اصلاح بین مردم در معارف دعا و زیارات: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
* [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref> همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}}<ref> «در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد ...» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>.
[[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref> همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ}}<ref>«در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد ...» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref>.
* [[پیامبر]] {{صل}} می‌فرمایند: "ای [[علی]]! در سه جا [[دروغ]] گفتن جایز است: [[فریب]] در [[جنگ]]، [[وعده]] دادن به همسرت و وفا نکردن، و [[اصلاح]] بین [[مردم]]"<ref>بحار الانوار، ج۱۷، ترجمه عبدالحسین رضایی، ص۵۷.</ref>.
 
* [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "ایجاد اُلفت و [[اصلاح]] بین دو نفر که به وسیله من انجام گیرد نزد من محبوب‌تر است از اینکه دو [[دینار]] در [[راه خدا]] [[صدقه]] بدهم"<ref>محمد رضا مهدوی کنی، نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۴۹۳ به نقل از اصول کافی، ج۲، ص۲۰۹.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰۲.</ref>.
[[پیامبر]] {{صل}} می‌فرمایند: "ای [[علی]]! در سه جا [[دروغ]] گفتن جایز است: [[فریب]] در [[جنگ]]، [[وعده]] دادن به همسرت و وفا نکردن، و [[اصلاح]] بین [[مردم]]"<ref>بحار الانوار، ج۱۷، ترجمه عبدالحسین رضایی، ص۵۷.</ref>.
* درباره معنای لغوی [[اصلاح]] فی‌مابین می‌توان به این موارد اشاره کرد:
 
[[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "ایجاد اُلفت و [[اصلاح]] بین دو نفر که به وسیله من انجام گیرد نزد من محبوب‌تر است از اینکه دو [[دینار]] در [[راه خدا]] [[صدقه]] بدهم"<ref>محمد رضا مهدوی کنی، نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۴۹۳ به نقل از اصول کافی، ج۲، ص۲۰۹.</ref>.
 
درباره معنای لغوی [[اصلاح]] فی‌مابین می‌توان به این موارد اشاره کرد:
# [[اصلاح]] فیمابین مترادف [[اصلاح]] میان [[مردم]] است<ref>فرهنگ اصطلاحات اخلاقی، ص۸۳.</ref>.
# [[اصلاح]] فیمابین مترادف [[اصلاح]] میان [[مردم]] است<ref>فرهنگ اصطلاحات اخلاقی، ص۸۳.</ref>.
# [[اصلاح]] از ریشه [[صلح]]، آراستن و به [[صلاح]] در آوردن است<ref>منصور خاکسار، فرهنگ صحیفه سجادیه، ص۶۲.</ref>.
# [[اصلاح]] از ریشه [[صلح]]، آراستن و به [[صلاح]] در آوردن است<ref>منصور خاکسار، فرهنگ صحیفه سجادیه، ص۶۲.</ref>.
# ذات البین به معنی بین [[مردم]] و فی مابین است<ref>منصور خاکسار، فرهنگ صحیفه سجادیه، ص۲۱۹.</ref>.
# ذات البین به معنی بین [[مردم]] و فی مابین است<ref>منصور خاکسار، فرهنگ صحیفه سجادیه، ص۲۱۹.</ref>.
* اهیمت این موضوع به حدی است که [[امام صادق]] {{ع}} از [[مال]] خود پولی را در [[اختیار]] [[مفضل]] قرار می‌دهد تا هرگاه بین [[یاران]] آن [[حضرت]] مشاجره‌ای پیش آمد و راهی جز پرداخت [[مال]] وجود نداشت از دادن [[پول]] نیز خودداری نکند و بین آنها [[صلح]] برقرار شود<ref>نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۴۹۸.</ref>.
 
