اسحاق بن ابراهیم حنظلی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اسحاق بن ابراهیم حنظلی در | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام رضا| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اسحاق بن ابراهیم حنظلی در معارف و سیره رضوی]] - [[اسحاق بن ابراهیم حنظلی در تراجم و رجال]] - [[اسحاق بن ابراهیم حنظلی در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
== | == آشنایی اجمالی == | ||
معروف به | [[ابویعقوب اسحاق بن ابراهیم بن مَخْلَد مروزی حنظلی تمیمی خراسانی]]، معروف به [[ابن راهویه]]. [[فقیه]]، [[مجتهد]]، [[حافظ]] و [[محدث]] [[نیشابور]] که در سال ۱۶۱ه متولد شد.<ref>تاریخ بغداد ۶/۳۴۷ و ۳۵۵.</ref> | ||
راهویه مرکب از کلمه «راه» و «ویه» (یافتن و پیدا کردن)،<ref>وفیات الاعیان ۱/۲۰۰.</ref> لقبی است که اهالی [[مرو]] به مناسبت [[تولد]] پدرش ابراهیم در راه [[مکه]] به او دادند و از این رو اسحاق را ابن راهویه گویند.<ref>تاریخ بغداد ۶/۳۴۸ تهذیب الکمال ۲/۳۷۹.</ref> | |||
وی در [[نوجوانی]] در [[خراسان]] از [[محمد بن عبدالله بن مبارک]] [[حدیث]] شنید که برخی، [[روایات]] او را در این دوران به علت کمی سناش متروک دانستهاند. وی سپس در سال ۱۸۴ه در [[طلب علم]] و استماع [[حدیث]] به [[عراق]] و سپس مناطق دیگری چون [[حجاز]]، [[یمن]] و [[شام]] [[مسافرت]] کرد.<ref>تاریخ بغداد ۶/۳۴۵ و ۳۴۷.</ref> | |||
[[شیخ طوسی]] او را از [[اصحاب امام رضا]] {{ع}} و از جمله [[روایت]] کنندگان از آن [[حضرت]] شمرده است.<ref>رجال الطوسی ۳۶۷.</ref> به گفته [[ابن بابویه]]، وی از [[محدثان]] و [[دانشمندان]] نیشابور بود که در [[سفر]] [[امام رضا]] {{ع}} به خراسان و هنگام گذر از نیشابور از آن حضرت خواستند [[حدیثی]] از [[احادیث]] پدرش را نقل کند و آن حضرت [[حدیث مشهور]] [[حدیث سلسلة الذهب|سلسلة الذهب]] را برای آنان روایت کرد.<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}} ۲/۱۳۴.</ref> همچنین از [[سفیان بن عیینه]]، [[جریر بن عبدالحمید رازی]]، [[اسماعیل بن عُلَیّه]]، [[وکیع بن جرّاح]]، [[ابومعاویه محمد بن خازم ضریر]]، [[عبدالرزاق بن همام صنعانی]]، [[ابوبکر بن عیّاش]]، [[معتمر بن سلیمان]]، [[محمد بن سَلَمه حرّانی]] و برخی دیگر روایت کرده است.<ref>تاریخ بغداد ۶/۳۴۵ و ۳۴۶.</ref> | |||
برخی از [[صاحبان صحاح]] و [[سنن]] مانند [[محمد بن اسماعیل بخاری]]، [[مسلم بن حجاج نیشابوری]]، [[احمد بن شعیب نسائی]]، [[ابوداوود]]، [[ترمذی]] و [[احمد بن حنبل]] از جمله [[راویان]] و [[شاگردان]] مشهور او به شمار میروند. همچنین [[یحیی بن معین]]<ref>تاریخ مدینة دمشق ۸/۱۲۰ الوافی بالوفیات ۸/۳۸۷.</ref> و برخی [[مشایخ]] او مانند [[بقیّة بن ولید]] از او روایت کردهاند. | |||
به گفته [[ابن راهویه]]، استادش [[یحیی بن آدم]] دو هزار [[حدیث]] از وی [[روایت]] کرده و نوشته است.<ref>تاریخ بغداد ۶/۳۴۶ و ۳۴۷.</ref> دو پسرش محمد و ابوالحسن علی، [[عبدالله بن محمد بن شیرویه]] ([[راوی]] المسند ابن راهویه)، [[اسحاق بن ابی عمران اسفراینی]]، [[یعقوب بن یوسف شیبانی]]، [[اسحاق بن ابراهیم بن نصر بُشْتی]] و برخی دیگر نیز از او روایت کردهاند.<ref>تهذیب الکمال ۲/۳۷۶ ـ ۳۷۸.</ref> | |||
