اخلاص در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = اخلاص | | موضوع مرتبط = اخلاص | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = اخلاص | ||
| مداخل مرتبط = [[اخلاص در قرآن]] - [[اخلاص در حدیث]] - [[اخلاص در فقه اسلامی]] - [[اخلاص در اخلاق اسلامی]] - [[اخلاص در معارف دعا و زیارات]] - [[اخلاص در معارف و سیره نبوی]] - [[اخلاص در معارف و سیره حسینی]] - [[اخلاص در معارف و سیره سجادی]] - [[اخلاص در معارف و سیره رضوی]] - [[اخلاص در عبادت]] | | مداخل مرتبط = [[اخلاص در قرآن]] - [[اخلاص در حدیث]] - [[اخلاص در فقه اسلامی]] - [[اخلاص در اخلاق اسلامی]] - [[اخلاص در معارف دعا و زیارات]] - [[اخلاص در معارف و سیره نبوی]] - [[اخلاص در معارف و سیره علوی]] - [[اخلاص در معارف و سیره حسینی]] - [[اخلاص در معارف و سیره سجادی]] - [[اخلاص در معارف و سیره رضوی]] - [[اخلاص در عبادت]] - [[اخلاص در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
«[[پیامبران]] به [[حکم]] اینکه تکیهگاه خدایی دارند و هرگز از یاد نمیبرند که رسالتی از طرف [[خداوند]] بر عهده آنها گذاشته شده است و کار او را انجام میدهند، در کار خود نهایت [[خلوص]] را دارند؛ یعنی هیچ منظوری و هیچ هدفی جز [[هدایت]] [[بشر]] [ندارند] و از [[مردم]] [برای انجام [[رسالت]] خود] «[[اجر]]» نمیخواهند. | «[[پیامبران]] به [[حکم]] اینکه تکیهگاه خدایی دارند و هرگز از یاد نمیبرند که رسالتی از طرف [[خداوند]] بر عهده آنها گذاشته شده است و کار او را انجام میدهند، در کار خود نهایت [[خلوص]] را دارند؛ یعنی هیچ منظوری و هیچ هدفی جز [[هدایت]] [[بشر]] [ندارند] و از [[مردم]] [برای انجام [[رسالت]] خود] «[[اجر]]» نمیخواهند. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۲: | ||
پیامبران به حکم اینکه خود را «[[مبعوث]]» [[احساس]] میکنند و در رسالت خویش و [[ضرورت]] آن و ثمربخشی آن کوچکترین تردیدی ندارند، پیام خویش را با چنان «قاطعیتی» [[تبلیغ]] و از آن [[دفاع]] میکنند که مانندی برای آن نتوان یافت. | پیامبران به حکم اینکه خود را «[[مبعوث]]» [[احساس]] میکنند و در رسالت خویش و [[ضرورت]] آن و ثمربخشی آن کوچکترین تردیدی ندارند، پیام خویش را با چنان «قاطعیتی» [[تبلیغ]] و از آن [[دفاع]] میکنند که مانندی برای آن نتوان یافت. | ||
[[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در سالهای اول [[بعثت]] که عده [[مسلمانان]] شاید از شمار انگشتان دو دست [[تجاوز]] نمیکرد، در جلسهای که [[تاریخ]] آن را به نام «[[یوم الانذار]]» ضبط کرده است، بزرگان [[بنی هاشم]] را گرد آورد و رسالت خویش را به آنان [[ابلاغ]] فرمود. [ایشان] با | [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} در سالهای اول [[بعثت]] که عده [[مسلمانان]] شاید از شمار انگشتان دو دست [[تجاوز]] نمیکرد، در جلسهای که [[تاریخ]] آن را به نام «[[یوم الانذار]]» ضبط کرده است، بزرگان [[بنی هاشم]] را گرد آورد و رسالت خویش را به آنان [[ابلاغ]] فرمود. [ایشان] با صراحت و قاطعیت اعلام کرد که [[دین]] من [[جهان]] گیر خواهد شد و [[سعادت]] شما در [[پیروی]] و قبول [[دعوت]] من است. این سخن چنان سنگین و [[باور]] نکردنی آمد که جمعیت با [[تعجب]] به یکدیگر نگاه کردند و جوابی نداده، متفرق شدند. | ||