* [[اصلاح]] از بزرگ‌ترین مصادیق [[خیرخواهی]] در بین [[مردم]] و [[پاداش]] آن نزد [[خداوند]] بسیار است. اینکه [[دروغ]] گفتن در زمینه [[اصلاح]] بین [[مردم]] جایز است نشان دهنده اهمیت موضوع است، وگرنه ترک [[دروغ واجب]] است و [[واجب]] را جز واجب‌تر و مهم‌تر از خود ساقط نمی‌کند<ref>محمد رحیم نوری، مبانی اخلاق، ص۲۱۴ – ۲۱۵.</ref>.
اهیمت این موضوع به حدی است که [[امام صادق]] {{ع}} از [[مال]] خود پولی را در [[اختیار]] [[مفضل]] قرار می‌دهد تا هرگاه بین [[یاران]] آن حضرت مشاجره‌ای پیش آمد و راهی جز پرداخت [[مال]] وجود نداشت از دادن [[پول]] نیز خودداری نکند و بین آنها [[صلح]] برقرار شود<ref>نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۴۹۸.</ref>.
* کسی که واقعاً [[تقوای الهی]] داشته باشد حتی در دروغ‌های مفید نیز [[احتیاط]] می‌کند، زیرا [[دروغ]]، علامت بی‌حرمتی نسبت به [[حقیقت]] است. فرد با [[ایمان]] به ندرت و فقط در صورت [[اضطرار]]، مانند برای [[دفاع]] از [[عقیده]] یا [[اصلاح]] ذات‌البین، [[دروغ]] می‌گوید<ref>محمد لگنهاوزن، راستگویی و دروغگویی در فلسفه اخلاق، معرفت، ۱۵(زمستان ۷۴)، ص۳۹.</ref>.
 
* از نظر [[قرآن]] هیچ منظره‌ای زشت‌تر از این نیست که عده‌ای از [[مسلمانان]] با هم درگیر و آنگاه عده‌ای، بی‌تفاوت نظاره‌گر زد و خورد [[برادران]] خود باشند و مظلومی در این میان از پا در بیاید. بنابراین [[وظیفه]] هر مسلمانی این است که از [[نزاع]] و [[خونریزی]] میان [[مسلمانان]] جلوگیری کرده، [[احساس مسئولیت]] نماید؛ و اگر یکی از دو طرف [[نزاع]] در برابر [[اجرای عدالت]] [[تسلیم]] نشد، بر [[مسلمین]] [[واجب]] است که برای [[حمایت]] [[مظلوم]]، با طغیانگران تا آن‌جا که به [[حکم خدا]] سرنهند [[پیکار]] کنند. در صورتی که طاغی [[تسلیم]] [[قانون]] شد باید بین آ‌ن‌ها [[صلح]] و [[آشتی]] برقرار کنند و ریشه [[اختلافات]] را حل کنند<ref>ابوالفضل بهرام‌پور، اخلاق و عرفان در سوره حجرات، ص۴۷.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref>.
[[اصلاح]] از بزرگ‌ترین مصادیق [[خیرخواهی]] در بین [[مردم]] و [[پاداش]] آن نزد [[خداوند]] بسیار است. اینکه [[دروغ]] گفتن در زمینه [[اصلاح]] بین [[مردم]] جایز است نشان دهنده اهمیت موضوع است، وگرنه ترک دروغ واجب است و [[واجب]] را جز واجب‌تر و مهم‌تر از خود ساقط نمی‌کند<ref>محمد رحیم نوری، مبانی اخلاق، ص۲۱۴ – ۲۱۵.</ref>.
* ضد [[فساد]]، [[اصلاح]] ذات‌البین است که [[دلیل]] [[شرافت]] و طبع بلند [[انسان]] است و اگر کسی موفق شود بین دو نفر یا دو [[فامیل]] [[آشتی]] و الفت (به جای [[قهر]] و [[کینه]]) ایجاد کند، [[ثواب]] [[اخروی]] و [[لذت]] [[دنیا]] را به همراه دارد<ref>محمد جزایری، دروس اخلاق اسلامی، ص۲۲۶.</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰۴.</ref>.
 
کسی که واقعاً [[تقوای الهی]] داشته باشد حتی در دروغ‌های مفید نیز [[احتیاط]] می‌کند، زیرا [[دروغ]]، علامت بی‌حرمتی نسبت به [[حقیقت]] است. فرد با [[ایمان]] به ندرت و فقط در صورت [[اضطرار]]، مانند برای [[دفاع]] از [[عقیده]] یا [[اصلاح]] ذات‌البین، [[دروغ]] می‌گوید<ref>محمد لگنهاوزن، راستگویی و دروغگویی در فلسفه اخلاق، معرفت، ۱۵(زمستان ۷۴)، ص۳۹.</ref>.
 
