دلایل موافقین چند فرزند داشتن پیامبر خاتم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده: | [[پرونده:IM009952.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[داوود حسینی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین '''[[داوود حسینی]]''' در مقاله ''«[[شیعه و دختران پیامبر اسلام (مقاله)|شیعه و دختران پیامبر اسلام]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[امام علی]] {{ع}}، در [[نهج البلاغه]]، با [[عتاب]] به [[عثمان]] فرموده است: {{متن حدیث|قَدْ نِلْتَ مِنْ صِهْرِهِ مَا لَمْ يَنَالا}}<ref>ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۶۱.</ref>؛ «در داماد [[پیامبر]] بودن به چیزی رسیدهای که [[خلیفه اول]] و دوم ترسیدند». در این سخن، علی {{ع}}، عثمان را صهر پیامبر {{صل}} معرفی کرده است. | «[[امام علی]] {{ع}}، در [[نهج البلاغه]]، با [[عتاب]] به [[عثمان]] فرموده است: {{متن حدیث|قَدْ نِلْتَ مِنْ صِهْرِهِ مَا لَمْ يَنَالا}}<ref>ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۶۱.</ref>؛ «در داماد [[پیامبر]] بودن به چیزی رسیدهای که [[خلیفه اول]] و دوم ترسیدند». در این سخن، علی {{ع}}، عثمان را صهر پیامبر {{صل}} معرفی کرده است. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
در [[روایت]] دیگری [[ابن عباس]] گفت: شنیدم رسول خدا {{صل}} فرمود: آیا میدانید ایمان چیست؟ گفتند: «[[خدا]] و رسولش آگاهترند. رسول خدا {{صل}} فرمود: «شهادت {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}، و به پاداشتن [[نماز]] و ادای زکات، و روزه ماه رمضان و پرداختن [[خمس]] از [[غنایم]]». گفتند: «ای رسول خدا {{صل}} ما نمیتوانیم به [[خدمت]] شما برسیم، مگر در [[ماههای حرام]]؛ ما را به چیزی امر کن که از آیندهمان به ما خبر دهد و ما را وارد [[بهشت]] کند». [[رسول خدا]] {{صل}} به چهار چیز امر کرد و از چهار چیز [[نهی]] کرد. آنها را به [[ایمان به خدا]] امر کرد. سپس فرمود: {{متن حدیث|أ تدرون ما الإيمان بالله وحده؟}}؛ «آیا میدانید [[ایمان]] به خدای واحد چیست؟» گفتند: «[[خدا]] و رسولش آگاهترند». رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|شهادة أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا رسول اللّه، و إقام الصلاة، و إيتاء الزكاة، و صيام رمضان، و أن يعطوا الخمس من المغنم}}<ref>ابن منده، الایمان، ج۱، ص۳۵.</ref>؛ | در [[روایت]] دیگری [[ابن عباس]] گفت: شنیدم رسول خدا {{صل}} فرمود: آیا میدانید ایمان چیست؟ گفتند: «[[خدا]] و رسولش آگاهترند. رسول خدا {{صل}} فرمود: «شهادت {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}، و به پاداشتن [[نماز]] و ادای زکات، و روزه ماه رمضان و پرداختن [[خمس]] از [[غنایم]]». گفتند: «ای رسول خدا {{صل}} ما نمیتوانیم به [[خدمت]] شما برسیم، مگر در [[ماههای حرام]]؛ ما را به چیزی امر کن که از آیندهمان به ما خبر دهد و ما را وارد [[بهشت]] کند». [[رسول خدا]] {{صل}} به چهار چیز امر کرد و از چهار چیز [[نهی]] کرد. آنها را به [[ایمان به خدا]] امر کرد. سپس فرمود: {{متن حدیث|أ تدرون ما الإيمان بالله وحده؟}}؛ «آیا میدانید [[ایمان]] به خدای واحد چیست؟» گفتند: «[[خدا]] و رسولش آگاهترند». رسول خدا {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|شهادة أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا رسول اللّه، و إقام الصلاة، و إيتاء الزكاة، و صيام رمضان، و أن يعطوا الخمس من المغنم}}<ref>ابن منده، الایمان، ج۱، ص۳۵.</ref>؛ | ||