هنگامی که [[ابوطالب]]، عموی پیغمبر اکرم{{صل}}، پیام [[قریش]] را - مبنی بر اینکه حاضریم او را به [[پادشاهی]] برگزینیم، | هنگامی که [[ابوطالب]]، عموی پیغمبر اکرم {{صل}}، پیام [[قریش]] را - مبنی بر اینکه حاضریم او را به [[پادشاهی]] برگزینیم، زیباترین [[دختران]] خود را به زنی به او بدهیم و او را ثروتمندترین فرد خود گردانیم به شرط اینکه از سخنان خود دست بردارد - به آن حضرت [[ابلاغ]] کرد، در جواب فرمود: «به [[خدا]] قسم، اگر [[خورشید]] را در یک کفم و ماه را در کف دیگرم قرار دهند، هرگز از [[دعوت]] خود دست برنمیدارم». | ||
آری، همان طور که [[عصمت از گناه]] و [[عصمت از اشتباه]] در [[رهبری]] [[انسانها]] از لوازم مجهز بودن به نیروی [[وحی]] و اتصال به خداست، [[خلوص]] و همچنین [[قاطعیت]] از لوازم [[پیامبری]] است»<ref>مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۱۴۹ و ۱۵۰.</ref><ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۳۴.</ref> | آری، همان طور که [[عصمت از گناه]] و [[عصمت از اشتباه]] در [[رهبری]] [[انسانها]] از لوازم مجهز بودن به نیروی [[وحی]] و اتصال به خداست، [[خلوص]] و همچنین [[قاطعیت]] از لوازم [[پیامبری]] است»<ref>مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۱۴۹ و ۱۵۰.</ref>.<ref>[[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|سیره نبوی از نگاه استاد مطهری]] ص ۳۴.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۱
مقدمه
«پیامبران به حکم اینکه تکیهگاه خدایی دارند و هرگز از یاد نمیبرند که رسالتی از طرف خداوند بر عهده آنها گذاشته شده است و کار او را انجام میدهند، در کار خود نهایت خلوص را دارند؛ یعنی هیچ منظوری و هیچ هدفی جز هدایت بشر [ندارند] و از مردم [برای انجام رسالت خود] «اجر» نمیخواهند.
قرآن کریم در سوره الشعراء به طور خلاصه گفتار بسیاری از پیامبران را در مواجهه با قومشان نقل کرده است. البته هر پیغمبری به [تناسب] مشکلاتی که در راه خویش میدید، یک نوع پیام برای قوم خود داشته است، ولی یکی از مطالبی که در پیام همه پیامبران تکرار شده، این است که: «من اجر و مزدی از شما نمیخواهم». خلوص و بینظری یکی از مشخصات پیامبری است و به همین جهت، پیام پیامبران همواره با یک «قاطعیت» بینظیر همراه است. پیامبران به حکم اینکه خود را «مبعوث» احساس میکنند و در رسالت خویش و ضرورت آن و ثمربخشی آن کوچکترین تردیدی ندارند، پیام خویش را با چنان «قاطعیتی» تبلیغ و از آن دفاع میکنند که مانندی برای آن نتوان یافت.
پیغمبر اکرم (ص) در سالهای اول بعثت که عده مسلمانان شاید از شمار انگشتان دو دست تجاوز نمیکرد، در جلسهای که تاریخ آن را به نام «یوم الانذار» ضبط کرده است، بزرگان بنی هاشم را گرد آورد و رسالت خویش را به آنان ابلاغ فرمود. [ایشان] با صراحت و قاطعیت اعلام کرد که دین من جهان گیر خواهد شد و سعادت شما در پیروی و قبول دعوت من است. این سخن چنان سنگین و باور نکردنی آمد که جمعیت با تعجب به یکدیگر نگاه کردند و جوابی نداده، متفرق شدند.
هنگامی که ابوطالب، عموی پیغمبر اکرم (ص)، پیام قریش را - مبنی بر اینکه حاضریم او را به پادشاهی برگزینیم، زیباترین دختران خود را به زنی به او بدهیم و او را ثروتمندترین فرد خود گردانیم به شرط اینکه از سخنان خود دست بردارد - به آن حضرت ابلاغ کرد، در جواب فرمود: «به خدا قسم، اگر خورشید را در یک کفم و ماه را در کف دیگرم قرار دهند، هرگز از دعوت خود دست برنمیدارم».
آری، همان طور که عصمت از گناه و عصمت از اشتباه در رهبری انسانها از لوازم مجهز بودن به نیروی وحی و اتصال به خداست، خلوص و همچنین قاطعیت از لوازم پیامبری است»[۱].[۲]
منابع
پانویس
- ↑ مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۱۴۹ و ۱۵۰.
- ↑ اردشیری لاجیمی، حسن، سیره نبوی از نگاه استاد مطهری ص ۳۴.