از نظر [[قرآن]] هیچ منظره‌ای زشت‌تر از این نیست که عده‌ای از [[مسلمانان]] با هم درگیر و آنگاه عده‌ای، بی‌تفاوت نظاره‌گر زد و خورد [[برادران]] خود باشند و مظلومی در این میان از پا در بیاید. بنابراین [[وظیفه]] هر مسلمانی این است که از [[نزاع]] و [[خونریزی]] میان [[مسلمانان]] جلوگیری کرده، [[احساس مسئولیت]] نماید؛ و اگر یکی از دو طرف [[نزاع]] در برابر اجرای عدالت [[تسلیم]] نشد، بر [[مسلمین]] [[واجب]] است که برای حمایت [[مظلوم]]، با طغیانگران تا آن‌جا که به [[حکم خدا]] سرنهند [[پیکار]] کنند. در صورتی که طاغی [[تسلیم]] [[قانون]] شد باید بین آ‌ن‌ها [[صلح]] و [[آشتی]] برقرار کنند و ریشه [[اختلافات]] را حل کنند<ref>ابوالفضل بهرام‌پور، اخلاق و عرفان در سوره حجرات، ص۴۷.</ref>.
 
ضد [[فساد]]، [[اصلاح]] ذات‌البین است که [[دلیل]] [[شرافت]] و طبع بلند [[انسان]] است و اگر کسی موفق شود بین دو نفر یا دو [[فامیل]] [[آشتی]] و الفت (به جای قهر و [[کینه]]) ایجاد کند، [[ثواب]] [[اخروی]] و [[لذت]] [[دنیا]] را به همراه دارد<ref>محمد جزایری، دروس اخلاق اسلامی، ص۲۲۶.</ref>.<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص ۳۰۲ ـ ۳۰۴.</ref>
 