همانطور که از [[روایات]] روشن میشود، حدود [[اسلام]] و ایمان مشخص است و کسی که از این حدود خارج شود، از دایره اسلام و ایمان خارج شده است. حال این سؤال مطرح است که [[اعتقاد]] به نبودن [[رقیه]]، [[زینب]] و امّکلثوم، به عنوان [[دختران]] [[واقعی]] رسول خدا {{صل}} و [[اثبات]] [[ربیبه]] بودن آنها، کدام یک از [[اصول اسلام]] یا ایمان را نقض میکند که [[معتقد]] به آن، به [[کفر]] و [[شرک]] متهم شود؟ کسی که به همه [[آیات قرآن]] ایمان دارد و آن را سخن [[خداوند]] [[علیم]] میداند، ولی در مراد از [[آیه سؤال]] دارد که مراد از «بناتک» در [[آیه حجاب]] کیست، آیا این شخص [[کافر]] است؟ اگر با این سؤال کسی کافر شود. باید همه [[مفسران]] را به کفر متهم کنیم؛ چراکه هر مفسری درباره یک [[آیه]] چیزی میگوید که دیگری آن را نمیپذیرد یا مراد آیه را چیزی دیگر میداند. آیا [[انکار]] مراد و مصداق آیه، بعد از ایمان به اصل آیه، به کفر منجر میشود؟ این سخن و [[منطق]]، با کدام یک از معیارهای [[قرآن کریم]] و [[سنت نبوی]] سازگاری دارد؟ کدام یک از [[صحابه]]، دیگری را به صرف اینکه مدعی چیزی شد که من آن را قبول ندارم، به کفر متهم میکرد؟»<ref>[[داوود حسینی|حسینی، | همانطور که از [[روایات]] روشن میشود، حدود [[اسلام]] و ایمان مشخص است و کسی که از این حدود خارج شود، از دایره اسلام و ایمان خارج شده است. حال این سؤال مطرح است که [[اعتقاد]] به نبودن [[رقیه]]، [[زینب]] و امّکلثوم، به عنوان [[دختران]] [[واقعی]] رسول خدا {{صل}} و [[اثبات]] [[ربیبه]] بودن آنها، کدام یک از [[اصول اسلام]] یا ایمان را نقض میکند که [[معتقد]] به آن، به [[کفر]] و [[شرک]] متهم شود؟ کسی که به همه [[آیات قرآن]] ایمان دارد و آن را سخن [[خداوند]] [[علیم]] میداند، ولی در مراد از [[آیه سؤال]] دارد که مراد از «بناتک» در [[آیه حجاب]] کیست، آیا این شخص [[کافر]] است؟ اگر با این سؤال کسی کافر شود. باید همه [[مفسران]] را به کفر متهم کنیم؛ چراکه هر مفسری درباره یک [[آیه]] چیزی میگوید که دیگری آن را نمیپذیرد یا مراد آیه را چیزی دیگر میداند. آیا [[انکار]] مراد و مصداق آیه، بعد از ایمان به اصل آیه، به کفر منجر میشود؟ این سخن و [[منطق]]، با کدام یک از معیارهای [[قرآن کریم]] و [[سنت نبوی]] سازگاری دارد؟ کدام یک از [[صحابه]]، دیگری را به صرف اینکه مدعی چیزی شد که من آن را قبول ندارم، به کفر متهم میکرد؟»<ref>[[داوود حسینی|حسینی، داوود]]، [[شیعه و دختران پیامبر اسلام (مقاله)|شیعه و دختران پیامبر اسلام]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۱۴۵.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۳ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۲
دلایل موافقین چند فرزند داشتن پیامبر خاتم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ عصمت |
مدخل اصلی | فرزندان پیامبر خاتم |
تعداد پاسخ | ۱ پاسخ |
دلایل موافقین چند فرزند داشتن پیامبر خاتم چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث عصمت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی عصمت مراجعه شود.
