اثبات نصب الهی امام در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آبان]]|روز=[[ | {{در دست ویرایش ۲|ماه=[[آبان]]|روز=[[06]]|سال=[[۱۴۰۲]]|کاربر=Bahmani}} | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = اثبات نصب الهی امام | | موضوع مرتبط = اثبات نصب الهی امام |
نسخهٔ ۲۸ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۸
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ 06 آبان ۱۴۰۲ توسط کاربر:Bahmani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
آیات دال بر نصب امام
قرآن کریم با آیات متعددی بر انتصابی بودن امامت حضرت علی (ع) دلالت میکند که به برخی اشاره میشود:
آیه تطهیر
آیه منذر و هادی
آیه ولایت
آیه تبلیغ
آیه اکمال دین
آیه اولی الأمر (رابطه نصب امام و وجوب اطاعت)
آیه مع الصادقین (رابطه نصب امام و تبعیت از امام)
آیه سأل سائل
آیه ابتلا
آیه شهادت
آیه نور
آیه مباهله
آیه بینه
آیه تزکیه
آیه اهل ذکر
آیه صادقین
آیه بیت الله الحرام
آیه ملک عظیم
آیه امر به معروف
آیه صله رحم
آیه استقامت
آیه اقامه وجه
آیه تکریم والدین
آیه بصیرت
آیه سفیران الهی
آیه نفر
آیه رؤیت اعمال
آیه اعتصام
آیه سلام
آیه علم الکتاب
آیه تأویل
آیه امانت
آیه ردالامور
آیه نعیم
آیه مودت
سوره قدر
در شب قدر، بنا بر آیات سوره دخان و قدر، اوّلاً، قرآن بر زمین نازل میشود و ثانیاً، تفصیل و تقدیر امور تا سال آینده در قالب همین امر توسط ملائکه بر عالم دنیا واقع میگردد و قلب مطهّر امام هر زمان، ظرف نزول ملائک و ابلاغ امور عالم در آن سال است. به این ترتیب، میتوانیم قیاس استثنایی زیر را تشکیل دهیم: اگر در شب قدر قرآن توسط ملائکه الهی بر زمین نازل میشود، تنها ظرف قلب مطهّر امام معصوم است که تحمل دریافت و حمل آن را دارد.
ولکن بنا بر آیات سوره دخان و قدر، قطع قرآن توسط ملائکه الهی در شب قدر بر عالم دنیا نازل میشود.
در نتیجه: در همه زمانها باید امامی معصوم در میان امّت باشد تا ظرف نزول قرآن و دریافت تفصیل امور در شب قدر وجود داشته باشد. به عبارت دیگر، مخاطبی برای نزول ملائک و ظرفی برای دریافت تفصیل امور در عالم دنیا حاضر باشد.[۱]
منابع
پانویس
- ↑ فیاضبخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۴۸۰.