== [[اصلاح]] فی‌مابین در [[صحیفه سجادیه]] ==
== [[اصلاح]] فی‌مابین در [[صحیفه سجادیه]] ==
* [[امام سجاد]] {{ع}} در دعای بیستم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر [[محمد]] و آل او [[درود]] فرست؛ و مرا به زینت [[صالحین]] و شایستگان (انجام [[حقوق خدا]] و [[مردم]]) آراسته فرما؛ و [[زیور]] [[پرهیزکاران]] ([[عمل به واجبات]] و ترک [[محرمات]]) را به من بپوشان، با ([[توفیق]] برای) گستردن [[عدل و داد]] (تا از [[افراط]] و [[تفریط]] در [[حق]] دوری گزینم) و فرو نشاندن [[خشم]] و خاموش کردن [[آتش]] [[دشمنی]] ([[اختلاف]] بین [[مردم]]) و گردآوردن پراکندگان (دل‌های از هم رنجیده) و [[اصلاح]] [[فساد]] بین [[مردم]]؛ و فاش کردن خیر و [[نیکی]]؛ و پنهان نمودن [[عیب]] و [[زشتی]] و [[نرم‌خویی]] و [[فروتنی]] و نیکوروشی؛ و سنگینی؛ و [[خوش‌خویی]] (با [[مردم]]) و پیشی گرفتن [[نیکی]]؛ و [[برگزیدن]] [[احسان]] بی‌آنکه جزای احسانی باشد؛ و [[سرزنش]] نکردن و [[همراهی]] نکردن به غیر مستحق و گفتن [[حق]] اگرچه سخت (یا اندک) باشد؛ و کم شمردن [[نیکی]] در گفتار و کردارم اگرچه بسیار باشد؛ و بسیار شمردن [[بدی]] در گفتار و کردارم اگرچه کم باشد و آنچه را بیان شد برای من به وسیله هموارگی [[طاعت]] و [[فرمانبری]]؛ و همیشه بودن با [[جماعت]] و واگذاشتن بدعت‌گزاران و آنکه [[رأی]] و [[اندیشه]] اختراع شده به کار برد، کامل گردان"<ref>{{متن حدیث| اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِي بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ‌، وَ أَلْبِسْنِي زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِي بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَيْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِينِ الْعَرِيكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّيرَةِ، وَ سُكُونِ الرِّيحِ، وَ طِيبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِيلَةِ، وَ إِيثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْكِ التَّعْيِيرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَيْرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ اسْتِكْثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ أَكْمِلْ ذَلِكَ لِي بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْيِ الْمُخْتَرَعِ}}</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref>.
[[امام سجاد]] {{ع}} در دعای بیستم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر [[محمد]] و آل او [[درود]] فرست؛ و مرا به زینت [[صالحین]] و شایستگان (انجام حقوق خدا و [[مردم]]) آراسته فرما؛ و [[زیور]] [[پرهیزکاران]] (عمل به واجبات و ترک [[محرمات]]) را به من بپوشان، با ([[توفیق]] برای) گستردن [[عدل و داد]] (تا از [[افراط]] و تفریط در [[حق]] دوری گزینم) و فرو نشاندن [[خشم]] و خاموش کردن [[آتش]] [[دشمنی]] ([[اختلاف]] بین [[مردم]]) و گردآوردن پراکندگان (دل‌های از هم رنجیده) و [[اصلاح]] [[فساد]] بین [[مردم]]؛ و فاش کردن خیر و [[نیکی]]؛ و پنهان نمودن [[عیب]] و [[زشتی]] و [[نرم‌خویی]] و [[فروتنی]] و نیکوروشی؛ و سنگینی؛ و [[خوش‌خویی]] (با [[مردم]]) و پیشی گرفتن [[نیکی]]؛ و [[برگزیدن]] [[احسان]] بی‌آنکه جزای احسانی باشد؛ و [[سرزنش]] نکردن و [[همراهی]] نکردن به غیر مستحق و گفتن [[حق]] اگرچه سخت (یا اندک) باشد؛ و کم شمردن [[نیکی]] در گفتار و کردارم اگرچه بسیار باشد؛ و بسیار شمردن بدی در گفتار و کردارم اگرچه کم باشد و آنچه را بیان شد برای من به وسیله هموارگی [[طاعت]] و [[فرمانبری]]؛ و همیشه بودن با جماعت و واگذاشتن بدعت‌گزاران و آنکه رأی و [[اندیشه]] اختراع شده به کار برد، کامل گردان"<ref>{{متن حدیث| اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِي بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ‌، وَ أَلْبِسْنِي زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِي بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَيْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِينِ الْعَرِيكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّيرَةِ، وَ سُكُونِ الرِّيحِ، وَ طِيبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِيلَةِ، وَ إِيثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْكِ التَّعْيِيرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَيْرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ اسْتِكْثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ أَكْمِلْ ذَلِكَ لِي بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْيِ الْمُخْتَرَعِ}}.</ref>.
* [[امام]] در این عبارت [[لزوم]] [[جماعت]] و نزدیک‌سازی نگرش‌ها و گرایش‌های جناح‌های مختلف را به عنوان [[ارزش]] می‌ستاید و از [[خداوند]] می‌خواهد که در [[جامعه]] منشأ اثر باشد<ref>ابراهیم برزگر، رابطه عرفان و سیاست در صحیفه سجادیه، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۲ (پاییز ۸۳)؛ ۳۷.</ref>.
 
* [[امام]] {{ع}} در دعای دوازدهم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "وای آنکه با [[گذشت]] [[نیک]] بر آفریدگانش منت نهاده ([[نعمت]] سزاوار منت داده، چون [[خدای تعالی]] از [[منت نهادن]] "بیان کردن [[نیکی]] خود به دیگری" منزه است) و ای آنکه بندگانش را به توبه‌پذیری عادت داده؛ و ای آنکه [[اصلاح]] تباهی‌های ایشان را به وسیله [[توبه]] خواسته‌ای؛ و ای آنکه از [[کردار]] ([[نیک]]) ایشان به اندک [[خشنود]] گشته‌ای؛ و ای آنکه (کار) اندک ایشان را [[پاداش]] بسیار داده‌ای؛ و ای آنکه روا شدن [[دعا]] را برایشان ضمانت کرده؛ و ای آنکه از روی [[تفضل]] [[پاداش نیک]] به ایشان را [[وعده]] فرموده‌ای"<ref>{{متن حدیث| وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ، وَ مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ}}</ref><ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰۵-۳۰۶.</ref>.
[[امام]] در این عبارت [[لزوم]] جماعت و نزدیک‌سازی نگرش‌ها و گرایش‌های جناح‌های مختلف را به عنوان [[ارزش]] می‌ستاید و از [[خداوند]] می‌خواهد که در [[جامعه]] منشأ اثر باشد<ref>ابراهیم برزگر، رابطه عرفان و سیاست در صحیفه سجادیه، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۲ (پاییز ۸۳)؛ ۳۷.</ref>.
* [[امام]] {{ع}} در این عبارت [[دستور خداوند]] مبنی بر [[اصلاح]] [[تباهی‌ها]] توسط [[توبه]] و [[بازگشت به سوی خدا]] را بیان فرموده است.
 