پاسخ نخست
حجت الاسلام و المسلمین داوود حسینی در مقاله «شیعه و دختران پیامبر اسلام» در اینباره گفته است:
«امام علی (ع)، در نهج البلاغه، با عتاب به عثمان فرموده است: «قَدْ نِلْتَ مِنْ صِهْرِهِ مَا لَمْ يَنَالا»[۱]؛ «در داماد پیامبر بودن به چیزی رسیدهای که خلیفه اول و دوم ترسیدند». در این سخن، علی (ع)، عثمان را صهر پیامبر (ص) معرفی کرده است. معلوم میشود رقیه و امّکلثوم دختران رسول خدا (ص) بودهاند که علی بن ابیطالب (ع) عثمان را داماد پیامبر (ص) میشمارد.
در جواب این شبهه باید گفت: صهر رسول اللّه بودن عثمان، اعم از این است که رقیه و امّکلثوم دختران حقیقی رسول خدا باشند یا دخترخوانده و ربیبه رسول خدا یا همانطور که به شوهر دخترخوانده هم صهر گفته میشود. بنابراین استعمال صهر، درباره عثمان، کاشف از این نمیشود که امّکلثوم و رقیه دختران حقیقی رسول خدا (ص) باشند. صهر با هر دو مورد سازگار است. به علاوه اینکه با قرائن و شواهد ثابت کردیم که امّکلثوم و رقیه، ربیبه پیامبر (ص) و عثمان هم صهر پیامبر (ص) است؛ چون با دخترخوانده پیامبر ازدواج کرده است.
دعای امام صادق (ع) امام صادق (ع) درباره رقیه و امّکلثوم فرموده است: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى رُقَيَّةَ بِنْتِ نَبِيِّكَ وَ الْعَنْ مَنْ آذَى نَبِيَّكَ فِيهَا اللَّهُمَ صَلِّ عَلَى أُمِ كُلْثُومٍ بِنْتِ نَبِيِّكَ»[۲]. بعضی این دعا را دلیل بر دختران رسول خدا بودن آنها دانستهاند.
همانطور که پیش از این گفته شد، اوّلاً صدق بنت بر رقیه اعم است؛ هم با دختر واقعی رسول خدا (ص) میسازد و هم با دخترخوانده رسول خدا (ص)؛ ثانیاً همانطور که در ادله و شواهد مخالفان انتساب گفتیم، زینب، امّکلثوم و رقیه، که امام صادق (ع) برای آنها دعا میکند، میتوانند فرزندان رسول خدا (ص) باشند که در کودکی از دنیا رفتند. قریش با اذیت آنها در صدد اذیت رسول خدا (ص) بود. کما اینکه از این دعا استفاده نمیشود که این دختران، بزرگ شده، ازدواج کرده، اسلام آورده و مهاجرت کرده باشند تا بر رقیه، امّکلثوم و زینب منطبق شوند[۳].
انکار تعدد دختران پیامبر (ص) و مستلزم انکار قرآن و کفر «حافظ مهر محمد»، از متعصبان وهابیت، میگوید: «کسی که معتقد باشد که پیامبر (ص) تنها یک دختر داشته، انکار قرآن نموده و کافر شده است.
