ملت، زمانی تبلور می‌‌یابد که وحدت کامل بین اقشار و آحاد آن جامعه، تحقق یابد[۱۸].
  5. هویت دینی (هویت دین): هویت دینی، یعنی اینکه شخص بداند چه دینی را انتخاب کرده و آن دین چه چیزی را از او می‌‌خواهد که انجام دهد و چه چیزی را باید ترک کند. فرد مؤمن، با پذیرش دین به عنوان اصل اعتقادی و احساس تعهّد و تعلّق به آن در زندگیِ خود، تغییرات و نتایج مهمّی را تجربه می‌‌کند که هویّت دینی[۱۹] نام دارد[۲۰].
  6. هویت فرهنگی (هویت فرهنگ): این بُعد از هویت، مهم ترین نوع هویت است؛ زیرا، هویت فرهنگی به صورت جدی در تحقق سایر هویت‌ها نقش دارد. در این سطح از هویت، فرد به درستی باید فرهنگ خود را شناخته، درک کرده و وجوه امتیاز آن را نسبت به سایر فرهنگ‌ها بداند. همچنین قدردان آن باشد و در پرورش و اشاعه فرهنگ خود تلاش نماید[۲۱].
  7. هویت تمدنی: منظور از هویت تمدنی، معرفت و آگاهی عمیق آدمی، نسبت به تمدنی است که منسوب به آن است. احساس تعلق به یک تمدن، به معنای وابستگی به تمامی مظاهر آن تمدن؛ از جمله مشاهیر، افتخارات، میراث‌ها و ارزش‌های آن است[۲۲].

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۷۵ش، چاپ دهم، ج ۴، ص ۵۲۲۸.
  2. حسن عمید، فرهنگ عمید، تهران، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۸۴، چاپ بیست و هفتم، ص ۱۲۶۵.
  3. ر. ک: فوزی، یحیی، «هویت»، مجله متین، ۱۳۸۲، شماره ۱۹.
  4. ر. ک: عرفان، امیر محسن و واسعی، سید علی رضا، باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی.
  5. ر. ک: عرفان، امیر محسن و واسعی، سید علی رضا، باورداشت آموزه‌های مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی.
  6. ر. ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳-۱۱۴.
  7. ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.
  8. ر. ک: آخوندی، محمدباقر، هویت ملی- مذهبی جوانان، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ۱۳۸۳- ص. ۱۸
  9. ر. ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳-۱۱۴.
  10. ر. ک: سبحانی‌نیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۱۱۳-۱۱۴.
  11. ر. ک: نوری، نجیب الله؛ عسکری، علی؛ نارویی نصرتی، رحیم؛ شجاعی، محمد صادق، «ساختار مفهومی هویت بر پایه منابع اسلامی»، روان‌شناسی و دین، ۱۳۹۵، شماره ۳۶، ص ۵-۲۴.
  12. ر. ک: مولایی، ابوالفضل، «هویت دینی و ملی ایرانیان»، روزنامۀ کیهان، ۱۳/۵/۱۳۸۶.
  13. ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.
  14. ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.
  15. ر. ک. اراکی، محسن، نگاهی به رسالت و امامت، ص ۸۳.
  16. ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.
  17. ر. ک: درآمدی بر فرهنگ و هویت ایرانی، مریم صنیع اجلال، انتشارات توسعه مطالعات ملی- ۱۳۸۴- ص ۱۰۴.
  18. ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.
  19. Religious Identity.
  20. ر. ک: محمد جواد چیت‏ساز قمی، گسست نسلی در ایران: افسانه یا واقعیت، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی، ۱۳۸۳، ص۲۱-۴۳.
  21. ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.
  22. ر. ک: صفورایی پاریزی، محمدمهدی، «هویت»، مجلۀ دیدار آشنا، شهریور ۱۳۸۱، ش ۲۷، ص ۳۷.