* [[امام]] {{ع}} در دعای بیست و پنجم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "[[الهی]] چنان کن که در همه حال به درخواستی که از تو می‌کنم در زمره مصلحات درآیم و به چیزی که از تو می‌خواهم در شمار حاجت‌یافتگان باشم و به [[توکل]] بر تو از کسانی باشم که دست رد بر سینه آنان نزده‌ای"<ref>{{متن حدیث| وَ اجْعَلْنِي فِي جَمِيعِ ذَلِكَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ بِسُؤَالِي إِيَّاكَ، الْمُنْجِحِينَ بِالطَّلَبِ إِلَيْكَ غَيْرِ الْمَمْنُوعِينَ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ}}</ref>؛
[[امام]] {{ع}} در دعای دوازدهم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "وای آنکه با [[گذشت]] [[نیک]] بر آفریدگانش منت نهاده ([[نعمت]] سزاوار منت داده، چون [[خدای تعالی]] از [[منت نهادن]] "بیان کردن [[نیکی]] خود به دیگری" منزه است) و ای آنکه بندگانش را به توبه‌پذیری عادت داده؛ و ای آنکه [[اصلاح]] تباهی‌های ایشان را به وسیله [[توبه]] خواسته‌ای؛ و ای آنکه از [[کردار]] ([[نیک]]) ایشان به اندک [[خشنود]] گشته‌ای؛ و ای آنکه (کار) اندک ایشان را [[پاداش]] بسیار داده‌ای؛ و ای آنکه روا شدن [[دعا]] را برایشان ضمانت کرده؛ و ای آنکه از روی تفضل پاداش نیک به ایشان را [[وعده]] فرموده‌ای"<ref>{{متن حدیث| وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ، وَ مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ}}.</ref>. [[امام]] {{ع}} در این عبارت [[دستور خداوند]] مبنی بر [[اصلاح]] [[تباهی‌ها]] توسط [[توبه]] و [[بازگشت به سوی خدا]] را بیان فرموده است.
* [[امام]] {{ع}} در این عبارت از [[خداوند]] می‌خواهد که او را در زمره اصلاحگران قرار دهد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص۳۰۶.</ref>.
 
[[امام]] {{ع}} در دعای بیست و پنجم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "[[الهی]] چنان کن که در همه حال به درخواستی که از تو می‌کنم در زمره مصلحات درآیم و به چیزی که از تو می‌خواهم در شمار حاجت‌یافتگان باشم و به [[توکل]] بر تو از کسانی باشم که دست رد بر سینه آنان نزده‌ای"<ref>{{متن حدیث| وَ اجْعَلْنِي فِي جَمِيعِ ذَلِكَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ بِسُؤَالِي إِيَّاكَ، الْمُنْجِحِينَ بِالطَّلَبِ إِلَيْكَ غَيْرِ الْمَمْنُوعِينَ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ}}</ref>. [[امام]] {{ع}} در این عبارت از [[خداوند]] می‌خواهد که او را در زمره اصلاحگران قرار دهد<ref>[[فردین احمدوند|احمدوند، فردین]]، [[مکارم اخلاق در صحیفه (کتاب)|مکارم اخلاق در صحیفه]]، ص ۳۰۴ ـ ۳۰۶.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۹

مقدمه

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ[۱] همچنین می‌فرماید: ﴿لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ[۲].

پیامبر (ص) می‌فرمایند: "ای علی! در سه جا دروغ گفتن جایز است: فریب در جنگ، وعده دادن به همسرت و وفا نکردن، و اصلاح بین مردم"[۳].

امام صادق (ع) می‌فرمایند: "ایجاد اُلفت و اصلاح بین دو نفر که به وسیله من انجام گیرد نزد من محبوب‌تر است از اینکه دو دینار در راه خدا صدقه بدهم"[۴].