ابن راهویه از حافظهای [[قوی]] برخوردار بوده و از قول خود وی آوردهاند که هفتاد هزار حدیث یا بیشتر از [[حفظ]] داشته و گفته شده که در [[املای حدیث]] بر [[شاگردان]]، هرگز کتابی در دست او دیده نشده است. [[ابوداوود خفاف]] میگوید: [[اسحاق حنظلی]] بر ما یازده هزار حدیث از حفظ [[املا]] کرد.<ref> تاریخ بغداد ۶/۳۵۲ ـ ۳۵۴.</ref> [[احمد بن حنبل]] از وی بسیار [[ستایش]] کرده و در مورد [[مقام علمی]] او میگوید: نظیری برای او در [[عراق]] و [[خراسان]] نمیشناسد،<ref>تاریخ بغداد ۶/۳۴۹ ـ ۳۵۱.</ref> چنان که [[نسائی]] او را [[امام]] در حدیث، [[ثقه]] و [[امین]] دانسته و [[وهب بن جریر]] او را [[احیاگر]] [[سنت رسول الله]] {{صل}} در [[شرق]] خوانده است.<ref>تاریخ بغداد ۶/۳۴۸.</ref> نیز گفتهاند که هرگاه یک [[خراسانی]] از ابن راهویه [[بدگویی]] کند باید او را در دینش متهم کرد چنان که اگر یک عراقی از [[احمد بن حنبل]] [[انتقاد]] و بدگویی کرد باید [[دین]] او را زیر سؤال برد. همچنین درباره او گفته شده اگر [[سفیان ثوری]]، [[سفیان بن عیینه]] و [[حسن بصری]] زنده بودند بدون [[شک]]، محتاج به استفاده از محضر ابن راهویه بودند.<ref>تاریخ بغداد ۶/۳۴۸ و ۳۴۹.</ref> | |||
[[صالح بن احمد بن حنبل]] نیز از پدرش نقل میکند که وی [[شاهد]] [[مناظره]] ابن راهویه با [[شافعی]] در یک مسئله [[فقهی]]، و [[پیروزی]] او بر شافعی بوده است.<ref>تاریخ بغداد ۶/۳۵۱.</ref> وی در نهایت بنابر مشهور پس از ۷۷ سال [[زندگی]]، در [[شب نیمه شعبان]] سال ۲۳۸ در [[نیشابور]] درگذشت.<ref>التاریخ الکبیر ۱/۳۷۹ وفیات الاعیان ۱/۱۹۹.</ref> | |||
آثار او عبارتاند از: التفسیر السنن در [[فقه]] و المسند<ref>الفهرست (الندیم) ۲۸۶.</ref> در شش جلد. اما تنها اثری که از او باقی مانده، جلد چهارم کتاب المسند وی است که نسخههایی از آن در کتابخانه خدیویه و دارالکتب قاهره و [[ظاهریه]] [[دمشق]] موجود است<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۳/۵۴۰.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص۱۶۹-۱۷۰.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[تفسیر | {{مدخل وابسته}} | ||
* [[دانش تفسیر قرآن]] | |||
* [[مفسران اهل سنت]] | |||
* [[تفسیر اسحاق به راهویه]] | |||
{{پایان مدخل وابسته}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: | # [[پرونده: IM009687.jpg|22px]] جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱ (کتاب)|'''فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۱۵: | خط ۳۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:اصحاب امام رضا]] | ||
[[رده:رجال تفسیری]] | |||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۲
آشنایی اجمالی
ابویعقوب اسحاق بن ابراهیم بن مَخْلَد مروزی حنظلی تمیمی خراسانی، معروف به ابن راهویه. فقیه، مجتهد، حافظ و محدث نیشابور که در سال ۱۶۱ه متولد شد.[۱]
راهویه مرکب از کلمه «راه» و «ویه» (یافتن و پیدا کردن)،[۲] لقبی است که اهالی مرو به مناسبت تولد پدرش ابراهیم در راه مکه به او دادند و از این رو اسحاق را ابن راهویه گویند.[۳]
وی در نوجوانی در خراسان از محمد بن عبدالله بن مبارک حدیث شنید که برخی، روایات او را در این دوران به علت کمی سناش متروک دانستهاند. وی سپس در سال ۱۸۴ه در طلب علم و استماع حدیث به عراق و سپس مناطق دیگری چون حجاز، یمن و شام مسافرت کرد.[۴]
شیخ طوسی او را از اصحاب امام رضا (ع) و از جمله روایت کنندگان از آن حضرت شمرده است.[۵] به گفته ابن بابویه، وی از محدثان و دانشمندان نیشابور بود که در سفر امام رضا (ع) به خراسان و هنگام گذر از نیشابور از آن حضرت خواستند حدیثی از احادیث پدرش را نقل کند و آن حضرت حدیث مشهور سلسلة الذهب را برای آنان روایت کرد.[۶] همچنین از سفیان بن عیینه، جریر بن عبدالحمید رازی، اسماعیل بن عُلَیّه، وکیع بن جرّاح، ابومعاویه محمد بن خازم ضریر، عبدالرزاق بن همام صنعانی، ابوبکر بن عیّاش، معتمر بن سلیمان، محمد بن سَلَمه حرّانی و برخی دیگر روایت کرده است.[۷]
برخی از صاحبان صحاح و سنن مانند محمد بن اسماعیل بخاری، مسلم بن حجاج نیشابوری، احمد بن شعیب نسائی، ابوداوود، ترمذی و احمد بن حنبل از جمله راویان و شاگردان مشهور او به شمار میروند. همچنین یحیی بن معین[۸] و برخی مشایخ او مانند بقیّة بن ولید از او روایت کردهاند.