در پاسخ به این شبهه باید سؤالی را مطرح کرد، ملاک ایمان و کفر چیست؟ ایمان چگونه محقق میشود؟ و چگونه فرد از دایره ایمان خارج شده و در کفر داخل میشود؟ ابن عمر میگوید: ما نزد رسول خدا (ص) بودیم. مردی زیبا و خوش مو، با لباسی سفید، به محضر رسول خدا (ص) رسید. اطرافیان او را نگریستند و گفتند: «این فرد را نمیشناسیم. او اهل بادیه به نظر نمیرسد». نزد رسول خدا (ص) نشست و عرض کرد: «یا رسول الله سؤالی بپرسم؟» حضرت فرمود: «بپرس». زانوهایش را کنار زانوهای حضرت گذاشت و دستانش را روی رانهایش گذاشت و گفت: «اسلام چیست؟» رسول خدا فرمود: «الْإِسْلَامُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ تُقِيمَ الصَّلَاةَ وَ تُؤْتِيَ الزَّكَاةَ وَ تَصُومَ رَمَضَانَ وَ تَحُجَّ الْبَيْتَ»[۴]؛ «اسلام شهادت به وحدانیت خداوند یکتا، و رسالت محمد (ص) و اقامه نماز و ادای زکات و روزه ماه رمضان و حج خانه خدا است». مرد سؤال کرد ایمان چیست؟
رسول خدا (ص) فرمود: «أن تؤمن بالله و ملائكته و الجنة و النار و البعث بعد الموت و القدر كله»[۵]؛ «ایمان به خدا و ملائکهاش و بهشت و جهنم و زنده شدن و مردن و قبول تقدیر».
در روایت دیگری ابن عباس گفت: شنیدم رسول خدا (ص) فرمود: آیا میدانید ایمان چیست؟ گفتند: «خدا و رسولش آگاهترند. رسول خدا (ص) فرمود: «شهادت لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، و به پاداشتن نماز و ادای زکات، و روزه ماه رمضان و پرداختن خمس از غنایم». گفتند: «ای رسول خدا (ص) ما نمیتوانیم به خدمت شما برسیم، مگر در ماههای حرام؛ ما را به چیزی امر کن که از آیندهمان به ما خبر دهد و ما را وارد بهشت کند». رسول خدا (ص) به چهار چیز امر کرد و از چهار چیز نهی کرد. آنها را به ایمان به خدا امر کرد. سپس فرمود: «أ تدرون ما الإيمان بالله وحده؟»؛ «آیا میدانید ایمان به خدای واحد چیست؟» گفتند: «خدا و رسولش آگاهترند». رسول خدا (ص) فرمود: «شهادة أن لا إله إلا اللّه، و أن محمدا رسول اللّه، و إقام الصلاة، و إيتاء الزكاة، و صيام رمضان، و أن يعطوا الخمس من المغنم»[۶]؛
همانطور که از روایات روشن میشود، حدود اسلام و ایمان مشخص است و کسی که از این حدود خارج شود، از دایره اسلام و ایمان خارج شده است. حال این سؤال مطرح است که اعتقاد به نبودن رقیه، زینب و امّکلثوم، به عنوان دختران واقعی رسول خدا (ص) و اثبات ربیبه بودن آنها، کدام یک از اصول اسلام یا ایمان را نقض میکند که معتقد به آن، به کفر و شرک متهم شود؟ کسی که به همه آیات قرآن ایمان دارد و آن را سخن خداوند علیم میداند، ولی در مراد از آیه سؤال دارد که مراد از «بناتک» در آیه حجاب کیست، آیا این شخص کافر است؟ اگر با این سؤال کسی کافر شود. باید همه مفسران را به کفر متهم کنیم؛ چراکه هر مفسری درباره یک آیه چیزی میگوید که دیگری آن را نمیپذیرد یا مراد آیه را چیزی دیگر میداند. آیا انکار مراد و مصداق آیه، بعد از ایمان به اصل آیه، به کفر منجر میشود؟ این سخن و منطق، با کدام یک از معیارهای قرآن کریم و سنت نبوی سازگاری دارد؟ کدام یک از صحابه، دیگری را به صرف اینکه مدعی چیزی شد که من آن را قبول ندارم، به کفر متهم میکرد؟»[۷]
پانویس
- ↑ ابن ابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۶۱.
- ↑ طوسی، تهذیب الاحکام، ج۳، ص۱۲۰.
- ↑ دهلوی، تحفه اثنا عشریة، ص۳۷.
- ↑ ابن منده، الایمان، ج۱، ص۱۶.
- ↑ ابن منده، الایمان، ج۱، ص۱۶.
- ↑ ابن منده، الایمان، ج۱، ص۳۵.
- ↑ حسینی، داوود، شیعه و دختران پیامبر اسلام، موسوعه رد شبهات، ج۱۳، ص ۱۴۵.