درباره معنای لغوی اصلاح فی‌مابین می‌توان به این موارد اشاره کرد:

  1. اصلاح فیمابین مترادف اصلاح میان مردم است[۵].
  2. اصلاح از ریشه صلح، آراستن و به صلاح در آوردن است[۶].
  3. ذات البین به معنی بین مردم و فی مابین است[۷].

اهیمت این موضوع به حدی است که امام صادق (ع) از مال خود پولی را در اختیار مفضل قرار می‌دهد تا هرگاه بین یاران آن حضرت مشاجره‌ای پیش آمد و راهی جز پرداخت مال وجود نداشت از دادن پول نیز خودداری نکند و بین آنها صلح برقرار شود[۸].

اصلاح از بزرگ‌ترین مصادیق خیرخواهی در بین مردم و پاداش آن نزد خداوند بسیار است. اینکه دروغ گفتن در زمینه اصلاح بین مردم جایز است نشان دهنده اهمیت موضوع است، وگرنه ترک دروغ واجب است و واجب را جز واجب‌تر و مهم‌تر از خود ساقط نمی‌کند[۹].

کسی که واقعاً تقوای الهی داشته باشد حتی در دروغ‌های مفید نیز احتیاط می‌کند، زیرا دروغ، علامت بی‌حرمتی نسبت به حقیقت است. فرد با ایمان به ندرت و فقط در صورت اضطرار، مانند برای دفاع از عقیده یا اصلاح ذات‌البین، دروغ می‌گوید[۱۰].

از نظر قرآن هیچ منظره‌ای زشت‌تر از این نیست که عده‌ای از مسلمانان با هم درگیر و آنگاه عده‌ای، بی‌تفاوت نظاره‌گر زد و خورد برادران خود باشند و مظلومی در این میان از پا در بیاید. بنابراین وظیفه هر مسلمانی این است که از نزاع و خونریزی میان مسلمانان جلوگیری کرده، احساس مسئولیت نماید؛ و اگر یکی از دو طرف نزاع در برابر اجرای عدالت تسلیم نشد، بر مسلمین واجب است که برای حمایت مظلوم، با طغیانگران تا آن‌جا که به حکم خدا سرنهند پیکار کنند. در صورتی که طاغی تسلیم قانون شد باید بین آ‌ن‌ها صلح و آشتی برقرار کنند و ریشه اختلافات را حل کنند[۱۱].

ضد فساد، اصلاح ذات‌البین است که دلیل شرافت و طبع بلند انسان است و اگر کسی موفق شود بین دو نفر یا دو فامیل آشتی و الفت (به جای قهر و کینه) ایجاد کند، ثواب اخروی و لذت دنیا را به همراه دارد[۱۲].[۱۳]

اصلاح فی‌مابین در صحیفه سجادیه

امام سجاد (ع) در دعای بیستم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "بارخدایا بر محمد و آل او درود فرست؛ و مرا به زینت صالحین و شایستگان (انجام حقوق خدا و مردم) آراسته فرما؛ و زیور پرهیزکاران (عمل به واجبات و ترک محرمات) را به من بپوشان، با (توفیق برای) گستردن عدل و داد (تا از افراط و تفریط در حق دوری گزینم) و فرو نشاندن خشم و خاموش کردن آتش دشمنی (اختلاف بین مردم) و گردآوردن پراکندگان (دل‌های از هم رنجیده) و اصلاح فساد بین مردم؛ و فاش کردن خیر و نیکی؛ و پنهان نمودن عیب و زشتی و نرم‌خویی و فروتنی و نیکوروشی؛ و سنگینی؛ و خوش‌خویی (با مردم) و پیشی گرفتن نیکی؛ و برگزیدن احسان بی‌آنکه جزای احسانی باشد؛ و سرزنش نکردن و همراهی نکردن به غیر مستحق و گفتن حق اگرچه سخت (یا اندک) باشد؛ و کم شمردن نیکی در گفتار و کردارم اگرچه بسیار باشد؛ و بسیار شمردن بدی در گفتار و کردارم اگرچه کم باشد و آنچه را بیان شد برای من به وسیله هموارگی طاعت و فرمانبری؛ و همیشه بودن با جماعت و واگذاشتن بدعت‌گزاران و آنکه رأی و اندیشه اختراع شده به کار برد، کامل گردان"[۱۴].