به گفته ابن راهویه، استادش یحیی بن آدم دو هزار حدیث از وی روایت کرده و نوشته است.[۹] دو پسرش محمد و ابوالحسن علی، عبدالله بن محمد بن شیرویه (راوی المسند ابن راهویه)، اسحاق بن ابی عمران اسفراینی، یعقوب بن یوسف شیبانی، اسحاق بن ابراهیم بن نصر بُشْتی و برخی دیگر نیز از او روایت کردهاند.[۱۰]
ابن راهویه از حافظهای قوی برخوردار بوده و از قول خود وی آوردهاند که هفتاد هزار حدیث یا بیشتر از حفظ داشته و گفته شده که در املای حدیث بر شاگردان، هرگز کتابی در دست او دیده نشده است. ابوداوود خفاف میگوید: اسحاق حنظلی بر ما یازده هزار حدیث از حفظ املا کرد.[۱۱] احمد بن حنبل از وی بسیار ستایش کرده و در مورد مقام علمی او میگوید: نظیری برای او در عراق و خراسان نمیشناسد،[۱۲] چنان که نسائی او را امام در حدیث، ثقه و امین دانسته و وهب بن جریر او را احیاگر سنت رسول الله (ص) در شرق خوانده است.[۱۳] نیز گفتهاند که هرگاه یک خراسانی از ابن راهویه بدگویی کند باید او را در دینش متهم کرد چنان که اگر یک عراقی از احمد بن حنبل انتقاد و بدگویی کرد باید دین او را زیر سؤال برد. همچنین درباره او گفته شده اگر سفیان ثوری، سفیان بن عیینه و حسن بصری زنده بودند بدون شک، محتاج به استفاده از محضر ابن راهویه بودند.[۱۴]
صالح بن احمد بن حنبل نیز از پدرش نقل میکند که وی شاهد مناظره ابن راهویه با شافعی در یک مسئله فقهی، و پیروزی او بر شافعی بوده است.[۱۵] وی در نهایت بنابر مشهور پس از ۷۷ سال زندگی، در شب نیمه شعبان سال ۲۳۸ در نیشابور درگذشت.[۱۶]
آثار او عبارتاند از: التفسیر السنن در فقه و المسند[۱۷] در شش جلد. اما تنها اثری که از او باقی مانده، جلد چهارم کتاب المسند وی است که نسخههایی از آن در کتابخانه خدیویه و دارالکتب قاهره و ظاهریه دمشق موجود است[۱۸].[۱۹]
جستارهای وابسته
منابع
- جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱
پانویس
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۴۷ و ۳۵۵.
- ↑ وفیات الاعیان ۱/۲۰۰.
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۴۸ تهذیب الکمال ۲/۳۷۹.
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۴۵ و ۳۴۷.
- ↑ رجال الطوسی ۳۶۷.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع) ۲/۱۳۴.
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۴۵ و ۳۴۶.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق ۸/۱۲۰ الوافی بالوفیات ۸/۳۸۷.
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۴۶ و ۳۴۷.
- ↑ تهذیب الکمال ۲/۳۷۶ ـ ۳۷۸.
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۵۲ ـ ۳۵۴.
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۴۹ ـ ۳۵۱.
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۴۸.
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۴۸ و ۳۴۹.
- ↑ تاریخ بغداد ۶/۳۵۱.
- ↑ التاریخ الکبیر ۱/۳۷۹ وفیات الاعیان ۱/۱۹۹.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۲۸۶.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۳/۵۴۰.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص۱۶۹-۱۷۰.