امام در این عبارت لزوم جماعت و نزدیک‌سازی نگرش‌ها و گرایش‌های جناح‌های مختلف را به عنوان ارزش می‌ستاید و از خداوند می‌خواهد که در جامعه منشأ اثر باشد[۱۵].

امام (ع) در دعای دوازدهم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "وای آنکه با گذشت نیک بر آفریدگانش منت نهاده (نعمت سزاوار منت داده، چون خدای تعالی از منت نهادن "بیان کردن نیکی خود به دیگری" منزه است) و ای آنکه بندگانش را به توبه‌پذیری عادت داده؛ و ای آنکه اصلاح تباهی‌های ایشان را به وسیله توبه خواسته‌ای؛ و ای آنکه از کردار (نیک) ایشان به اندک خشنود گشته‌ای؛ و ای آنکه (کار) اندک ایشان را پاداش بسیار داده‌ای؛ و ای آنکه روا شدن دعا را برایشان ضمانت کرده؛ و ای آنکه از روی تفضل پاداش نیک به ایشان را وعده فرموده‌ای"[۱۶]. امام (ع) در این عبارت دستور خداوند مبنی بر اصلاح تباهی‌ها توسط توبه و بازگشت به سوی خدا را بیان فرموده است.

امام (ع) در دعای بیست و پنجم و در عبارت دهم آن می‌فرمایند: "الهی چنان کن که در همه حال به درخواستی که از تو می‌کنم در زمره مصلحات درآیم و به چیزی که از تو می‌خواهم در شمار حاجت‌یافتگان باشم و به توکل بر تو از کسانی باشم که دست رد بر سینه آنان نزده‌ای"[۱۷]. امام (ع) در این عبارت از خداوند می‌خواهد که او را در زمره اصلاحگران قرار دهد[۱۸].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.
  2. «در بسیاری از گفت‌وگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد ...» سوره نساء، آیه ۱۱۴.
  3. بحار الانوار، ج۱۷، ترجمه عبدالحسین رضایی، ص۵۷.
  4. محمد رضا مهدوی کنی، نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۴۹۳ به نقل از اصول کافی، ج۲، ص۲۰۹.
  5. فرهنگ اصطلاحات اخلاقی، ص۸۳.
  6. منصور خاکسار، فرهنگ صحیفه سجادیه، ص۶۲.
  7. منصور خاکسار، فرهنگ صحیفه سجادیه، ص۲۱۹.
  8. نقطه‌های آغاز در اخلاق عملی، ص۴۹۸.
  9. محمد رحیم نوری، مبانی اخلاق، ص۲۱۴ – ۲۱۵.
  10. محمد لگنهاوزن، راستگویی و دروغگویی در فلسفه اخلاق، معرفت، ۱۵(زمستان ۷۴)، ص۳۹.
  11. ابوالفضل بهرام‌پور، اخلاق و عرفان در سوره حجرات، ص۴۷.
  12. محمد جزایری، دروس اخلاق اسلامی، ص۲۲۶.
  13. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص ۳۰۲ ـ ۳۰۴.
  14. « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِي بِحِلْيَةِ الصَّالِحِينَ‌، وَ أَلْبِسْنِي زِينَةَ الْمُتَّقِينَ، فِي بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَيْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَيْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، وَ لِينِ الْعَرِيكَةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّيرَةِ، وَ سُكُونِ الرِّيحِ، وَ طِيبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَى الْفَضِيلَةِ، وَ إِيثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْكِ التَّعْيِيرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَى غَيْرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَيْرِ وَ إِنْ كَثُرَ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ اسْتِكْثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِي وَ فِعْلِي، وَ أَكْمِلْ ذَلِكَ لِي بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْيِ الْمُخْتَرَعِ».
  15. ابراهیم برزگر، رابطه عرفان و سیاست در صحیفه سجادیه، فصلنامه اندیشه دینی، ۱۲ (پاییز ۸۳)؛ ۳۷.
  16. « وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ، وَ مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ».
  17. « وَ اجْعَلْنِي فِي جَمِيعِ ذَلِكَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ بِسُؤَالِي إِيَّاكَ، الْمُنْجِحِينَ بِالطَّلَبِ إِلَيْكَ غَيْرِ الْمَمْنُوعِينَ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ»
  18. احمدوند، فردین، مکارم اخلاق در صحیفه، ص ۳۰۴ ـ ۳۰۶.